یادداشت - چرا جهاد تبیین واجب عینی و فوری است؟
گروه استانها - امام جمعه بخش مرکزی یزد در یادداشتی به تبیین علل فوری و عینی بودن وجوب در جهاد تبیین و بیان وظایف مسئولان، رسانهها و روحانیون پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از یزد، در زیر یادداشت آیتالله سیدمحمدکاظم مدرسی یزدی نائب رئیس شورای مرکزی حوزههای علمیه استان یزد امام جمعه بخش مرکزی یزد و استاد سطوح عالی حوزههای علمیه که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته را در ارتباط با جهاد تبیین مطالعه میکنیم:
«یکی از ویژگیهای حکومتی مقام معظم رهبری این است که سعی داشتند تمام مفاهیم مورد نیاز جامعه اسلامی و حکمرانی اسلامی را که در مسیر تمدنسازی اسلامی قرار میگیرد مطرح کنند و از جمله مفاهیمی که ایشان اخیرا مطرح کردند، جهاد تبیین بود.
منتهی جهاد تبیین را ایشان به عنوان یک فریضه قطعی، فوری و برهر کسی که توانایی دارد لازم دانستهاند و این چهار ویژگی را برای قائل شدند که نخستین مورد آن فریضه بودن است و بر این اساس جهاد تبیین به عنوان یک واجب برای افرادی که مشمول آن میشوند معین شده است.
دومین ویژگی جهاد تبیین قطعی بودن است به این معنی که جهاد تبیین یک واجب بدون هیچ شک و شبههای است و نمیتواند در وظیفهای که بر دوش افراد قرار گرفته هیچ گونه تشکیکی داشت چرا که مقام معظم رهبری به عنوان مرجع تقلید، زمامدار و رصدکننده دنیای بشریت و بخصوص دنیای اسلام نظرشان بر این است که جهاد تبیین واجب بدون تردید است.
در برخی واجبات انسان شک میکند که آیا تکلیف بر دوش وی قرار گرفته یا خیر اما در ارتباط با جهاد تبیین به هیچ عنوان چنین نیست و به فرمایش رهبر معظم انقلاب، به طور قطع بر دوش همه هست.
فوری بودن سومین ویژگی بسیار مهم جهاد تبیین است؛ واجب فوری عبارت است از واجبی که به لحاظ انجامش نباید تردید داشت و شاید بتوان گفت در بعضی موارد واجب تبیین نسبت به تکالیف دیگر ارجع است و رجحان بیشتری دارد و شاید حتی بتوان از این واجب به عنوان یک واجب مضیق یا همان واجبی که وقت آن تنگ شده یاد کرد و هیچ فرصت درنگ کردن برای آن وجود ندارد.
یکی از مهمترین نکاتی که در ارتباط با جهاد تبیین از فرمایشات مقام معظم رهبری استنباط میشود این است که ایشان جهاد تبیین را به عنوان یک واجب کفایی نمیدانند بلکه به طور قطع جهاد تبیین یک واجب عینی است به معنای آنکه جهاد تبیین بر دوش همگان قرار گرفته است.
طبیعی است که شرط انجام تکلیف در فرهنگ اسلامی عبارت از قدرت است و مقام معظم رهبری هم تصریح میکنند که این واجب فوری و مضیق و قطعی بر دوش کسانی است که توان دارند اما در اینکه چه کسانی توانایی دارند مشخص است که در نوک پیکان این جریان رسانههایی هستند که باید در این جهاد احساس مسئولیت کنند.
گرچه ایشان مخاطب اصلی خود را رسانهها در نظر گرفتند، نباید چنین برداشت کنیم که رسانه اختصاص به کسانی که ابزار مخابره خبر دارند و خبرگزاریها را در اختیار دارند نیست بلکه صاحبان تریبونها هم باید به این موضوع توجه داشته باشند؛ منبر یک رسانه است، مداحی یک رسانه است، وضع و خطابه یک رسانه است، هنر در انواع مختلف رسانه است و در حقیقت یک وظیفه عمومی و همگانی بر انجام رسالتی که در قالب جهاد تبیین هست بر دوش همه قرار گرفته است.
جهاد تبیین یک واژه اسلامی است که مرکب از دو کلمه مقدس جهاد و تبیین است که هر دو از واژههای قرآنی گرفته شده است؛ جهاد تبیین به معنای ابلاغ رسالت یا گفت و شنود معمولی نیست بلکه به معنای تلاش فراوان و مجاهده کامل برای انجام رسالت روشنگری است.
در جهاد فداکاری، هزینه کردن، زخم برداشتن، گرد و غبار بر چهره نشستن، سفر، تهدید دشمن، به تمسخر و استهزا گرفتن و بسیاری سختیهای دیگر لازم و طبیعی است و کسی که در مسیر جهاد قدم بر میدارد هم ممکن است زخم بردارد و هم ممکن است ملزم به سفر باشد و خانوادهاش را تنها نگاه دارد و در این مسیر هزینه کند، زخم بردارد و گرد و غبار بر چهرهاش بنشیند و به این صورت دیگر حالت معمول را نخواهد داشت.
اما در ارتباط با اینکه این جهاد تبیین آیا در صدر اسلام هم وجود داشته است یا نه لازم است که بدانیم بله یکی از فلسفههای وجودی انبیای عظام و ائمه طاهرین(ع) جهاد تبیین بوده است؛ امیر المومنین(ع) در نهج البلاغه و در ارتباط با فلسفه بعثت پیامبران میفرمایند: «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ» خدای متعال پیغمبران خودش را مبعوث کرد و پیامبران را یکی پس از دیگری فرستاد تا پنج ماموریت را انجام دهند:
1- لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ - بیایند و فطرت انسانها را احیا کنند.
2 - وَ یُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ - دستاوردهایی را که داشتند به مردم یادآوری کنند - این میشود یکی از مصداقهای جهاد تبیین؛ گاهی انسان در اثر عواملی دستاوردهای هنرمندانه خودش را از کف میدهد و از آن غافل میشود.
3- وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ - حجت را بر مردم تمام کنند - این هم دومین هدف جهاد تبیین است که سومین فلسفه بعثت انبیای الهی در خطبه حضرت امیرالمومنین(ع) است.
4- وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ – عقلها را احیا کنند.
5- وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ - آیات قدرتمندی خدا را به مردم نشان دهند.
با در نظر گرفتن این ویژگیها میتوان در ارتباط با چرایی جهاد تبیین چنین گفت که جهاد تبیین یکی از فلسفههای مهم بعثت انبیا است و از این جهت برای ما اهمیت دارد.
اما اگر بخواهیم واژه جهاد را کاملا در این زمینه ببینیم، میتوان به یک ماجرای تاریخی دقت کرد که مرحوم مجلسی در بحار و به نقل از کتاب تفسیر امام حسن عسکری(ع) آمده؛ در زمان وجود نازنین پیغمبر اکرم(ص)، عمار یاسر پس از جنگ احد که با جراحت و خسارت زیاد به مسلمانان همراه بود خواست از محلهای عبور کند یهودیان و منافقین جلوی او را گرفتند.
یهودیان شروع به سرزنش کردن عمار کردند؛ البته در کنار عمار یاسر حُذیفه بن حُسَیل یمان هم بود و حُذیفه خطاب به عمار گفت اینها که هدایت نمیشوند اگر بمانیم دین ما را هم میگیرند، پس بیا برویم و تلاش کرد که عمار را ببرد اما عمار قبول نکرد و آنجا ماند و شروع به صحبت کرد.
گرچه عمار به دلیل اینکه آنها نفاق، عناد و دشمنی داشتند نتوانست هدایتشان کند ولی زمانی که به محضر پیامبر اکرم(ص) مشرف شدند، نبی مکرم اسلام فرمودند من خبر این جریان به گوشم رسیده است، این که حُذیفه از ترس تضعیف دینش به دنبال ترک آنجا بوده خوب است اما جناب عمار شما از دین خدا دفاع کردید و شما که اینجا جهاد تبیین را انجام دادید از مجاهدین فی سبیلالله و برتر از دیگران هستید.
مقام معظم رهبری استناد دیگری هم داشتند که تواصی به حق که آن هم برگرفته از سوره مبارک والعصر هست هم یک فرهنگ قرآنی است و این عبارت هم به نوعی جهاد تبیین است و باید همدیگر را با آمارها و ارقام و توضیحات و دلایل مناسب به حق توصیه کنیم و این عبارت یکی از ریشههای جهاد تبیین است.
نکته بسیار مهمی که در اینجا باید به آن توجه کنیم این است که ما پیش از انقلاب سه نوع جهاد در کتب فقهی و سیاسیمان مطرح بود که شامل جهاد ابتدایی، جهاد دفاعی و همچنین جهاد با بُغاه(جهاد با عصیان و ظلم کردن) به معنای جنگ علیه حاکم اسلامی و نظام اسلامی بود اما در فرهنگ سیاسی و اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از لسان حضرت امام و مقام و معظم رهبری، جهادهای دیگری هم برای ما مشخص و معین شد از جمله جهاد کشاورزی، جهاد سازندگی، جهاد اقتصادی، جهاد کبیر، جهاد فرهنگی و اخیرا هم جهاد تبیین. جهاد تبیین در پارهای از مواقع اهمیت بیشتری نسبت به جهاد کارزاری دارد و اهمیت جهاد تبیین بسیار بالا است.
نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که مقام معظم رهبری، در مفاهیم حقوقی سیاسی ما مفاهیمی را مطرح کردهاند اما بر اثر مرور زمان برخی از این مفاهیم به محاق میروند از جمله اینکه ایشان جهاد کبیر، بیانیه گام دوم و موارد مختلف دیگری را مطرح کردند و همه از مفاهیم بسیار ارزشمندی برای جامعه اسلامی بوند که ما نباید اجازه دهیم اینگونه فرمایشات کلیدی مقام معظم رهبری به محاق برود و باید همیشه به عنوان یک فریضه قطعی، جامع و فوری و اینکه همگان باید از آن بهره بگیرند به آن نگاه کنیم و توجه داشته باشیم.
جهاد تبیین به دو قسم جهاد دفاعی و جهاد تهاجمی تقسیم میشود و صرفا نباید در عرصه دفاع از این جهاد استفاده کرد؛ ما بیش از 40 سال است که در حال پاسخگویی به شبهاتی هستیم که دشمنان داخلی و خارجی مطرح میکنند در حالی که باید در جایی ما احساس کنیم در عرصه تبیین به خودمان حالت تهاجمی بگیرم.
یکی دیگر از نکات بسیار مهمی که در ارتباط با جهاد تبیین که یک واژه قرآنی است باید به آن توجه داشته باشیم این است که این جهاد باید حتما حضور و مشارکت مردم را هم به همراه داشته باشد. ما در جهاد سخت و نظامی باید حتما حضور مردم را میداشتیم که بتوانیم در برابر دشمن به پیروزی برسیم؛ در عرصه جهاد تبیین هم حتما باید حضور و مشارکت مردمی وجود داشته باشد تا به پیروزی برسیم وگرنه عالیترین رهبری را هم به مانند امیرالمومنین(ع) داشته باشیم اما حضور مردمی نباشد قطعا منجر به شکست خواهد شد و دشمن به خوبی روی مردم انگشت گذاشته و در حال تلاش برای جداسازی مردم از نظام و رهبری به وسیله وارونه جلوه دادن دستاوردهای نظام است تا به این صورت مشارکت مردم در امور مختلف را مانع شود.
فلذا جهاد نیاز به حضور مردم دارد و اگر حضور مردم نباشد قطعا این جهاد موفق نمیشود؛ هنر رسانهها این است که مردم را در عرصه جهاد تبیین به میدان بیاورند و گفتمان جهاد تبینی را داشته باشند. نکته دیگری که در اینجا میخواهیم به آن اشاره کنیم آن است که در جهاد تبیین که نوعی جهاد فرهنگی است، باید به لوازم و موضوعاتی توجه شود.
از رسانهها، کسانی که تریبون در اختیار دارند، از روحانیون، مداحان، هیئتها، وعاظ، صدا و سیما، هنرمندان و همه افرادی که به نوعی میتوانند با مردم ارتباط بگیرند درخواست داریم که به این نکته توجه ویژه داشته باشند که ما باید به چهار سوال اساسی زیر پاسخ دهیم:
1- چرا انقلاب کردیم؟
2- چگونه انقلاب کردیم؟
3- دستاوردهای انقلابمان چیست؟
4- آینده انقلاب ما چه خواهد بود؟
اگر ما همین چهار سوال را به درستی برای مردم تبیین کنیم، بخشی از جهاد فرهنگیمان را انجام دادهایم؛ وقتی ما در باب دستاوردهای انقلاب اسلامی حساس شویم در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و دفاعی، علمی، تکنولوژی و موارد مختلف دیگر را باید برای مردم به صورت کامل تبیین کنیم.
سوال ما این است که آیا درآمد ناخالص مردم در ایران و استان یزد پیش از انقلاب چقدر بوده و الان به چه میزان رسیده است؛ ثروت عمومی قبل از انقلاب استان یزد چقدر بوده و الان بعد از گذشته 43 سال چقدر بوده است؛ این موارد را باید مقایسه کنیم و نتایج بررسیها را به مردم اطلاع دهیم تا مردم به خوبی واقعیتهای موجود را درک کنند.
این مقایسه را باید در ارتباط با تمامی عرصههای مرتبط با زندگی مردم انجام دهیم و به مردم اطلاعرسانی دقیقی انجام دهیم و قطعا مردم واقعیتها را اگر به درستی متوجه شوند از آن استقبال میکنند.
نکته بسیار مهمی که در ارتباط با دستاوردهای انقلاب باید به آن توجه شود این است که حتی در معیارهای دینی هم ما باید مقایسه انجام دهیم؛ با وجودی که برخی افراد بیان میکنند دینداری مردم بعد از انقلاب کمتر شده، اما قطعا شاخصهای دینداری مردم بیشتر هم شده است و مهم این است که ما دینداری را به چه چیزی تعریف کنیم؟ اگر شاخص دینمداری را زلف و فکل بدانیم یک بحث است اما اگر شاخص دینداری را روایات اهل بیت(ع) بدانیم قطعا وضعیت کشور الان بسیار بهتر از قبل انقلاب است.
پیش از انقلاب روز پدر در کشور سالروز تولد رضاخان بود اما الان روز پدر سالروز ولادت با سعادت امیرالمومنین علی(ع) است؛ پیش از انقلاب روز شاد برای مردم ما روز تولد ولی عهد که میلیاردها دلار ثروت ایران را به تاراج برد اما امروز روز شاد ما روزهای بعثت، غدیر و قربان و امثال آن است؛ قبل از انقلاب ما خیابانهایی به نامهای کثیف خاندان پهلوی داشتیم ولی الان به سمت اسامی دینی و اسلامی آمدهایم و میدانها و خیابانها و معابر ما به نام اهل بیت(ع) و شهدا نامگذاری شده است. از تمام این موارد هم بگذریم؛ حساب کنید که وقتی مرحوم شهید بهشتی زمانی که همراه با یارانشان به شهادت رسیدند چند نفر زیر تابوت این شهدای والامقام بودند و در عصر حاضر وقتی شهید حججی تشییع شد چند ده هزار نفر زیر تابوت او بودند و شهید سلیمانی هم که دهها میلیون نفر در مراسم تشییع و عزاداری وی در سراسر کشور حضور داشتند، اینها نمادهای دینی است چرا ما باید نمادهای دینی را صرفا به مباحث ظاهری که البته باید در اصلاح آنها هم بکوشیم دیده شود؛ ما نباید جامعه دیندار خود را متهم به بی دینی کنیم.
در دوران دفاع مقدس حداکثر 5 درصد مردم ما در جبهه علیه دشمنان شرکت کردند اما شهید حاج قاسم سلیمانی میفرمود که من آمار دارم 8 درصد از مردم ما طالب حضور در میدان نبرد سوریه و دفاع از حرم هستند؛ اینها شاخص دینداری هستند. هیئات مذهبی و گروههای جهادی هم از دیگر شاخصهای دینداری است، ما در ابتدای انقلاب به تعداد انگشتان دست گروه جهادی داشتیم ولی الان حدود 12 هزار گروه جهادی داریم که هر یک از این گروهها هم تعداد زیادی از جهادگران را شامل میشوند که در هر حادثهای به سرعت اقدام به خدمترسانی به محرومان میکنند.
این که مردم در ایران و در طول 43 سال گذشته با تمام سختیها پشتیبان ولایت فقیه هستند و پای ارزشهای انقلاب ایستادهاند شاخص مهمی دینداری است؛ مذهبی بودن صرفا به روسری و مدل لباس و مو نیست البته ما نمیخواهیم منکر منکرات شویم ولی باید به شاخصهای دیگر هم توجه کنیم که بسیار زیاد و گسترده هستند.
ما باید دستاوردها را برای مردم تبیین کنیم و آرمانها را به خوبی بیان نماییم؛ منتهی نکتهای که وجود دارد و باید به آن توجه کنیم وظایفی است که بر دوش حاکمان نظام قرار دارد و آن را در اولویت کاری خود قرار دهند.
نخستین وظیفه این است که حاکمان نظام باید نسبت به انقلاب، اسلام و شهدا باور داشته باشند و به با مسئولیتپذیری خود در راستای انجام وظایف حرکت کند؛ فوری بودن جهان تبیین هم موضوع دیگری است که مسئولان ما باید به آن توجه داشته باشند و در درجه سوم، مسئولان باید به تاثیرگذاری منحصر به فرد جهاد تبیین باور داشته باشند. منتهی جهاد تبیین ویژگیهایی دارد که در هنگام انجام باید به آنها به خوبی توجه داشته باشیم.
در جهاد تبیین که هم باید حالت تهاجمی و هم حالت تدافعی باید داشته باشد، مسئولان ما باید پای کار باشد و اگر ناهماهنگی وجود داشته باشد قطعا با مشکل مواجه میشویم؛ گرانیها یکی از عوامل اصلی بیتاثیرکردن جهاد تبیین است؛ مردم امروز نسبت به گرانیها و گرانفروشیها گلایهمند هستند. عدم نظارتها، عدم کنترلها و بیتوجهی به نرخهای مصوب خودش منجر به کندی جهاد تبیین میشود و لازم است که مسئولان در این زمینه نهایت تلاش خود را به کار ببندند.
نکته بسیار مهم دیگر این است که مسئولان باید دست در دست هم بدهند و درخواست داریم که در فریضه جهاد فوری، همگانی، قطعی و عینی تبیین، مسئولان و بزرگان نشستهایی را در قالب جلسات شورای فرهنگ عمومی یا جلسات خاص دیگر ترتیب داده و با استفاده از تمام ظرفیتها از جمله سپاه، بسیج، مراکز فرهنگی، رسانهها، حوزههای علمیه در این نشستها استفاده شود و هر یک از این بخشها، به عنوان افسران جهاد تبیین وظیفه خود را به خوبی بشناسند.
یکی دیگر از شاخصههای اصلی که باید حتما به آن توجه شود این است که دولت باید در زمینه آموزش برای جهاد تبیین سرمایه گذاری کند و از استانها، افراد و گروههای مختلف توانمند برای نقشآفرینی در جهاد تبیین انتخاب و در دورههای تخصصی آموزشی شرکت کنند.»
انتهای پیام/781