ترور ابزار سیاست ملی آمریکا/ منافقین سلاح آمریکا علیه ایران

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم ؛ نشست تخصصی "حقوق بشر آمریکایی و تروریسم" صبح امروز به همت مؤسسه صیانت از حقوق زنان در مجموعه فرهنگی شهدای هفتم تیر در سرچشمه برگزار شد. در ابتدای این مراسم مهناز رشیدی، استاد دانشگاه و دبیر این نشست با اشاره به سقوط هواپیمای مسافربری ایران ایر در سال 1367 و شهادت 290 نفر از مسافران این هواپیما به هفته بازخوانی حقوق بشر آمریکایی اشاره کرد و گفت: نامگذاری این هفته ابتکاری از سوی مقام معظم رهبری است و ما در هفته بین ششم تیر تا دوازدهم تیر با اقدامات تروریستی آمریکا در کشورمان مواجه هستیم. در این بازه زمانی رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد سوء قصد قرار گرفتند. همچنین بمبگذاری در مقر شهدای هفتم تیر، حمله شیمیایی به سردشت، شهادت شهید صدوقی و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران از دیگر اقدامات تروریستی است که با حمایت آمریکا انجام شده است.

آمریکا بزرگ‌ترین ناقض حقوق بشر است

وی افزود: به فرموده مقام معظم رهبری افشای چهره واقعی آمریکا از جمله مهمترین مصادیق جهاد تبیین است. آمریکا با وجود اینکه امروز بزرگ‌ترین ناقض حقوق بشر است، پرچمدار حقوق بشر نیز هست و ما موظف به تبیین هستیم تا این رفتار دوگانه را به همه به نمایان کنیم.

رشیدی با اشاره به برگزاری همایش هشتم تیر توسط موسسه صیانت از حقوق زنان که به بازخوانی مصادیق نقض حقوق بشر توسط آمریکا پرداخته شده بود گفت: این همایش دو پنل تخصصی نیز دارد که اولین همایش آن ششم تیر ماه در خبرگزاری تسنیم انجام شد و پنل دیگر امروز برگزار می‌شود که با حضور دکتر حسینی و دکتر نژندی منش به بررسی حقوق بشر آمریکایی و تروریسم می‌پردازیم.

وی اظهار کرد: همانطور که مشخص است حقوق بشر و تروریسم رابطه معکوسی با هم دارند. نقض حقوق بشر و تضعیف قانون به موجب تروریسم به وجود می‌آید و آمریکا به به دلیل حمایت از تروریستها در سراسر جهان بزرگترین ناقض حقوق بشر است و آنها به بهانه جنگ با تروریست در حال نقض مداوم حقوق بشر هستند که این نقض حقوق بشر به بازداشت‌ها و قتل‌های خودسرانه و تشکیل زندآنهای مخوف در سراسر جهان منجر شده است. آنها مفاهیم جدید حقوقی مثل ترور هدفمند را بازسازی کرده‌اند که هدفشان نه تنها مقابله با تروریسم بلکه پیشبرد اهداف خود با روش‌های تروریستی است. آنها پیش و پس از انقلاب جنایات متعددی را علیه ایران انجام داده‌اند. قبل از انقلاب با تشکیل ساواک و ترور مخالفان و انجام کودتای 28 مرداد منافع حقوق بشری ملت ایران را نقض کرد؛ پس از انقلاب نیز با طراحی کودتاها و عملیات‌های نافرجام و استفاده از فضای کنسولی کشورها بر علیه ایران و همچنین تحریم‌های یکجانبه و تهدید و توقیف کشتی‌های ایرانی، مستقیم یا غیر مستقیم باعث اشاعه ترور و وحشت شده‌اند و بارزترین و بزرگ‌ترین این ترورها شهادت شهید سلیمانی است که مصداق بارز تروریسم دولتی در منطقه است. در رابطه با اقدامات آمریکایی‌ها ما در این نشست دو رویکرد آمریکا را بررسی می‌کنیم؛ نخست بررسی رویکرد آمریکا در رابطه با گروهک منافقین و دوم نقض حقوق بشر توسط امریکا با تاکید بر ترور حاج قاسم سلیمانی.

در ادامه این نشست هیبت‌الله نژندی‌منش، استاد دانشگاه به اقدامات آمریکا که تهدید صلح و امنیت بین‌المللی و زمینه‌ساز نقض حقوق بشر است، اشاره کرد و گفت: آمریکا در راهبرد کلان خود از دو حادثه واقع شده در ماه سپتامبر استفاده کرد. یکی ترور رئیس جمهور این کشور در 6 سپتامبر و دیگری حمله به برج‌های دوقلو در 11 سپتامبر و در هر دوی این اتفاق‌ها نقطه عطفی در حوزه سیاستگذاری داخلی و بین‌المللی آمریکا می‌شود.

ترور رئیس جمهور آمریکا بهانه‌ای دست سیاستمداران آن داد که تغییرات و محدودیتهای جدی در داخل این کشور به خصوص درباره مهاجران اتخاذ کنند. همچنین در عرصه بینالمللی و با بیتوجهی به اصول بنیادی بنیادی اصول منشور ملل متحد میبینیم که بحث جنگ علیه تروریسم را به بهانه 11 سپتامبر مطرح کردند نکته جالب این است که کشورها در توافق کرده‌اند که از توسل به زور مسلحانه بپرهیزند و در ماده 51 منشور ملل متحد تنها دفاع مشروع، به صورت جمعی و فردی مجوز استفاده از ابزار مسلحانه را می‌دهد یا اینکه شورای امنیت آن را احراز کند یا اینکه اتفاقی علیه صلح بین‌المللی اتفاق افتاده باشد.

ترور ابزار سیاست ملی آمریکا

این استاد دانشگاه اظهار کرد: ایالات متحده آمریکا ایده جنگ علیه تروریسم را مطرح می‌کند و این نشان می‌دهد که توجهی به تعهداتش در منشور ملل متحد ندارد و خودش را فراتر از سازمان ملل می‌داند. خودش جنگ علیه تروریسم را شروع می‌کند و این بهانه‌ایست برای رسیدن به اهداف خود.

وی با بیان اینکه آنها در این جنگ‌ها دنبال چه اهدافی هستند، اظهار کرد: نباشد آمریکا و اسرائیل ترور را ابزار سیاست ملی خود قرار داده‌اند و با استفاده از جنگ به عنوان ابزار در کشورهای دیگر اعمال نفوذ می‌کنند. هرچند که هزینه جنگ در بعد مادی و معنوی زیاد است اما آنها ترجیح می‌دهند که از این ابزار برای پیشبرد سیاست‌های ملی و فراملی خود استفاده کنند. البته در جاهایی از کانال‌های مشخص اراذل و اوباش در داخل کشورها اقدام به قتل ترور و تغییر حکومت می‌کنند و چون اثبات این دخالت‌ها از نظر حقوقی دشوار است، این شیوه محبوبب آنها شده است.

منافقین سلاح آمریکا علیه ایران هستند

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: یکی از ابزارهای که آمریکا در کشور ما استفاده کرد فرقه منافقین است. گروهک تروریستی که از سوی خود ایالات متحده و کانادا و اسرائیل و استرالیا و بسیاری دیگر از کشورهای غربی به عنوان گروهک تروریستی شناخته شده بود. اما زمانی که بحث حمله به عراق مطرح شد رئیس جمهور آمریکا اعلام می‌کند که عراق پناهگاهی برای تروریست‌ها است و چه گروه‌های تروریستی جز منافقین در آن کشور وجود داشت؟ کمپ اشرف مهم‌ترین پناهگاه این گروهک در عراق بود آنها از سال 1993 گروهک منافقین را جزو تروریست‌ها اعلام کرده بودند و سال 2003 می‌خواستند سرنوشت این گروهک را تعیین تکلیف کنند. وزیر خارجه وقت آمریکا بر این نظر بود که این گروه همچنان در لیست تروریست‌های آمریکا باقی بماند اما آنها در سیاست فقط به یک مسأله توجه دارند و آن منافع آمریکا و صهیونیست است و اگر این گروه همچنان تروریست تلقی می‌شد برای آنها نفعی نداشت به همین جهت آنها از منافقین به عنوان یک سلاح علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کردند. چون می‌دانستند دولت جدید عراق در نهایت این گروهک را قلع و قمع خواهد کرد.

نژندی‌منش گفت: بین حقوقدانان آمریکا این نکته را مطرح کردند که منافقان را به عنوان اسیر جنگی بپذیرند و همین کار را هم کردند. نکته قابل توجه این است که در کنوانسیون سال 1951 درباره وضعیت پناهندگی به کشورهای دیگر آمده است کسانی که متقاضی پناهندگی هستند نباید مشمول جنایت علیه صلح شده باشند در حالی که منافقان در عملیات مرصاد جنایت جنگی علیه کشور خود انجام داده بودند همچنین هرگونه اقدام بر علیه اصول بشر دوستانه ملل متحد که طبیعتاً اقدامات منافقین برخلاف اصول بشردوستانه منشور ملل متحد بود، شامل این وضعیت می‌َشد.

نقض کنواسیون پناهندگی توسط آمریکا و آلبانی

وی افزود: هم آمریکا و به طور اخص آلبانی کنوانسیون پناهندگی را نقض کردند و به کسانی که ناقص اصلی کنوانسیون‌های حقوق بشری سازمان ملل بودند پناهندگی دادند که مسئولیت آن بر آلبانی و به تبع دولت آمریکا است. بر اساس سیاست‌های آمریکا درباره منافقین اینها در آلبانی رها نشده‌اند و هر ساله مسئولان بلند پایه آمریکا و انگلیس به آنجا می‌روند، سخنرانی می‌کند و کمک مالی به آن هم می‌دهند.

 نیویورکر در مقاله‌ای در سال 2012 با عنوان مردان ما در ایران به منافقین می‌پردازد و مطرح می‌کند که در مرکز نوادا در آمریکا قسمتی از آن به منافقین اختصاص داده شده و بین 200 تا 300 منافق در حوزه فناوری نوین در این مرکز آموزش تخصصی می‌بینند. منافقان به عنوان سلاح در اختیار آمریکا و اسرائیل هستند. عملیات‌ها در موساد برنامه‌ریزی و اجرایش با منافقین است. هرچند منافقین و مقامات آمریکایی انکار می‌کنند اما بین سال 2005 تا 2012 حداقل پنج دانشمند هسته‌ای ایران توسط این گروهک تروریستی شد. همچنین این گروه به دلیل پولشویی‌هایی برای سیاستمداران آمریکایی و اروپایی انجام می‌دهد در کشورهای آلمان فرانسه و انگلیس دادگاهی شدهاند و پرونده پولشویی دارند و حضور آنها در این کشورها ممنوع شده است.

نقض حقوق بشر در کمپ‌های منافقان

وی افزود: بولتون که یک ضدایرانی تمام عیار است در هر بار سخنرانی حداقل 40 هزار دلار دستمزد دریافت می‌کند. در انگلستان و آمریکا هم این گروهک مورد حمایت همه جبهه‌های سیاسی است. در آمریکا فرقی در مواضع حمایت بین جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها وجود ندارد و دولت‌های غربی و به خصوص آمریکا به منافقان به عنوان سلاح نگاه می‌کنند. نکته جالب‌تر اینکه از سوی دیگر دیده بان حقوق بشر در چند گزارش مفصل به نقض حقوق بشر در داخل این فرقه اشاره کرده که هم در اشرف و هم در آلبانی آنها خودشان حقوق بشر را بر علیه خودشان نیز نقض می‌کنند که یک نمونه آن جدا کردن فرزندان از والدینشان است. همچنین حبس‌های طولانی مدت مخالفان در سلول‌های انفرادی. اما چون آمریکا رویکرد گزینشی و استفاده ابزاری به حقوق بشر دارد، اقدامی انجام نخواهد داد.

این استاد دانشگاه گفت: مورد دیگر گزارش دیوان کیفری درباره جنایات نیروهای نظامی آمریکایی در افغانستان و در خارج این کشور علیه غیرنظامیان افغانستانی بود که متهم اصلی آن آمریکا بود اما ایالات متحده با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که هر کس در تحقیقات علیه آمریکا و هم‌پیمانانش یعنی اسرائیل همکاری کند اقدام علیه امنیت ملی آمریکا تلقی می‌شود و مجرم است و به دنبال آن آنها دیوان بین‌المللی کیفری را تحریم می‌کنند. مقامات این دیوان نیز تحریم می‌شوند. شورای امنیت و سازمان ملل وقتی مهم هستند که به حیاط خلوت آمریکا کار نداشته باشند در حالی که دیوان بین‌المللی کیفری وظیفه‌اش این است که جرم را پیگیری کند آمریکا در 120 کشور نیروی نظامی دارند و اینها از اینکه نیروهای آنها علت جنایاتشان محاکمه حقوق بشری شوند، می‌ترسند و خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌دانند.

 نژندی‌منش با اشاره به اینکه چرا آمریکا گروه تروریستی تأسیس می‌کند، گفت: تهدیدسازی، محدود کردن و تحت کنترل گیری امور از اهداف آمریکا در ساخت گروه‌های تروریستی است. آنها چون از جامعه اسلامی می‌ترسند، چند به ظاهر مسلمان مثل القاعده را اجیر می‌کنند تا به جای آنها به ترور و اعمال نفوذ بپردازد. مثلاً در سال 1986 القاعده را به وجود آوردند تا بر علیه شوروی فعالیت کنند و بهترین موشک‌های آمریکایی را در اختیار آنها قرار دادند اما بعد از مدتی می‌گویند آنها تروریسم هستند و با ابزار رسانه، اسلام‌هراسی را به واسطه این گروهک‌های خود ساخته دنبال می‌کند و در نتیجه مسلمانان و گروه‌های اسلامی طرد می‌شوند.

آنها گروه‌های تروریستی را با هدف مشغول کردن کشورهای مخالف به این گروه‌ها تشکیل می‌دهند و بعد با نا آرام کردن منطقه توسط این گروه‌ها لشکرکشی می‌کنند تا هم قدرت خود را به نمایش بگذارند و همان گروهک را نابود کنند و خود را به عنوان قهرمان تروریسم به ملت‌ها معرفی کنند. از وقایع این چنینی برای ایجاد نظم و تغییرات مطلوب خود استفاده کرده‌اند.

وی افزود: متأسفانه در مقابل این جریان ما 17 هزار شهید بین‌المللی ترور داریم که نه در حوزه داخلی قانونی در حمایت از قربانیان تصویب شده است و نه در حوزه بین‌المللی کاری انجام شده. حداقل کار این است که با کشورهای همسایه که قربانی ترور آمریکایی شده‌اند کاری مشترک انجام دهیم. برای آمریکایی‌ها هدف وسیله را توجیه می‌کند و بشر و حقوق بشر فدای اهداف آنها هستند منشور ملل حقوق بین‌الملل هم ابزاری برای تأمین حقوق بین‌المللی آنها هستند.

صدام ابزار آمریکا در منطقه بود

 در ادامه این برنامه محمدرضا حسینی، استاد دانشگاه با بیان اینکه ما 17 هزار شهید ترور در کشورمان داریم که واقعاً کسی نیست که پیگیر حقوق این شهیدان باشد، از موسسه صیانت از حقوق زنان تشکر کرد که جهاد تبیین را در دستور کار خود قرار داده است ابراز امیدواری کرد که اهداف جنایتکارانه آمریکا در این نشست تبیین شود.

این استاد دانشگاه در ادامه به چرخه تولید تروریسم اشاره کرد و گفت: از جنگ جهانی دوم حقوق بشر به صورت اسناد حقوقی درآمد که در اعلامیه حقوق بشر 1948 آن را می‌بینیم. این حقوق قبلاً در حقوق داخلی کشورها مدنظر قرار گرفته بود ولی از آن پس در سطح بین‌الملل به عنوان منشوری درآمد. ما نسل‌های حقوق بشر را به سه نسل حقوق مدنی سیاسی فرهنگی و اجتماعی و توسعه تقسیم می‌کنیم و می‌بینیم که بین حقوق بشر و منافع بینالمللی و استفاده از حقوق بشر به عنوان ابزار ترور ارتباط مستقیمی وجود دارد. نسل یک حقوق بشر از کشورها تعهد منفی می‌گیرد که در امور سایر کشورها مداخله نداشته باشند اما می‌بینیم که آمریکا و متحدانش در این راستا با ایجاد فقر گرسنگی و تبعیض‌های ناروا در داخل یک کشور و همچنین با استفاده از ابزار تحریم و استفاده از گروه‌های فشار داخلی دولت یک کشور را ناکارآمد جلوه می‌دهد تا خود را به عنوان یک دولت ناجی معرفی کنند و با استفاده از حمایت از گروه‌های داخلی آن کشورها زمینه نفوذ و حضور را در کشورهای دیگر فراهم کنند و این بهانه‌ای برای تأمین حقوق مدنی و سیاسی مردم این کشورها است.

وی افزود: شروع بحران از اینجاست که آمریکایی‌ها با استفاده از فشارهای داخلی، دولتی را براندازی می‌کنند و خودشان به عنوان ناجی ورود پیدا می‌کند آنها به جای کمک به کشورها از تروریسم فرهنگی و اقتصادی و رسانه‌ای استفاده می‌کند تا زمینه حضور خودشان در آن کشور را فراهم کنند. انقلاب‌های رنگی هم در ادامه همین تروریسم بین‌المللی است و در کشور ما هم بسیاری از این کارها را انجام داده‌اند که به لطف خدا تاکنون موفق نشده‌اند. انقلاب‌های رنگی زمینه‌ساز ورود و حضور آنها به عنوان ایجاد کننده دموکراسی است و بعد دولت‌سازی می‌کند و در همه این روند هر سه نسل حقوق بشر قربانی می‌شود.

حسینی گفت: اگر ما به مصادیق این نقض حقوق در منطقه برگردیم به عراق می‌رسیم که به محض شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران آنها از ابزار ترور علیه مسئولان بلندمرتبه کشور و فعالان انقلاب شروع کردند تا هرگونه صدای مخالفان علیه آمریکا در نطفه خفه شود. وقتی به نتیجه مطلوب نرسیدند صدام را تحریک کردند و هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران شروع شد و دو کشور مسلمان را به جان هم انداختن بعد از جنگ که بازهم به نتیجه مطلوب خود نرسیدند صدام را تحریک به حمله به کویت کردند و همین اشغال کویت بهانه‌ای برای حضور مجدد آنها در منطقه شد. آنها کویت را پس گرفتند و ائتلافی درست کردند تا صدام را به جای خود بار بازگردانند. بعد از آن سوار بر جریان انرژی منطقه شدند و بحث برنامه نفت در برابر غذا را مطرح کردند. آنها به بهانه تروریسم، سرمایه‌های اجتماعی و حقوق بشری را در همه کشورها نقض می‌کنند. کما اینکه پس از آن برای سرنگونی صدام اقدام کردند و در ائتلافی که در سال 2003 شکل گرفت عراق را اشغال کردند و پنج سال به این اشغالگری ادامه دادند. در سال 2008 موافقتنامه سوفا را با عراق امضا کردند؛ چون حضورشان دیگر در این کشور معنا نداشت. بعد از 2-3 سال از کشور و مجلس عراق صداهای مخالف شنیده شد که باعث به وجود آوردن داعش شد که به وسیله داعش هم عراق هم ایران و هم سوریه و به معنای بهتر با هلال شیعی مبارزه کنند. بعد هم برای مبارزه صوری با داعش دوباره وارد منطقه شوند و خود را ناجی مردم معرفی کنند.

حاج قاسم شهید شد چون داعش را از بین می‌برد

این استاد دانشگاه افزود: آنها لباس مبارزه با داعش بر تن می‌کردند و در عین حال داعش را تجهیز می‌کردند آنها از سال 2013 مبارزه با داعش را شروع کردند در حالی که خودشان باعث شکل گیری داعش شده بودند در اینجا بود که هم سوریه و هم کردستان عراق از ایران خواستند که وارد شود و نیروهای مسلح ما در سوریه و عراق بر علیه داعش وارد شدند. مسلم است که آنها چرا حاج قاسم سلیمانی را شهید کردند چون داعش خودساخته آنها را از بین می‌برد.

وی اظهار کرد: نکته مهم اینکه آمریکایی‌ها به عمد در کنوانسیون‌های متعددی که تا سال 2001 داشتند، در هیچ یک به بحث تروریسم اشاره نکرده بودند تا از این مبحث سوء استفاده کنند. اما در سال 2007 سپاه قدس را وارد لیست تروریستی کردند و در سال 2018 کل مجموعه سپاه و شاغلان آن را وارد لیست تحریم‌های خود کردند. آنها نمی‌خواستند داعش از بین برود و در نتیجه کسی را که می‌خواست داعش را از بین ببرد شهید کردند. چون داعش قرار است سیاست‌های آمریکا در منطقه را اجرا کند و به همین دلیل است که ما در جمعه 13 دی سال 1398 با خبر وحشتناک شهادت حاج قاسم سلیمانی از خواب بیدار شدیم.

آمریکا برای ترور حاج قاسم قوانین داخلی خود را هم نقض کرد

این استاد دانشگاه گفت: در این اقدام تروریستی آنها چند محور نقض حقوق بشری انجام دادند. اول نقض موازین حقوق بشری که نقض حقوق حیات یک فرد است. دوم ترور فراقضائی که نقض حقوق مدنی و سیاسی که دومین اصل قواعد بین‌الملل است. سوم نقض حریم کشور عراق که خلاف موافقتنامه عراق با آمریکا بود. سوم نقض کنوانسیون مصونیت افراد دیپلماتیک. چهارم نقض کنوانسیون 1944 شیکاگو درباره عدم پرواز پهپادی در کشورهای دیگر است که در مخاصمات بین‌الملل به کارگیری سلاح‌های پهبادی ممنوع است. این که آنها از یک کشور دیگر بلند می‌شوند با روش‌های خدعه‌آمیز مجوز پرواز پهباد بدون سلاح می‌گیرد اما از سلاح در آن پهپاد استفاده می‌کنند، نیز نقض کنوانسیون‌های حقوق بشری است.

وی افزود: همچنین آنها حقوق داخلی و قانون خود را نیز نقض کرده‌اند چون ترامپ بدون اطلاع کنگره اقدام به ترور شهید سلیمانی کرد و آنها در حقوق داخلی خود نیز اجازه ترور مقامات کشورها را ندارند همچنین نقض حقوق داخلی عراق نیز با پرواز بر مناطق پرواز ممنوع عراق و نهایتاً کتمان حقیقت توسط این دولت همه از موارد نقض قوانین و حقوق بین الملل است.

مطالبه‌گری در پرونده ترور حاج قاسم باید بیشتر شود

حسینی در پایان این نشست به چرخه تولید وحشت و ترور توسط آمریکا اشاره کرد و گفت: پرونده شهادت حاج قاسم همچنان در جریان است اما در سالهای اخیر کمی کمرنگ شده است و باید مطالبه‌گری بیشتری در این زمینه وجود داشته باشد و باید مسئولیت کیفری عاملان و آمران و مباشران این اقدام احقاق شود.

وی در پایان این سخنرانی هم اظهار کرد: ما به دنبال آن هستیم که دو گفتمان جدید حقوق بشری را به وجود بیاوریم و نباید صرفاً رفتار منفعلانه داشته باشیم. نخست شکل‌گیری دکترین حقوق بین‌الملل مقاومت که ما با یک حرکت پیش‌دستانه حقوق مقاومت را تبیین و معرفی کنیم و دوم تبیین تروریسم دولتی است که آمریکا به شدت از این مسأله نیز فراری است. همچنین تدوین حقوقی تحریم‌ها به مثابه جنایت علیه بشریت دیگر مسأله این است که حقوقدانان کشورم در حوزه بین‌الملل باید به جد آن را پیگیری کنند.

 انتهای پیام/