تحلیلگر ترکیهای بررسی کرد: آیا طی ۲۰ سال گذشته پیشرفت کردیم؟
حزب عدالت و توسعه در برخی حوزهها قدمهایی برداشته اما با استفاده از آمار و ارقام رسمی و موثق، به راحتی میتوان پسرفتهای عظیم را نیز دید.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در حالی که تنها 10 ماه به برگزاری انتخابات سراسری ترکیه باقی مانده، تحلیلگران معتقدند که خورشید حزب عدالت و توسعه، یواش یواش غروب می کند و پشت کوه می رود.
آنان بر این باورند که این حزب در انتخابات پیش رو شکست سنگینی را تجربه خواهد کرد. چرا که ترکیه در بحران اقتصادی فرو رفته و میلیون ها خانوار محافظه کار اسلامگرا در چند سال اخیر، از اردوغان و یاران او فاصله گرفته اند.
با این حال، حزب حاکم ترکیه به طور مداوم این جمله را تکرار می کند: «برخی ها تحمل دیدن این را ندارند که ترکیه پرواز کرده و به اوج آسمان رسیده است.»
اما این ادعا تا چه اندازه صحت دارد؟ آیا واقعاً آن گونه که اردوغان ادعا می کند، ترکیه توانسته در حوزه توسعه، رفاه و شکوفایی، به اوج برسد؟
مصطفی کاراعلی اوغلو، از تحلیلگران مشهور ترکیه، تلاش کرده در یک یادداشت تحلیلی به این سوال پاسخ دهد.
این روزنامه نگار مشهور، روزگاری از همراهان نزدیک اردوغان بود و علاوه بر مجموعه رادیو تلویزیون دولتی تی.آر.تی، در شبکه استار و چند رسانه تحت امر حزب عدالت و توسعه، موقعیت ویژه ای داشت، اما بعدها به خواست خود، مانند بسیاری دیگر از تحلیل گران، از این دستگاه خارج شد و حالا به عنوان یک منتقد، در یکی از روزنامه های نزدیک به خط فکری و سیاسی عبدالله گل قلم می زند.
تحلیل کاراعلی اوغلو نشان می دهد که حزب عدالت و توسعه در برخی حوزه ها قدم هایی برداشته اما با استفاده از آمار و ارقام رسمی و موثق، به راحتی می توان پسرفت های عظیم را نیز اثبات کرد.
عنوان اصلی یادداشت او این است: ارزیابی 20 سال، از نگاه چه کسی؟ نسبت به چه؟
آیا جهان ایستاده و ترکیه در حال پرواز است؟
امروزه ما امکانات ارتباطی قدرتمندی در اختیار داریم. گسترش نامحدود امکانات ارتباطی در تمام جهان، به طور طبیعی باعث می شود همه ما احساس کنیم که از هر تحولی باخبریم و از همه چیزهایی که در جهان می گذرد، آگاه هستیم.
ما تصور می کنیم علاوه بر این ترکیه را به خوبی می شناسیم، در حال تماشای اتفاقات جهان و رصد کارشناسانه همه امور هستیم. ولی این فقط یک تصور است و واقعیت چنین نیست.
صد البته با گسترش دسترسی به امکانات و ادوات ارتباطی، می توانیم به اطلاعات، اخبار و هر چیزی که بخواهیم دست پیدا کنیم، اما نمی توان گفت که چنین چیزی به معنای فهم کامل است. اطلاع پیدا کردن و تحلیل این امور، ارتباط مستقیمی دارد با میزان پیشداوری ما یا میزان مغرضانه بودن یا نبودن ما. این وضعیتی است که درباره ارزیابی کارنامه 20 ساله حزب عدالت و توسعه و اردوغان نیز صدق می کند.
بر اساس تبلیغات گسترده ای که در رسانه های تحت امر حزب حاکم صورت می گیرد، همواره این تصور به مردم القا می شود که تمام جهان دچار وقفه و رکود شده ولی ترکیه در حال پرواز است!
بدون تردید در 20 سال اخیر در ترکیه، کارهای بسیار مهمی انجام شده است. اما بگذارید بپرسیم: دقیقاً بر اساس چه چیزی، بر اساس نگرش چه کسی؟ کارهایی که انجام میدهیم در مقایسه با کشورهای همگروه ما، تا چه اندازه مهم است؟ به عنوان مثال، آیا کسی اطلاع دارد که دیگران چقدر رشد کرده اند و ما در مقایسه با آنان به کجا رسیده ایم؟
بیایید این نگرش را که معتقد است حزب عدالت و توسعه در 20 سال گذشته رشد کرده، توسعه یافته و ترکیه را به کشوری قدرتمندتر تبدیل کرده، به شکل دقیق ارزیابی کنیم. بله. رشد مشهودی وجود دارد. مثلاً زمانی که حزب عدالت و توسعه در سال 2002 به قدرت رسید، درآمد سرانه 3 هزار و 600 دلار بود، امروز 9 هزار دلار است.
این یعنی افزایشی تقریباً در حد سه برابر. قبول. اصلاً چه کسی می تواند بگوید که این یک موفقیت نمایان و آشکار نیست؟ اما اینجا را نگاه کنید: ترکیه در سال 2002 میلادی از نظر درآمد سرانه در رتبه 73 جهان قرار داشت اما امروز به رتبه 78 پسرفت کرده است! اینجاست که باید بپرسیم: آری موفقیتی در کار است؛ اماموفقیت از نظر چه کسی؟
فراموش نکنیم، در 20 سال اخیر، هیچ کسی سر جای خودش نایستاده و اقتصاد جهان نیز رشد کرده است، میزان تولید افزایش یافته، حجم پول به شدت افزایش یافته است. از آنجایی که برخی کشورها به خوبی مدیریت می شوند، از این فرصت توسعه به خوبی استفاده کردند و سهم صادرات و توان خود را افزایش دادند، اما سهم ترکیه کاهش یافت.
ما در لیگ 20 اقتصاد برتر دنیا قرار گرفتیم و حتی در سال 2015 در دوره قدرت حزب عدالت و توسعه به رتبه 16 کشور برتر صعود کردیم. ولی امروز به پله بیست و یکمین اقتصاد جهان پسرفت کرده ایم. بیایید ادامه دهیم... در دهه 2010 میلادی، سهم ما در تجارت جهانی 1.2 درصد بود، اما اکنون به هشتاد هزارم، کاهش یافته است. آن هم در شرایطی که واقعاً شکستن رکوردهای صادرات را ثبت کرده ایم. باز هم می پرسم: موفقیت از نظر چه کسی، موفقیت بر اساس چه چیزی؟
آری! اگر چشمان خود را بر روی رشد بی سابقه تجارت، رفاه و ثروتی که دنیا به آن رسیده است ببندید، اگر از آنچه در جاهای دیگر میگذرد بیاطلاع باشید، حق دارید با گفتن جمله «ما خیلی بهتر از قبل هستیم» تسلی خاطر پیدا کنید.
اما این کافی نیست. سهم شما مداوماً کاهش می یابد، نان شما کاهش می یابد و با تلاش بیشتر درآمد کمتری خواهید داشت. خیلی وقت ها اردوغان و معاونین او، ادعا می کنند: آلمان که چیزی نیست، همه اروپا هم به موقعیت ترکیه حسادت می کنند! ولی با این حرف ها، این واقعیت که شما باید از اروپا پول قرض کنید، تغییری نمی کند.
جالب است به ما حسادت می کنند. ولی دولت، تنها به لطف سرمایه گذاران و وام دهنده های خارجی است که می تواند اقتصاد کشور را حفظ کند! فراموش نکنید؛ در 20 سال اخیر، حجم بدهی از 129 میلیارد دلار به 451 میلیارد دلار افزایش یافته است.
متأسفانه تضمین سود پیمانکارانی که راه ها و پل ها و ساختمان های عظیم را ساخته اند، بلایی است که هزینه آن همچنان به حساب آیندگان نوشته می شود. ما تمام این پول ها و بدهی ها را در ساخت و ساز سرمایه گذاری کردیم، با این حال، ساختمان ها نیز در شرایطی نیست که تاب و توان تحمل یک زلزله را داشته باشند! دیدید که برنامه ریزی و استراتژی دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه در این بیست سال، تا چه اندازه عالی و بی نقص بوده است؟
ما در مقایسه با بسیاری از کشورها، صاحب ساختمانها و پلهای بسیار زیباتر و چشمگیرتری هستیم. اما خبری از امکانسنجی و تعیین اولویت ها نیست! چرا؟ چون ما عجله داریم و باید پروژه را سریع برسانیم! خیلی سریع! آن قدر سریع که آقایان، یک فرودگاه می سازند، در حالی که هنوز درِ آشیانه هواپیماها را باز نکرده اند، متوجه می شوند همه چیز غلط است. سریع پیست و آسفالت را بر می دارند و پروژه احداث فرودگاه جدید را شروع می کنند! چه موفقیتی!
واحد پول ملی ترکیه در بی ارزش ترین سطح تاریخ معاصر است. دلار در سال 2002 میلادی 1.67 لیره بود، امروز حدود 17.70 است! این یک دستاورد واقعاً بینظیر است!
البته یادمان باشد این نرخ رسمی نیست و دولت همین حالا هم کلی سود اضافه داده تا دلار را در این سطح نگه دارد اگر نه نرخ واقعی، فراتر از 20 لیره است!
نرخ بیکاری که در سال 2001 میلادی در سطح 6 درصد بود و در سال 2002 به دلیل بحران اقتصادی به 9.8 افزایش یافت، ولی در سال 2022 در 11.3 باقی مانده است. کسری حساب جاری در سال 2002 میلادی 3 در هزار بود و امروز 3.8 درصد است!
تورمی که در سال 2002 با شوک پس از بحران به 29 درصد رسید، امروز حتی قابل محاسبه نیست. ظاهراً در نقطه ای بین 80 تا 150 درصد!
آن چه برشمردم، فقط آمار ساده و مشهود اقتصاد بود. اما مساله و معضل ما تنها مربوط به اقتصاد نیست، بلکه در حوزه های حاکمیت قانون، میزان شفافیت، فساد مالی و کیفیت آموزش نیز مشکلات بسیاری داریم. اجازه بدهید از این موضوعات مهم چیزی نگویم!
باید تکلیف خودمان را روشن کنیم: آیا می خواهیم جهان را فقط در چهارچوب پیروزی های خودمان تعریف کنیم و به افتخاراتمان ادامه دهیم؟ یا باید واقعیت را بپذیریم و برای تغییر این وضعیت گامی برداریم؟ قطعاً تصمیم دشواری است. اما تصمیم مهم و حیاتی، باید سخت و دشوار باشد تا تغییر ایجاد کند. باید خودمان را فریب ندهیم و باور کنیم که تبدیل شدن به کشوری قدرتمند و توسعه یافته، در گرو تغییر و تلاش است.
انتهای پیام/