برنامه «همسنگر» در خبرگزاری تسنیم برگزار شد/حکایتی از گردان «تشنه» و جعبههایی پُر از کمپوتگیلاس +فیلم و عکس
پنجمین شب خاطرهگویی رزمندگان دفاع مقدس با عنوان« همسنگر» با حضور جمعی از جانبازان، اسرا و فرماندهان جنگ تحمیلی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اولین شب خاطرهگویی رزمندگان دفاع مقدس، تحت عنوان برنامهی «همسنگر» با حضور رزمندگان دفاع مقدس از گردان حبیب ابن مظاهر(ع)، گردان شهادت، گردان مسلم بن عقیل(ع) و جمعی دیگر از رزمندگان در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
نشست همسنگر با هدف گردهمایی جمعی از رزمندگان دفاع مقدس و همچنین نقل خاطرات و ناگفتههای سالهای جنگ تحمیلی از سوی خبرگزاری تسنیم به صورت ماهانه برگزار میشود.
در همنشینی «همسنگر» رزمندگان جبهه حق علیه باطل به بیان خاطراتی از روزهای جنگ تحمیلی پرداخته و به وقایع و اتفاقات تأملبرانگیر اشاره دارند.
در این برنامه با روایتگری محمد کربلایی اسماعیل آغاز شده و جعفر مداح، حمید حمیدی، حسن کردی، حبیب جعفری و علی دباغچیان از رزمندگان دفاع مقدس که در کارنامه خود جانبازی یا اسارت را دارند، به بیان خاطرات پرداختند.
* بخاطر من هیچ کسی کمپوتهای خودش را برنداشته بود
حبیب جعفری از رزمندگان دفاع مقدس در ابتدای این مراسم با بیان اینکه در سن 14 سالگی در جبهههای حق علیه باطل حضور پیدا کردم؛ تصریح کرد: در عملیات بدر در خدمت گردان قمربنیهاشم(ع) بودم که در عملیات، شرکت نکرد. برای همین قرار شد، اواخر فروردین ماه در منطقه جُفیر به بعثیها تک بزنند.
وی با بیان اینکه آب خوراکی ما از آب هور بود و برای آشامیدن، ابتدا باید صبر میکردیم تا کِرمها تهنشین شود، سپس آن را بنوشیم؛ افزود: من با توجه به اینکه 14 سال بیشتر نداشتم، از نظر مزاجی بیمار شدم. قرار شد فردای آن روز به دشمن پاتکی بزنیم. برای همین شب قبل از عملیات، یک عدد کمپوت گیلاس به عنوان تغذیه دادند. نیمههای شب شده بود که بچهها تجهیز شده بودند اما من به دلیل بیماری نمیتوانستم آنها را همراهی کنم. با وجود آنکه دراز کشیده بودم، صدای آرام آنها را میشنیدم.
جعفری یادآور شد: شهید علی اصغر در این جمع میگفت حبیب مریض است، به تدارکات رفتم تا کمپوت بیشتری برای او بگیرم؛ اما متأسفانه کمپوت به تعداد بوده و در تدارکات تعداد بیشتری نیست. اگر میشود یکی دو تا از برادران کمپوت خود را برای حبیب باقی بگذارند.
وی خاطرنشان کرد: فردا حدود 8 یا 9 صبح از فشار گرما بیدار شدم، احساس کردم که میخواهم چیزی بخورم.- که این نشانه بهبودی من بود- برای همین رفتم کمپوت خودم را از جعبه مهمات بردارم، درب جعبه مهمات را که باز کردن به گریه افتادم، چراکه دقیقا 48 عدد کمپوت در جعبه مهمات بود یعنی حتی یک نفر هم کمپوت خودش را برنداشته بود.
* شهادت اتفاق نیست، انتخاب است
علی دباغچیان یکی دیگر از رزمندگان دفاع مقدس به ذکر خاطرهای از شهید حسین سرایی اشاره کرد و گفت: قبل از عملیات بیتالمقدس 7، در سنگر نشسته بودیم. دیدم حسین در کنار درب سنگر به صورت سجده افتادهاست، برای همه سئوال شده بود که چرا او آنجا به این شکل قرار گرفتهاست. مجتبی مقدسیان از رزمندگان دفاع مقدس دست خود را زیر سر او برد دید، خونه تازه در حال حرکت است و سر او مورد ترکش قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه پیش خودم گفتم این بنده خدا بدون آنکه عملیات کند به شهادت رسید، یادآور شد: در این عملیات اسیر شدم و پس از آنکه به تهران برگشتم یاد نوارهای ضبط شده از گفتگوی خودم با رزمندگان دفاع مقدس افتادم چرا که در آن جا رادیو جبهه درست کرده بودیم.
این اسیر هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه در این نوار از بچهها سوال کرده بودیم که نظر شما درباره شهادت چیست؟ ابراز کرد: هر فردی در مورد شهادت موضوعی را عنوان کرده بود رسیدیم به حسین سرابی، او گفته بود که شهادت اتفاق نیست و انتخاب است. یاد آن تحلیل خودم افتادم گفتم.
* رزمندهای که به از امام درخواست حلالیت کرد
جعفر مداحی یکی دیگر از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس در برنامه «همسنگر» با اشاره به عملیاتی که همزمان با شب شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها در حال اجرا بود؛ اظهار داشت: در کنار شیارها، گردانها قرار داشتند و به همه جیرههایی داده بودند. من دیدم صادق ما -از شهدای دفاع مقدس - گوشهای نشسته و آنها را میخورد. به او گفتم صادق الان جیرهها را میخوری، شاید فردا در محاصره قرار بگیریم، چیزی برای خوردن پیدا نکنیم.
وی افزود: صادق همینطور به خوردن خودش ادامه داد و گفت من به آنجا نمیرسم؛ یکی از دوستان صدای او را در مورد شهادت ضبط کرده بود و الان این نوار در اختیار من هست از او پرسیده بودند که اگر وصیت تو و این نوار به دست امام برسد چه حرفی با امام دارید؟ وی گفت من میدانم که این نوار به دست امام نمیرسد و یقین دارم ولی اگر یک زمانی رسید از قول من به امام بگویید ما را حلال کنند ما سرباز خوبی برای ایشان نبودیم انشالله خود شما ما را در آن دنیا شفاعت کنید.
انتهای پیام/