عسگرپور: فاصله آرمانها با واقعیات ریشه مشکلات است/مردم باید بپذیرند که شما به دنبال «تغییر» هستید
رئیس هیأت مدیره خانه سینما میگوید که آرمانهای حکمرانی ما با واقعیتها فاصله دارد و همین باعث شده دچار مشکلاتی در اداره کشور شویم. سینما و هنرمندان کارکرد مهمی در نمایش مسائل کشور دارند اما برخی فکر میکنند آنها نباید درباره این مسائل حرف بزنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدمهدی عسگرپور کارگردان و رئیس هیأت مدیره خانه سینمای ایران در گفتوگویی که با موضوع بررسی اتفاقات اخیر و حوادث کشور داشت، نظرات و دیدگاههای خود را با اهمیت ارتباط و تناسب میان آرمانها و واقعیتهای کشور آغاز کرد.
او در ابتدا با اشاره به کتاب انقلابها نوشته هانا آرنت فیلسوف سیاسی معاصر میگوید که همه انقلابها با آرمانهایی شروع میشوند اما خیلی زود با واقعیتها روبرو میشوند. همواره همه انقلابیون فکر میکنند که انقلابشان با بقیه انقلابها فرق دارد در حالیکه اینگونه نیست.
او در ادامه با بررسی نسبت میان آرمان و واقعیت در ایران میگوید، به نظرم حکمرانی نتوانست فاصله میان آرمانگرایی و واقعگرایی را تعریف کند و همین منجر به بروز برخی مشکلات شده است، انگار که اصرار بر آرمانها داشت که همین موضوع منجر به فاصله زیاد با واقعیتها شده است.
این سینماگر درباره مصداق حکمرانی در کلامش توضیح میدهد: حکمرانی که میگویم یک مجموعه است که برخی از معترضین هم میتوانند در آن باشند که البته مسن تر هستند.
وی بیان میکند که متأسفانه هنوز حکمرانی ما بر اساس آرمانها فکر میکند و مدلی را برای خودش در نظر گرفته و بر اساس آن تصمیم میگیرد که با واقعیتها فاصله دارد. باید برگردیم و عواملی که باعث میشود دچار آرمان گرایی کاذبی بشویم، را پیدا کنیم.
کارگردان «مهمان داریم» درباره وقوع مشکلات و اتفاقات اخیر میگوید که به نظرم این وقایع از اینجا شروع شد که واقعگرایی را به آرمانگرایی نزدیک نکردیم و خودمان به استقبال واقعیتها نرفتیم. مشکلات ابتدایی تب و لرزی ایجاد میکند که اگر آن را جدی نگیریم وضعیت بدتر میشود زیرا پاسخی از سوی حکمرانی نمییابد. برخی از این آرمانها به عرصههای تجربه نشدهای از دین، فقاهت و شریعت برمیگردد که در دنیا سابقه نداشته و حالا یک کشور در قرن بیستم و بیست و یکم می خواهد با تکیه بر آنها اداره شود علی رغم اینکه برخی حکمرانان امکان دارد احساس کنند که برای اداره یک کشور، فقاهت پاسخ گو است.
کارگردان سریال «جراحت» در پاسخ حامد شکیبانیا مجری برنامه درباره اینکه آیا خود آرمانهای دیروز هنوز برای مردم به عنوان آرمان باقی مانده است یا خیر، میگوید: به نظرم امروز آن آرمانها برای بسیاری از مردم دیگر آرمان نیست حتی برای برخی مسئولانی که از قطار انقلاب پیاده شدند و البته خودشان در ترسیم آن آرمان اثرگذار بوده اند. برخی از آنان اینجا هستند و برخی فوت شده اند و برخی امروز خودشان در مقابل نظام هستند. دلیل این عدم مقبولیت آرمانها برای مردم هم روشن است، این آرمانها باید با واقعیت خود را تطبیق بدهد و نه تنزل بدهد یعنی برای آنان فرمول امروزی داشته باشد.
دبیر پیشین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان میکند که حتی در برخی از خانوادههای مذهبی نیز این دیدگاه وجود داشت که با آمدن جمهوری اسلامیایران تقریبا همه مسائل آنان حل میشود اما به تدریج فهمیدند که اینگونه نیست. نمونه هایی مانند بحث سود بانکی وجود دارد که قبلا هم میگفتند ربا است اما حالا بعد از این همه سال باز هم همان سود را میدهند و این حاصل این است که آرمانها همانجا ایستاده است.
او با تأکید بر اینکه حکمرانی باید به گونه ای باشد که آرمان هایش را با واقعیات تطبیق دهد و این را برای مردم تبیین کند، میگوید در 10 سال و بیست سال قبل فاصله میان آرمان گرایی و واقع گرایی آنقدر جدی دیده نمیشد زیرا فضای مجازی، اینترنت و ارتباطات جمعی مانند امروز نبود که این فاصله را نشان دهد. امروز کشور چون که تکنولوژی و ابزارهای ارتباطات جمعی را در مسیر درستش نیاموخته است باید آنان را تئوریزه کند و برای این تئوریزه کردن بعضا دروغ هم میگوید.
او با طرح گزاره مشهور «هدف وسیله را توجیه نمیکند»، گفت: بدترین چیز این است که رفتار و کارهایتان را برای چیزی که از اول آن را مقدس گفته اید توجیه کنید. الان نیز حکمرانی برای تطبیق آرمان با واقعیت مرتکب توجیه وسیله به خاطر هدف شده است.
او در پاسخ به سؤال مجری که شما که فیلمهایتان در مسیر گفتمان انقلاب جا میگیرد راه حل این مشکلات را چه میدانید؟ با اشاره به اهمیت گفتوگو گفت: خشونت روز افزونی پیدا شده است که روز به روز افزایش پیدا میکند. باید دوباره به گذشته برگردیم تا درباره مسائل صحبت کنیم. اما این عزم برای صحبت کردن و بازگشت به مسیر گفت وگو وجود ندارد. اینگونه نیست که فرمانی بدهیم که گفت وگو ایجاد بشود و شکل بگیرد. با شناختی که از آقایان مسئول فعلی دارم باید بگویم که این عزم وجود ندارد. سابقه آنان نیز همین را میگوید که نتوانستهاند با دیگران صحبت کنند.
جای مسئولان بودم، نالایقها را حذف میکردم
وی در خصوص نقش سینماگران و هنرمندان در حوادث اخیر گفت: اما درباره نقش سینماگران باید بگویم که سینمای ایران کارکرد ویژهای بعد از انقلاب پیدا کرد که تا قبل از آن هم وجود داشت اما با انقلاب بیشتر شد. جایگاهی پیدا کرد که مثلا در ایام جنگ کشور ما در حال جنگ بود اما فیلمهای ما در هفته فیلم آمریکا در حال اکران بود این جایگاه مورد علاقه حاکمیت هم بود. حاکمیت نیز بدش نمیآمد از این جایگاه استفاده کند زیرا اسم ایران در جاهای مختلف دنیا شنیده میشد اینکه اگر یک کشور در محافل مختلف دنیا فیلم داشته باشد به عنوان یک کشور فرهنگی شناخته میشود. اما امروزه میگویند اینها سلبریتی هستند و نباید درباره مسائل مختلف صحبت کنند و حق اظهار نظر ندارند. خب آنها نمیدانند که این موضوع سابقه دارد که به همین موضوع (یعنی کارکرد سینمای ایران در مواجهه با مسائل اجتماعی) برمیگردد. سینما نقش اجتماعی بسیار قوی دارد و غیر قابل انکار است اما باید هنرمندان بدانند که سرما و گرمای زیاد نباید بی جهت به سراغ آنان بیاید.
عسگرپور گفت: برخی از هنرمندان پست اشتباه گذاشتند و همین باعث شد که منتقدینشان بگویند که این همان اشکال کار آنان است. در مجموعه هنر کشور سینماگران از همه بیشتر نقش و اهمیت دارند و اگر کسی فکر میکند که جایگاه مهمیندارد باید از این حرفه خداحافظی کند. امکان دارد که به حاکمیت بر بخورد اگر هنرمندان حرفی درباره جامعه و مسائل بزنند اما به نظر من باید تا جایی که ممکن است آنها را متوجه این بکنیم که هنرمندان نقش اجتماعی مهمی دارند. برخی از نیروهای امنیتی فکر میکنند که هنرمندان متوجه این مسائل نیستند، اما به نظر من عده قابل توجهی از سینماگران متوجه این مسائل هستند. هر دو طرف هنرمندان و حاکمیت باید تعادل خود را حفظ کنند اما این موضوع برای حاکمیت واجب است، چون جایگاه حاکمیت دارد.
او با نقد امنیتی کردن فضای کشور میگوید که زمانی میگفتند که راننده تاکسیها هم مامور امنیتی هستند؛ این واقعیت نداشت اما برای این حرف زده شده بود که کسی حرف سیاسی در تاکسی نزند. امروز هم از داخل و هم از بیرون کشور برخی تلاش میکنند که این ایده را طرح کنند که همه مشکلات به سمت خاصی مانند بحث حجاب برود و تمام شود، این موضوع هم هست اما دایره این موضوع بسیار بزرگتر از آن است.
این داور جشنواره فیلم فجر بیان میکند که باید خود واقعی مان را نشان بدهیم اما بارها کلیپ هایی را دیدم که میگویند خود واقعی هنرمندان همین تمایل به عریان گرایی خارجیها است. واقعا برخی از این افراد تصور درستی از هنرمندان ندارند.
او با نقد برخی از آرمانها میگوید که امروز اگر فرزند من از من بپرسد که چرا این همه استکبارستیزی میکنیم باید جواب مسئولان را بدهم و بگویم که آنها در مقابل استقرار حکومت دینی ایستاده اند. اما به نظرم برخی از همین مسئولان هم به این جوابها اعتقاد واقعی ندارند. اما چرا این پاسخها، مردم را اقناع نمیکند برای اینکه پاسخ اصلی را نمیگیرند.
کارگردان فیلمهای «قدمگاه» و «پرواز» در نهایت در پاسخ به این سؤال که اگر جای مسئولان بودید چه میکردید، میگوید: من اگر جای مسئولین فعلی بودم نمیگفتم آرام باشید بعد بنشینیم صحبت کنیم این تصور خام اندیشانه ای است نسبت به چیزی که میبینم. اگر مسئولی بگوید آرام باشید بعد صحبت کنیم همان موقع مسئول دیگری دارد این آرامش را از بین میبرد. میان خود مسئولین اختلاف وجود دارد بعد چگونه میخواهند برای حل مشکلات کشور بیایند و صحبت کنند؟ اما به طور مشخص اگر من مسئول بودم برخی از مسئولینی که اشتباه انتخاب شده اند را برمیداشتم و بابت آن بخشی که محرز است اشتباه انتخاب شده اند حتما عذرخواهی میکردم.
او در پایان گفت: جوانان ما احساس میکنند که کشور ما پارادایمی دارد که میگوید اگر قدمیعقب بگذارد همه چیز را از دست داده است. برای همین انگار حتی یک قدم را هم نمیخواهد عقب بگذارد. مشکل اینجا است که برخی مسئولین میگویند اینهایی که در خیابانها آمدند چند نفر هستند؟ این نشان میدهد که اصلا متوجه آن بخشی که صدای خاموش اعتراضات است، نیستند. باید چندتا اقدام فوری و سریع شکل بگیرد که مردم متوجه این بشوند که شما در حال ایجاد تغییر هستید متأسفانه بخشهای زیادی از این امکانات را حاکمیت از خودش سلب کرده است.
انتهای پیام/