بازنمایی وارونه غربی از «زن» و لزوم حفظ منزلت او در رسانههای جمعی
نمایش وارونه از «زنان» در رسانههای غربی، منزلت و جایگاه والای او را عمیقاً به خطر انداخته است. این اتفاق، بزرگترین ضربه بر پیکر و روحیه زن است.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم و به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه، ناصر امینزاده مدیر فرهنگی هنری منطقه 7 و رئیس فرهنگسرای اندیشه طی یادداشتی به بررسی جایگاه زن در رسانههای غربی و بایستههای این حضور در رسانههای ایران پرداخته است.
در زیر، این یادداشت آمده است:
جایگاه زنان به عنوان قشر عظیم از جامعه که پرورش روحی و ذهنی آنان تاثیر بسزایی در پی خواهد داشت، غیر قابل انکار بوده و بر کسی پوشیده نیست. از آنجا که زن ضربان حیات یک خانواده است و قلب جامعه در سینه خانواده میتپد، صعود یا سقوط هر جامعه را باید به چگونگی نقش زنان در جامعه وابسته دانست. اهمیت این مسئله تا حدی است که امام راحل (ره) در جلد ششم صحیفه نور در مورد این موضوع فرمودهاند: «اگر زن متحول شد جامعه نیز متحول میشود.» به عبارت دیگر، در اندیشه امام، زن مربی جامعه است و صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در جامعه سرچشمه میگیرد. یعنی بار تربیت و هدایت هر جامعهای بر دوش زنان است و آنان شاخص معیار سلامتی روحی و معنوی هر جامعه محسوب میشوند.
امام عظیم الشان (ره) بارها تاکید داشتند اگر انسان درست بشود همه چیز درست خواهد شد و ایشان صدا و سیما را مهمترین دستگاه انسانسازی و در دیدگاههای فرهنگی خود، زن را همپای قرآن کریم، انسانساز معرفی کردهاند. بدیهی است که تعامل زن و رسانه به عنوان انسانسازان مسلمان تاثیر و تحول فراوانی در عرصه فرهنگ، تربیت انسان و جامعه خواهد داشت.
از سوی دیگر، یکی از مهمترین نقشهای رسانههای جمعی در کنار وظایفی چون آموزش، اطلاعرسانی، خبررسانی، تفریح و سرگرمی، حفظ و حراست هوشمندانه از جامعه و میراث هویتی فرهنگی و دینی است.
بنابراین رسانههای جمعی باید حافظ و نگهبان هویت دینی و ملی کشور باشند و موظفاند با روشهای علمی، مبتکرانه و روزآمد به تبلیغ، ترویج و صیانت از هویت دینی و ملی پرداخته و در جهت تعمیق و تثبیت آن کوشا باشند. این رسانهها باید در مقابل تهاجم فرهنگی به تثبیت هویت فردی و ملی افراد جامعه بپردازند. در این شرایط افراد جامعه نیز باید این توقع منطقی را از رسانهها داشته باشند که کتاب، سینما، رادیو، تلویزیون و دیگر رسانههای جمعی کشور آنها را در جهت پایبندی به سنتها و باورهای دینی و ملی خود یاری کنند.
با توجه به چنین نقش خطیر و جایگاهی که رسانههای جمعی در جامعه دارا هستند، از این رو در ارتباط با موضوع زن، جایگاه و کرامت او نیز رسانهها باید به عنوان یکی از مهمترین و قویترین ابزارهای فرهنگی، تلاش و اهتمام ویژهای جهت معرفی و نمایش چهره واقعی و متعالی زن در جامعه کنند. چگونگی حضور زنان در رسانه از دیرباز در بسیاری از کشورها موضوع مورد بحث مجامع علمی و اجتماعی بوده است؛ بهخصوص زمانی که این حضور از لحاظ کیفی مورد نظر قرار میگیرد، حساسیت و اهمیت آن مشخصتر میشود.
ضرورت پرداختن به چنین موضوعی زمانی آشکارتر میشود که میبینیم مشارکت زنان و بانوان در رسانههای مختلف (اعم از مطبوعات، رادیو، تلویزیون، خبرگزاریها و فضای مجازی) نیز رو به افزایش است. حال با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند لازم است الگویی که زن در رسانهها به نمایش و تصویر کشیده میشود بسیار بیشتر و بهتر مورد توجه واقع شود. امروزه در جهان غرب، رسانهها زن را به عنوان یک انسان و به عنوان رکنی از ارکان جامعه نمیبینند، بلکه در هدفگیری اغلب آن ها زن یک مشتری است. مشتریِ کالا (لوازم آرایشی، پوشاک، خوراک و ...) و یا مشتری خدمات (آرایش، تناسب اندام و ...) و از طرف دیگر رسانههای امروز دنیا در تولید محتوا، از زن به عنوان یک کالا و گاهی هم به عنوان یک ابزار استفاده میکنند. در این رسانه ها شخصیت زن از نگاه انسانی مورد توجه قرار نمیگیرد.
تفکر غرب با استفاده از جسم زن سعی در فروش کالای خود که میتواند همان محتوای تولید شده مثل فیلمها، سریالها و دیگر تولیدات این رسانهها باشد، میکند و یا با استفاده از زن به عنوان عنصر تبلیغی و ابزاری، سعی در فروش محصولاتش میکند.
در این کشاکش استفاده از زن، نگاه ابزاری، کالایی و تحقیرآمیز به او در جهان استکبار، جریانهای فکری مختلفی ظهور کردهاند که برای ذلت و استثمار بیشترش تلاش میکنند و تئوریهای اقتصادی و حتی تئوریهای رسانهای را با این دیدگاه تدوین و نشر میدهند. گروهی دیگر هم در جهان غرب به عنوان دفاع از وی و مقام زن برآمدهاند و برای این مقصد تا آنجا پیش رفتند که با هجمه به حقوق فطری و شرعی مردان به دنبال قرائتی جدید از حقوق و آزادیهای زن در قالب نظریات فمینیستی و رادیکال غربی هستند که هر دو نگرش زن را از مقام واقعی خویش دور میسازد.
رسانهها در دنیای غرب، زن و نقش او را در اجتماع چیزی دور از واقعیت به تصویر کشیدهاند و بیشتر توجه به نقش جنسی زنان دارند. آنها متأسفانه برای رسیدن به اهداف استکباری خود و مسلط شدن بر تمام ملتها، زن را عنوان ابزار و وسیله قرار دادند. هدف این نظامها بیشک سوق دادن جوامع به سمت شهوترانی و دینزدایی است و در این راستا زن ابزاری است که آنها را در رسیدن و اهداف و برنامههای از پیش تعیین شده و سازماندهیشده شان یاری میکند.
آنان در رسانههایشان با شعار اغواکننده و فریبنده آزادی زنان و طرفداری از حقوق او نه تنها هویت زن را از او گرفته اند و عریان و بیارزش نشانش میدهند و به همین طریق جمع کثیری از مردان را نیز از معنویت و انسانیت دور میسازند. آنها به جای فکر زن و جایگاه و منزلت او، تن زن را به نمایش میگذارند و این بزرگترین ضربه بر پیکر و روحیه زن در این جوامع است. بسیاری از محققان مستقل غربی با بررسی وضعیت نمایش زن در رسانههای این کشورها بر این نکته معترفاند که نقش عمومی رسانهها در این نظامها، نادیدهگرفتن قدرت و تواناییهای زنان، تثبیت ضعف در میدانهای مختلف زندگی و معرفی زن به عنوان موجودی است که با بهرهگیری از ظاهر خود و نمایش این ظاهر در رسانه حضور دارد.
رسانههای غربی با برداشتن حریم بین زن و مرد، معنویت و عفت و حیا را از بین بردند و با اشتراک جنسیتی باعث متزلزل شدن بنیانهای خانواده شدهاند. در جوامع غربی خانواده نیز مرکزیت خود را از دست داده است، زیرا زن در این جوامع فاقد جایگاه و شأن واقعی خویش است. آنان تاکنون نتوانستهاند تعریف درستی از جایگاه زن ارائه داده و مطابق آن رسانههایشان این نقش و جایگاه را الگوسازی کنند. به جهت فقدان تعریف درست است که این جوامع همواره دچار کندروی، تندروی و کجروی میشوند و در نتیجه آرامش روانی جامعه از بین میرود.
البته جوانان و نوجوانان بیشتر از دیگر قشرهای جامعه تحت تاثیر رسانهها قرار میگیرند. آنها هنگام روبهرو شدن با محصولات فرهنگی و رسانهای نظیر فیلمهای سینمایی، موسیقی، پویانمایی و ... و دیدن تصاویر مخدوش از زن و وضعیت جسمانیاش که توسط رسانههای جمعی غرب مورد تبلیغ گسترده قرار میگیرد، دچار صدمات جبرانناپذیر و پریشانی روانی و بهداشت جسمی جنسی میشوند. تصویر به نمایش درآمده در این رسانهها همواره تصویری مخدوش و ناقص از چهره واقعی و منزلت زن بوده است.
آنان که ادعای آزادی و دموکرات بودنشان گوش جهانیان را کر کرده است، تصویری که از یک زن محجبه در رسانههای آنان به نمایش درمیآید، تصویر مثبت و شایستهای نیست. آنها به خاطر منافع پلید خود سعی در گمراه سازی افکار عمومی جهان در مورد زنان مسلمان دارد و او را تهدیدی علیه اکثر منافع و مقاصد خود میدانند. برداشت جهان غرب از حجاب این است که آن را مسبب بازماندگی زنان از پیشرفت میدانند و در تصاویر، فیلمهای ویدیویی و محتوای خبری رسانهها به طور معکوس تصویری که از شخصیت زن ارائه میدهند تصویر مخدوش است، اما در ایران اسلامی با طلیعه انقلاب شکوهمند اسلامی مردم با رهبری معمار کبیر انقلاب کارکرد رسانهها و محتوای آنها در قاب مسائل زنان دچار نوعی تحول درونی شده است.
چهرهای که از جایگاه زن در رسانههای کشور ما به نمایش در میآید، به هیچ وجه با دوران طاغوت و همچنین با نگاه ابزاری و شیانگارانه که غرب در رسانههای خود به شخصیت و منزلت زن دارد، قابل قیاس نیست. نگاه به زن در رسانه ملی و دیگر رسانههای ما نگاهی توأم با کرامت و منزلت جایگاه او با حفظ شئونات اسلامی و حقوق مادی و معنوی او در جامعه است و این از برکات نظام شکوهمند اسلامی است؛ بنابراین نوع نگاه نظام رسانهای به زنان و مسائل آنان نکته حائز اهمیت در هر مکتب فکری است. امروز نیز هرچه حضور زن در رسانه و به ویژه رسانه ملی (به عنوان کلیدیترین و فراگیرترین رسانه دردسترس جامعه) با توجه به ارزشها و اهداف جامعه سازندهتر و مثبتتر باشد، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیر خود را بر افکار عمومی و جامعه خواهد گذاشت.
با توجه به این که نقش زنان در جامعه امروزی در صحنهها و حوزههای مختلف روز به روز بیشتر میشود به نظر میرسد که باید به این قشر از جامعه در رسانههای جمعی نیز بیشتر توجه شود. بررسی موضوعات و مسائل زنان به عنوان بخش بزرگی از جامعه امکان اصلاح و آگاهی بخشی از عناصر مؤثر در شکلگیری و جهتگیری افکار و اندیشههای آنان در جریان تحولات جامعه را فراهم میکند. در دنیای امروز، رسانههای جمعی در میان ابزارهای فرهنگی نقش به سزایی در تأثیرگذاری و نفوذ بر جامعه دارا هستند و این رسانهها در پیدایش عادات تازه، تغییر در باورها و خلق و خوی و رفتار و کنش انسان ها نقش مهمی دارند.
رسانهها امروزه، وظایف مهمی چون انتقال اخبار و اطلاعات، آموزش مردم، پر کردن اوقات فراغت و نیز تعامل و تضارب افکار را برعهده دارند، اما یکی از مهمترین مسئولیتهای رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری (همانطور که اشاره شد) زنده نگهداشتن و صیانت از سنتها و باورهای دینی و ملی آن کشور و به عبارتی هویت دینی و ملی است. چگونگی نگرش هر جامعهای نسبت به زنان و موضوعات مربوط به آنها نمایانگر سطح فرهنگی و معنوی آن جامعه و بازتاب نقشها و مسائل زنان در رسانههای آن کشور است.
براساس چنین نگرشی است که مشاهده میکنیم در رسانههای جهان غرب، نگاه به زن، نگاه کالایی و در واقع ابزاری برای تبلیغات فریبنده است؛ حال آنکه نمایش چنین تصویری از زن آنهم در جوامعی که با آن همه ادعای پیشرفت، آزادی و دموکراسی زیرپاگذاشتن اصول اولیه انسانی و نوعی بردگی و اسارت تن و روح زن است و بسیاری از نقشههای ارائه شده از زن در این جوامع فرسنگها با واقعیت فاصله دارد، حال پس از بررسی جایگاه زن در غرب و نگاه این مکاتب غربی به آن در جوامع و به تبع آن در رسانههای جمعی این نظامها و بررسی نتایج تحقیقات در حوزه مسائل زنان و آسیبهای موضوع، بایسته است متولیان امر به مهمترین نقاط آسیبزا و بعضاً ضعف رسانههای متنوع داخلی در ارائه تصویر مطلوب و واقعی از نقش و چهره زن موفق مسلمان با بیان مهمترین بایستهها و راهکارهای این مقوله خصوصاً آسیب شناسی نمایش حجاب در آثار و تولیدات فرهنگی و هنری خود بپردازند.
انتهای پیام/