سرنوشت متفاوت یک پدر و پسر به روایت «زندانبان یهودی»
نویسنده کتاب «زندانبان یهودی» گفت: در صحبتهای رهبر انقلاب در شب شهادت امام کاظم(ع) برای اولینبار نام کشاجم بن محمد بن سندی را شنیدم که گفتند از شخصیت خبیث سندی، فرزندی چون کشاجم به دنیا میآید که شیعه میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همزمان با شهادت باب الحوائج، امام موسی کاظم(علیه السلام) گفتگو درباره تاریخ و زندگی اهل بیت(علیهم السلام) در داستاننویسی با محوریت کتاب «زندانبان یهودی» با حضور نویسنده اثر سیدسعید هاشمی، عباس صفایی حائری کارشناس تاریخ اسلام و جمعی از نویسندگان و علاقهمندان در دفتر انتشارات کتاب جمکران برگزار شد.
این مراسم با شعرخوانی آیینی آقامیری آغاز شد و پس از آن نویسنده کتاب «زندانبان یهودی» درباره شکلگیری ایده نوشتن چنین کتابی گفت: آغاز آن از دوران کودکی با دیدن تئاتری درباره قاتل امام کاظم(علیه السلام) شکل گرفت و بعد از آن با مطالعه کتابها و آشنایی با شخصیت «سندی بن شاهک» و زندگی دراماتیکش برای بیان زندگی امام هفتم(ع) به سراغ او رفتم.
سید سعید هاشمی در چگونگی انتخاب شخصیت داستان ادامه داد: در صحبتهای رهبر انقلاب در شب شهادت امام کاظم(علیه السلام) برای اولینبار نام «کشاجم بن محمد بن سندی بن شاهک» را شنیدم که گفتند از شخصیت خبیث سندی فرزندی چون کشاجم به دنیا میآید که شیعه میشود و این برای من جالب بود که از نسل چنین فردی یک شیعه فهمیده و یقیندار متولد میشود. با تجمیع این شخصیت ها این داستان را نوشتم.
عباس صفایی حائری نیز در ادامه این نشست ضمن تشکر از چاپ چنین آثاری، ساختارشکنی و خروج از روایت کلیشهای درباره اهلبیت(ع) را سنتی خوب دانست و افزود: این اثر رمانی تاریخی است که از دو ساحت به هم میرسند؛ نخست ساحت ادبیات داستانی و دیگری ساحت تاریخ. متن داستانی، روایتی خلاق است که صرفاً به عنوان ابزار استفاده میشود. میخواهیم محتوای مدنظر را در قالب اثرگذار داستان روایت کنیم. تعدادی کتاب درباره زندگی امام کاظم(ع) داریم؛ حال اگر بخواهیم آنها را به شکلی عرضه کنیم که میزان همدلی بیشتری را میان مخاطبان برانگیزد، قالب داستان مناسبترین قالب است. ائمه(ع) کسانی هستند که از کودکی به آنها علقه داریم. دانستن درباره آنها به آن زمینه عاطفی ما ضمیمه میشود.
وی در ادامه گفت: رمان تاریخی یعنی تقاطعی پیدا شده است که داستان و تاریخ در تعادل با هم حرکت کنند. تاریخ مسئله ثابت و مشخصی نیست، مجموعهای از سنتهای روایی و شفاهی است که از حدود 1300 سال پیش نوشته میشود و در سیر زمان بالیده شده است. مورخ تاریخ سعی میکند شاخ و برگها را بزند و به روایات اصلی برسد. مخاطب تاریخ زمانی که بخواهد استناد بدهد باید حواسش به این سیر باشد. مخاطب تاریخ نباید با قطعیت گزارهها را بیان کند. اما داستاننویس این وظایف را ندارد. داستان در پی مسئلهای انسانی شکل میگیرد و بر پایه یک شخصیت است؛ به همین دلیل کتاب «زندانبان یهودی» سراغ شخصیت «سندی» رفته است تا زندگی امام کاظم(ع) را روایت کند.
حائری افزود: داستاننویس روایتی از تاریخ را انتخاب میکند و براساس آن صحنهها را بازسازی میکند. او مدعی اصالت روایت تاریخی خود نیست. دشواری کار نویسنده جایی است که باید فضایی را برای مخاطب بازسازی کند که دیگر در دسترس نیست.
این کارشناس حوزه تاریخ اسلام درباره مشکلات داستان تاریخی اضافه کرد: در داستان مشکلی داریم و آن هم خلق شخصیت است. در تاریخ هم مشکلی داریم و آن هم استناد است. در رمان تاریخی این دو همدیگر را متعادل میکنند؛ یعنی داستان نویسنده را از مستندنویسی رها میکند اما مسئولیتش بازسازی است. روایت باید ناظر به برهه زمانیاش باشد. فضاسازی در پیشبرد داستان تاریخی بسیار مؤثر است. ضرورت ندارد داستاننویس بر مستندات تاریخی تکیه کند اما باید زبان و موقعیت زمانی و مکانی آن برهه تاریخی را زنده کند.
حائری در پیشنهاد برای ناشران این گونه آثار گفت: استناد تاریخی وظیفه رماننویس نیست اما ناشر میتواند این کار را به عهده بگیرد و در کنار رماننویس مشاور تاریخی بگذارد. کار تاریخی و شناخت منابع، روش خاصی دارد که از عهده کارشناس تاریخ و پژوهشگر برمیآید تا به کمک رماننویس بیاید. میشود هر دو بال را تقویت کرد؛ آن هم به شرط همآوری و کار تیمی. این اتفاق باید در نگاه ناشر شکل بگیرد تا اثری اصیل تولید کند.
وی در بیان مسئولیت دیگر نهادها برای تولید چنین آثاری افزود: در کتاب «زندانبان یهودی» کاری الهیاتی و کلامی هم شکل گرفته و آن معرفی انسانی در مقام امام است. واژهها بار معنایی به این شخصیت میدهد؛ پس صرفاً رمان تاریخی نیست، محصولی فرهنگی نیز هست؛ و این نوع کارها حتی باید از طرف حوزه علمیه پشتیبانی شود؛ چرا که داستان و رمان ظرفیتی تبلیغی و ترویجی است. داستان برای امری انسانی ظرفیتی فوقالعاده دارد، داستان انسانها را دستهبندی سیاه و سفید نمیکند؛ بلکه تلاش میکند در بدترین شخصیت هم، نقطه مثبت و حتی استعداد رویشی نشان دهد. مثل این کتاب که شخصیت خشن «سندی» وقتی نوهاش را میبیند طور دیگری میشود.
صفایی در پایان سخنانش گفت: هر قدر این سبک آثار قدرتمندتر منتشر شوند، میدان مانور بیشتر میشود و ناشر میتواند ادعا کند اثری غنی تولید کرده است که مناسب برای ساخت آثار سینمایی و هنری دیگری است و بازارهای متعدد دیگر را میتواند هدف بگیرد.
پایان بخش این مراسم، روضه خوانی و محفل روضه و اشک برای باب الحوائح امام موسی کاظم(علیه السلام) بود.
انتهای پیام/