لزوم پوستاندازی دانشگاههای کشور و ورود به حوزه دانشبنیان/ توسعه "دانشگاههای نسل سوم" موتور محرک تولید و اشتغال
مهمترین کار برای خروج از وضعیت وخیم اشتغال در کشورمان، تبدیل دانشگاه صرفاً آموزشی به دانشگاه حل مسئله و "دانشگاه نسل سوم" است که در این دانشگاه نسل سوم، اتفاقاً هستههای فناور و بعد از آن نقش شرکتهای دانشبنیان بسیار پررنگ میشود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ مقام معظم رهبری در پیام نوروزیشان، امسال را به نام سال "تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین" نامگذاری کردند و با این نامگذاری، سال 1401 با نام دانشبنیانها آغاز شد. ایشان سالهاست که در دیدارهای مختلف خود بر اهمیت حمایت از شرکتهای دانشبنیان تاکید کردند و حتی در یکی از سخنرانیهای خود، ضرورت برخورداری کشور از حداقل 400 هزار شرکت دانشبنیان را مطرح کردند.
قطعاً یکی از کانونهای مهم آغاز به کار این شرکتهای دانشبنیان، دانشگاهها و فناوران جوان ایرانی در دانشگاهها هستند؛ با توجه به خیل عظیم دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، این نیروی انسانی گسترده، آماده بهکار و بسیار با ارزش، کاملاً بلاتکلیف مانده است و هیچ مرجعی در کشور پاسخگوی اشتغال آنها نبوده است!
در واقع باید یک مرجعیتی در این میان و در دانشگاههای کشور، این مسئولیت را برعهده بگیرد و اکوسیستم نوآوری را برای ایجاد اشتغال در دانشگاهها تعریف شود.
موضوع اصلی این است که باید یک شبکه فناورانه و نوآورانه در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی شکل بگیرد که شامل همه اساتید و دانشجویان خواهد بود تا این دانشجویان و اساتید به خلاقیت و نوآوری در دانشگاه بپردازند و با این کار یک موج عظیم نوآوری در دانشگاه شکل بگیرد اما افزایش چشمگیر شرکتهای دانشبنیان، رشد عددی این شرکتها و بالا رفتن تعداد قراردادها در نتیجه ارتباط دانشگاه با صنعت حاصل میشود که همچنان این مشکل در دانشگاههای کشور به صورت جدی وجود دارد.
زیستبوم نوآوری کشور شامل مراکز رشد، مراکز نوآوری، شرکتهای دانشبنیان، کارخانههای نوآوری، شتابدهندهها، پارکهای علم و فناوری و ... است و تا زمانی که زیرساختهای این زیستبوم در دانشگاه فراهم نشود انتظار رشد و بالندگی شرکتهای دانشبنیان، قطعاً انتظار بیهودهای خواهد بود.
اقبال برای ورود به دانشگاه نیز در سالهای اخیر با کاهش فزایندهای روبهرو بوده است و این زنگ خطری برای مسئولان متولی امر آموزش عالی کشور است که هرچه سریعتر برای این موضوع چارهای بیاندیشند.
با کمی تحقیق متوجه خواهیم شد که مهمترین علت کاهش اقبال به دانشگاه، نداشتن آیندهای روشن و عدم وجود امکان اشتغال به واسطه برخورداری از مدرک تحصیلی است و در واقع زمانی که دانشآموزان پشت کنکوری، بیکاران بعد از فارغالتحصیلی را در جامعه مشاهده میکند، هیچ انگیزهای برای ورود به دانشگاه ندارند!
مهمترین کار برای خروج از این بحران، تبدیل دانشگاه صرفاً آموزشی به دانشگاه حل مسئله و "دانشگاه نسل سوم" است که در این دانشگاه نسل سوم، اتفاقاً هستههای فناور و بعد از آن نقش شرکتهای دانشبنیان بسیار پررنگ میشود؛ در حالی دانشگاههای کشور هنوز در نسل اول و نسل دوم درجا میزنند که امروز دنیا، دانشگاههای نسل چهارم و پنجم را تجربه میکند!
اما در این وانفسای آموزش عالی در کشورمان، دانشگاه آزاد تحرکات و تغییرات بسیار رو به جلویی را آغاز کرده است؛ دانشگاهی که با در اختیار قرار گرفتن 40 درصد آموزش عالی کشور و بیش از یک میلیون دانشجو و 30 هزار عضو هیئت علمی، مهمترین بخش آموزش عالی کشورمان است.
سال 1398 یکی از تغییرات مهم و بنیادینی که در دانشگاه آزاد به وقوع پیوست، ایجاد "معاونت تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی" بود که تاثیرات بسیار مهمی در رشد اکوسیستم فناوری و نوآوری در کشورمان داشته است؛ این تغییر به قدری فضای مثبت در این اکوسیستم ایجاد کرد که وزارت علوم هم سعی کرد از آن قالب سنتی خود کمی خارج شده و در نهایت منجر به تاسیس معاونت فناوری و نوآوری در بدنه وزارت علوم شد.
ایجاد بیش از 1000 هسته فناور در دانشگاه آزاد، ایجاد سراهای نوآوری و مراکز رشد از جمله اقداماتی است که بعد از تشکیل معاونت تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی در این دانشگاه به وقوع پیوسته است.
با توجه به شعار سال مبنی بر حمایت از شرکتهای دانشبنیان و برای اطلاع از جزئیات نحوه حمایت از هستههای اولیه فناور در دانشگاه آزاد و شرکتهای دانشبنیان مستقر در آن، میزبان دکتر "روحالله دهقانی فیروزآبادی" معاون تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی در خبرگزاری تسنیم بودیم.
دکتر دهقانی استاد دانشکده مهندسی هوافضای دانشگاه صنعتی شریف است؛ وی تحصیلات دوره کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای خود را در دانشگاه صنعتی شریف و در رشته مهندسی هوافضا به پایان رسانده و زمینه کاری مورد علاقه وی، نانو مکانیک است.
وی در گفتوگوی تفصیلی خود با تسنیم گذار 40 ساله دانشگاههای کشور و تغییر نسلها را مورد بررسی و واکاوی قرار داد؛ وی معتقد است دانشگاه آزاد اسلامی مولود انقلاب اسلامی است اما همزمان انتقادهای جدی از عدم اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی در تعدادی از دانشگاههای دولتی دارد.
دکتر دهقانی معتقد است در دانشگاه آزاد به ویژه دانشگاههای آزاد شهرستانها، تغییر و تحولها بسیار از استان تهران بیشتر است ضمن آنکه حجم قراردادهای دانشگاه آزاد با صنعت نیز به 10 هزار میلیارد تومان رسیده است! وی معتقد است در دانشگاه نسل دوم، مردم به این نتیجه رسیدهاند که ورود به دانشگاه، مساوی اشتغال و ایجاد اعتبار اجتماعی نیست؛ نتیجه این نسل دومی شدن دانشگاه این است که سال گذشته 52 درصد واجدین شرایط انتخاب رشته، اصلاً انتخاب رشته نکردند! و بدین ترتیب نظام تعداد شرکتکنندگان در کنکور تغییر کرده است.
مشروح بخش نخست گفتوگوی تسنیم با دکتر "روحالله دهقانی فیروزآبادی"معاون تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی را در ادامه از نظر میگذرانید:
تسنیم: اکوسیستم فناوری و نوآوری به ویژه معاونت تحقیقات، فناوری و نوآوری در دانشگاه آزاد اسلامی چگونه شکل گرفته است؟
قبل از پاسخ به هر سؤالی باید یک مسئلهای را متوجه شویم و آن این است که دانشگاه آزاد فارغ از هرگونه تبلیغ و شعار، یک دانشگاه مولود انقلاب اسلامی و مولود فرمان حضرت امام(ره) است در حالی که بسیاری از دانشگاههای حال حاضر مربوط به دوره پهلوی یا طاغوت است. هر سازمانی که امروز تأسیس میشود حتی سالها بعد از اینکه اعضای هیئت مدیره و مدیران آنها عوض میشوند در نهایت ژن تأسیس در داخل آن وجود دارد.
اینکه دانشگاه آزاد مولود انقلاب اسلامی است باعث شده تا ساختارهای آن بسیار به انقلاب اسلامی نزدیکتر باشد؛ امروز دانشگاههایی داریم که در دوره طاغوت تأسیس شدهاند و در بدنه اساتید و اعضای هیئت علمیِ آنها، اعتقاد به جمهوری اسلامی بسیار کمرنگ است و شاید اصلاً وجود ندارد. در بدنههای قدیمی دانشگاه که کاملاً در سیاستهای دانشگاه نیز تاثیر داشته و دانشگاه را راهبری میکنند، خط و ربط و ژن و اصولی که در دوره طاغوت بوده است را مشاهده میکنیم.
دانشگاه آزاد یک ثروت عظیم ملی است و کار یک نفر و یک دولت نیست و مردم و خیّرین و ... دست به دست هم دادهاند تا این دانشگاه شکل گرفته است. امروز ثروت دانشگاه آزاد از نظر املاک، مستغلات و تجهیزات و ... بسیار زیاد است.
دانشگاه آزاد در دهه 90 که دوره رشد تحصیلات تکمیلی بوده است به علت منابع زیاد، تجهیزات خوبی خریداری کرده است و در واقع شما در دانشگاه آزاد شاهد تجهیزاتی هستید که با دو نسل پایینتر در بهترین دانشگاههای کشور پیدا نمیکنید. به عنوان مثال در واحد خفر استان فارس یک دستگاه کوچک داشتیم که یک دستگاه طیفسنج برای طیفهای شیمیایی است در حالی که دستگاه ما در دانشگاه شریف بسیار ضعیفتر از این واحد است! در خاورمیانه هیچ موسسه آموزشی از حیث داشتن تجهیزات، آزمایشگاه و کارگاه به پای دانشگاه آزاد نمیرسد. در واحد اراک 5 دستگاه پرس CNC پنج محوره داشتیم که در کشور شاید به 100 دستگاه نرسد.
یکی دیگر از ویژگیهای دانشگاه آزاد، گستردگی اقلیمی آن است. در وزارت علوم و واحدهای دانشگاهی دولتی، رابطه مستقلی از یکدیگر وجود دارد اما سیستم در دانشگاه آزاد کاملاً حاکمیتی است یعنی دستوری که در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد بخشنامه میشود اجرای آن به صورت سریع در سراسر کشور اجباری است.
نکته مهم دیگر، در اختیار قرار گرفتن 40 درصد آموزش عالی کشور به صورت متمرکز است، ما نزدیک به یک میلیون نفر دانشجوی دانشگاه آزاد داریم که متأسفانه همیشه دیده نشده یا به عنوان شهروند درجه دو دیده شدهاند. امروز قریب به 30 هزار عضو هیئت علمی متعلق به دانشگاه آزاد است.
سیستم نظام آموزشی ما برپایه "آموزش" بوده است و بعدها تبدیل به نظام پژوهشی، تحقیقاتی و علمی شده است. استادان دانشگاههای خوب دولتی ما عمدتاً اساتیدی هستند که علاقه به انجام کارهای فناورانه و دانشبنیان نیز دارند اما استادان دانشگاه آزاد به دلیل ماهیت اولیه آنها، عموماً صاحبان کسب و کاری هستند که اکثراً دانشبنیان بوده و علاقه دارند که عضو هیئت علمی نیز باشند.
در دورههای قبلی با توجه به ماهیت آموزشیِ دانشگاهها، قطعاً اساتیدی از جنس آموزشی، پژوهشی و علمی استادان جذابتری بودند. بعضاً در همین دانشگاه آزاد، نظامات اداری آنها، اساتید را منع کرده است تا کسی بخواهد کار فناورانه انجام دهد. دانشگاه آزاد همیشه سعی کرده به عنوان یک بازیگر دست دوم به دنبال دانشگاههای دولتی بدود و نتیجه هم این بوده است که همیشه به عنوان لیگ دست دوم به آن نگاه شده است. امروز که نیاز جدی به دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه کارآفرین وجود دارد، نقش دانشگاه آزاد بسیار برجسته است.
نکته پنجم و آخر، حاکمیت متمرکز سازمان مرکزی دانشگاه آزاد است که میتواند بسیار تاثیرگذار باشد؛ این مواردی که مطرح شد 5 ویژگی و شاخصه دانشگاه آزاد اسلامی است. در نظام آموزش عالی کشور ما متأسفانه قسمت عمدهای از آن، کپی از نظام آموزش عالی غرب است و آن نظام دولتی که به این شکل تشکیل شده است با مبنای دانشگاههای غربی و نیازهای روز آنها شکل گرفته است.
اگر تصمیمی بخواهد فرمان نظام آموزش عالی کشور را کج کند قطعاً دانشگاه دولتی نخواهد بود. در ماموریت دانشگاههای پیام نور و دانشگاههای علمی ـ کاربردی چنین چیزی تعریف نشده است و این دانشگاهها برای کسانی طراحی شده است که تحصیل را برای تحصیل میخواهند! در این عرصه ما دو بازیگر اصلی داریم که یکی دانشگاه آزاد و دیگری وزارت علوم است به دلایلی که در بالا ذکر شد که شامل چابکی، قدرتمندی، نیازمندی و ... و همچنین تغییر در اجبار است، اگر قرار باشد کسی سیستم آموزش عالی را متحول کند قطعاً دانشگاه آزاد خواهد بود اما زمانی که وارد دانشگاه آزاد شدم اصلاً باور نمیکردم که چنین ظرفیتی در دانشگاه آزاد وجود داشته باشد.
در بحث «نیازمندی» در دانشگاه دولتی، سیستم آموزش عالی کشور وابسته به پول نفت است و تا زمانی که پول نفت وجود دارد، دیگر نیازی به تغییر دیده نمیشود!
امروز در دانشگاه آزاد، دانشگاههای آزاد شهرستانها در تغییر و تحولها فعالتر از استان تهران هستند؛ حجم قراردادهای دانشگاه آزاد با صنعت به 10 هزار میلیارد تومان رسیده است. دانشگاه با شرکتهای بیرونی کنسرسیوم شده و در پروژههای سرمایهگذاری 20 الی 30 هزار میلیاردی شرکت میکند!
تسنیم: دانشگاههای ایران به چند نسل تقسیم میشود و معیار این نامگذاری دانشگاههای نسل اول تا سوم چیست؟
من دورههای دانشگاه آزاد را به چند نسل تقسیم میکنم؛ دانشگاه یک سیستم است که اگر کار کند، زنده میماند و به آن توجه نیز میشود. چرا دانشگاه آزاد در سال 1361 تأسیس شد؟ تعداد دانشگاههای کشور در سال 1361 و قبل از انقلاب بسیار محدود بود اما بعد از انقلاب، نظام حاکمیت شاهنشاهی به نظام حاکمیت جمهوری تبدیل شد و امکان واگذاری مواردی به بخش خصوصی نبود چراکه حاکمیت ما را مالکیت تعیین میکند و به همین خاطر دولت و حاکمیت در همه عرصههای اقتصاد، تولید و سیاست و ... چنبره زد و به طبع آن یک نیاز سنگینی به نیروی انسانی فرهیخته آکادمیکِ تحصیلکرده دانشگاهی شکل گرفت.
یعنی هر کسی که دانشجو بود استخدام میشد و حتی تا سال 1370 اگر کسی دانشجو بود به راحتی استخدام میشد. در واقع مردم متوجه شدند که هر کسی که دانشجو شود، شغلش تضمین است. در آغاز تشکیل دانشگاه آزاد، مردم حاضر شدند حتی خانه، ماشین و فرش زیرپای خود را برای دانشجو شدن بفروشند بنابراین دانشگاه آزاد با همراهی حاکمیت، یک دوره طلایی را طی کرد که دانشگاه نسل اول بود و در این نسل، دانشگاه فقط آموزشی بوده و آزمایشگاه و کارگاهی نیز در میان نبود.
در اوایل دهه 70 دیگر دولت تکمیل شده و حاکمیتِ دولتی اشباع میشود از آنطرف کشور نیز از جنگ خارج شده و وارد دوره سازندگی و ارتقا شده است و به طبع آن کشور به کارهای جدیدتر، دانشیتر، پژوهشیتر نیاز پیدا کرده است و دیگر نیروی انسانی دیوانسالار برای فلان قسمت در ادارات نیاز نداریم. از این زمان، توسعه پژوهشگاهها آغاز میشود که از جمله آنها پژوهشگاه صنعت نفت، پژوهشگاه هوا و فضا، پتروشیمی، بهداشت، هستهای، نفت است و شروع به توسعه دانشگاههای دولتی کردیم که در همین راستا پیک توسعه دانشگاههای دولتی از دهه 70 آغاز میشود.
دانشگاهها باید یک تغییری در خود ایجاد کنند و آن هم دورههای تحصیلات تکمیلی بود که بعد از آن کارشناسی ارشد و دکتری به این عرصه ورود میکند، از طرفی آزمایشگاههای تحقیقاتی، مقالات، پروژههای ارتباط با صنعت نیز مطرح میشود. خود دانشگاه آزاد نیز در مقطعی کار بورس دانشجویان دکتری را انجام داد که در این مقطع زمانی، دیگر، لیسانس معنا نداشت! دانشگاه آزاد نیز به طبع دانشگاههای دیگر با ایجاد تغییر و تحولاتی وارد نسل دوم یا دانشگاه پژوهش علمی شد. تا اواخر دهه 80 و حتی تا اواخر دهه 90 اگر فارغالتحصیل دکتری بودید به راحتی جذب میشدید.
تسنیم: آیا در این عرصه مغز متفکری بود که بودجههای مازاد دانشگاه آزاد را مدیریت کند؟
متأسفانه خیر! باید منصف باشیم چراکه در آن مقطع کسی نمیتوانست پیشبینی کند که 10 سال آینده قرار است چه اتفاقی بیافتد. پیشبینیها این بود که جمعیت دانشجویان به همان ترتیب افزایش پیدا میکند.
این تاریخچهای از سیر دانشگاهها و نسلهای مربوط به آن است. یک دهه از سال 1360 تا 1370 یا 1375 بوده است، یک دهه از سال 375 تا 1395 است ما از سال 1395 وارد یک برههای شدیم که شما در حال حاضر حتی اگر مدرک دکتری از کشورهای خارجی نیز داشته باشید، دیگر کسی شما تحویل نمیگیرد! در واقع فارغالتحصیل دانشگاه نسل دومی بودن کاملاً بیارزش شده و در این دوره دانشگاه دیگر کارکرد خود را از دست داده است.
تسنیم: در رابطه با شکاف نسل اول و دوم دانشگاهها با نسل سوم دانشگاهها توضیح دهید؟ تفاوت این دو نسل در چه حوزههایی است؟
دانشگاه نسل اول و دوم، دو چیز مهم در اختیار مردم قرار میداد که نخست، آمادگی شغلی و بعدی نیز اعتبار اجتماعی بود؛ در دانشگاه نسل سوم مردم به این نتیجه رسیدهاند که ورود به دانشگاه، مساوی اشتغال و ایجاد اعتبار اجتماعی نیست. نتیجه این نسل سومی شدن دانشگاه این است که سال گذشته 52 درصد واجدین شرایط انتخاب رشته، اصلاً انتخاب رشته نکردند!
نظام تعداد شرکتکنندگان در کنکور تغییر کرده است. در سال 1379 و 1380 نزدیک به 800 هزار نفر در کنکور ریاضی، 500 هزار نفر در رشته تجربی و 250 هزار نفر در علوم انسانی شرکت کردند. سال گذشته 800 هزار نفر در رشته تجربی، 250 هزار نفر رشته انسانی و 120 هزار نفر در رشته ریاضی شرکت کردند. این به این معناست که نظام، حول علوم انسانی چرخیده است و این به این دلیل نیست که کشور دیگر مهندس نمیخواهد بلکه مردم به این نتیجه رسیدند که مسئله شغلی آنها در گرو رشتههای پزشکی است.
در واقع دانشگاه کارکرد خود را از دست داده و دیگر از آن استقبال نمیشود. دانشگاه نسل اولی، دانشگاه آموزشی بود و دانشگاه نسل دومی دانشگاه پژوهش علمی بود. به عنوان مثال، خودروهای 40 سال پیش کاربراتوری و بنزینی بودند یک نسل عوض شد و خودروهای انژکتوری به بازار آمدند. اینجا نسل کاملاً عوض شده و منظور تغییرات ظاهری نیست. نسل بعدی خودروهای هیبریدی بودند که به بازار عرضه شدند و نسل بعدی نیز خودروهای برقی و نسل بعدی خودروهای هیدروژنی است. زمانی که از تغییر نسلها صحبت میشود به معنای تغییرات پارادایمی است ...
"پایان بخش نخست"