آمارهای معنادار فروش سینما و غفلت از یک موضوع مهم
در شرایطی که نفسها در فروش فیلمهای سینمایی به شماره افتاده و به روایت آمارها ضریب اشغال صندلیهای سینمایی ۲.۵ درصد برآورد شده است، غفلت از یک موضوع مهم بیش از بقیه رخنمایی میکند.
خبرگزاری تسنیم - گروه فرهنگی
نگاهی به آمارهای اکران سینما و همچنین ضریب اشغال 2.5 درصدی صندلیهای سینماهای کشورمان، میتواند اعداد معناداری را برای ما تصویر کند.
اگر کمی به عقب برگردیم با شعلهورشدن بیماری همهگیر کرونا در دهکده جهانی، کسب و کارهای بسیاری با چالش جدی روبهرو شد و تراز دخل و خرجشان بهم خورد که صنعت سینما نیز از این قاعده مستثنی نبود و قرنطینه و رعایت پروتکلهای بهداشتی نفس صنعت سینما را هم چه در تولید محصولات و چه در میان مخاطبان به شماره انداخت.
این درحالی است که اگرچه اکنون نزدیک به دوسال از کمرنگشدن بحران کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی آن گذشته و گروهی براین باورند که رفته رفته باید برای دوران پسا کرونا آماده شویم و دوباره رونق به کسب و کارها بازخواهد گشت، اما واقعیت اینجاست که در ایران هنوز نفس سینما جا نیامده و دائم فعالان این عرصه به دنبال نسخهای برای درمان این موضوع میروند.
یکبار سخن از ارائه کمک هزینه به میان آمد و بار دیگر موضوع پخش بازیهای جام جهانی، گروهی میگویند سایه سنگین دولت مثل بختک نفس صنعت سینمای را به شماره انداخته و گروهی براین باورند که مردم دل و دماغ دیدن فیلم ندارند بنابراین به دلیل فروش پایین و زیان کسی دیگر به فکر تولید فیلم نیست.
این درحالی است که اصولاً برای رسیدن به نسخه درمانی وضع موجود سینمای ایران، نیازی نیست به دنبال فرمولی خارقالعاده باشیم و در میان صفر و یکهای مجازی به دنبال راهکاری قابل اتکاء برویم. فقط کافی است به آمارهای معنادار فروش در اکرانهای اخیر توجه داشته باشیم.
به عنوان مثال، در چهاردهمین روز آذرماه 1401 اگر به این آمارها توجه کنیم میبینیم کل فیلمهای روی پرده سینماها در کل سینماهای کشور و تمامی سانسها تنها موفق به فروش یازده هزار و نهصد و چهارده بلیت ختم شده و در مجموع؛ گیشه کل سالنهای سینمای کشور در این روز سیصد و پنج میلیون و ششصد و چهل و دو هزار تومان فروش داشته است؛ تعداد فروش بلیتی که به اندازه تنها دو سالن سینما با ظرفیت کامل فروش در سانسها است! اما به راستی این آمارها چه اطلاعاتی در اختیار ما قرار میدهند که براساس آن نسخه تجویز کنیم؟ تا نفس تنگی هنر هفتم کشورمان رفع شود.
واقعیت امر اینجاست که اگرچه تنها چند عدد در مورد فروش بلیت سینماها مطرح شده اما اگر کمی با دقتتر به موضوع بنگریم میتوانیم به ارتباط مستقیم میزان فروش بلیت و سوژه فیلم پی برده و کلیدواژه اصلی را دریابیم. چون سوژه فیلمها با رقمی که مخاطبان برای تهیه بلیت آنها در همین بازه زمانی مورد نظرمان هزینه کردهاند کاملاً گویای پاسخ مسئله است.
به عنوان مثال در آخرین گزارش منتشر شده از میزان فروش فیلمهای درحال اکران "بیرو" به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی که با بودجه دولتی بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده با فروش تنها پنج قطعه بلیت به قیمت یکصد و بیست هزار تومان و "شین" ساخته میثم کزازی با بازی شهاب حسینی با فروش پنج قطعه بلیت و رقم دویست و بیست و پنج هزار تومان کمترین فروش و انیمیشن "لوپتو" محصول حوزه هنری با فروش پنج هزار و هفتاد و هفت بلیت و کمدی "بخارست" ساخته مسعود اطیابی با فروش سه هزار و ششصد و سی و پنج بلیت بیشترین فروش را داشتند که بیش از دویست میلیون تومان از فروش سیصد میلیونی دوشنبه کساد سینماها به این دو فیلم تعلق گرفت.
پس دور از واقعیت نیست اگر بگوییم تنها و البته کارآمدترین نسخه برای بهبودی شرایط سینمایی ایران؛ توجه به ذائقه مخاطب است، حتی اگر گروهی براین باور باشند که فضای اجتماعی حال حاضر کشور، انگیزهای برای سینما رفتن مخاطبان نگذاشته و اکنون پرده نقرهای تشنه ژانر کمدی است تا خنده نفس صنعت سینمایی کشورمان را باز کند، اما باید دقت کنیم که کمدی؛ با لودگی و عبور از خطوط قرمز فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان تفاوتی فاحش دارد.
انتهای پیام/