«دشت شوریده» روی پیشخوان کتابفروشیها
رمان «دشت شوریده»؛ روایتی پرآشوب از کویر سبزوار و یاغیهای شوربخت آن خطّه، به قلم کامبیز حضرتی روانه بازار کتاب شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «دشت شوریده» رمانی است که تاریخ و افسانه و باورهای عامیانه را به هم میآمیزد تا شورش مردم در سالهای آغازین دهه 20 را علیه ستم خوانین نشان دهد.
در زمستان سرد سال 1321 مامور ژاندارمری «زعفرانیه» قرار است «صمصام یاغی» را به ژاندارمری مرکز در سبزوار تحویل دهد. این اولینبار نیست که صمصام خوانین روستاها را کشته و به آتش سوخته است اما سرنوشت قرار است او را به تیغ جزا بسپارد. دیدار با «گلممد»ها سرنوشت صمصام را به جای دیگری میکشاند تا او بماند و انتقام خون آنها را از خوانین بدذات و بالاسریها بگیرد.
«دشت شوریده» داستان بیقراری کویر سبزوار است از «زعفرانیه» تا «ریوند». داستان انتقامها، مظلومیتها و رویاروییهایی است که به دشمنی بدل میشود و دشمنیهایی که خون مردم بیگناه را میریزد. در این میان صمصام از همه تنهاتر و شوربختتر است. چون در زمان شوریدن او همه یاغیها یا اسیرند یا از دار دنیا بیرون رفتهاند و دولت مرکزی فقط به دنبال آرام کردن مردم شوریده در آن کویر سرکش است.
این رمان خیال را با تاریخ، تاریخ را با افسانه و خرافات میآمیزد تا روزگار رنگین و پرماجرای مردم را در یک بزنگاه تاریخی نشان دهد. در این اثر به زندگی پرتحرک و پرجنبوجوش مردمان خراسان در یک برهه تاریخی پرداخته میشود و پای باورها، خرافات، ترسها و خودخواهی آدمها را به داستان باز میکند.
در این رمان جاده و حرکت نقش کلیدی دارد و شوریدگی مردمان سبزوار در اسب و درشکه راندن و بیقراریشان در به دل جادهزدن هویدا است.
در بخشی از این رمان آمده است: همهچیز در ذهن صمصام رنگ شفق گرفت. انگار خون از شکاف خاک به خیابان درز میکرد. معلوم نیست خون رعیت و یاغیها به گردن کیست؟ صولت که مثل آنها نبود مال فراوان داشت و وکیل مجلس بود. او را چرا برانگیختند و دومرتبه خفهاش کردند؟ آن هم کسی که در تمام خاک خراسان نفوذ داشت. چرا هرکس که محبوب مردم است باید با دولت کنار بیاید؟ چرا اگر کسی خواستار دارایی و اموال رعیت باشد باید خودش و کسانش توقیف شوند و هستی خودشان را برای آزادیخواهی از دست بدهند؟ صمصام میدانست که صولت هم قصد شورش و آشوب نداشت.
وقتی به سراغ برادرش رفت از منتصرالملک فهمید که داستان پس گرفتن اموالش بعد از رفتن رضاشاه بود که کارشان را به آشوب کشاند. اولش فقط میخواستند کارها حل وفصل شود و روزگار تیرهروزی ایل آوارهی هزاره فیصله پیدا کند. اما زمان، زمان حل و فصل نبود و آن که سر در پی رفع آشفتگی داشت به گرفتاری دچار میشد. هنوز هم زمانش فرا نرسیده است. هنوز هم بدون هیچ گونه علامتی به رگبار میبندند تا او را همچون صولت از پای دربیاورند. صمصام بغض کرد.
کامبیز حضرتی، متولد 1365 و دانشآموخته فلسفه هنر است. او سابقه فعالیت در مطبوعات و رسانههای مختلف را دارد و «دشت شوریده»؛ نخستین رمان تالیفی او محسوب میشود. پیش از این ترجمه کتاب «معمای کلبه سپید» اثر مارجری آلینگهام از او منتشر شده است.
این کتاب با 378 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 114 هزار تومان از سوی نشر روزگار منتشر شده است.
انتهای پیام/