روایت یک شاهد عینی از اسارت زنان ایرانی در زندان‌های آل‌سعود

روایت یک شاهد عینی از اسارت زنان ایرانی در زندان‌های آل‌سعود

وجه تمایز کتاب «راهی برای رفتن» با آثار مشابه گذشته، در جنس خاطرات راوی است. این کتاب روایت یک شاهد عینی از زندانی شدن زنان ایرانی در زندان‌های آل سعود است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «راهی برای رفتن»، از جمله آثاری است که در سال‌های گذشته با محوریت خاطرات زنان از دوران دفاع مقدس و فراز و فرودهای انقلاب، نوشته و منتشر شده است. کتاب که به روایت خاطرات بتول خورشاهی می‌پردازد، سرگذشت زندگی این زن را از دوران پیش از پیروزی انقلاب آغاز می‌کند و در ادامه به بخش دیگری از فعالیت‌های اجتماعی این فرد در دوران دفاع مقدس و پس از آن می‌پردازد. 

مریم عرفانیان، نویسنده، در این کتاب کوشیده تصویری روشن از چهره زنان ایرانی در دهه 50 و 60 ارائه دهد. اما «راهی برای رفتن» در کنار همه این موضوعات، نقاط قوت متعددی دارد که متأسفانه در قیاس با بسیاری از کارهایی که با این تم و موضوع نوشته شده‌اند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. 

«راهی برای رفتن» داستان پرستاری را روایت می‌کند که بعد از شهادت برادرش، برای ادامه دادن راه او، به جزیره مجنون می‌رود. حضور او در جنگ از یک سو، خاطرات دیگر او که مرتبط با وقایع حج 1366 است، از سوی دیگر بر جذابیت خاطرات افزوده است. در کنار این، نویسنده نیز با استفاده از جزئیات و تمرکز بر توصیف و فضاسازی، توانسته حس تعلیق را در بخش‌های مختلف کتاب ایجاد کند؛ هرچند تأکید دارد که خاطرات کتاب، مو به مو روایت راوی از وقایعی است که با چشم دیده و از سر گذرانده است.

سند زنده از حج خونین 66

خاطرات خورشاهی تازگی به لحاظ موضوعی در قیاس با آثار مشابه خود دارد. بخشی که به روایت خاطراتش از حج سال 66 اختصاص دارد، روایتی است واضح از آنچه بر حجاج ایرانی در آن سال گذشت. او که بعد از تعقیب و گریزهای متعدد در خیابان‌های مکه، به دست آل سعود اسیر و زندانی می‌شود، خاطرات تکان‌دهنده‌ای از ساعاتی دارد که در زندان‌های آل سعود گذرانده است. او خود آزادی‌اش از این زندان را یک معجزه می‌داند. 

در سال‌های گذشته تمرکز بر خاطرات زنان گوی سبقت را از دیگر موضوعات در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس ربوده است. هرچند تعداد آثار منتشر شده در این زمینه هر سال رو به افزایش است، اما کیفیت آثار فاصله قابل ملاحظه‌ای با آثاری دارد که اولین قدم‌ها را در این حوزه برداشته‌اند. فضاهای تکراری، موضوعات مشابه و از همه مهمتر، سبک نویسندگی خاصی که روایت راوی را گاه با عناصر داستانی در هم می‌آمیزد، سبب شده تا بسیاری از آثاری که در این حوزه نوشته شده‌اند، تمایز چندانی با یکدیگر نداشته باشند. از این منظر، کتاب «راهی برای رفتن» به لحاظ موضوعی و نوع خاطرات راوی، نگاه متفاوت‌تری را به مخاطب خود ارائه می‌دهد. 

راوی یک گنج زنده است

عرفانیان در گفت‌وگویی با تسنیم، درباره نحوه نگارش کتاب «راهی برای رفتن» یادآور شد: کار جمع‌آوری مصاحبه‌ها از سال 89 آغاز شد و سال 90 شروع به نوشتن کار کردم. در سال 93 کار نگارش کتاب به اتمام رسید و برای چاپ به سوره مهر سپردم اما چاپ کتاب تا سال 97 به‌طول انجامید و کمی با تأخیر صورت گرفت. قلم این کتاب، قلم شش هفت سال پیش من است. من بعد از «راهی برای رفتن»، چند عنوان کتاب دیگر مانند «شوشتری به روایت همسر»، «طایر قدسی» و... را نوشتم. اگر بخواهم دوباره این کتاب را بنویسم، حتماً بخش‌هایی از آن را حذف و یا شاید بخش‌هایی را به آن اضافه می‌کردم. دوست داشتم که این کتاب در زمانی زودتر ــ مثلاً در حادثه منا ــ کتاب چاپ می‌شد، چون بخش جذابی از کتاب به خاطرات خانم خورشاهی در زمان اسارت وی در عربستان اختصاص دارد. راوی این کتاب یک گنج زنده است که خاطرات نابی از دفاع مقدس و دوران اسارت در رژیم آل‌سعود دارد.

او در پاسخ به این پرسش که یکی از تکان‌دهنده‌ترین بخش‌های این کتاب به نحوه اسارت او توسط آل سعود اختصاص دارد، چطور این بخش را راستی‌آزمایی کردید، گفت: من به‌روش‌های مختلف راستی این خاطرات را بررسی کردم؛ نخست آن‌که از اقوام راوی کمک گرفتم. درمورد بخش تاریخ نیز از منابع مختلف مکتوب و فضای مجازی استفاده کرده‌ام، حتی گاه برای بررسی شخصیت‌ها نیز به منابع مکتوب مراجعه کرده‌ام.

ساعت‌های پرالتهاب در زندان‌های آل سعود

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: خودم را آرام کشاندم اول صف. سرم را کج کردم و از گوشه در آنچه را که نباید می‌‏دیدم دیدم. با خودم گفتم: «خدایا اینجا کجاست؟ چقدر وحشتناکه! سرنوشت ما هم همینه؟!...».

در برابرم اتاق بزرگی دیدم که وسط آن فرش قرمزی پهن کرده بودند. انواع و اقسام مشروب و خوراکی را وسط اتاق چیده و عرب‏‌ها سبیل در سبیل دور تا دور اتاق نشسته بودند! یک طرف اتاق موزاییک و خالی از فرش بود. شکنجه‌‏گرها روی موزاییک اسید ریخته بودند و زن جوانی را، در حالی‏ که عرب‏‌ها به او حمله‌‏ور شده بودند، نیمه‌‏عریان روی اسید خواباندند! چند نفر از عرب‏‌ها هم بالای سرش ایستاده و با باتوم شروع به کتک زدن او کردند. او هم داد و فریاد می‏‌زد و ذکر «یا زهرا(س)»، «یا محمد(ص)» و «یا خدا» می‌‏گفت.

با دیدن این صحنه قلبم تند تند شروع به تپیدن کرد و آه از نهادم بلند شد؛ با فریادی از اعماق وجود گفتم: «یا محمد(ص) معجزه...» فقط فریاد می‏‌زدم و تکرار می‏‌کردم: «یا محمد(ص)، یا امام زمان(عج) معجزه...» گویی زبانم به کلام دیگر بند آمده بود. بازجوها زن‏‌های جوان را یکی‏‌یکی می‏‌بردند توی اتاق و پیرزن‏‌ها را راه نمی‏‌دادند، تا اینکه نوبت به زهرا، که قبل از من ایستاده بود، رسید... .

دومین چاپ از کتاب «راهی برای رفتن» به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران