چهارشنبههای امامرضایی/ آقاجان به همین سحرها و افطارهای رمضان دل خوش کردهام تا حاجتروایم کنی...
گروه استانها ـ نیاز نیست که حتماً در صحن انقلاب باشید یا روبهروی ضریح ایستاده باشید؛ حرفهای دلی که محدود به فاصلهها نیست!
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، چهارشنبه است و باز دلم میهمان صحن و سرایت شده است آن هم در یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان؛ امروز چهارشنبه را با بوی گلاب و اسپندی که از دمدمای صبح در حریمت پیچیده بود شروع کردم؛ از گلهایی که هر روز صبح بویشان در تمام صحن و سرا میپیچد و سرمستت میکند.
امروز در یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان در حالی در صحن و سرایت قدم میزنم که میخواهم افطار را با جرعهای آب از سقاخانه ایوان طلا باز کنم و چقدر زیباست در میان صف نماز حرم در بین زائران و مجاوران به نماز ایستادن و میهمان سفره برکت و کرامت شما شدن؛ آقا جان چه آرزویی بالاتر از اینکه روزهام را در کنار کاشیهای فیروزهای و بوی گلاب و اسپند و سفره کریمانه رضوی و روبهروی گنبد طلایی شما باز کنم.
آقاجان امروز آمدهام که بگویم روزها روزهای حاجت است و میدانی که دوایم تنها به دست توست و میدانم که میدانی این گرههای کوری که سر آرزوها و خواستههایم قرار گرفتهاند تنها به دست تو باز میشود.
آقاجان روزهای ماه مبارک رمضان هم یکی پس از دیگری در گذر هستند و من به همین سحرها و افطارهای رمضان دل خوش کردهام تا حاجت روایم کنی ...
میدانم که میدانی هرچند کیلومترها فاصله دارم اما هیچ فاصلهای نمیگذارد که چهارشنبه از مقصد جا بمانم تو قرار تمام روزهای منی؛ قرار تمام چهارشنبههایی ...
اصلاً نیاز نیست که حتماً در صحن انقلاب باشم یا روبهروی گنبد طلا و یا رو به ضریح ایستاده باشم؛ حرفهای من از دل است و حرفهای دلی هم که محدود به فاصله نیست! همینکه طلبیدهای تا با چشم دل و با زبان روزه به صحن و سرایت قدم بگذارم یعنی که امروز یکی از همان چهارشنبههایی است که حتماً حاجتروا میشوم. میدانم که دل عاشق و بیقرارم را در قرار چهارشنبههای عاشقی رها نمیکنی. میدانم که امروز تک تک دلهایی را که برایت میتپد دست پر روانه میکنی ...
باز هوای حرمت؛ حرمت آرزوست ...
انتهای پیام/281/؛