تغییرات رمان ایرانی در توجه به بومیگرایی
داور بخش رمان جایزه جلال از کیفیت خوب آثار ارزیابی شده در این دوره سخن گفت و افزود: در زمینه توجه به بومیگرایی تغییرات خوبی را در رمان ایرانی شاهد هستیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با معرفی 15 نامزد نهایی در آستانه برگزاری اختتامیه قرار دارد.
بخش رمان و داستان بلند جایزه جلال در این دوره 1508 اثر را بررسی کرد، تعداد آثار ارسال شده به دبیرخانه در این دوره با رشد 66 درصدی مواجه بوده است و رحیم مخدومی، یوسف قوجق و سیدمیثم موسویان پس از بررسی این آثار به معرفی 4 رمان به عنوان نامزد نهایی این بخش پرداختهاند.
خبرگزاری تسنیم در آستنه اختتامیه با سیدمیثم موسویان داور بخش رمان به گفتوگو پرداخته است، موسویان که خود از برگزیدگان سالهای اخیر جایزه است، از ارتقای کیفی رمان ایرانی به ویژه در توجه به زیست بوم و اقلیم خبر میدهد. این گفتوگو به شرح ذیل است:
* تسنیم: آقای موسویان در بخش رمان امسال با بیش از 1500 اثر مواجه بودیم، آیا این رشد کمی در بخش کیفی نیز مشهود بود؟
بله، از نظر کیفی نیز کارها در خور هستند؛ مخصوصا در قسمت فنون داستاننویسی نقایص روز به روز کمتر میشود. به نظر میرسد که ناشران ما دیگر میدانند چگونه کار نهایی را از نویسنده تحویل بگیرند و حساسیتهایی دارند که نویسنده آنها را اجابت میکند، در نتیجه کاری که منتشر میشود، از نظر فنی و تکنیکی کیفیت استاندارد دارد، شخصیت پردازی و زاویه دید درستی انتخاب میشود و از این نظر ما پیشرفتهای خوبی را شاهد بودیم.
*تسنیم: در سالهای گذشته هیئت داوران بخش رمان و داستان این انتقاد را داشتند که داستانهای ایرانی گرتهبرداری از داستانهای غربی است و زیست بوم ایرانی و اقلیم حرفی در آن ندارند، این نقیصه امسال نیز به چشم میآمد؟
خیر، ما از این منظر رشد بسیار داشتیم، زیست بوم و اقلیم در بسیاری از آثار حرف اول را میزد، من فکر میکنم که حتی رمانها و داستانهایی با فضای پایتخت نیز کمتر بودند و بیشتر ما شاهد تعدد آثاری بودیم که در اقلیمهایی مثل ایل، قوم و ... رخ داده بود.
توجه به بومیگرایی اتفاقات خوبی را در رمان ایرانی رقم زده است
بنابراین از بابت توجه به بومیگرایی و اقلیم اتفاقات خوبی در رمان ایرانی رخ داده است.
* تسنیم: در بخش رمان ما با 4 اثر به عنوان نامزد نهایی مواجه هستیم، چگونه به این 4 اثر دست یافتید؟ رقابتها چگونه بود؟
رقابت بسیار تنگاتنگ بود، جلسات داوریها چالشی بود، به نظرم خیلی انتخاب دشوار بود، حتی در مرحله ریزش اولیه نیز ما با دقت آثار را بررسی کردیم تا مشخص شود که ادبیات، ادبیات زردی است یا خیر، زبان، زبان فاخری است یا خیر.
*تسنیم: نگاهی به نامزدهای نهایی این بخش نشان میدهد در عین حال که آثار خوبی بالا آمدهاند، ناشران ناشرانی هستند که سابقه طولانی فعالیت در نشر را ندارند و محدود به یکی دو دهه اخیر هستند، آیا میتوان نتیجه گرفت که ناشران سالهای اخیر موفقتر ظاهر شدهاند یا اینکه ناشران کهنهکار تر کمتر به چاپ آثار خوب روی میآورند؟ یا نویسندگان پیشکسوت در مقابل نویسندگان جوان دیگر چندان حرفی برای گفتن ندارند؟
ببینید، سلیقههای ناشران محترم است، نمیتوان جهتگیری یکطرفه داشت و گفت که ناشران به چه سمتی میروند، اما این امکان وجود دارد که عدهای از نویسندگان و ناشران آثارشان را به جایزه ارسال نکرده باشند.چون جایزه جلال فراخوان میدهد و ممکن است که عدهای از نویسندگان خودشان اثر نفرستند.
*تسنیم: اما در جایزه جلال، دبیرخانه خود نیز اقدام به گردآوری آثار میکند.
سیاست جایزه جلال به این سمت حرکت میکند که اگر نشر یا نویسندهای تمایل به رقابت داشته باشد، خود کتاب را ارسال کند، اگر ارسال نشد تمایلی به رقابت نداشته است.
در عین حال باید بگویم که در بین آثار ارزیابی شده ما هم از ناشران قدیمی آثار داشتیم وهم از ناشران تازهکار، هم از نویسنگان پیشکسوت اثر داشتیم هم از نویسندگان تازه کار.داوران بدون اینکه ناشر یا اسم نویسنده تاثیری در انتخابشان بگذارد، با بررسی کتابها به نتایج فعلی دست یافتند.
نویسندگان نسل جوان شغلشان نویسندگی شده است
از سوی دیگر در نسل جوان نویسندهها ما با نویسندگانی مواجه هستیم که نویسندگی شغلشان است و با تمام انرژی روی نوشتن متمرکز هستند، تفاوتی که نسل داستاننویس امروز با گذشته دارد، این است که نسل جوان داستاننویس متوجه شده است که باید حرفهای به این موضوع نگاه کند، نمیشود داستاننویسی را کاری تفننی دانست و در کنار یک کار و حرفه دیگر به آن نگاه کرد.
پشتوانه تجربه نویسندگان جوان ریشه در پیشکسوتها دارد
در عین حال نویسندگان جوان از پشتوانه نویسندگان پیشکسوت نیز بهرهمند هستند، جوانترها همه ایدههای نسل قبل را در کنار خود دارند و از تمام یافتههای آنان استفاده میکنند، طبیعی است که نسل جوان داستاننویس ما موفق باشد.
*تسنیم: آقای موسویان شما از برگزیدگان جایزه در دورههای اخیر هستید، برخی این انتقاد را دارند که جایزه جلال تاثیری در دنیای بعد از برگزیده شدن یک کتاب یا نویسنده ندارد، شما این را تایید میکنید؟
به نظر من برای قشری که داستان و رمان ایرانی را دنبال میکند، جایزه جلال یکی از مهمترین اتفاقاتی است که در سال رخ میدهد. بنده در سال 97 برگزیده جایزه جلال شدم و این تاثیر بسیاری در پیشرفت من در حوزه داستاننویسی داشت، فراهم شدن امکان تعامل با ناشران مختلف نتیجه برگزیده شدن در جایزه جلال بود، برای من نویسنده شهرستانی گزینههای زیادی برای انتخاب ناشر به جهت انتشار اثر وجود نداشت، که جلال این امکان را فراهم کرد، از سوی دیگر من نویسنده با جلال به جامعه معرفی شدم.
بیسوادی داستاننویسان در زمینههای تاریخی، دینی، عرفانی و فلسفی
*تسنیم: اگر بخواهید از یک نقطه ضعف در آثاری که در این بخش ارزیابی شد، نام ببرید، به چه اشاره میکنید؟
من نقطه ضعف جامعه ادبی خود را متاسفانه فاصله گرفتن از فلسفه، عرفان، نظریههای جامعهشناسی و روانشناسی میدانم، درست است که داستاننویسان ما کاربلد و قدرتمند داستان خلق میکنند، اما در زمینههای تاریخی، دینی، عرفانی و فلسفی بیسواد هستند و در نتیجه کارهایمان از محتوای عمیق فاصله میگیرد.
انتهای پیام/