اسداللهی: شهید سلیمانی توانست یک طرح بزرگ و خطرناکی که برای منطقه طرح ریزی شده بود را نابود کند


اسداللهی: شهید سلیمانی توانست یک طرح بزرگ و خطرناکی که برای منطقه طرح ریزی شده بود را نابود کند

کارشناسان مسائل بین الملل بیان داشت: یک کار بسیار مهمی اتفاق افتاد یعنی شهید سلیمانی توانست یک طرح بزرگ و خطرناکی که برای منطقه طرح ریزی شده بود را با کمک یک گروه کوچک مانند حزب الله به شکست بکشاند.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، مسعود اسدالهی کارشناس مسائل خاورمیانه و بین الملل، با اشاره به مجاهدت شهید سلیمانی در منطقه، اظهار داشت: زندگی جهادی حاج قاسم سلیمانی بخش عمده آن در دفاع مقدس بود و سپس بعد از دفاع مقدس بود. این فرد به عنوان فرمانده جنوب شرق تعیین شد که در این پست جدید تجربه جدیدی را کسب کرد؛ زیرا این موضوع یک موضوع داخلی نبود خیلی ها شاید گمان کنند که درگیری شهید سلیمانی با تکفیری ها از سوریه و عراق شروع شده است. این در حالی است که از جنوب شرق ایران این حرکت شروع شد و چند سالی که در آن منطقه حضور داشت کاملا با این نوع گروهک ها درگیر بود.

وی افزود: در دی ماه 1376 به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتخاب شد سه یا چهار پرونده منطقه ای و و بین المللی بیشتر وجود نداشت. اولین مورد بحث لبنان بود که ارتش رژیم صهیونیستی در آنجا حضور داشت دومین پرونده موضوع فلسطین بود موضوع اصلی حمایت از گروههای فلسطینی بود موضوع سوم پرونده افغانستان بود و تحولاتی که در این کشور در حال اتفاق افتادن بود که موضوع بسیار مهمی بود و همزمان شده بود با روی کار آمدن طالبان در افغانستان و موضوع آخر موضوع بوسنی و هرزگوین بود که در آن زمان این موضوع به اتمام رسیده بود. به غیر از این سه پرونده منطقه غرب آسیا بسیار آرام بود.

کارشناس مسائل منطقه گفت:  از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا نوشتن قانون اساسی کشور اصل بر حمایت از نهضت‌های آزادی بخش به عنوان یک اصل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تعیین شد و در ماهیت انقلاب اسلامی نیز این موضوع وجود دارد یعنی شما نمی توانید انقلاب اسلامی در نظر بگیرید که حامی نهضت های آزادیبخش و مظلومین و مستضعفین نباشد.

اسداللهی با بیان اینکه اصطلاح گروه های آزادی بخش در دهه شصت تبدیل به جنبش و گروه های مقاومت و بعدها تبدیل به محور مقاومت شد، تصریح کرد: تا قبل از این موضوع پرونده این گروه ها در دستان افراد اطلاعاتی بود و آن زمان نیز تلقی بر این بود که کار نهضت یک کار اطلاعاتی و افرادی که اطلاعاتی هستند باید متولی این موضوع باشند افراد اطلاعاتی کاملاً در کارها بسته عمل میکند یعنی شنونده های خوبی هستند اما چیزی بروز نمی دهند و محدوده کاری آنها بسیار شست و رفته و محدود است. از این رو در تعامل با این گروه ها تا قبل از حضور حاج قاسم سلیمانی این موضوع وجود داشت یعنی بیشتر با دید اطلاعاتی به این گروه ها نگاه می شد به همین خاطر این گروه ها یا ماهیت پنهان داشتند یا نیمه پنهان.

وی ادامه داد: در آن زمان نیز پیروزی‌های بزرگی رقم خورد به‌خصوص در افغانستان اتفاقات مهمی رقم خورد همچنین در لبنان یک عقب نشینی از سمت رژیم صهیونیستی رقم خورد اما یک نوع اهدافی وجود داشت به دور از دسترس به نظر می رسیدند مانند آزادی قدس یا اخراج آمریکا از منطقه که این نوع اهداف در دستور کار نبود این اهداف آرمان هایی بودند که بیان می‌شد اگر امکاناتی فراهم شود به سمت آن خواهیم رفت اما در درجه اول بحث اخراج اسرائیل از لبنان بود.

این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه افق دید آرمان به اهداف بسیار نزدیک بود، بیان داشت: شهید سلیمانی زمانی که زمام امور در سپاه قدس را برعهده گرفت این اهداف و آرمان ها را کاملاً متحول کرد زیرا شهید سلیمانی یک فرد عملیاتی بود. یعنی کاملاً متفاوت تر از افراد اطلاعاتی عمل می‌کرد. شهید سلیمانی با کوله باری از تجارب گذشته متوجه شد که افق دید بسیار نزدیک است و این هدف نمی تواند یک هدف نهایی باشد از این رو کار بزرگی که شهید سلیمانی انجام داد آن اهداف قابل دسترس نبودن را تبدیل کرد به یک هدف قابل دسترس و افق دید حزب الله لبنان و گروههای مبارز فلسطینی را به جلو منتقل کرد.

اسداللهی افزود: شهید سلیمانی فردی پشت میز نشین و ستادی نبود که بخواهد از دور موضوع را هدایت کند و همواره معتقد بود که فرمانده جلوتر از نیروها باید حضور داشته باشد از این‌رو شهید سلیمانی ابتدا ذهنیت اینکه ارتش اسرائیل غیرقابل شکست است را از بین برد و این موضوع در گذشته در ذهن اعراب و مخصوصاً لبنانی‌ها رسوخ کرده بود که اگر بتوانیم اسرائیل را از لبنان خارج کنیم کار بزرگی انجام داده ایم که شهید سلیمانی این موضوع را تغییر داد.

وی تاکید کرد: شهید سلیمانی فارغ از ارسال سلاح به این گروه های مقاومت اراده استفاده از سلاح را در ذهن این گروههای مبارز ایجاد کرد و ترس را از این گروه ها زدود زیرا گروه ها و کشورهایی که سلاح هایی دارند اما ترسی در درون آنها نهفته است و این ذهنیت را دشمن صهیونیستی ایجاد کرده است مثلاً زمانی که لبنان را می خواهند تهدید کنند بیان می‌کند که اگر جنگی در آینده اتفاق بیفتد لبنان به 50 سال قبل باز خواهد گشت و در جنگ گذشته شاهد بودیم که حجم ویرانگری صهیونیست‌ها بالا بود اما در نهایت پیروز میدان حزب الله لبنان شد.

کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: حزب الله ابتدا به عنوان یک گروه چریکی محدود برنامه‌ریزی درازمدت اصلاً نداشت زمانی که شهید سلیمانی متصدی امور شد یک برنامه یک ساله و سپس سه ساله و پنج ساله برای این گروه نوشت و آموزش های بسیار گسترده برای نیروها ترتیب داد و در نهایت سازمان رزم این گروه را تغییر داد. یعنی در گذشته افراد به صورت چریکی عمل می‌کردند، اما شهید سلیمانی این رویه را تغییر داد و تبدیل کرد به یک سازمان رزمی مستقل. همچنین زمین را مسلح کرد و منطقه جنوب لبنان را به چندین منطقه نظامی تبدیل کرد و فرماندهانی را انتخاب کرد و ارکان یک سپاه و لشکر را برای لبنانی ها ایجاد کرد تا بدانند که یک کار بزرگی بر عهده آنها است.

اسداللهی بیان داشت: نتیجه این اتفاقات شهید سلیمانی عقب‌نشینی سال 2000 رژیم صهیونیستی بود و طی دو سال و نیم شهید سلیمانی در لبنان تحولات عظیمی را رقم زد و در آن زمان به صورت مداوم سفرهای به لبنان داشت که هدف این سفرها پیگیری اقدامات و کارها بود توانست گروه‌های لبنانی را مانند یک موتور محرک به حرکت در بیاورد از همه مهم تر نقش مهمی در تعیین شهید مغنیه به عنوان معاون عملیاتی حزب الله بود. شهید سلیمانی علاقه بسیاری به شهید مغنیة داشت و یک عقد اخوت بین آن ها بسته شده بود.

وی ادامه داد: شهادت شهید مغنیه یک ضربه روحی بزرگی به شهید سلیمانی وارد کرد؛ زیرا شهید مغنیه یک فرد بسیار باهوش و زیرک و بزرگی بود. تاثیر مهم شهید سلیمانی در جنگ 33 روزه کاملا عیان بود در جنگ 33 روزه شهید سلیمانی در اتاق عملیات حضور داشت و نقش آن در نقش وی در سوریه کاملاً متفاوت بود در سوریه شهید سلیمانی بیسیم به دست و بالای خاکریز هدایت می کرد ولی در لبنان در اتاق عملیات بود حتی سید حسن نصرالله این اجازه را به شهید سلیمانی نمیداد اما آن چیزی که در جنگ 33 روزه اتفاق افتاد نتیجه تلاش های شهید سلیمانی از سال 76 تا سال 1385 بود یعنی 9 سال کار کرد و نتیجه آن در جنگ 33 روزه مشخص شد.

اسداللهی با اشاره به سفر کاندولیزا رایس به غرب آسیا افزود: در زمان جنگ 33 روزه این خانم با تمام وقاحت کامل بیان کرد که این درد ها درد یک زایمان خاورمیانه جدید است سپس به لبنان سفری داشت که موجب خشم مردم لبنان شد. خاورمیانه جدید طرحی بود که اواسط دهه 90 میلادی و 70 شمسی توسط محافظه‌کاران جدید در آمریکا طراحی شد. یعنی بعد از فروپاشی شوروی بحث نظم نوین جهانی و نظام تک قطبی مطرح شد یعنی هر آنچه آمریکا اراده کند باید اتفاق می افتد و باید از این فرصت استفاده کنند تا بتواند نقشه سیاسی غرب آسیا را تغییر بدهند که این طرح بسیار یک طرح خطرناک بود؛ زیرا قصد داشت کشورهای بزرگ منطقه غرب آسیا را به کشورهای کوچک تبدیل کند چه این کشور ها دشمن آمریکا باشد و چه دوست آمریکا، یعنی چه ایران باشد چه ترکیه چه عراق چه عربستان چه مصر و چه کشورهای دیگر باید تبدیل به کشورهای کوچک کرد. زمانی که این طرح به کلینتون پیشنهاد شد کلینتون آن را سخت می دانست اما این طرح را در عراق و افغانستان رقم خورد ابتدا طالبان را سرنگون کردند و سپس رژیم صدام را براندازی کردنداما آن چیزی که مردم نمی‌دانند بخش دیگر آن ایران بود و تجزیه ایران حتمی بود اما مشکلی که اسرائیل داشت این بود که بیان می‌کرد اگر بعد از عراق به سمت ایران بروید از سمت حزب الله لبنان اسرائیل موشک باران می شود که ابتدا باید حزب‌الله را نابود کنیم و سپس به سمت ایران بروید به نوعی حزب الله سپر دفاعی ایران شد و زمانی که این شکست خوردند اما این طرح از دستور کار آن ها خارج نشد ولی بایگانی شده که یک شکست مفتضحانه برای آمریکا بود.

کارشناسان مسائل بین الملل بیان داشت:  یک کار بسیار مهمی اتفاق افتاد یعنی شهید سلیمانی توانست یک طرح بزرگ و خطرناکی که برای منطقه طرح ریزی شده بود را با کمک یک گروه کوچک مانند حزب الله به شکست بکشاند. اهداف اصلی شهید سلیمانی در سپاه قدس مقابله با رژیم اسرائیل بود آن زمان چیزی به نام گروه های تکفیری وجود نداشت و آمریکا در منطقه حضور نداشت.

اسداللهی تصریح کرد: با ورود آمریکایی‌ها به عراق در سال 2003 که یک خطر جدی برای ایران به وجود آمده بود زیرا آمریکا همسایه ایران شده بود یعنی در شرق و غرب ایران آمریکا و ناتو حضور داشتند و آمریکایی‌ها در عراق همسایه ما و سوریه شده بود و این خطر هم برای ما وجود داشت و هم برای سوریه از یک نظر ایران خوشحال بود که طالبان و صدام در همسایگی ما ساقط شده بودند اما از حضور آمریکایی‌ها در همسایگی خود ناراضی بودیم.

وی ادامه داد: آمریکایی‌ها برای آبادانی در این کشورها حضور پیدا نکردند بلکه برای بحران سازی و ایجاد بحران به این کشورها آمده بودند تا بتوانند بحران هایی را برای کشورهای همسایه به وجود بیاورند که اکنون با حضور طالبان تا حدودی این اتفاق رقم خورده است و همچنین در عراق اکنون در اقلیم کردستان گروه های تجزیه طلب و تروریست ها چه اقداماتی را انجام می‌دهند بنابراین از 2003 تا 2011 شهید سلیمانی با دو جبهه می جنگید یک جبهه اشغالگری اسرائیل و دومین با هیمنه آمریکا بود.

کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به سفر وزیر خارجه وقت آمریکا به سوریه، بیان داشت: وزیر خارجه وقت آمریکا در سال 2004 بعد از دیدار با رئیس جمهور سوریه بشار اسد در هتلی در دمشق در کنفرانس خبری اعلام کرد که 12 شرط به رئیس جمهور سوریه اعلام شده است که اگر این شروط را قبول کند راس قدرت باقی خواهد ماند و گرنه سرنوشت صدام را خواهد داشت ولی سپهبد سردار سلیمانی مقاومتی را در عراق تشکیل داد که یه بخشی از آن توسط ایران حمایت می شد و بخشی از آن توسط سوریه که نتیجه آن در سال 2009 در انتخابات آمریکا اوباما پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد نمایان شد که اوباما با یک شعار توانست برنده انتخابات شود و آن این بود که ارتش آمریکا از عراق و افغانستان خارج خواهد کرد و آن هم به خاطر بلاهایی بود که بر سر ارتش آمریکا در عراق آمده بود و باعث مستاصل شدن آمریکا شده بود و اواخر 2011 ارتش آمریکا از عراق خارج شد .

وی افزود: هدف ایران بعد از سقوط صدام به حفظ وحدت آن کشور بود زیرا در خاورمیانه جدید عراق به سه کشور جدید تبدیل میشد و دومین مورد نباید اجازه تجربه 8 سال دفاع مقدس یعنی حمله مجدد عراق به ایران داده می شد آمریکایی‌ها در تمام کشور عراق نفوذ کرده بودند اما پیروز نهایی در این کشور ایران بود و آمریکایی ها به اذعان ترامپ 7 تریلیون دلار در این منطقه هزینه کردند اما هیچ آورده ای برای آمریکا نداشت.

این کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: اما از سال 2011 به بعد یک مسئله جدید و یک خطر بزرگ در منطقه شکل گرفت آن هم شکل گیری گروهک های تکفیری بود که به خاطر شکست آمریکا و اسرائیلی ها درست شد زیرا آنها فهمیدند که با تهدید نظامی و جنگ نمی توانند جمهوری اسلامی ایران، محور مقاومت و سوریه را از پای در بیاوردند بلکه به این نتیجه رسیدند که باید یک فتنه داخلی در جهان اسلام با محوریت جنگ بین شیعه و سنی ایجاد کنند از این رو یک ماموریت جدید برای شهید سلیمانی تعریف شد آن هم مقابله با گروهک های تکفیری بود.

اسداللهی افزود: یکی از مظلومیت های شهید سلیمانی این بود که در اوایل بحران داعش خیلی از دوستان نصیحت می کردند که ایران وارد ماجرای عراق و سوریه نشود یعنی وقتی که شما عقبه محکمی نداشته باشید نمیتوانید به جنگ دشمنان بروید که این موضوع شهید سلیمانی را بسیار اذیت می کرد در ایران دو نوع مخالفت وجود داشت یک نوع خیرخواهانه بود و دومین مورد نیز از روی خیرخواهی نبود بلکه از روی خباثت بود و دوست داشتند که حرکت شهید سلیمانی شکست بخورد که این  موضوع باعث می‌شد شهید سلیمانی تحت فشار قرار بگیرد.

وی ادامه داد: اهداف شهید سلیمانی این بود که ابتدا مناطق مسلمان نشین را از دست تکفیر نجات دهد و دوم حفظ امنیت داخلی ایران بود خیلی از این افراد مخالف حرکت شهید سلیمانی بودند و برخی از این افراد در سطح تصمیم‌گیران کشور حضور داشتند داعش جنایت های بسیار وحشتناک را انجام داده بود و ملت های عربی با توجه به هم زبانی با این گروهک از حرکات آنها وحشت زده شده بودند اما چون زبان ما متفاوت بود زیاد این جنایت ها در کشور ما بلد نشد و برای کسی که مثل شهید سلیمانی در میدان نبرد بود این جنایت‌ها کاملا مثل روز روشن نبود اما برای کسانی که در عقب حضور داشتند موضوع مهمی به حساب نمی آمد و برخی بیان می کردند که اگر ما در سوریه حضور پیدا نمی کردیم شاید گروهک های تکفیری هم به آنجا نمی آمدند و آن موضوع یک موضوع داخلی بود اما این مورد را بگویم که مقابله اصلی شهید سلیمانی با گروهک های تکفیری در سال 2006 در عراق بود یعنی در حادثه دردناک حرمین شریف عسگری بود آن زمان هنوز داعش تشکیل نشده بود ولی گروه های تکفیری به ریاست ضرقاوی تشکیل شده بود که بعدها نام آن به داعش تغییر پیدا کرد این اتفاق جرقه بین جنگ میان شیعه و سنی در عراق بود و بعدها به کل منطقه گسترش پیدا کند شهید سلیمانی اگر نبود این موضوع را کنترل کند این فتنه منطقه را به آتش می کشید و این تجربه سبب شد که شهید سلیمانی از همان ابتدا بداند که در سوریه این موضوع قرار است شکل بگیرد.

کارشناس مسائل بین الملل افزود: مثل حادثه سامرا قرار بود در دمشق در حرمین حضرت رقیه و حضرت زینب سلام الله علیها اتفاق بیفتد و جنگی بین شیعه و سنی رقم بخورد با هدایت و رهبری شهید سلیمانی و با وجود 65 درصد شیعه و مرجعیت در عراق این فتنه کنترل شد اما در سوریه این موضوعات وجود نداشت شهید سلیمانی توانست با توجه به تهدیدهای پیش آمده برگه ها و ابتکارات جدیدی را رقم بزند یکی از اقدامات مهم شهید سلیمانی این بود که توانست گروه‌های مقاومت متعددی را تشکیل بدهد و فارغ از تشکیل دادن آنها توانست این گروه ها را به هم مرتبط سازد تا یک محور متحد مقاومت تشکیل یابد.

اسداللهی گفت: یکی از خصوصیات مهم شهید سلیمانی این بود که خود در میدان حضور داشت و از صدر تا ذیل گروه‌ها را به شخصه می‌شناخت کاری که شهید سلیمانی در مبارزه با داعش انجام داد یک حلقه وصل بین ارتش سوریه و ارتش عراق شد اگر حلقه وصل وجود نداشت داعش نابود نمی شد شهید سلیمانی به صورت همزمان مدیریت جنگ در عراق و سوریه را بر عهده داشت.

وی ادامه داد: اما سوالی که وجود دارد این است که چرا گروه های مقاومت دیگری را تشکیل داد زمانی که بسیج تشکیل شد حضرت امام خمینی رحمة الله علیه بیان داشتند که ارتش بیست میلیونی که در ایران تعبیر بر این بود که 20 میلیون جوان ایرانی اما به نظر بنده شهید سلیمانی تعبیر جدیدی را اتخاذ کرد و آن هم 20 میلیون جوان مقاوم از هر کشوری از هر دینی و از هر مذهبی و نژادی که معتقدند که باید علیه اسرائیل و علیه آمریکا مقاومت کرد تشکیل داد این ارتش فارغ از گروههای شیعه بود مثلا در سوریه گروه های مقاومت اهل سنت شکل گرفت و حتی در عراق گروه‌های مقاومت مسیحی تشکیل داد و شهید سلیمانی تعبیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه مبنی بر تشکیل بسیج بیست میلیونی را محقق کرد و اعتقاد داریم این لشکر، لشکر آخرالزمانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود این نگاه شهید سلیمانی یک نگاه آینده‌نگرانه بود شهید سلیمانی با این نگاه توانست داعش که متشکل از دولت اسلامی عراق و شام بود را منحل کند و این دولت اکنون تبدیل به گروهک های تروریستی شده است و اکنون چیزی به نام دولت اسلامی وجود ندارد.

کارشناس مسائل منطقه تاکید کرد: ایران در کمک هایی که به عراق و سوریه داشت هیچ چشم داشتی به سرزمین یا موقعیتی را نداشت و همیشه صادقانه کمک کرد و هدف شهید سلیمانی و ایران فقط و فقط آزادسازی مناطق اسلامی و مردم از دست گروه های تکفیری و تروریستی بود، اما نکته ای که وجود دارد این است که شهید سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران همواره به این گروهها نگاه همپیمان داشت نه گروه‌های تابع که ایران دستور می دهد و آنها باید اجرا کنند که این موضوع خیلی مهم است شهید سلیمانی همواره به این گروه‌ها و افراد احترام می گذاشت این باعث شد که محبوبیت شهید سلیمانی نه تنها در ایران بلکه در کل منطقه و جهان عیان شد زیرا این شخصیت توانسته بود اعتماد و قلب‌های ملتها را کسب کند در کمک شهید سلیمانی هیچگاه مذهب جایی نداشت نگاه آن کمک به شیعیان نبود بلکه کمک به انسان و انسانیت بود در سوریه افراد مسیحی را نجات داد یا گروه هایی که کافر مطلق بودن را شهید سلیمانی آنها را نجات داد که نشان دهنده آن بود که دید شهید سلیمانی بسیار وسیع در کمک به افراد بود.

اسداللهی در پایان بیان داشت: شهید سلیمانی به وسیله داعش شهید نشد و یا در صحنه های مختلفی که وجود داشت این اتفاق برای آن رقم نخورد بلکه خداوند مقرر کرده بود که توسط آمریکایی‌ها آنهم به دستور شخص رئیس‌جمهور آمریکا شهید شود که این موضوع بسیار مهم است که توسط یک کشور طاغوت رقم بخورد و بعد با افتخار اعلام کند که من این کار را کردم که این عظمت شهید سلیمانی را نشان می‌دهد که اگر توسط داعش شهید می شد آنچنان تاثیرگذار نبود که این موضوع نشان دهنده آن بود که آمریکایی‌ها از دست شهید سلیمانی مستاصل شده بودند و ترامپ آن جنایت دردناک و وحشیانه را رقم زد اما قطعاً همانطور که رهبر انقلاب فرمودند حمله به پایگاه عین الاسد یک سیلی به آمریکایی ها بود و آن سیلی نمی تواند تاوان شهادت حاج قاسم سلیمانی باشد حداقل انتقام خون شهید سلیمانی خروج آمریکا از منطقه است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران