نگاهی به اقدام ترکیه درباره تنگه‌های دریایی در بحران اوکراین

عبور و مرور کشتی‌ها از دریای سیاه به مدیترانه و بالعکس، سهم عظیمی در تجارت جهانی دارد و از آنجایی که تنها نقطه اتصال این دو دریای عظیم در اختیار ترکیه است، امتیاز جغرافیایی خاصی برای ترکیه به شمار می‌آید.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، موقعیت خاص جغرافیای سیاسی ترکیه، در جنگ اخیر بین روسیه و اوکراین، شرایط حساسی برای دولت اردوغان به وجود آورده است.

این شرایط، از یکسو با جغرافیای ترکیه و تنگه های داردانل و بسفر ارتباط دارد و از دیگر سو، با ماهیت روابط رو به رشد دولت اردوغان با کنشگر مهمی به نام روسیه و در عین حال، تمایل به توسعه روابط با اوکراین.

در چنین شرایطی است که بررسی چند و چون بستن تنگه های بسفر و داردانل به روی ناوهای جنگی روسیه، تبدیل به موضوعی برای بحث و بررسی طولانی مدت در نشست هیات دولت ترکیه شد و سرانجام، نکاتی بیان شد که نشان می دهد آنکارا نمی تواند به راحتی در برابر روسیه موضع بگیرد و راه بر کشتی های جنگی این ابرقدرت ببندد.  

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه اعلام کرده که با حمله روسیه به اوکراین مخالف است و ترکیه پیمان مونترو را اجرا می کند.

همچنین خلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه پس از نشست کابینه دولت، در گفتگو با خبرنگاران درباره رویکرد آنکارا نسبت به عبور و مرور از تنگه‌های بسفر و داردانل گفت: مفاد پیمان مونترو درباره تنگه‌ها به شکل کامل اجرا خواهد شد. همچون گذشته به اجرای کامل بندهای 19، 20 و 21 پیمان مونترو در مورد تنگه‌ها پایبند هستیم. نقض پیمان مونترو و از بین رفتن ساز و کار موجود برای هیچ یک از طرفین مفید نخواهد بود. معتقد هستیم که تداوم پایبندی به پیمان مونترو به صلاح همه طرف‌ها است. با نگرانی و ناراحتی وقایع را پیگیری می‌کنیم. جان باختن شمار زیادی طی درگیری‌ها نیز ناراحت کننده است. ترکیه دارای روابط خوبی با اوکراین و روسیه است.»

ژنرال آکار افزود:«حمله روسیه نسبت به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی اوکراین پذیرفتنی نیست. این در تناقض با حقوق بین المللی است. اجتناب از تبدیل دریای سیاه به منطقه رقابت میان کشورهای ساحلی و دیگر دولت‌ها، برایمان اهمیت ویژه دارد.»

چرا بسفر و داردانل مهم است؟

عبور و مرور کشتی ها از دریای سیاه به مدیترانه و بالعکس، سهم عظیمی در تجارت جهانی دارد و از آنجایی که تنها نقطه اتصال این دو دریای عظیم در اختیار ترکیه است، تنگه بسفر امتیاز جغرافیایی خاصی برای ترکیه به شمار می آورد. چرا که کشتی هایی که به مقصد مدیترانه در حرکتند، با عبور از بسفر استانبول، وارد محیط دریایی مارمارا می شوند و سپس با عبور از تنگه داردانل که آن هم در اختیار ترکیه است، راه به مدیترانه پیدا می کنند.  

بر اساس پیمانی که در سال 1936 میلادی در شهر مونتروی سوئیس امضا شده، کشورهای جهان، حق حاکمیت ترکیه بر تردد کشتی ها در این گذرگاه حساس را به رسمیت شناخته اند. در نتیجه حتی ناوهای جنگی کشورهایی که در دریای سیاه دارای ساحل هستند، برای عبور از دهانه، باید از قبل با ترکیه هماهنگ کنند و اجازه عبور بخواهند.

جالب اینجاست که طولانی ترین سواحل دریای سیاه از آن ترکیه و اوکراین است و روسیه نیز در دریای سیاه، ساحل دارد. در این صورت چه نیازی به مجوز وجود دارد؟ چرا یکراست از همان سواحل روسی دریای سیاه، ناوها به سمت اوکراین نمی روند؟ پاسخ چنین است: زیردریایی ها، ناوها و قایق های جنگی روسیه به طور مداوم بین دریای سیاه و دریای مدیترانه در حال حرکت هستند در نتیجه ناوی که مثلاً یکماه پیش از ترکیه عبور کرده و به مدیترانه رفته، حالا برای بازگشت به محیط دریای سیاه و حمله به اوکراین، باید منتظر اجازه ترکیه باشد.

ترکیه چه امتیازی می گیرد؟

حالا که یک بار دیگر اهمیت موقعیت بسفر و داردانل را به خاطر آوردیم، باید بپرسیم:

1.آیا ترکیه می تواند به راحتی تنگه را ببندد؟

2.آیا بستن بسفر و داردانل، سرنوشت جنگ را تغییرمی دهد؟

پاسخ به هر دو سوال منفی است. چرا که اولاً ترکیه نمی تواند به راحتی از تبعات و هزینه های سیاسی – اقتصادی سنگین مقابله با روسیه خود را در امان نگه دارد. دوم این که حتی اگر ترکیه دهانه ها را ببندد و ناوها اجازه عبور نداشته باشند، روسیه به راحتی با نیروی زمینی و هوایی می تواند به اهداف سیاسی و نظامی خود دست پیدا کند و نیازی به استفاده از ناو نداشته باشد. بنابراین ترکیه روغن ریخته را نذر امامزاده کرده و از موضوعی سخن می گوید که اساساً در چنین جنگی، نمی تواند نقش مهمی ایفا کند.

شواهد نشان می دهد که همین حالا هم روسیه برای دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی خود، نیازی حیاتی و استراتژیک به استفاده از ناوهای جنگی ندارد و بستن یا نبستن بسفر و داردانل، نمی تواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد.

بنابراین در تحلیل مواضع و رفتار کنونی اردوغان و تیم او باید گفت: به راه انداختن یک نمایش سیاسی و حقوقی برای تاکید بر اهمیت موقعیت ژئوپولیتیک ترکیه بخشی از این سناریو است.

بخش دیگر نیز مربوط به دنباله گیری سیاست دشوار حفظ موازنه بین شرق و غرب است. ترکیه دست کم در میدان رسانه و تبلیغات، به تمامی کنار اوکراین ایستاده و روسیه را نکوهش می کند. در همین حال، با صادرات پهپادهای پیشرفته خود به اوکراین، زمینه آن را فراهم کرده که تغییراتی به نفع اوکراین به وجود بیاید. اما قطعاً میزان تفوق و برتری، در مقایسه با جنگ قره باغ بسیار ناچیز است. چرا که جمهوری آذربایجان با پهپادهای داماد اردوغان، تیپ های زرهی، پدافند و تاسیسات حساس ارمنستان را در هم کوبید و ورق را برگرداند. اما روسیه ارمنستان نیست و چند فروند پهپاد در برابر ارتش عظیمی که همچون مور و ملخ وارد اوکراین می شوند، نمی تواند کارآیی قابل توجهی داشته باشد.

در پایان باید گفت، حق و حقوق مهم دولت ترکیه که در سال 1936 برای این کشور ایجاد شده، موقعیت خاصی ایجاد کرده که بر اساس آن، مدیریت بخش مهمی از مناسبات نظامی و امنیتی دریای سیاه به مدیترانه، در اختیار آنکارا است. اما با این حال، قدرت نظامی و سیاسی روسیه و میزان بالای وابستگی های دفاعی و اقتصادی ترکیه به روسیه، مانع از آن است که دولت اردوغان در این مورد تصمیم قاطعانه و یکجانبه بگیرد.

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط