حمایت شهاب حسینی از انتقاد مؤدبانه و راه گفت‌وگویی که باید ادامه داشته باشد

حمایت شهاب حسینی از انتقاد مؤدبانه و راه گفت‌وگویی که باید ادامه داشته باشد

شهاب حسینی با صحبت‌های اخیرش در خانه سینما راه درست را نه در پست‌های خشن و ملتهب اینستاگرامی بلکه در گفت‌وگو و انتقاد محترمانه بیان می‌کند؛ فارغ از اینکه محتوای حرف‌های او درست یا اشتباه باشد، انتخاب او راه تعامل را باز می‌کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ناظر به حوادث اخیر کشور، هنرمندان نظرات و واکنش‌های گوناگونی نسبت به این مسائل داشتند که می‌توان آنها را از حیث رویکرد و مضمون بررسی کرد.

تا امروز برخی هنرمندان و سلبریتی‌ها سخنانی گفتند و اخباری دادند که عکس آن در وقایع جاری کشور نمایان می‌شد. در اینجا این فضای مجازی و اینترنت بود که روش و وسیله‌‌ای حساس برای ابراز و بیان اتفاقات اخیر بود که شیوه استفاده درست و بجای آن مهم بود. بیان اطلاعات درستی که ضد و نقیض آن پیدا نشود و کشور را دچار آشوب و التهاب نکند.

هرچند که برخی ترجیح دادند که از این مسیر برای رسیدن به منافع مادی خودشان بهره‌مند شوند و در کل به عنوان پیاده‌نظام دشمنان کشور نقش‌آفرینی کردند و با بستن بار مالی اساسی به آن سوی آب‌ها، برای همیشه مهاجرت کردند.

بنابراین گفت‌وگو برای بیان نظرات و دیدگاه‌ها و انتقاد محترمانه در شکلی درست و منطقی، روش عقلانی برای بیان دیدگاه‌ها و انتقادات است. اخیراً در خانه سینما گفت‌وگوهایی با چهره‌های مهم صنف سینمایی شکل گرفته است که می‌توان به صحبت‌های «محمدمهدی عسگرپور»، «فرهاد توحیدی»، «همایون اسعدیان» و «شهاب حسینی» اشاره کرد.

صحبت‌های شهاب حسینی بازیگر و تهیه‌کننده سینما به عنوان فردی که چه در اتفاقات اخیر خطاب به خانه سینما نقدهای جدی نسبت به این حوادث داشت و چه در سال 1398 و حادثه هواپیمای اکراینی و تحریم جشنواره فیلم فجر، واکنش‌های جدی نسبت به فضای کشور نشان داد، اهمیت پیدا کرد.

او در صحبت‌های دو ساعته اخیر خود که در خانه سینما ضبط شده است، نظرات خود را در خصوص خودش، جامعه و حاکمیت با نگاهی نیمه‌تاریخی نسبت به کشور بیان می‌کند و تدریجاً وارد تحلیل و نقد فضای کنونی کشور از حیث سیاست‌گذاری می‌شود.

او در ابتدا با بیان اینکه خودم را قربانی خشم می‌دانم می‌گوید: شاید بتوان گفت که به خشم اعتیاد داشتم، خشمی که ریشه‌هایش را می‌توانم بیان کنم که به خیلی چیزها برمی‌گردد.

حسینی درباره خشم به بعد از انقلاب اشاره می‌کند که در مدارس بسیار دیده می‌شد و از ناظم تا معلم و حتی پدران به خاطر خشمی که می‌خواستند در انقلاب حقوق تضییع شده خود را بگیرند، به دوره بعدی منتقل شده بود. هربار که در کشور دوست داشتیم که نقد کنیم گفتند که شرایط کشور در روزهای حساس است یا در حال سازندگی است و یا در جنگ است و هربار به این دلایل، سخن نگفتیم. اما خشم در دهه 80 شکل جدی‌تری به خود گرفت و بنای ادب را نابود کرد و زحمات ایران‌زمین را خراب کرد.

وی گفت: اتحاد ما بعد از انقلاب آسیب دید، اما دوباره برای دفاع از میهن، ناموس و کشور شکل گرفت.

این بازیگر مطرح سینمای ایران در ادامه با بیان اثر خشم در روابط انسانی و اخلاقی می‌گوید: اما باید در دایره احترام و ادب صحبت کنیم که در جامعه فراموش شده است. اتفاقات اخیر نشان‌دهنده این است که احترام را فراموش کرده‌ایم. حرمت چیزی در این سال‌ها باقی نمانده و شکسته است. وقتی حرمت نباشد نباید از دعوا و اتفاقات بدتر تعجب کرد.

برنده نخل طلای کن، خود و مسئولینی که در ایران به وظایف خود عمل کرده باشند را، لایق تشویق و تحسین‌‌های فراوان متداول نمی‌داند و می‌گوید: در برابر دستاوردهایی که داشتیم بهترین چیزی که مردم می‌توانند بگویند این است که خدا قوت و خسته نباشید. هرکاری کردیم منّتی بر سر مردم نیست چون که وظیفه سیستم پیشبرنده کشور بوده است. ما نمی‌توانیم به خودمان امتیاز بدهیم که کارمان را خوب انجام داده‌ایم، وظیفه‌مان بوده است، هر جا نشستیم اگر مسئولیتی داریم خدا ما را نگاه می‌کند.

حسینی با اشاره به اینکه هیچ وابستگی سیاسی و حکومتی ندارم گفت: آثاری که در آنها بازی کرده‌ام برای من سوءتفاهم درست کرده است. قشر هنرمندان متفاوت و حساس است و همه چیز که در جامعه می‌گذرد بر روح او اثرگذار است و نمود پیدا می‌کند. ذات هنر از طرف انسان ابراز می‌شود، زیبایی است تا به زیبایی‌های آفرینش اضافه شود وگرنه دنیا بدون اینها هم چرخه‌اش می چرخد و اتفاقاً تا قبل از انقلاب صنعتی نزدیک‌تر به معنای زندگی حرکت می‌کرد. نمی‌دانم که اظهار نظرهای سیاسی هنرمندان چقدر مهم است اما این را می‌دانم که جامعه دوست دارد هنرمندان صدای آنان باشند.

او درباره جوانان کشور می‌گوید که نسل امروز عزم سازندگی و نه به قهقرا بردن کشور را دارد، اما در مقابل احقاق حقی که می‌خواهند با آنان برخورد درستی نمی‌کنیم. بین نسل ما و دیروز تفاوت در ظاهر و سرعت زندگی وجود دارد اما شکل کلی و مسیر آن یکسان است. به نسل جدید که پسرم یکی از آنان است می‌گویم که باید سرعت وسیله جدیدی که از آن استفاده می‌کنید را کنترل کنید. برای اینکه جوانان ما راه را بهتر ببینند چه کردیم؟ خشم باز به شکل دیگری خود را نشان می‌دهد و در زیر پوست مانند حسد و توهین به هم خود را نشان می‌دهد در قبول نداشتن یکدیگر. درست است که برخی از جوانان ما دانش اقیانوس‌واری دارند اما عمقش معلوم نیست چقدر است. نسل قدیم برای پیدا کردن عمق و جان مطلب زحمت می‌کشید اما نسل الآن با در دسترس بودن و آزاد بودن مطلب‌ها، دوغ و دوشاب بعضاً برایش قاطی می‌شود.

این هنرمند حضور و وجود هنرمند را برای جامعه لازم می‌داند و معتقد است که جامعه ما خودش جدای از اعتقادات دینی‌اش به عرفِ نجابت قائل است، برای رفع مشکلش نیاز به تحقیق و تفحص نیست، خودش می‌خواهد مشکلاتش را در این آینه به مسئولین نشان دهد، اما وقتی نفی‌اش کنیم و هنر انتقادی نباشد که هیچ اشکالی ندارد، نتیجه خوبی نمی‌گیریم. چرا نگران این هستیم که هنر انتقادی مورد سوءاستفاده دشمنان ما قرار می‌گیرد؟ چرا نباید صحبت کنیم؟ برای من سؤال است که نظامی که 43 سال قبل روی دوش مردم با سلام و صلوات آوردند و کشور را به آن تقدیم کردند به این حد احترام داشتند، دیگر مانند گذشته شکل قدیم احترام خودش را نداشته باشد و متفاوت شده باشد.

وی برای نوع برخورد با معترضین رفتار پیامبرگونه را پیشنهاد داد که بخشش، کلیدواژه این برخوردها بود.

تهیه‌کننده فیلم‌های «شین» و «آن شب» درباره آنچه که به نظرش فاصله میان دین و مردم است گفت: چرا میان اعتقادات مردم و روحانیت فاصله افتاده است؟ چون که روحانیت آن ارتباطی که باید میان مردم برقرار کند را نداشته است. شیوه‌های جدید را برای ارتباط ندارد؟ در حالی که همواره روحانیت در مبارزه با ظلم و استبداد قد علم کرده است.

او با نقد برخی سیاست‌های فرهنگی در نسبت با عرصه‌های هنری مانند موسیقی بیان می‌کند که به اسم مبارزه با تهاجم فرهنگی جلوی ورود هنرمندان خارجی را گرفتیم و سد بزرگی را درست کردیم که کسی از آن سو به این طرف نیاید. اما غافل از اینکه آنچه که از لابلای این سد وارد شده، لِرد و خورده‌ریزهایی بود که مبنای مصرف فرهنگی جوانان این کشور شد.

او در بخش‌های پایانی بار دیگر به موضوع برخورد با منتقدین اشاره می‌کند و می‌گوید: باید در نحوه اعتراض با مردم تفاوت و تغییر را دید و باید برای احقاق حقوق مردم در قانون راهی وجود داشته باشد؛ آزادی زمانی محقق می‌شود که آزادگی درون ما رخ دهد. سیستم حکمرانی که می‌داند پشتش به خدا است نباید از 4 تا منتقد بترسد؟

وی بیان کرد: در این شکی نیست که دشمنانی مانند آمریکا و اسرائیل داریم که 43 سال است دشمنان ما هستند، اما نباید تمام مشکلات را به آنها ربط بدهیم؟ می‌دانیم که مشکلات زیادی در داخل داریم این بحران‌ها به خاطر برخی عملکردهای ما است. پاک‌ترین جوانان مملکت برای دفاع از کشور رفتند و در 8 سال جنگ شهید شدند. بلافاصله بنیاد شهید تشکیل شد، برویم از خانواده شهدا بپرسیم که نظرتان درباره عملکرد این بنیاد چیست؟ ببینید چند درصد رضایت دارند؟ همین طور بنیاد جانبازان و بنیاد مستضعفان. مستضعفان بنیاد دارند اما خودشان زیر خط فقر هستند.

سید شهاب‌الدین حسینی می‌گوید: دو وصیت دارم اول اینکه دستتان را از دست خدا در هیچ زمینه‌ای رها نکنید، حتی برای مسائل اقتصادی و آرمانی که دنبال می‌کنید. دوم آنکه اعتراض و انتقاد شما برآمده از استقلال رأی خودتان باشد نه آرمان‌های تلقینی.

او با بیان اینکه از برخی حرف‌هایی که درباره من زده شد دلم شکست گفت: هنر سیاسی است بله، اما ذاتش وابستگی نمی‌پذیرد باید استقلال رأی داشته باشیم. از اینکه من را وابسته دانستند دلم شکست. به هیچ جا وابسته نیستم، اعتقاداتی دارم که از پَرِ قُنداق با من است اما نباید به خاطر آنها وابسته خوانده شوم.

حسینی گفت: مردم ما نباید پول یارانه‌ای بگیرند با آن پول برای مردم کار ایجاد کنید؛ خودش با نیروی بازو کار می‌کند و شما را دعا می‌کنند. یکی از مشکلات ما ریزش افراد با مناعت طبع است و به جای آن افرادی که برای ثروت مسابقه گذاشتند.

او با اشاره به اینکه هر وقت مسئولین به شهرها می‌روند همه‌چیز را زیبا درست می‌کنیم گفت: پیشنهاد می‌دهم که از تمام استان‌های کشور مستندسازی شود تا مشکلات آنجا و نقاط قوت و ضعف آنان را در قالب مستندهایی برای رئیس جمهور بفرستند تا ببیند. دلسوزی برای کشور نبوده و وضعیت آن را امروز شاهدیم.

برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر از جشنواره فیلم فجر و داور آن درباره مشکلات سیاستی سر راه سینمای ایران در پایان گفت: این پروانه‌های ساخت و نمایش و ویدیویی دیگر چیست که دست از سر فیلمساز برنمی‌دارد؟ مگر سلیقه 85 میلیون نفر آدم را می‌توان سپرد دست 7 نفر آدم؟ چرا همین خانه سینما نمی‌تواند فیلم‌ها را به ارشاد معرفی کند؟ در نهایت سر پروانه نمایش تشریک مساعی با همدیگر داشته باشند البته با حضور نخبگان و اساتید دیگر و نه فقط چند نفر از ارشاد. هیچ اتفاقی نمی‌افتد اگر فیلم‌هایی که توقیف کردید اکران شود. اگر به هنرمندی می‌گوییم سلبریتی که 10 برابر من حقوق می‌گیرد، اما با دیدن فیلمش دل مخاطب خنک می‌شود که وجدانش بیدار است و چیزی که من می‌خواستم با پرداخت هزینه سنگین در خیابان بگویم او در فیلمش گفته است.

انتهای پیام/؛

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران