امتداد قیام حسینی را باید در بسترسازی قیام امام عصر دید / توصیفات عصر غیبت در بیان امام حسین (ع)
قیام حسینی پس از چندصد سال همچنان قلبها را به سوی خدا و دین پیامبر اسلام حرکت میدهد و جامعه را برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه آماده میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از رویکردهایی که میتوان آن را محور تحلیل قیام امام حسین علیهالسلام قرار داد، رویکرد تمدنی و فرجامشناسی این قیام الهی است. در این نوع نگاه، امام حسین علیهالسلام، امامی منحصر در تاریخ و کاروان حسینی کاروانی ایستا در زمان نیست بلکه اباعبدالله علیهالسلام از جانب خداوند تربیت خاصّ یاوران بهسوی ظهور از جنبهی حرکت، ایجاد جاذبه و عزمبخشی را بر عهده دارند. ماجرای اربعین حسینی یکی از مهمترین جلوههای این نوع تربیت حسینی است که در عصر حاضر به وقوع پیوست و به عنوان طلیعهای در راستای تشکیل امت و احده اسلامی شناخته شد.
بنابراین نقش امام حسین علیهالسلام در مهدویت و امر ظهور، موضوعی است که کمتر محققی به آن پرداخته است و این امر سبب شده تا تصورمان نسبت به قیام امام حسین علیهالسلام در تاریخ سال 61 هجری حبس شود و تحلیلمان مبتنی بر نگرش تاریخی شکل بگیرد. در این باره با حجتالاسلام سیدمهدی توکل، کارشناس و محقق مهدوی به گفتوگو نشستیم.
* آیا میتوانید دورنمایی از نقش امام حسین علیهالسلام در کربلا و ارتباط آن با مهدویت بیان کنید؟
هدف از خلقت انسان چیزی جز شناخت و عبادت خداوند نیست؛ به همین دلیل خداوند انبیائی را ارسال کرد تا انسانها را ارشاد کنند و مسیر رسیدن به خدا را بیان کنند. همچنین انسانها را با نیروی عقل و فطرتِ صحیح همراه ساخت تا راه را از چاه تشخیص دهند، به دنیا وابسته نشوند، با مظاهر فساد مبارزه کنند و به روز جزا و حساب و کتاب ایمان بیاورند. در نتیجه زندگی فردی و اجتماعی افراد برای عبادت خداوند و اجرای احکام او آماده و مهیا باشد.
از سوی دیگر، در طول تاریخ همواره افرادی بودند که با قوانین الهی و رسولان او به مخالفت پرداختند و در زمین دست به فساد زدند. این وضعیت که از ابتدای خلقت در به قتل رساندن «هابیل» توسط «قابیل» شروع شد تا زمان ما ادامه دارد و هرگز متوقف نشده است. جریان کربلا نیز حلقهای از همین زنجیرۀ ادامهدار در طول تاریخ است.
حرکت ابا عبد الله علیهالسلام به سوی کوفه در زمانی رخ داد که حکومت به دست یکی از فاسدترین و ناکارآمدترین افراد افتاده بود. پس از آنکه جریان خلافت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله به انحراف کشیده شد، به تدریج افرادی روی کار آمدند که به هیچ وجه از لحاظ توان علمی، مدیریت، سابقه در اسلام و مسائل بسیار دیگر با امیر مؤمنان و اولاد طاهرینش علیهمالسلام قابل مقایسه نبودند. در نتیجه در عصر اباعبدالله، جامعۀ اسلامی به مرحلهای رسید که افرادی مانند یزید ریاست حکومت جامعۀ اسلامی را بر عهده گرفتند که بویی از اسلام و احکام آن نبرده بودند. طبیعی بود امام حسین علیهالسلام احساس مسئولیت کند و برای حل این مشکل، اقدام کند.
قیام اباعبدالله مقدمات صلح جهانی در آخرالزمان را پایهریزی کرد
هرچند خداوند در آیات متعدد قرآن، آیندۀ جهان را به گونهای ترسیم میکند که مملو از صلح و آرامش باشد ــ که این امر مهم با ظهور مصلح جهانی تحقّق خواهد پذیرفت ـ اما طبیعی بود امامان معصوم و مردان الهی دست روی دست نگذارند و اگر مشاهده میکنند میراث زحمت انبیاء گذشته و علی الخصوص رسول خدا صلی الله علیه و آله به تاراج میرود، اقدامی کنند. اینگونه اقدامها هرچند به صلح جهانی منجر نمی شد، اما مهمترین فایدهاش این بود که ذهن افراد جاهل را بیدار میکرد، اصول اساسی دین و توحید را به یاد انسانها میآورد و مقدمات صلح جهانی در آخرالزمان را پایهریزی میکرد، همان گونه که واقعۀ کربلا پس از هزار و چند صد سال همچنان قلبها را به سوی خدا و دین پیامبر اسلام حرکت میدهد و جامعه را برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه که اجرا کنندۀ کامل دین در سراسر جهان است، آماده میکند.
توصیفات امام عصر (عج) در بیان امام حسین
* آیا در کلام امام حسین علیهالسلام به مسألۀ مهدویت اشاره شده است؟
نه تنها در کلام اباعبدالله علیهالسلام بلکه مسألۀ مهدویت در کلام تمامی پیامبران الهی و در واقع در تمامی دورههای تاریخی همواره وجود داشته است؛ هرچند این مسأله در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و امامان معصوم به شکل وسیعتری منعکس شده است.
از جمله امام حسین علیهالسلام در کلامی فصیح در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه به نقل از پدر بزرگوارش میفرماید:
«مِنْ بَنِی هَاشِمٍ مِنْ ذِرْوَةِ طَوْدِ الْعَرَبِ وَ بَحْرِ مَغِیضِهَا إِذَا وَرَدَتْ وَ مَجْفُوِّ أَهْلِهَا إِذَا أَتَتْ وَ مَعْدِنِ صَفْوَتِهَا إِذَا اکْتَدَرَتْ لَا یَجْبُنُ إِذَا الْمَنَایَا هَلِعَتْ... فَلَا یَصْرِفَنَّکَ عَنْ تَبِعَتِهِ صَارِف؛ «او از بنیهاشم از برترین عرب است، از قلۀ شرف و از اقیانوس بیکرانه که همۀ نهرهای فضیلت به سوی آن سرازیر است، پناه همۀ پناهندگان و معدن صفاست، هنگامی که همه بیصفا شوند. هنگامی که مرگ، چنگ و دندان نشان دهد، او هراسی به دل راه ندهد... هیچ فتنه و پدیدهای تو را از پیروی او منصرف نکند». این حدیث در جلد 51 بحار الانوار و در صفحه 115 آمده است.
سپس حضرت در همان روایت برای اینکه دلهای مردم را بیشتر به سوی این منجی عالَم جذب کند، اوصاف زیبایی از ایشان را نقل کرده و اضافه میکند: «أَوْسَعُکُمْ کَهْفاً وَ أَکْثَرُکُمْ عِلْماً وَ أَوْصَلُکُمْ رَحِماً؛ پناهگاهش (برای پناهندگان) از همه وسیعتر، علمش از همه افزونتر و در نسبت خویشاوندی از همه به پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیکتر است».
شیخ صدوق در جلد اول کتاب کمال الدین خود روایتی از امام حسین علیهالسلام نقل میکند که حضرت طیّ آن به مسألۀ ظهور و قیام حضرت حجت اشاره کرده، در ضمن توصیفاتی میفرماید: «لَهُ غَیْبَةٌ یَرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ عَلَى الدِّینِ فِیهَا آخَرُونَ فَیُؤْذَوْنَ وَ یُقَالُ لَهُمْ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِی غَیْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّکْذِیبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّیْفِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّه؛ حضرت مهدى داراى غیبتى است که گروهى در آن مرحله مرتد مىشوند و گروهى ثابتقدم مىمانند و در نتیجه اذیت میشوند. افراد مرتد به آنها مىگویند: « مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ؛ این وعده کى خواهد بود اگر شما راستگو هستید؟» (یونس 48) اما کسى که در زمان غیبت در مقابل اذیّت و آزار و تکذیب آنها صبور باشد، به منزلهی مجاهدى است که با شمشیر در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله جهاد کرده است».
در واقع اگر کسی روایات مهدویت را در کلام امام حسین علیهالسلام جمعآوری کند، به روایات بسیاری بر میخورد که بیانگر این است مسألۀ مهدویت هرگز از آموزههای حسینی جدا نبوده است و طبیعی است قیام کربلا نیز نمیتوانسته جدا از این هدف صورت گرفته باشد.
* آیا پیوند عاشورا و مهدویت را میتوان از زوایای دیگر بررسی کرد؟
واقعۀ کربلا هرچند در عبارتی کوتاه و سربسته به عنوان مقدمهای برای رسیدن به صلح جهانی در عصر ظهور شناخته میشود، اما دقت به فلسفۀ قیام امام حسین علیهالسلام و تحلیل جریان کربلا ما را به نکات دیگری در رابطه با مهدویت نیز میرساند.
از جمله اینکه یکی از مهمترین بشارتهایی که در اکثر روایات ظهور مشاهده میشود. این است که حضرت حجت دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، هنگامی که از ظلم و ستم پُر شده است. طبیعی است این امر مهم جز با اجرای کامل دین رسول خدا صلی الله علیه و آله در عرصۀ جهانی امکانپذیر نیست، زیرا خداوند دین اسلام را برای اصلاح زندگی فردی و اجتماعی انسانها و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی فرو فرستاده است. اجرای کامل این دین نیز بیشک در قالب امر به معروف و نهی از منکر محقق خواهد شد.
جالب اینکه امام حسین علیهالسلام نیز هنگام که به سوی کوفه رهسپار بود، هدف اصلی از این حرکت را همین مطلب بیان میکند، آنجا که میفرماید: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، ارِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِبٍ؛ «من تنها به انگیزۀ اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب علیه السلام رفتار کنم».
از سویی دیگر از آنجا که اجرای احکام اسلامی جز با تحقّق حکومت اسلامی انجامپذیر نیست، امام حسین علیهالسلام نیز یکی از اهداف اساسی خود را تشکیل حکومت اسلامی معرفی میکند: امام علیهالسلام در ملاقات با عبداللَّه بن مطیع ـ هنگامى که از علّت خروج حضرت از مکّه سؤال میکند میفرماید: «إِنَّ أَهْلَ الْکُوفَةِ کَتَبُوا إِلَىَّ یَسْأَلُونَنِی أَنْ أَقْدِمَ عَلَیْهِمْ لِما رَجَوْا مِنْ احْیاءِ مَعالِمِ الْحَقِّ وَ اماتَةِ الْبِدَعِ؛ مردم کوفه نامه نوشتند و از من خواستند که به سوى آنان بروم، به آن امید که (با تشکیل حکومت اسلامى) نشانههاى حق، زنده و بدعتها نابود شود».
امام زمان (عج) نیز با تشکیل حکومت جهانی اهداف مقدس خود را پیگیری میکنند. طبیعی است امام حسین علیهالسلام نیز هرچند میدانست اقدام ایشان به حکومت جهانی منجر نمیشود، اما طبیعی بود سعی لازم را برای تحقّق بخشیدن به آن انجام دهد و این حرکت به طور یقین در راستای رسیدن به عدالت جهانی بود که امام زمان (عج) تعقیب میکند.
مرتبط بودن واقعۀ کربلا با مهدویت تا جایی است که به این مسأله در زیارتنامهها نیز اشاره شده است. از جمله در فرازی از زیارت عاشورا میخوانیم: «وَ اَسئَلهُ اَن یبَلِّغَنِی المَقامَ المَحمُودَ لَکُم عِندَالله وَ اَن یرزُقَنِی طَلَبَ ثارِکُم مَعَ اِمامٍ هُدَی ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالحَقّ مِنکُم؛ «و از او خواهم که مرا به مقام پسندیدهای که شما در پیش خدا دارید برساند و خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار و گویاى به حق که از شما (خاندان) است روزیام کند». این مسئله بیانگر آن است که از یک سو، امام زمان با خونخواهی از جدش ابا عبد الله علیهالسلام در واقع همان هدف را دنبال میکند و حتی کسانی که میخواهند با حضرت حجت همراه باشند، باید از روحیۀ معنوی بالایی که از آن به «مقام محمود» تعبیر میشود، برخوردار باشند و از سویی دیگر، اگر جریان ظهور با واقعۀ کربلا هماهنگ نبود، از آن در زیارت عاشورا سخن به میان نمیآمد.
همچنین در دعای ندبه که منسوب استغاثه به امام زمان (عج) است در مورد امام حسین علیهالسلام میخوانیم: «أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلَاءَ؛ کجاست خون خواه شهید کربلا»؟ اینها بیانگر همسو بودن این دو جریان میباشد.
گفتوگو از سعید شیری
انتهایپیام/