زندانی روز «آزادی»/ از مجاهدین خلق تا جهاد؛ روایتی متفاوت از مبارزه یک زن خانهدار
خانم حسینیان با وجود ارتباطاتی که با مجاهدین خلق داشت، با پیروزی انقلاب، با جریان امام(ره) و امت همراه میشود و این همراهی تا امروز ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «خانهدار مبارز» کتاب خوشخوانی است. ماجرای خانم اقدس حسینیان در این کتاب، با زبانی ساده و روان روایت شده است. فراز و فرودهای زندگی زنی که گام به گام خود را از روزمرگی جدا کرد و به زندگیاش معنای دیگری بخشید، برای مخاطب امروز به ویژه برای جوانان میتواند خواندنی و جالب باشد.
کتاب شرح حالی است از زندگی یکی از زنان مشهد که به قلم مرضیه ذاکری نوشته و در قالب هشتمین جلد از مجموعه «زنان انقلاب» از سوی انتشارات راه یار منتشر شده است. «خانهدار مبارز»؛ چنانکه از عنوانش برمیآید، داستان زندگی یکی از زنان مبارز پیش از انقلاب در شهر مشهد را روایت میکند. خانم حسینیان بعد از ازدواجش، به واسطه همسر و خانواده انقلابی که دارد، از 15 سالگی وارد فضای مبارزه با رژیم پهلوی میشود. حضور و آشنایی او با گروههای سیاسی مختلف، روایتی از جمعهای سیاسی متکثر مبارز در دوران پیش از انقلاب را ارائه میدهد.
مخاطب در این کتاب با زندگی زنی روبروست که کمکم از دغدغههای پیش پا افتاده تازهعروسها فاصله گرفته و به واسطه حضورش در مسجد کرامت و آشنایی با فعالان سیاسی، کمکم پایش به این محافل باز میشود. حضور در راهپیمایی روز آزادی زن در دیماه 56، دستگیری و حبس، مبارزه مخفیانه، چاپ و انتشار اعلامیهها، آشنایی و حضور در جمع فعالان سیاسی از جمله مجاهدان خلق و...، فعالیت در جهاد پس از پیروزی انقلاب و ... همگی بخشهایی از خاطرات دوران مبارزه و فعالیتهای سیاسی راوی را تشکیل میدهد. حسینیان در خلال روایت خاطراتش، گریزی هم به زندگی شخصیاش میزند که کتاب را از یکدستی تاریخی خارج میکند. خبرگزاری تسنیم به مناسبت انتشار این اثر با ذاکری، نویسنده و محقق این کار، به گفتوگو پرداخت که میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: کتاب «خانهدار مبارز» در واقع داستان زندگی زنی است که پیش از پیروزی انقلاب وارد فعالیتهای اجتماعی و سیاسی میشود و در این زمینه تأثیرگذار است و پس از انقلاب نیز، این فعالیتها در شکل و شمایل دیگری استمرار دارد. کتاب در واقع روایتگر زندگی زنی است که از روزمرگی فاصله گرفته و تلاش کرده است با وارد شدن به این دست از فعالیتها، به زندگی خود معنای دیگری دهد. سالها از فعالیتهای این خانم در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی گذشته است، چطور شد که برای تکمیل تاریخ شفاهی انقلاب، به این فرد رسیدید و چطور شد که ایشان راضی به گفتوگو شدند؟ چون معمولاً یا حافظه افراد پس از گذشت چند دهه یاری نمیکند و یا خود به دلایل شخصی برای ثبت خاطراتشان رضایت نشان نمیدهند.
بله، این کتاب در واقع روایتگر خاطرات خانم اقدس حسینیان است. در مورد اینکه چطور در بحث تاریخ شفاهی انقلاب در شهر مشهد به ایشان رسیدیم، باید بگویم که من نفر اولی نبودم که با ایشان ارتباط گرفته باشم.
یکی از اتفاقات مهم در مبارزات مردم مشهد، راهپیمایی روز 17 دی سال 56 است که در روز موسوم به روز آزادی زن برگزار شد. این راهپیمایی از این جهت که از سوی خانمهای مشهدی صورت گرفت، حائز اهمیت است. این رویداد قبل از راهپیماییهای مهم دیگر مانند قیام 19 دیماه مردم قم است که در کشور رخ داد. با توجه به اهمیت این رویداد، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب در مشهد تصمیم گرفت که به این سوژه بپردازد و تاریخ شفاهی آن را استخراج کند. در واقع هدف بررسی چرایی و چگونگی وقوع این راهپیمایی بود. در جریان این تحقیق، افراد مختلفی شناسایی شدند و گروه به سراغ آدمهای مختلفی رفت که از دستگیرشدگان آن روز بودند. در نهایت نیز کتاب «روز آزادی زن» تدوین و منتشر شد. در این میان نام خانم اقدس حسینیان نیز به چشم میخورد.
او به غیر از اینکه در آن روز حضور داشت، قبل و بعد از انقلاب نیز فعالیتهای سیاسی و انقلابی داشت؛ بنابراین حضور او در روز 17 دیماه 56، بر حسب اتفاق نبود. او کاملاً در جریان فعالیتهای سیاسی و انقلابی بود؛ به همین دلیل گروه به سراغ او رفت تا خاطراتش را تدوین کند. این در واقع ارتباط اولیهای بود که شکل گرفت. در ادامه، زهرا احسن مقدم که در بخش مصاحبه و تحقیق برای کتاب «خانهدار مبارز» حضور داشت، با برگزاری 14-15 جلسه به ضبط خاطرات خانم حسینیان پرداخت. پس از آن به من اعلام شد که این کار آماده تدوین است. من مصاحبهها را مطالعه کردم. برایم فعالیتهای خانم حسینیان جالب بود؛ هم از این جهت که یک خانم وارد کار تشکیلاتی شده بود و مخفیانه کارها را پیش میبرد و هم از این منظر که در ارتباط با گروههای مختلف مانند مجاهدان خلق، ستاره اسلام و ... بود. او یکی از اعضای تیم شهید مهدی فرودی بود و همین نکته برایم جاذبه داشت.
کار تدوین خاطرات را برعهده گرفتم، اما با ادامه کار متوجه شدم که در روایتهای خانم حسینیان، خلأها و ابهاماتی وجود دارد؛ به همین دلیل همزمان با کار تدوین، چندین جلسه مصاحبه نیز مجدداً با خانم حسینیان برگزار شد تا این خاطرات تکمیل شود.
*تسنیم: به روز 17 دیماه 56 اشاره کردید. این روز از چه منظر در جریان مبارزات انقلابی مردم ایران حائز اهمیت است و نقش خانم حسینیان در این روز چه بود؟
رژیم شاه هر سال در روز 17 دی به مناسبت روز کشف حجاب، بزرگداشتی را برگزار میکرد. در این روز، تعدادی از زنانی که موافق این طرح بودند، گرد هم میآمدند و در میدان شاه آن زمان(میدان شهدای فعلی شهر مشهد) در کنار مجسمه رضاشاه این روز را گرامی میداشتند و گلباران میکردند. در سال 56، تعدادی از بانوان مذهبی و انقلابی تصمیم میگیرند در همان روز در اقدامی اعتراضی راهپیمایی برگزار کنند. آنها با در دست داشتن یک پرچم، خواستار آزادی خواهران در بند خود شده بودند.
نوشته روی پرچم به دو شکل تعبیر میشد: هم اشاره به زنان زندانی بود که به جرم فعالیت سیاسی در زندانهای ساواک تحت شکنجه بودند و هم اعتراضی بود به بیحجابی اجباری که از زمان رضاخان شروع شده بود و تا زمان محمدرضا شاه به شکل دیگری ادامه داشت؛ سیاستی که حضور و فعالیت اجتماعی را برای اغلب زنان ایرانی که تقیدات مذهبی داشتند، سخت کرده بود. به عقیده مخالفان روز کشف حجاب، آزادی واقعی را برای زنان به دنبال نداشت.
در آن روز حدود 200 نفر از حسینیه پزندگان در میدان بیتالمقدس یا همان فلکه آب، به سمت میدان شهدا راه میافتند؛ بیآنکه شعاری بدهند و تنها همان پرچم را در دست داشتند. نیروهای شاه در حالی که هنوز این زنان به میدان شهدا نرسیده بودند، به آنها حمله کرده و تعدادی از آنها را دستگیر میکنند. خانم حسینیان از جمله دستگیرشدگان بود که حدود پنج روز را در زندان سپری کرد و بعد آزاد شد. در این چند روز ماجراهای مختلفی را از سر میگذراند و خاطرات متعددی را از دیگر زنانی که در این روز دستگیر شده بودند، مطرح کرده است.
*تسنیم: ما در کتاب «خانهدار مبارز» در واقع با شخصیتی روبرو هستیم که در هر مرحله از زندگی یک گام رو به جلو دارد، شخصیت ایستایی نیست و با وجود اینکه یک زن خانهدار معمولی است، اما کنش تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی دارد.
خانم حسینیان در سن 13 سالگی ازدواج کرد و حدود 15 سال سن داشت که وارد کارهای انقلابی شد. در اکثر کتابهایی که از فعالیتهای خانمها در پیش از انقلاب صحبت میشود، عموماً تمرکز بر حضور فعال در راهپیماییها، شرکت در مجالس روضه و شنیدن حرفهای انقلابی و نهایتاً پخش اعلامیه است. اما خاطرات خانم حسینیان کمی با این قسم از کارها متفاوت و و ورودش به فعالیتهای سیاسی کمی جدیتر بود. آن هم در شرایطی که ترس از ساواک و شکنجههای آن حتی برای مردها جدی و وحشتناک بود.
خانم حسینیان در کنار همسرش آقای شریفیان، شهید فرودی و چند نفر دیگر چاپ و پخش اعلامیه همکاری داشت. نوشتن اعلامیه و اخبار روزنامهها کاری بود که خانم حسینیان آنقدر انجام داده بود که به خاطر آن انگشتان دستانش و حتی کمرش آسیب دیده بود. در کنار این، کار خرید روزانه، آشپزی برای گروه و رسیدگی به امورات خانه و حتی امنیت خانه هم به عهده خانم حسینیان بود.
خانم حسینیان و همسرش از هر نظر خود و زندگیشان را وقف مبارزه کرده بودند؛ طوری که حتی از ماشین، زمین و طلاهایی هم که داشتند، در همین راه خرج کردند. به همه اینها را باید به فشار ترس و اضطرابی که هر لحظه خانم حسینیان احساس میکرد نیز اضافه کرد.
حساس بودن این شرایط و موقعیتی که خانم حسیینان در آن قرار داشت، باعث شد که زندگی او متفاوت از زندگی خانمهای خانهدار دیگر باشد. مثلاٌ یکی از دلایلی که خانم حسینیان بچهای نداشت، به خاطر این بود که اگر توسط ساواک دستگیر شد، فرزندش نقطه ضعفش در برابر شکنجههای ساواک نباشد؛ البته کار تشکیلاتی کردن به سبک مجاهدین خلق هم بیتأثیر نبود.
نکته مهم این است که با وجود ارتباطاتی که با مجاهدین خلق داشت اما با پیروزی انقلاب، با جریان امام(ره) و امت همراه میشود و این همراهی تا امروز ادامه دارد. او بعد از انقلاب با جهاد سازندگی همکاری داشت و بعد از اینکه صاحب فرزند میشود، بیشتر در خانه است و مشغول رسیدگی به فرزندان؛ در حالی که همسرش ماهها در جبهه بود و در مقطعی نیز جانباز میشود. او خودش همه این اتفاقات و ماجراها را در ادامه همان مسیر مبارزه میداند. در واقع ما استمرار مبارزه را در مقاطع مختلف زندگی خانم حسینیان را اشکال مختلف شاهد هستیم.
*تسنیم: با توجه به موضوعاتی که اشاره کردید، قصد داشتید در این کتاب چه وجهی از زن ایرانی را معرفی کنید؟
تلاش داشتیم به مبارزات زنان و نقششان در انقلاب بپردازیم و از دل آن به هویت زن ایرانی مسلمان برسیم. بانوان در دوره پهلوی ظاهراً آزاد بودند و قید و بندی برای حجاب نداشتند؛ ولی آنها در همین فضا علیه حکومت مبارزه میکردند. اینکه بدانیم هدف، انگیزه و علت این مخالفت، مبارزه و آرمانی که در سر داشتند، چه بوده مهم است. خانم حسینیان در مقام یک زن مسلمان وارد مبارزه شده و انگیزه مبارزه را از عاشورا و قیام امام حسین(ع) گرفته بود و با این طرز فکر که اگر در عصر امام حسین(ع) بود چه میکرد و الآن چه وظیفهای دارد، وارد میدان شد.
انتهای پیام/