چرا بسیج یک «پدیده» است؟/ یادداشت علیان نژادی

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم،«جعفر علیان نژادی» کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به مناسبت سالروز تشکیل بسیج نوشت:

در خصوص بسیج زیاد می توان نوشت و گفت، به نظر می آید، بهترین گفته ها و بیان ها در خصوص  معنا، مفهوم و کارکرد بسیج  در ادبیات امام (ره) و مقام معظم رهبری، موجود است. روزگذشته نیز بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان و نوجوانان بسیجی، به این غنای مفهومی و ظرفیت معنایی افزود. امکان ادبیات سازی حول کلمه بسیج، بیش از  آنکه حکایت از وسعت معنایی این کلمه به خودی خود باشد، ناشی از ظرفیت عملی و تجربی این نهاد است.

به همین دلیل شاید بهترین تعبیر در خصوص کلمه بسیج، "پدیده" خواندن آن باشد. پدیده ای که با ابتکار حضرت امام (ره) کشف و با همت مردم ایران، معنا یافت. اساسا در انقلاب اسلامی است که پدیده ها و رخدادها معنای حقیقی پیدا می کنند.

یکی از  همین پدیده های شگرف، پدیده بسیج مستضعفین است. از زمان فرمان شکل گیری بسیج تا کنون، وجهه پدیدگی بسیج در مواجهه با حوادث و مخاطرات مردم و انقلاب، روز به روز نمایان تر شده است. در واقع این یکی از ظرفیت های بالقوه کشور بود که در دوره انقلاب اسلامی، از یک جرقه گاه و بیگاه  به یک شعله نمایان و پرحرارت تبدیل شد. از یک امکان زودگذر مقاومت در دوران طاغوت به یک فرهنگ ملی قوی در دوران انقلاب اسلامی مبدل شد. همین فرهنگ ملی بسیجی است که توانایی تجربه موفق حوادث را به مردم می دهد. میدان های تقابل تغییر می کند.

در طول تاریخ انقلاب اسلامی از  یک میدان نظامی به یک میدان فرهنگی، از یک میدان فرهنگی به یک میدان اقتصادی و از یک میدان اقتصادی به یک میدان شناختی گذار کرده ایم. آنچه امکان چنین گذاری را فراهم می آورد، همین فرهنگ ملی بسیجی با تمام خصوصیات آن است.

در واقع گویا  قرار گرفتن مردم در محیط انقلاب اسلامی  است که به آنان عقلانیت عبور از حوادث و پشت سر گذاشتن میدان های تقابل و نبرد را می دهد. در  دوران طاغوت امکان مبارزه با دو مانع اصلی روبه رو بود، مانع اول، قدرت سلطه گرانه دولت های بیگانه علیه قیام های محلیِ بود، و دیگر دولت وابسته و محتاج به حمایت خارجی. عموم قیام ها در  مصاف با این دو مانع، به راه حل یا چاره ای اساسی نمی رسیدند. سرنوشت اکثر آنها سرکوب و خاموشی بود.

در مقابل اساسا انقلاب اسلامی در تقابل با همین دو مانع، پدید آمد. مردم در محیط انقلاب اسلامی تصمیم گرفتند علیه موانع داخلی و موانع خارجی، بسیج شوند. بعد از انقلاب  که اساسا با مانع داخلی دولتی مواجه نبودند، تمام قدرت بسیج گری خود را خرج موانع رشد و پیشرفت کشور کردند. مانع خارجی یا تقابل سخت داشت، یا تقابل نرم و یا تقابل شناختی. مانع داخلی هم یاس، بی روحیه گی، تنبلی و سستی بود.

پدیده بسیج علیه همین دو دست موانع،تبدیل به یک فرهنگ ملی شد. فرهنگ جهادی تلاش تا پای جان. رمز ماندگاری آن هم در همین نشان داری روحیه جمعی در مقابل بی نشانی و گمنامی فردی بود. پدیده بسیج، ملت را نامدار می کرد، چون بسیجی پذیرفته بود بی نام بماند. تقوای جمعی، موتور محرک حفظ روحیه جمعی و گمنامی فردی است. فرهنگ ملی بسیجی، با معنویت تقویت می شود.

قیام علیه هر چه ملت را ضعیف نگاه داشته است، یا آن را در جایگاهی ضعیف قرار می دهد، ماهیت حرکت بسیجی بود. بسیج مستضعفین فارغ از معنای روشن آن که به معنای به حرکت در آوردن مردم مستضعف است، معنای مهم تر و اساسی تری داشت که وجهه پدیدگی کلمه بسیج را نمایان می ساخت. بسیج علیه استضعاف.  استضعاف، بنابر یک دریافت درست و صحیح، تنها به معنای ضعف مالی و اقتصادی نیست. استضعاف در وهله اول به معنای ضعیف نگاه داشته شدن یا در وضعیت ضعیف‌ قرار دادن نیروی تفکر و عقلانیت است. اگر قدرت تفکر و عقل‌ورزی ملتی ضعیف شده یا ضعیف نگاه داشته شود، زمینه هر نوع استضعافی فراهم می‌شود.

از استضعاف اقتصادی و مالی گرفته تا دست‌درازی و وابستگی به بیگانگان، از احساس تحقیر و عقب‌ماندگی گرفته تا احساس خفگی و استبداد. برای کسانی که کتاب «طرح کلی اندیشه‌اسلامی در قرآن» را خوانده باشند، این معنا از استضعاف آشناتر است. موضوعی که مقام معظم رهبری چندسال قبل از وقوع انقلاب در طول یکماه سخنرانی رمضان‌ به آن اشاره کرده بود. اگر ملتی ضعیف نگاه داشته شود، زمینه هدایت مردم آن کشور به سمت وابستگی بیشتر فراهم می‌شود. همانطور که بین فقر و استضعاف رابطه مستقیم برقرار است، بین بازیچه دست جریانات سیاسی قرار گرفتن مردم و استضعاف هم رابطه برقرار است.

استضعاف فکر همین است، یعنی اینکه گروه‌های مستکبر سیاسی بتوانند مردم را به این طرف و آن طرف هدایت کنند. بسیج اما دقیقا علیه همین استضعاف ایجاد شد. بسیج مستضعفین یعنی بسیج علیه ریشه های استضعاف مستضعفین. بسیج به معنای برانگیختن عقل علیه بی عقلی، به معنای برخاستن علیه ظلم سیاسی، به معنای برخاستن علیه فقر، به معنای بلند شدن علیه تخریب. در یک کلام به معنای ساختن، شکوفایی عقل، پرامید شدن و ظلم‌ستیز بودن.

قیام علیه استضعاف، در این برهه به معنای تقویت قوای ذهنی یا مقاومت فکری است. با نظر به بیانات روزگذشته رهبری می توان برای تقویت سنگر مقاومت ذهنی به چند راه حل اصلی رسید:

اول. حفظ روحیه بسیجی و بسیجی ماندن

دوم. اندازه گیری فراز و فرود معنویت

ب.صبر و پذیرش جایگاه مظلومیت برای ایجاد آگاهی صحیح

ج. ایجاد اقتدار  از طریق تداوم خدمت و همیاری مومنانه به مردم

د. ارسال پیام سازش ناپذیری علیه مانع خارجی  و مجاهدت علیه دولت های باج گیر

در کنار این چند راه حل با توجه به در پیش بودن بازی تیم ملی فوتبال کشورمان در برابر آمریکا، نیاز به شوریدن بسیجی‌وار علیه همه دولت‌هایی هستیم که میل و هویت ملی ما را نشانه رفته‌اند.  علیه بی‌وطنی، علیه ناامیدی، علیه جراحات روحی و روانی. باید برای پیروز شدن، مردم حمایت بسیجی وار از  تیم ملی داشته باشند. اکنون تیم ملی نیاز به حمایت دارد. هم تشویق و هم دعا.

انتهای پیام/