نگاهی به فیلم شماره ۱۰| مرد ناآرام
حمید زرگرنژاد که با ماهورا به جشنواره سیوششم فیلم فجر آمده بود، در جشنواره چهلویکم با شماره ۱۰ و در فضایی مشابه فیلم قبلی خود، به سراغ داستان فرار از زندان اسیری جنگی رفتهاست.
خبرگزاری تسنیم- پارسا آتش پر
حمید زرگرنژاد که با ماهورا به جشنواره سیوششم فیلم فجر آمده بود، در جشنواره چهلویکم با شماره 10 و در فضایی مشابه فیلم قبلی خود، به سراغ داستان فرار از زندان اسیری جنگی رفته که راهی جز فرار برایش باقی نمانده است. این داستان به تأسی از فیلمنامههای مهم تاریخ سینما با موضوع فرار از زندان ازجمله حفره (ژاک بکر)، نقشه فرار (میکل هوفسترم)، فرار بزرگ (جان استرجز) و ... قصد دارد از دل داستانهای واقعی و مستند دفاع مقدس، قهرمانی را معرفی کند که در محدودیت و شرایط خاص اسارت، دست به رشادت و فداکاری میزند و با طرح نقشه فرار از زندان حزب بعث عراق، شرایط آزادی تعداد زیادی از اسرای ایرانی و معرفی آنها به صلیب سرخ را فراهم میکند.
زرگرنژاد در شماره 10 نیز همانند ماهورا، توان فیلمسازی خود را معطوف به فضاسازی و خلق اتمسفر خاص فضاهای جنگی میکند و همانند ماهورا، علاوه بر اینکه در جلوههای ویژه میدانی و بصری به توفیقی در اجرا میرسد، در نمایش جغرافیای کامل محل حادثه بهدرستی عمل میکند و برخلاف بسیاری از فیلمهای جنگی مانند تنگه ابوقریب (به کارگردانی بهرام توکلی) که به تشریح جزئی و دقیق منطقه عملیاتی نمیرسند و به نمایشی از کلیات اکتفا میکنند و با این موضوع سبب ایجاد سردرگمی و آشفتگی در مخاطب میشود، سعی میکند با استفاده از ابزارهای رایانهای، بهرهگیری از نماهای لانگ و استریم لانگ، تشریح وضعیت اسارتگاه از زبان شخصیتها و غیره، مخاطب را با جزئیات نقشه و هدف و غایت اسرای در حال فرار آشنا کند.
اما مشکل اصلی شماره 10 از جایی شروع میشود که چندپارگی داستان و تأکید فیلمنامهنویس بر وفاداری بر داستان واقعی و مستند قهرمان جنگ تحمیلی که بخشهایی از گفتگوی او در تیتراژ پایانی فیلم دیده میشود، بهعنوان محوریت فیلم مورد توجه قرار گرفته و همین موضوع باعث شده است فیلمنامه در پرده اول و برای ورود به پرده دوم، با بحران روایی مواجه شود؛ این مهم باعث شده است فیلم در پرده سوم از نظر کیفی دچار افت شدید شود و از تأثیر رفتار و منش قهرمانه شخصیت اول فیلم (با بازی مجید صالحی) بکاهد. در این بین بلاتکلیفی و پرداخت نشدن صحیح شخصیت دکتر (با بازی بهرنگ علوی) و رعایت نکردن شیوه صحیح دیالوگنویسی در برخی سکانسها که مهمترین آن گفتگوی دو اسیر فراری روی تپه و بعد از فرار از اردوگاه است و همچنین به دغدغه تبدیل نشدن مسئله مهم شخصیتهای اصلی فیلم و نیز هدف نهایی رویکرد مرکزی روایت یعنی افشای اسامی اسیران پنهانشده برای مخاطب، به ایرادات اصلی فیلم آخر زرگرنژاد تبدیل شدهاند.
هرچند شماره 10 با ایرادات بارزی که در فیلمنامه دارد اثری مهم و قابلتوجه در سینمای دفاع مقدس به حساب نمیآید اما توانسته با بهرهگیری از داستانی واقعی و با کمک طرح داستان مردی که قصد فرار از زندان را دارد و با تکیه بر الگوهای فیلمهای مشابه به اثری متفاوتتر در سینمای جنگ بدل شود.
انتهای پیام/