پژوهش؛ حلقه مفقوده تمام فعالیتهای فرهنگی
عضو شورای سیاستگذاری پنجمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران معتقد است که حلقه مفقوده تمام فعالیتهای فرهنگی نبود پژوهش است و ما به نحوی از امر پژوهش دور شدهایم
علیاکبر عبدالعلیزاده عضو شورای سیاستگذاری پنجمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران، منتقد سینما و روزنامهنگار در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ با بیان اینکه در حوزههایی مانند فرهنگ و هنر که دیربازده هستند اما آسیبهایش پایدار است، پژوهش تاثیر بسزایی دارد، بیان کرد: حلقه مفقوده تمام فعالیتهای فرهنگی نبود پژوهش است و ما به نحوی از امر پژوهش دور شدهایم که حتی ارتباط معناداری بین پژوهشهای دانشگاهی به ویژه رشتههای مرتبط با حوزه فرهنگوهنر با بخش اجرایی و مدیریت دولتی وجود ندارد.
وی ادامه داد: یکی از راههای ایجاد این ارتباط توجه به پژوهشهایی است که به صورت ویژه در حوزه دانشگاهی صورت میگیرد. به هر حال بخش مهمی از پژوهشهای تخصصی در دانشگاه اتفاق میافتد و بخش دیگر آن در سازمانها و نهادها و همچنین توسط افراد در بخش خصوصی رخ میدهد. در طول برگزاری ادوار مختلف توقع میرفت توجه به پژوهش به صورت عام و توجه به آن در دانشگاه به صورت خاص بتواند این پل ارتباطی را برقرار و تقویت کند.
عضو شورای سیاستگذاری پنجمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران با بیان اینکه امر برگزاری این جایزه رخ داده اما اینکه چه میزان در ایجاد جذابیت برای پژوهشگر اثرگذار بوده است، جای بررسی دارد، گفت: اینکه جایزه پژوهش سال سینما چه میزان در اعلام هویت خود و کارکردهای برگزاری موفق بوده است، جای ارزیابی دارد اما به طور کلی برگزاری چنین جایزهای در سطح حرفهای و کلان و با نحوه برگزاری استاندارد و قوی، میتواند ارتباط فراموش شده بین حوزه اجرایی و پژوهش دانشگاهی را بازخوانی و ایجاد کند.
عبدالعلیزاده با اشاره به اینکه جایزه پژوهش سال سینمای ایران آنقدر باید قوی ظاهر شود تا حتی کاستی بزرگ بین پژوهش و رسانههای تخصصی و بخشهای تخصصی رسانه های عمومی در عرصه فرهنگ و هنر را مرتفع سازد، تصریح کرد: تاثیر این جایزه باید نه تنها روی مدیریت و نظر مدیران بلکه در ایجاد هستههای تخصصی پژوهش برای کارهای اجرایی، طرحهای کلان زیرساختی، ارتباط بین محصول و مخاطب و... تاثیر بگذارد.
رسانههای فرهنگ و هنر ارتباطی با پژوهشهای دانشگاهی ندارند و دست شان به پایاننامهها نمیرسد
نویسنده کتاب «ردپای سینما در 35 کشور جهان» در ادامه افزود: رسانهها خاصه در حوزه فرهنگ و هنر ارتباط مستقیم با پژوهشهای دانشگاهی ندارند و دست شان به پایاننامهها نمیرسد. حتی شاید بتوان گفت برای آنکه پژوهشها را چک کنند هم وقت ندارند. پس باید خوراک استاندارد در جهت رفع مشکلات زیرساختی در اختیار آنها قرار بگیرد چراکه گزارشهای رسانه ای در راهبرد فضای فرهنگی و عملکرد مدیران بسیار اثرگذار است.
این روزنامهنگار با بیان اینکه پژوهش در چند مرحله محصول سینمایی تاثیر جدی دارد، بیان کرد: در نگارش فیلمنامه، پیشتولید، تولید و عرضه محصول فرهنگی که منظور فیلم سینماییست، ما به صورت سیستمی فاقد پژوهش هستیم، مگر اینکه جنبشهای فردی در قالب فیلمسازان دغدغهمند صورت بگیرد، یعنی برخی فیلمسازان را داریم که به پژوهشهای علمی مراجعه و تولید اثر میکنند. آن عده معدود در حقیقت استادان اصیلی هستند که این کار را انجام میدهند؛ یعنی ممکن است چند سال فیلم نسازند و به پژوهشهای علمی و دانشگاهی مراجعه داشته باشند و براساس آن فیلمی را عرضه کنند، اما این مساله به یک رابطه مستقیم و مستمر و ساختاری تبدیل نشده است.
عبدالعلیزاده افزود: مرحله دیگر پژوهش در توزیع و نمایش فیلم یا همان اکران و عرضه است. در این بخش به گونهای از حوزههای دانشمحور علمی دور هستیم که هماکنون مهمترین و برجستهترین شرکتهای پخش ایرانی همچنان بر اساس روند سنتی بازار فروش کار میکنند. حتی دادههای فروش به صورت هفتگی، روزانه و ماهانه استخراج میشوند اما این آمار در هیچکدام از دفاتر پخش به صورت علمی آنالیز و دادهپردازی نمیشود، بلکه بر اساس نظر سنتی مدیر و مشاور پخش اتفاق میافتد در صورتی که میتوان بر اساس دادههای میدانی در نرمافزار و به صورت مبانی علمی نشان داد که هر فیلم مناسب چه فصلی است و استقبال مخاطب از آن در چه سطح اجتماعی بوده است.
نویسنده کتاب «سینما و جهان ایرانی» تاکید کرد: تصور بر این است که در نوروز باید فیلمهای طنز را اکران کرد، اما اگر به آمار مراجعه کنیم ممکن است به فیلمهای دیگری برسیم که طنز هم نباشند، اما توانستند گیشه را فتح کنند.
عضو شورای سیاستگذاری پنجمین دوره جایزه پژوهش سال سینما یادآور شد: ناگفته نماند که نه دانشگاه سراغ سینما و تولید میآید و نه تولید و مدیریت سینما سراغ دانشگاه میرود. البته گاهی اوقات در پیکره مراکز فرهنگی پژوهشکدههای تخصصی وجود دارد که ممکن است به سراغ افراد دانشگاهی بروند، اما محصول آنچنان به دغدغه روز سینما در شکل راهبردی و در شکل اجرایی بیربط است که محصولاتشان را در کمد میگذارند و این ملغمهای از آشفتگی است.
عبدالعلیزاده با اشاره به اینکه پژوهش پس از اکران یک اثر نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، عنوان کرد: توجه به محتوای اثر و مخاطب آن پس از اکران جزو بدیهیترین سرفصلهای یک کار پژوهشیست که اگر عمق پیدا کند، نتیجه آن واقعی باشد و طبق مبانی اتفاق بیفتد، میتواند به رونق سینما بسیار کمک کند.
عضو شورای سردبیری روزنامه جام جم افزود: در این بخش آنچه خطرناک است، محصولات فرهنگی در حوزه سینما و سریال است که برای پخش از پلتفرمها مجوز میگیرند و مخاطب نیز تحت تاثیر القائات آنها قرار میگیرد، در حالی که هیچ زمان پژوهشی روی محتوا و لایههای مختلف آنها صورت نگرفته است.
عضو شورای سیاستگذاری پنجمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران توضیح داد: برخی از این محصولات افکار و اندیشه صهیونیستی را ترویج میدهند، برخی منجر به بلوغ زودرس در کودکان میشوند، بسیاری از آنها آموزش دهنده تفکر فمنیست غربی هستند که هیچ نسبتی با جایگاه زن در ایران ندارد، اما روی سلیقه یا تصمیمگیری سیاسی نسل جدید تاثیر میگذارند چون جریان رغیب یا بهتر بگوییم، نظام سلطه که مصداق روشن آن سینمای هالیوود است، اثری را بدون غرض و صرفا برای انتقال تجربه اجتماعی و فرهنگی نمیسازد و حتما در لایههای زیرین تلاش میکنند که دانهای در مسیر مدیریت ذهن یا ضمیر ناخودآگاه بکارند.
عبدالعلیزاده تاکید کرد: متاسفانه خطر تا بیخ گوش آمده است؛ اما همچنان به پژوهش توجه نمیشود. در حالی که جایزه پژوهش سال سینمای ایران میتواند نقش پُررنگی ایفا کند. اما قبل از هرچیز باید به این مساله توجه کنیم که چند درصد این پژوهشها به نتیجه کاربردی رسیده است؟ آثار برگزیده ادوار گذشته چه سرنوشتی داشتند؟ آیا به کتاب تبدیل شدهاند که فعالان حوزه سینما، علاقهمندان و اهل فن و... آن را بخوانند؟ کدام یک از مدیران آثار منتخب را در حوزه اجرایی به کار گرفته است؟ نکته اینجاست که ما صرفا به دادن جایزه اکتفا کردیم در حالی که کارکرد آنها را در عرصه راهبردی هم استفاده نکردهایم و این مسیر باید اصلاح شود.
وی در پاسخ به این پرسش که رابطه بین سینما و دانش و آگاهی دو طرفه است یا نه، اظهار کرد: این رابطه مستقیم و دو طرفه است یعنی هم سینما از دانش حوزه دانشگاهی یا پژوهش استفاده میکند و هم حوزه دانشگاهی از سینما بهره میبرد. این مساله به عنوان امری بدیهی در سطح جهانی در حال رخ دادن است اما در سطح داخلی این اتفاق رخ نداده و همه چیز در حد پوسته باقی مانده است. فقدان فناوری و علم سینما در ایران بیداد میکند و این ارتباط بین سینما و دانش و آگاهی برقرار نیست.
نویسنده کتاب «انیمیشن و دنیای پیشرو» ادامه داد: به نظر میرسد سینما کارکردی برای حوزه دانشگاهی و دنیای اندیشه ندارد. اما امروزه نظام سلطه غرب انتقال بسیاری از اندیشههای خود را در حوزه فلسفه، جهانبینی، سبک زندگی، تاریخ، حقوق، مفهوم عدالت، علوم انسانی و حتی تبیین دکترین شکنجه را با آثار سینمایی در دانشگاههای آموزش میدهد به نحوی که بسیاری از کرسیهای دانشگاهی در حوزه اندیشه امروزه در دانشگاههای دنیا از طریق پخش فیلمهای سینمایی پیش میرود. اما در دانشگاهها از چنین بهرهای غفلت شده است. این غفلت در جامعه سینمایی تا جایی پیش رفته است که حتی اگر پژوهشهای جدی برای بررسی دههها و دورههای سینمایی اتفاق بیفتد، بازهم آنچنان بی نسبت با مسایل روز سینماست و بهصورت انتزاعی انجام میشود که تاثیری بر جامعه سینمایی از دانشجو و هنرمند تا مخاطب و مدیر نمیگذارد. از طرفی چیزی به عنوان اندیشکده در سینمای ایران به وجود نیامده است؛ نه در ساختار دولتی نه بهصورت خصوصی. کمپانیهای بزرگ فیلمسازی در شرق و غرب برای خود چند اندیشکده دارند اما ما نه تنها از اینها به صورت سیستماتیک بهره جدی نبردهایم بلکه اصولا کارکرد و ساز و کار اندیشکده را نمیشناسیم.
وی افزود: کوچکترین خطر این اتفاق آن است که هیچ پژوهشی در محتوای فرهنگ ایرانی یعنی تاریخ ادبیات کهن، مبانی عرفانی، اندیشهای، انسانشناسی و جهانبینی نمیتواند تبدیل به فیلم شود و در نتیجه، متاسفانه هماکنون آثارمان نیز عاری از فرهنگ ایرانی است. پرسش اصلی اینجاست که چگونه ما در کلانترین موضوعات هم از انتقال مفاهیم عاجز هستیم.
این روزنامهنگار تصریح کرد: به عنوان مثال مفهوم زمان و امام زمان (عج) در فصل مشترک فرهنگ ایرانی و اسلامی مورد علاقه مردم و مسئولان است و از همه نظر قابل توصیف و توجیه است؛ اما چرا فیلم دندانگیری درباره آن ساخته نشده است در حالی که غرب با وجود آنکه جایگاهی به لحاظ اندیشهای و تمدنی ندارد، این کار را انجام میدهد و بسیار خوب هم به سرانجام میرساند که نتیجه آن را در فیلمهای هالیوودی میبینیم.
عبدالعلیزاده در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه جایزه پژوهش سال سینمای ایران برای تاثیرگذاری روی بدنه سینما در اولین گام موثر، باید شناخته شود، عنوان کرد: این جایزه حتی در میان علاقهمندان به موضوع پژوهش زیاد شناخته شده نیست، هویتش آشکار نشده و محتوایش نامفهوم است. در حقیقت تا زمانی که یک اتفاق و پدیده فرهنگی فاقد نتیجه عملی باشد، گویا اصلا اتفاق نیفتاده است. نتیجه عملی در کمترین سطح خود؛ یعنی ایجاد امکان مراجعه به پژوهش های حاضر در هر دوره از جشنواره.
وی ادامه داد: خوب است در این دوره روی اطلاعرسانی و آگاهیبخشی از طریق رسانه سرمایهگذاری صورت بگیرد. این اتفاق بدین دلیل اهمیت دارد که اگر پدیده فرهنگی برگزار شود و نتیجه هم داشته باشد اما کسی از آن به درستی خبردار نشود، باز هم گویی برگزار نشده است؛ چراکه تبدیل به یک تجربه خاص در زمان خاص برای محدودترین نوع مخاطب میشود. درحقیقت از طریق رسانه میتوان دایره اثرگذاری را برای بهرهبرداری در سالهای مختلف گسترش داد.
عضو شورای سیاستگذاری پنجمین دوره جایزه پژوهش سال سینما در پایان خاطرنشان کرد: این جایزه به دلیل اهمیتی که دارد باید از سایتی برخوردار شود تا علاقهمندان با مراجعه به آن از کم و کیف برگزاری جایزه پژوهش سال سینما مطلع شوند. اگر ما یک منبع ایجاد کنیم و اطلاعرسانی را از طریق آن پیش ببریم و همچنین ضرورت برگزاری این جایزه را برای افکار عمومی روشن و الگوسازی کنیم، قطعا اتفاقات بهتری در انتظار سینمای ایران خواهد بود.
امیرحسین مکاریانی
انتهای پیام/