جلسهای که در آن نقشه شهادت امام کاظم (ع) کشیده شد
کتاب «همرزمان حسین(ع)» تلاش دارد سیره مبارزاتی ائمه اطهار(ع) را پس از قیام عاشورا در زندگی این بزرگواران جستوجو و معرفی کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «همرزمان حسین(ع)» از جمله آثار پرمخاطب انتشارات انقلاب اسلامی است که با نگاهی متفاوت به سیره ائمه اطهار(ع) در برهههای مختلف تاریخی تدوین و منتشر شده است. کتاب حاضر مجموعه 10 سخنرانی رهبر معظم انقلاب درباب عنصر مبارزه در سیره ائمه معصومین(ع) است که در محرم سال 1393 هجری قمری برابر با بهمن ماه سال 1351 هجری شمسی – که فضای اختناق ستمشاهی و فشار و سرکوب مبارزان توسط ساواک رژیم بیدادگر پهلوی به اوج خود رسیده بود- در هیئت «انصار الحسین(ع)» تهران ایراد شده است.
اهمیت شناخت صحیح امامان و توطئه دشمنان برای تحریف چهره مبارزاتی این بزرگواران دو محور اساسی در کتاب «همرزمان حسین(ع)» است. کتاب «همرزمان حسین(ع)» دیدگاهی متفاوت درباره سیره ائمه اطهار(ع) را مطرح میکند؛ دیدگاهی که در آن، فعالیت و رویکرد سیاسی ائمه(ع) مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. کتاب تلاش دارد با پرداختن به دورههای مختلف حیات طیبه ائمه هدی(ع)، سیره ایشان را در مواجهه با طاغوت مورد بررسی قرار دهد.
این کتاب مشتمل بر 10 سخنرانی رهبر معظم انقلاب در ماه محرّم سال 51 است. ایشان که بین سالهای 46 تا 55 به طور متناوب در مناسبتهای مذهبی به تهران مسافرت و در جلسات مختلف سخنرانی میکردند، در محرّم سال 51 به تهران عزیمت میکنند و در هیئت انصار الحسین (علیهالسّلام) و برخی از جلسات دیگر به سخنرانی میپردازند. هیئت انصار الحسین (علیهالسّلام) از هیئتهای پرشور و انقلابی تهران بود و بسیاری از مبارزان انقلابی در جلسات این هیئت شرکت میکردند و سخنرانان این جلسه نیز از میان روحانیان انقلابی انتخاب میشدند. معظمٌله از ابتدای تأسیس این هیئت بارها در آن سخنرانی کرده بودند. نفس سخنرانی در این جلسه، یک اقدام انقلابی از سوی ایشان تلقی میشد.
رهبر معظم انقلاب از سوّم محرّم تا 12 محرّم از ساعت هفت و نیم تا 9 صبح در این هیئت بیانات خود را در موضوع سیره امامان معصوم(ع) در قالب طرح انسان 250 ساله مطرح میکنند. تمرکز اصلی این بیانات بر تحلیل زندگی امام سجاد(ع) تا امام کاظم(ع) است؛ چهار امام عزیزی که در اذهان متشرعان آن زمان بیشتر به عنوان افرادی ساکت و منزوی معروف بودهاند.
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «دوام سلطه و حکومت خلفای جور در طول قرون متمادی، به تدریج به این باور عمومی حتی نزد غالب متفکران انجامید که اساساً مبارزه با ظلم و ظالم و تشکیل حکومت اسلامی برای تحقق عینی و عملی دین، وظیفه و تکلیفی است که ائمه معصومین(ع) یعنی جانشینان راستین سیدالمرسلین(ص) جز در بعضی ادوار- که جلوه بارز آن قیام حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و مبارزه رو در رو با طاغوت زمان در حماسه عاشورا است- تلاشی عملی برای ایفای آن مبذول نداشتهاند، هرچند این سکوت و سکون، به سبب فشار فرساینده حاکمان و عمل به وظیفه اسلامی تقیه بوده باشد. از این رو ائمه هدی(ع) در نگاه عموم مسلمین بلکه در چشم قاطبه پیروان خود، آن سلاله پاک نبی(ص) و اسوههای علم و فضیلت و عبادت حقاند که فاقد هرگونه کنش یا تأثیر سیاسی و مبارزه با طواغیت زمان محسوب میشوند.
بدیهی است که چنین تصوری، تا چه حد در سوق دادن جوامع اسلامی به خمودی و سستی و ظلمپذیری نقش مؤثری داشته است؛ هرچند از نقش زیرکانه دستگاه حکومت برای تصویر چهره ائمه اطهار(ع) به عنوان شخصیتهای برجسته پاکنهادی که راضی از اقدامات حاکمان بلکه همراه با آنان بودهاند، نباید غافل بود.
... در مقابل این طرز تفکر غالب، حضرت آیتالله العظمی خامنهای بر پایه تحقیق و تأمل در تاریخ اسلام و با استناد به احادیث معتبر از یک سو و روایات تاریخی از سوی دیگر بر این باورند که تمامی پیشوایان دین(ع) پس از قیام عاشورا تلاش وسیعی را برای مبارزه با حکومت ظلم و براندازی آن و تشکیل حکومت نبوی(ص) سامان دادهاند، گرچه این تلاشها به اقتضای شرایط مختلف ناشی از قهر و سلطه حاکمان جبار، اکثراً به شکل غیر آشکار صورت میگرفته است.
براین اساس، امامان معصوم- از امام سجاد تا امام عسکری(ع)- همگی مجاهدانی بودهاند که از هیچگونه اقدام عملی رو در رو، تشکیلاتی، تبیینی و مانند آن با قصد حاکم کردن ارزشهای الهی با تشکیل حکومتی که خود در رأس آن قرار گیرند، فروگذار نکردهاند، و بنابراین همکی همگامان و «همرزمان امام حسین(ع)» و در جبهه واحد با آن مظهر مبارزه با حکومت ستمگران قرار میگیرند».
صفحه رسمی انتشارات انقلاب اسلامی در فضای مجازی همزمان با سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع)، برشی از کتاب «همرزمان حسین(ع)» را منتشر کرده که در آن، سیره سیاسی و مبارزاتی امام هفتم(ع) طرح شده است:
هارون به موسی بن جعفر(ع) گفت که چطور است من فدک را به شما برگردانم؟... اما حضرت ابا میکردند و میگفتند: «نه، فدک را نمیخواهم». او مدام اصرار میکرد، اما حضرت ابا میکردند. تا اینکه یک وقتی هارون اصرار و الحاح کرد که خواهش میکنم اجازه بدهید من این فدک را به شما بدهم. فرمود: «حاضرم فدک را بگیرم، اما فدک را کامل میگیرم؛ با همان مرزهای واقعیاش فدک را از تو میگیرم».
«مرز فدک کجاست؟»
فرمود: «اگر مرزهای فدک و حدود فدک را بگویم، از پس دادن فدک منصرف میشوی و نخواهی داد». هارون گفت: «به جان جدت میدهم».
فرمود: «مرز اول فدک، کشور عدن است» رنگ هارون تغییر کرد... «حد دوم فدک، سمرقند است»... صورت هارون کبود شد. فرمود: «مرز سوم، تونس است» صورت هارون سیاه شد. فرمود: «حد چهارم، کنارههای دریا است؛ در آنجایی که ارمینیه و جزایر قرار دارد». هارون گفت: «برای ما چیزی نماند. پس بیا جای من بنشین!».
موسی بن جعفر(ع) فرمود: «نگفتم اگر معین کنم فدک چیست، تو آن را برنخواهی گرداند».
یعنی چه؟ یعنی شعار تشیع یک روزی فدک بود احمق! امروز شعار تشیع حکومت است. حکومت مال ما است و تو آن را گرفتهای. این را هارون فهمید. آنچه را که امروز شیعه موسی بن جعفر(ع) بعد از 1300 سال نمیفهمد و باید به زور به او فهماند. تصمیم قتل موسی بن جعفر(ع) از همین مجلس گرفته شد.
علاقهمندان برای تهیه کتاب «همرزمان حسین(ع)» میتوانند به پایگاه اطلاعرسانی انتشارات انقلاب اسلامی به این نشانی مراجعه کنند. همچنین عرضه نسخه الکترونیک این اثر نیز با تخفیف 50 درصد در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
انتهای پیام/