جایزه جلال در فروش کتابها موثر بوده است
محمدرضا شرفی خبوشان گفت: انصاف را درنظر بگیریم جایزه جلال در فروش کتابهای معرفی شده موثر بوده است. به نظرم جایزه جلال در بیشتر شاخصه هایش موفق عمل می کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، موضوع جایزه جلال آل احمد و انتقادهایی که به آن وارد است، باعث شده تا این موضوع را از نگاه صاحب نظران مختلف در سلسله گفتوگوهایی بررسی کنیم تا ببینیم چه آسیبهایی به این جایزه وارد است و از طرف دیگر چه باید کرد تا این جایزه به جایگاه حقیقی خود برسد. محمدرضا شرفی خبوشان، نویسنده قابلی در عرصه ادبیات داستانی معاصر ما است و از طرف دیگر در سالهای گذشته، جزء هیئت علمی این جایزه بوده است. درباره جایزه جلال گفتوگویی با محمدرضا شرفی خبوشان داشتیم که در ادامه میخوانید:
تسنیم: ارزیابی شخصی شما از عملکرد جایزه جلال در سالهای اخیر چیست و نقطه ضعف اصلی برگزاری این جایزه را در چه میدانید؟
به طور کلی جایزه جلال آل احمد در بخشهای ادبیات داستانی برگزار میشود که نقد ادبی ، مستند نگاری، داستان کوتاه و رمان شاخههای جایزه ادبی جلال است. همانطور که میدانید این جایزه در بخشهای مختلف، کتاب سال را هم نمایندگی میکند و کسانی که در این جایزه برگزیده میشوند به نوعی جایزه کتاب سال هم از دست رئیس جمهور دریافت میکنند. این ترکیبی است که دوستان از سالهای گذشته اتخاذ کردند و آن اندیشهای که پشت ایجاد چنین جایزهای بوده، طبیعتاً نمایشی است از داشتههای زبان و ادبیات فارسی که به تقویت بنیه فرهنگی منجر میشود. این یک هدفگذاری کلی است که برای رسیدن به این مقصود شیوههای مختلفی را میتوان اتخاذ کرد. مشخصترین وظیفه جایزه جلال این است که داوری آثار برتر را داشته باشد. آثار مختلف قضاوت شوند و در نهایت به جامعه معرفی کنند که این آثار در این حوزهها بهتریناند.
تسنیم : با مرور روند تصویب جایزه جلال در شورای عالی انقلاب فرهنگی به نظر میرسد اهداف مهمی در طراحی این جایزه دیده شده بود که ظاهراً چندان در رسیدن به آنها موفق نبودهایم. به عنوان مثال میتوان به مبلغ جایزه اشاره کرد که نزول آن از 100 سکه بهار آزادی به مبالغ کنونی، عاملی جهت پایین آمدن اثرگذاری آن در جامعه ادبی بوده است. که البته اینجا باید از منشأ چنین نزولی هم سؤال کرد. آیا مشکل در همان طراحی اولیه بوده که منبع دقیق مالی آن را مانند جوایز ملی در حوزههای دیگر مشخص نکرده است؟ یا اینکه در روند اجرا مشکلاتی پیش آمده که به اینجا رسیدهایم؟
به نظر من موضوع جایزه نقدی فرع بر آن اهداف کلی است. در واقع اصل ماجرا جایزه نیست. اصل ماجرا ترویج و توصیه کردن و معرفی آثار برجسته است تا این آثار معرفی و تقویت شوند، خوانده شوند حالا جایزه هم به عنوان یک امر تکوینی هم در کنارش باشد. طبیعتاً هرچه که شأنیت یک جایزه بیشتر شود، در رسیدن به هدفش بیشتر کمک میکند. هدف این است که اعلام اینکه این اثر در چنین جایزهای برگزیده شده، منجر به خواندن آن اثر شود، به چاپهای متعدد برسد و نویسندگان را برانگیخته کند تا برای رسیدن به آن جایگاه اثر بهتری بنویسند و این موقعیتها را در نظر بگیرند. بنابراین اگر در این ریل حرکت کنیم این جایزه به هدفش میرسد.
تسنیم : آیا با تنظیم رقم جایزه در سطحی معقول نمیتوان به جایی رسید که هم از بزرگی جایزه خیلی کاسته نشود و انگیزه برای تولید اثر فاخر از بین نرود و هم اینکه سطحی از احتمال برنده شدن برای افراد به وجود بیاید؟
هرجایزهای باید تلاش کند تا جایگاه شمولش را در بین خوانندگان و مخاطبان خودش گسترش دهد و در رواج محصولی که معرفی میکند، تأثیرگذار باشد و جایزه از این حیث ارزشمند است که پیشنهاد و معرفی شود آن هم به عنوان یک الگو و یک اثر قابل اطمینان برای خواندن و دیدن.
اینکه جایزه جلال تا چه حد موفق بوده است باید این نقش را بررسی کرد که آیا در این دورههای متمادی که تا کنون 14 دوره برگزار شده و امسال دوره پانزدهمش است، آیا آثار معرفی شده آن اقبال را پیدا کردند که رواج پیدا کنند و دیده شوند و به چاپهای متعدد برسند؟ در حوزههای مختلف پاسخ این سؤال این است که به صورت موردی و و آماری میشود گفت بله تعدادی از این آثار همین که در جایزه جلال معرفی شده، باعث شده است عدهای مراجعه کنند و بخرند و اگر انصاف را در نظر بگیریم در فروش مؤثر بوده است. به نظرم جایزه جلال در بیشتر شاخصههایش موفق عمل میکند، اما خوب عمل کردن به آن معنا نیست که آرمانی که مورد توجهش، رسیده است. بلکه باید تلاش کند که به آن برسد.
تسنیم: جایزه به چه جایگاهی برسد، از نظر شما به آرمان مد نظرش رسیده است؟
انتظارات بیش از این است، بنابراین اگر جایزه بخواهد موفقتر عمل کند باید برنامه مدون و تعریفشدهای در جهت تأثیر نفوذ و بالا رفتن اعتبار و در بین مخاطبان داخلی و چه در حیطه بینالمللی داشته باشد. وقتی ما درباره یک جایزهای که ادعا میکنیم جایزه ملی است، باید این درجه از اعتبار را داشته باشد که در برابر گزینش کسانی که در نشر بینالمللی فعالیت میکنند یا ناشران کشورهای دیگر هستند، دیده و انتخاب شود. باید آنها را تشویق کنیم که این کتابها قابل ترجمهاند و این جایزه ملی و مهم را بردهاند. در اینجا باید تلاش کرد تا کتابها در حوزه بینالمللی آنچنان معتبر شوند که ناشران کشورهای دیگر رغبت کنند و کتابها را به عنوان کتابهایی برای کشورهای زبان مقصد انتخاب کنند.
به نظرم مهمترین بخش از هر جایزه این قسمت است اگر دایره شمولیت و اعتبارش افزون شود، حتی برای نویسندگان که این جایزه را میگیرند، مهمتر از مبلغ و مقدار مادی جایزه است، چرا که وقتی شمولیت یک جایزه بالا باشد، خود به خود نفع مادی به ناشر و نویسنده میرسد و اگر از برگزیده شدن در یک جایزه ادبی مثل جایزه جلال چاپ کتاب به 100 هزار و 200 هزار برسد، این نفعش فراتر و بیشتر و چندین برابر مبلغ جایزه است و سودش متوجه ناشر و مؤلف میشود.
تسنیم: چطور میشود این نفوذ و اعتبار جایزه را زیاد کرد؟
راههای متعددی دارد .یکی از راههایش این است که اهالی هنر و ادب و معرفیکنندگان کتاب به جامعه مثل بلاگرها یا کسانی که کارشان معرفی و فروش کتاب است، منتقدان و اساتید دانشگاه و نویسندگان به این جایزه بپردازند. به نظرم این نتیجه یک کار جمعی است که همه در موردش صحبت کنند و کتابهایی را که معرفی میشود به نقد بگذارند و درمورد کتابها صحبت شود.
جایزه بسنده به افتتاحیه و اختتامیه نشود
یکی از کارهای خوبی که امسال شد، این بود که من دیدم در هفته کتاب تعدادی از کتابهای برگزیده جایزه را با همراهی خانه کتاب و شهرداری به صورت بیلبورد در سطح شهر تهران معرفی کرده بودند و این یکی از کارهایی است که میتواند به این اعتبار کمک کند. از سالهای پیش این حرکت جسته گریخته بوده اما مهم این است که پررنگتر ادامه پیدا کند و منوط به هفته کتاب نشود. یکی دیگر از راهها این است که جمعیت مرتبط با کتاب را درگیر این جایزه کنیم و به بهانههای مختلف و در عرصههای مختلف دائم در مورد این جایزه صحبت شود. جایزه بسنده به افتتاحیه و اختتامیه و اعلام نفرات برگزیده نشود. بعدش تازه کار دبیرخانه دائمی شروع شود که کارش همین ترویج کتابها است و مهمتر از آن در مورد آن درباره کتاب گفتوگو شود.کتاب برگزیده در عرصههای دیگر هنر وارد شود و نسبت به تولید محتوای تصویری و صوتی آن اقدام و در جاهای مختلف دربارهاش گفتوگو شود. درمعرض دید قرار بگیرد.
تسنیم: اتفاقا یکی از نقاط ضعف حوزه ادبیات در بیش از یک دهه گذشته، نحیف شدن نقد ادبی است. که نمودی از این ضعف را میتوان در هر دوره جلال دید. این ضعف را از کجا باید تصحیح و تبدیل به قوت کرد؟
اگر بخواهیم یک جایزه واقعاً ملی باشد فقط نباید محدود به این شود که عدهای آن را برگزار کنند. بلکه باید کمکشان کرد. همه سطوح فرهنگی به کمک بیایند این جایزه را برای خودشان ببینند. نگویند که یک عده این جایزه را برگزار کردند و برای خودشان انجام میدادند. هر سازمان و نهادی که وظیفهاش در حیطه فرهنگی است کمک کند که قدمی بردارد. آنها هم جایزه را مال خودشان بدانند. این جایزه عنوان ملی را یدک میکشد و یک امر جمعی است که همه باید کمککنیم، به جایزه اعتماد کنیم و ارج بدهیم تا به شأنیت خودش برسد. نه تنها درباره این جایزه که این نگاه باید در همه کارهای فرهنگی جاری و ساری شود و همگان این حرکت را برای خود بدانند به سهم خود قدمی برداند که حرکت به نتیجه برسد و رشد پیدا کند. متأسفانه ما عادت کردهایم کنار گود بایستیم. یک عده طرحی دادند و دارند تلاش میکنند. میایستیم تا ببینیم چه میشود.
این "ببینیم چه میشود" مشکل و معضل اساسی ما است. باید بگوییم این جایزه مربوط به ما است و باید کمک کنیم. مثل خبرنگاران حوزه فرهنگی که شما الان در این باره زحمت میکشید و قدم خوبی برمیدارید. این برعهده سازمانهای دیگر هم هست که بخش علمی ادبیات را برعهده دارند؛ مثل وزارت علوم یا وزارتخانه فرهنگی یا نهادهایی که در حوزه ادبیات وارد میشوند، مثل سازمان تبلیغات و حوزه هنری و دیگر نهادها و سازمانها، همه باید همراه و همدل شوند و یکپارچگی را ایجاد کنیم در حوزه فرهنگ که جدا و گسسته از هم و در جزیره جدا از هم نگاه نکنیم. به نظرمن با این کار این جایزه میتواند به هدف خودش برسد و ارتقا پیدا کند کما اینکه این جایزه در دورههای مختلف برگزار شود پیش رود، اشکالاتش را بیابد و برطرف کند و مدام خودش را بهروز کند تا بتواند به آن هدفی که مدنظرش هست برسد.
تسنیم: یکی از نکاتی که میان کارشناسان مکرر مطرح میشود عدم معرفی اثر برگزیده در چند دوره اخیر جایزه جلال بوده که برخی معتقدند از یک سو هیأت داوران به اثری در تراز برجسته نرسیدند و نخواستند اعتبار جایزه را با کارهای ضعیف کم کنند، از سوی دیگر برخی میگویند به هرحال مراودات و ارتباطات صنفی هیأت داوران در انتخاب آثار دست ایشان را میبندد و برای مبرا ماندن از برخی قضاوتها دست به انتخاب آثار نمیزنند تا کار برایشان سخت نشود. ورای نام جلال، برخی هم میگویند بزرگ بودن رقم جایزه با توجه به شرایط اقتصادی فعلی هراسی را ایجاد میکند فردا روزی هیأت داوران مواخذه شوند که اثری که معرفی کردهاند درخور و در اندازه این جایزه نبوده است. به هر حال اشکال مختلفی از قضاوتها وجود دارد درباره اینکه چرا برگزیده معرفی نمیشود. به تعبیری برخی معتقدند یک محافظهکاری شدید بر فضای ادبی ما سایه انداخته است و دست اساتید را در معرفی آثار و ایفای نقش درخورشان در جایزه جلال میبندد. به هرحال، یک اتفاق نظر هم وجود دارد که این عدم معرفی اثر برگزیده موجب شده کلیت جایزه جلال ضربه ببیند و اثرگذاری خود را از دست بدهد و کسی انگیزه شرکت دادن اثرش را نداشته باشد، چرا که احتمال کمی میدهد که برنده شود. نظر شما در این باره چیست؟
به نظر من این موارد نمیتواند به قطعیت درست باشد. ضمن اینکه در دورههای مختلف ما در بخشهای متعدد هم برگزیده داشتیم و هم تقدیری. حالا اگر مثلا داستان کوتاه تقدیر شود، ولی در بخش مستندنگاری برگزیده داشتیم. در بخش رمان برگزیده داشتیم. بعضی سالها دو تا برگزیده داشتیم به جای یک برگزیده و جایزه را مشترکا به دو نفر دادند. اصل ماجرا و این سؤال دچار تشکیک است.
تسنیم: سؤال بیشتر ناظر به سالهای اخیر است.
سالهای اخیر هم همین بوده است. سال گذشته در برخی بخشها برگزیده داشتیم و در بخش رمان دو تقدیری داشتیم و این نشان میدهد که زیاد نمیشود گفت که برگزیده نداشتن یک روال است. درباره همه جوایز چنین اتفاقی محتمل است، اما اینکه چرا درباره یک اثر تقدیر صورت میگیرد و برگزیده نمیشود، سوال دیگر است که پاسخ آن را باید در نقد آن اثر پیدا کنید. کسانی که مایلاند به این سؤال پاسخ دهند که چرا برگزیده نداشتیم اثر را نقد کنند و بگویند این اثر باید به این دلایل برگزیده میشد یا این اثری که فراموش شده و اسمی از آن برده نشده است چرا با این مشخصات و ویژگیهای خوب دیده نشده است؟ آیا این کارها انجام میشود؟ جامعه منتقدان باید این کار را انجام دهند و درباره کتابها صحبت کنند. این کارها خوب است و باید کتابها از نظر علمی و دلایل برگزیده شدن بحث و نقد شوند.
نه دلایل حاشیهای و مواردی که شما برشمردید که مستقیما مرتبط به دلایل علمی نمیشود و باید اینطور نقد کرد که آیا این اثر شایستگی برگزیده شدن را داشته است یا خیر؟ و آیا آثاری بودهاند که شایستگی داشته باشند و دیده نشدند؟ دلایلتان را بگویید تا نقد کنیم تا به رونق و نشاط فضای مرتبط به جایزه منجر شود. امیدوارم امسال این اتفاق بیفتد و همه منتقدان این کار را انجام بدهند و این فعالیت به هنر جامعه کتابخوان و دلسوزان عرصه ادبیات برمیگردد و امیدواریم امسال با شاخکهای حساس رصد کنند و پیش از اینکه جایزهای به اختتامیه برسد باید دعواها شروع شود، گفتوگوها شکل بگیرد.
یکی بگوید کتاب خوبی است و دلایلم این است امیدورام داوران ببینند و در جامعه مطبوعاتی و رسانهها این نقدها مطرح شود. این فضا خیلی در دادن اعتبار به جایزه مؤثر است. همه جای دنیا روند همین است، پیش از اینکه در اختتامیه اعلام شود و داوران قضاوت کنند، فضای گرم و گفتوگو راجع به آثاری که مورد توجه قرار گرفته شکل بگیرد. متأسفانه ما چنین چیزی نداریم و همهچیز خاموش است، یک دفعه اختتامیه میشود و این ضعف است و از همین الان کتابهایی بخت و اقبال دارند که مطرح شوند و دربارهشان حرف زده شود.
تسنیم: پس شما آسیبی متوجه داوران نمیدانید؟
نه من مشکل را متوجه داوران نمیبینم. آثار باید نقد شوند.
انتهای پیام/