تجربه شاعر هندو از سفرش به ایران در سالگرد شهید سلیمانی/ خشمم از آمریکا را در شعرم منعکس کردم
سرویش تریپاتی محقق هندی است که شعرهایش درباره شهید سلیمانی و امام رضا(ع) به زبان فارسی در بین شاعران فارسیزبان با اقبال خوبی همراه شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، طی روزهای اخیر انتشار غزلی از دکتر سرویش تریپاتی، از پژوهشگران و محققان هندی، به زبان فارسی درباره شهید سردار قاسم سلیمانی تحسین شاعران و فارسیزبانان را به همراه داشت. دکتر تریپاتی ساکن شهر بنارس در هندوستان است، طبع شعر دارد و به زبانهای سنسکریت، هندی و فارسی شعر میگوید و تخلص شعریاش «سرمست» است. سروده تریپاتی در سال 98 و در ایام شهادت سردار سروده شده و حالا بازنشر و بازخوانی آن، با استقبال ایرانیان و دیگر فارسیزبانان همراه بوده است.
او که برای اولینبار چند روز پیش به ایران سفر کرده، در گفتوگویی با تسنیم از تجربه سفر به ایران، فرهنگ ایران و نحوه آشناییاش با سردار سلیمانی گفت. مشروح گفتوگوی تسنیم با این استاد هندی را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای تریپاتی غزل شما با مطلع «الا ای مسند ظلمت مکن فخر سخندانی/ که ایران در دلش دارد نگینی چون سلیمانی» طی چند روز گذشته و همزمان با سومین سالروز شهادت شهید سردار قاسم سلیمانی با اقبال خوبی همراه شده است. چه شد که در شعر خود را به این موضوع اختصاص دادید؟
علیرضا قزوه به من انگیزه داد تا شعری درباره سردار سلیمانی بنویسم. او گفت از شهید بزرگواری بنویسم؛ از این رو قبل از سرودن شعر، به جمعآوری اطلاعات و بیشتر کردن آگاهیام درباره شهید سلیمانی پرداختم. در آن زمان فهمیدم که هر ایرانی عاشق شهید سلیمانی است. همه دوستان ایرانی من با شور و حرارت درباره شهید سلیمانی صحبت میکردند و شعر میسرودند.
من معتقدم غم و شادی دوستمان را باید غم و شادی خودمان بدانیم؛ لذا این غم و اندوه دوستان من یعنی همه مردم ایران را هم از خود دانستم و در شهادت سردار سلیمانی و با آنها در این واقعه همراه شدم. شور و شعور درونیام هم نسبت به این جریان مضاعف شد و شعری در اینباره نوشتم.
من هم همانند دوستان ایرانیام از دست آمریکا عصبانی بودم که چطور میتواند فرمانده عالی کشوری را اینطور ترور کند به شهادت برساند؟! در تمام این شرایط خشم خود را در این شعر بیان کردم.
*تسنیم: بعد از سالها آشنایی با زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی، امسال برای نخستینبار به ایران سفر کردید، فضای ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
برای یک هندو، ایران همیشه مایه قرابت و دوستی است. هندیها مدتها قبل از حکومت اسلامی در هند، با زبانهای ایرانی آشنا بودند. زبان باستانی ایران یعنی اوستا و فارسی دری با زبان اصلی هند یعنی سانسکریت ارتباط بسیار نزدیک دارند. شباهتهای زیادی بین فرهنگهای هند و ایران وجود دارد. خون آریایی در رگهای هر دو کشور جاری است؛ بنابراین این سفر من به ایران مانند تجربه بسیاری از روابط باستانی بود که بین دو ملت ایران و هند برقرار بوده است. مردم ایران بسیار مودب هستند و علاقه فراوانی به ادبیات و هنر دارند.
دانش در اینجا محترم است. ایران سرزمین بزرگترین شاعران جهان است. من بهترین شعرها را در ایران شنیده و دوست دارم. شاعران قدیم و جدید کشور ایران شعرهایی سروده و آثاری خلق کردهاند که خواندن آنها مایه برکت عمر میشود و عمق زندگی را افزایش میدهد.
پیش از این با زبان و ادبیات فارسی آشنا بودم، به همین دلیل خیلی دوست داشتم که به ایران سفر کنم. این سفر که اولین تجربه حضور من در ایران بود، دلچسب بود؛ به همین دلیل دوست دارم این تجربه دوباره تکرار شود و من بارها و بارها به ایران بیایم. این کشور قدیمیترین دوست کشور من، یعنی هندوستان است. همچنین میخواستم که با سیر در تاریخ، مکانهای مقدس برای زرتشتیان ایران را نیز از نزدیک ببینم، اما متأسفانه این امر در این سفر میسر نشد.
*تسنیم: یکی از مکانهایی که شما در طی سفر خود به ایران به آنجا رفتید، حرم امام رضا(ع) بود. شنیدهام پس از این حضور گفته بودید که حرم امام رضا(ع) معنویترین مکانی بود که تاکنون دیدهاید. پیشتر نیز غزلی از شما درباره امام رضا(ع) با مطلع «حبّذا خاکی که از آن مصطفی گل میکند/ در شبستانش سحر، نور و صدا گل میکند» مورد اقبال بسیاری از ایرانیان قرار گرفته بود. یکی از پرسشهایی که در ذهن مخاطبان ایجاد شد، این بود که چطور شاعری که هندو است، چنین ارادت و علاقهای به امام هشتم شیعیان دارد؟ این علاقه و اشتیاق برگرفته از چیست؟
من یک هندو هستم و هندوئیسم یکی از قدیمیترین ادیان روی زمین است. جامعیت دین ما اجازه نمیدهد در جایی تنگنظر داشته باشیم. از نظر ما همه پدیدهها در دنیا، جلوهای از وجود خداست.
ما معتقدیم که در همه چیز خدا وجود دارد، همه پدیدهها نمودی از خدا هستند؛ بنابراین با نمادهای هیچ دینی مشکلی نداریم. ما به دین دوستان خود احترام کامل میگذاریم و همچنین در نمادها و آیینهای دین آنها شرکت میکنیم؛ زیرا ما معتقدیم که همه چیز در این دنیا انعکاسی از خداوند است.
در قدیمیترین تمدن هند اینطور آموزش داده شده است که هر مذهب، هر انسان و هر پدیدهای در جهان مورد احترام است؛ بنابراین ما هندوها هر ذرهای از جهان را بخشی از خدا میدانیم؛ به همین دلیل ما به تمام تمدنها و بزرگان جهان احترام میگذاریم. علاقه ما به مسلمانان بیشتر است؛ چون صدها سال در کنار یکدیگر زندگی کردهایم.
دین متفاوتی داریم، اما فرهنگ ما یکسان است. هندوها و مسلمانان در هند با خشنودی در جشنهای یکدیگر شرکت میکنند و این طبیعت کشور ماست. این طبیعت مانند آب، خالص است و این توانایی را دارد که تمامی فرهنگها را در خود حل کند. مردم هند از ائمه اطهار اطلاع و آگاهی دارند و این بزرگان مورد احترام مردم کشور هند هستند.
خداوند در شخصیت بزرگ هر دینی قدرت خاصی دارد، ما به آن قدرت درود میفرستیم. با همین روحیه به زیارت مرقد امام رضا(ع) در مشهد رفتم. انسان در آن مکان مقدس، آرامش و شادی معنوی بسیار زیادی را تجربه میکند. شکوه و چیدمان منظم آنجا از نظر همه مردم دنیا ستودنی است، حرم امام رضا(ع) مکانی فوقالعاده الهی است.
سروده تریپاتی درباره امام رضا(ع) را میتوانید در ادامه بخوانید:
حبّذا خاکی که از آن مصطفی گُل میکند
در شبستانش سحر، نور و صدا گل میکند
تا که زهرا (س) بیعلی (ع) تنها نماند در زمین
از درون کعبه روزی مرتضی گل میکند
عشق اگر با غیرت و مردی بیامیزد به هم
از زمین تشنه روزی کربلا گل میکند
نورِ پاکیزه فقط محدود در یک شهر نیست
از مدینه تا خراسانش رضا گل میکند
این خیالِ آستان تو مرا بخشیده مهر
از نگاه آسمان "صل علی.." گل میکند
ای امامِ عاشقان این بیثمر را سبز کن
از نگاهِ گرمِ تو صدق و صفا گل میکند
دل به پابوس تو آمد، چشم، مشتاق تو شد
در دعای دست مستان «ربنا» گل میکند
حسرتِ پابوس و دیدارت مرا دیوانه کرد
خاک «گنگا» نیز با یاد شما گل میکند
آمدم از هند تا ایران به امیدِ شفا
در دلم خاکِ خراسان با رضا گل میکند
انتهای پیام/