از نشست عقبه تا عملیات حواره؛ ناکارآمدی طرحهای خیانتبار برای مقابله با مقاومت فلسطین
عملیات ضدصهیونیستی در «حواره» همزمان با برگزاری نشست بندر عقبه با مشارکت اسرائیلی، فلسطینی، آمریکایی، مصری و اردنی بار دیگر جرقه خطر انتفاضه سوم فلسطینیها را به طرف های درگیر گوشزد کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تحولات روز گذشته فلسطین به نشست عقبه و عملیات ضدصهیونیستی حواره محدود نماند و در ادامه صدها صهیونیست شب گذشته با حمله به مناطق فلسطینی نشین نابلس به ویژه منطقه حواره، ضمن به شهادت رساندن یک فلسطینی ، 30 منزل و 15 خودروی فلسطینیان ساکن در این مناطق را به آتش کشیدند، تا شبی کم سابقه را در تاریخ جنایتهای رژیم صهیونیستی به ثبت برسانند.
حمله شب گذشته صهیونیستیهای تندرو به منازل فلسطینیان حواره تا بدان حد نفرت انگیز بود که بسیاری از مقامات امنیتی، روزنامه نگاران و رهبران سیاسی رژیم صهیونیستی از این اقدام نژادپرستانه انتقاد کردند و شخص «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی این رژیم را مسئول پیامدهای آتی بحران در کرانه باختری دانستند.
در این میان و در شرایطی که تحولات پرونده فلسطین روزهای آتشین و پرحادثه ای را از سر میگذارد، حضور تشکیلات خودگردان در نشست امنیتی بندر عقبه اردن ابهامات فراوانی را در محافل فلسطینی با خود به همراه داشته است.
اهداف پشت پرده نشست امنیتی عقبه
نشست امنیتی عقبه روز یکشنبه در بندر «عقبه» اردن برگزار شد. این اجلاس مشارکت تشکیلات خودگردان فلسطین، آمریکا، اسرائیل، و 2 میانجی ماههای اخیر در پرونده فلسطین، یعنی مصر و اردن را به همراه داشت.
از طرف تشکیلات خودگردان فلسطین چهره های برجسته سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی همچون «حسین الشیخ»، دبیرکل کمیته اجرایی ساف، «ماجد فرج»، رئیس دستگاه اطلاعات تشکیلات خودگردان و «مجدی الخالدی»، مشاور دیپلماتیک ابومازن در این اجلاس حاضر شدند. به رغم آنکه ابومازن پیش از برگزاری نشست مدعی تحریم این اجلاس به دلیل حملات هفته گذشته نظامیان صهیونیست به نابلس شده بود، اما خبرها حاکی از آن است که ملک عبدالله دوم پادشاه اردن با ارسال یک هلیکوپتر به رام الله، ابومازن را برای حضور در این نشست تحت فشار قرار داده است.
در این نشست امنیتی همچنین «ایمن الصفدی»، وزیر خارجه و «احمد حسنی»، رئیس دستگاه اطلاعاتی اردن به همراه «عباس کامل»، رئیس دستگاه اطلاعاتی مصر مشارکت داشتند. همچنین «باربارا لیف»، دستیار ویژه وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک و «هادی عمرو»، مسئول امور فلسطین و اسرائیل در وزارت خارجه آمریکا به نمایندگی از دولت بایدن در این نشست حاضر شدند.
اما رژیم صهیونیستی با فهرست بلندبالایی از مقامات ارشد نظامی و امنیتی خود در اجلاس عقبه اردن حضور یافت. این افراد عبارت بودند از: «رونن بار» رئیس دستگاه امنیت و اطلاعات داخلی رژیم صهیونیستی (شاباک)، «تسخی هنگبی»، رئیس شورای امنیت رژیم صهیونیستی، «غسان علیان»، هماهنگکننده اسرائیل در امور کرانه باختری، «رونن لوی»، مدیرکل وزارت خارجه رژیم و «درور شالوم»، رئیس شاخه سیاسی امنیتی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی.
پیام اجلاس امنیتی عقبه برای ابومازن
در این میان بسیاری با مشاهده ترکیب نفرات حاضر در این اجلاس امنیتی با تردید از خود می پرسند که چرا محمود عباس در مقام ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین در چنین شرایط بحرانی و حساس برای فلسطینیان، نمایندگان عالی رتبه خود را به نشست امنیتی عقبه اعزام میکند؟ این در شرایطی است که فلسطینیان حتی پیش از برگزاری این نشست مهم و انتشار جزئیات توافقات میان دو طرف فلسطینی و اسرائیلی، از این اجلاس با عنوان «اجلاس ننگ» یاد کردند.
برای پاسخ به این سوال مهم فهم روند تحولات در کرانه باختری و تاثیر آن بر جایگاه آتی تشکیلات خودگردان فلسطین بسیار حائز اهمیت است.
در ماه های اخیر خطر فروپاشی قدرت تشکیلات خودگردان فلسطین در اداره و کنترل امور کرانه باختری مکررا از سوی کارشناسان و صاحب نظران امنیتی و نظامی صهیونیستی مطرح شده است، تا این مسئله خود به یکی از مهم ترین چالشهای امنیتی رژیم صهیونیستی در قبال نحوه تعامل با فلسطینیان مبدل شود.
جای تردیدی نیست که فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین ضربهای مهلک به دههها تلاش تل آویو به منظور پی ریزی یک ساختار نمایندگی به ظاهر مشروع و شناخته شده در سطح بین المللی از جامعه فلسطینی وارد خواهد ساخت و در مقابل ساختارهای برآمده از الگوی مقاومت را در جایگاهی تثبیت شده و مشروع از نگاه فلسطینیان قرار خواهد داد. نباید فراموش کرد که حتی بسیاری از حامیان خط مقاومت و مبارزه در کادر رهبری جنبش فتح همچون «مروان برغوثی»، در سالهای حضور محمود عباس در مقام ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین از این نهاد اخراج و یا با توطئهچینیهای مشترک ابومازن و رژیم صهیونیستی در زندان های اسرائیل به سر می برند.
در چنین شرایطی، فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین به وضوح به دههها همکاریهای امنیتی تل آویو با رام الله پایان خواهد داد، امکان جمع آوری اطلاعات از جامعه فلسطینی برای نهادهای امنیتی اسرائیل را که تا پیش از این توسط دستگاه اطلاعات تشکیلات خودگردان انجام می شد را متوقف و بر مخاطرات محیط پرچالش کرانه باختری برای مقامات امنیتی و نظامیان صهیونیستی حاضر در این منطقه خواهد افزود. این امر به وضوح به معنای افزایش احتمال تلفات در میان صفوف نظامیان رژیم صهیونیستی خواهد بود که قرار است در این محیط پیچیده، نه از منافع اسرائیل، که از جان خویش مراقبت کنند.
با این حال دایره نگرانیها از فروپاشی تشکیلات خودگردان تنها به اسرائیل محدود نمیماند و حتی محمود عباس و حلقه نزدیکان وی را نیز با چالشی سخت مواجه کرده است. محمود عباس که به منظور مهندسی روند تعیین جانشین خود برای تکیه بر کرسی ریاست تشکیلات خودگردان حتی مجبور شد با نقض وعدههای قبلی خود، عطای برگزاری انتخاباتهای سه گانه فلسطینی را به لقایش ببخشد و با طرح ادعاهای واهی همچون کارشکنی تل آویو در مسیر برگزاری انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین در قدس، اجرای آن را برای چندمین بار پیاپی به تعویق بیندازد، اکنون در شرایطی پا به نشست امنیتی عقبه میگذارد که همسو با منافع رژیم صهیونیستی نسبت به آتیه وضعیت کرانه باختری نگران است.
در شرایط حاضر تلاشهای ابومازن همسو با منافع رژیم صهیونیستی با هدف مهار آتش خشم فلسطینیان ساکن در کرانه باختری به منظور پیشگیری از ظهور موج سوم انتفاضه فلسطینیان بسیار ضروری است.
محمود عباس که برای دهههای متمادی، سابقه حضور در کنار رهبران مقاومت فلسطین را در کارنامه خود دارد به خوبی از این واقعیت آگاه است که آغاز شعلههای انتفاضه سوم از سوی نسل جوان فلسطینی ساکن در کرانه باختری، زمینه را برای ظهور نسل جدیدی از مبارزین فلسطینی مهیا خواهد ساخت.
در عصری که فلسطینیان با رویگردانی از سیاستهای سازشکارانه تشکیلات خودگردان در جستجوی یک منجی، قهرمان و مبارز ملی به سر می برند، ظهور یک چهره مبارز و ضدصهیونیست از دل انتفاضه سوم فلسطینیان میتواند به چالشی جدی بر سر راه ترسیم معادلات آتی رهبری تشکیلات خودگردان مبدل شود. تجربه انتفاضه دوم فلسطینیان در دهه 2000 به ابومازن و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل نشان داد که امواج فراگیر خیزش فلسطینیان علیه ظلم و تعدی صهیونیستها می تواند مقوم ظهور نسلی از مبارزین گمنام و بینام و نشان از دل اردوگاهها و شهرهای پر رمز و راز کرانه باختری همچون نابلس، جنین، بلاطه، رام الله و عناتا شود.
این هراس به شکل مشهودی خود را در قالب اقبال عمومی فلسطینیان در ماههای اخیر به گروه نوظهور «بیشه شیران» (عرین الاسود) نمایان ساخته است. این گروه در زمان اندک شکل گیری خود به مامن و پناهگاه فلسطینیان کرانه باختری تبدیل شده است. در حالی که برآوردهای نهادهای امنیتی تا به اکنون از شناسایی ماهیت و نفرات اصلی این گروه بازمانده است اما بسیاری بر این باورند که ساختار قدرتمند اطلاعاتی، نظامی و امنیتی بیشه شیران جای تردیدی را باقی نمی گذارد که نفرات حاضر در این گردان از سطحی از مهارتهای اطلاعاتی و نظامی بهره مند هستند.
در این بین هراس مشترک ابومازن و مقامات امنیتی اسرائیل آن است که موفقیتهای گسترده این گروه در ضربه وارد کردن به نظامیان و شهرک نشینان اشغالگر صهیونیست در کرانه باختری سبب شود تا سایر جوانان فلسطینی نیز به سمت سازماندهی و تشکیل گردانهای مستقل و زیرزمینی مقاومت علیه اسرائیل حرکت کنند. در صورت تحقق این سناریو میتوان انتظار داشت که نظامیان و شهرک نشینان صهیونیست با موج جدیدی از عملیاتهای ضدصهیونیستی در جای جای کرانه باختری و بیت المقدس روبرو شوند.
از سوی دیگر اصرار جریانهای تندرو و نژادپرست حاضر در ترکیب کابینه رژیم صهیونیستی همچون «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلی و «بتزلائل اسموتریچ»، وزیر دارایی اسرائیل که با سیاست گام به گام، الحاق کرانه باختری به سرزمین های اشغالی را دنبال میکنند، می تواند محرک سازماندهی جنبشهای نوظهور مقاومت فلسطینی در کرانه باختری و قدس باشد. در این شرایط سناریوی تشدید برخورد میان جریانهای تندرو و نژادپرست صهیونیست با مبارزین فلسطینی میتواند زمینه ساز کابوس انتفاضه سوم فلسطینیان علیه اسرائیل گردد.
به نظر می رسد نشست عقبه با مشارکت طرف های آمریکایی، مصری و اردنی تلاشی مشترک با هدف اقناع همزمان تشکیلات خودگردان فلسطین و کابینه رژیم صهیونیستی نسبت به وضعیت پرمخاطره کنونی معادلات امنیتی حاکم بر کرانه باختری بوده است. از یک سو روسای دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی مصر و اردن تلاش کردند تا تشکیلات خودگردان و ابومازن را نسبت به خطرات از کنترل خارج شدن اوضاع در کرانه باختری آگاه سازند و خطر فروپاشی تشکیلات را به محمود عباس متذکر شوند.
در سمت مقابل طرف آمریکایی نیز تلاش داشت تا با نشان دادن آخرین ارزیابی سیاسی واطلاعاتی از وضعیت در آستانه انفجار کرانه باختری به طرف اسرائیلی هشدار دهد که ادامه روند اقدامات تندروانه و غیرمسئولانه مقامات تندرو و نژادپرست اسرائیلی همچون بن گویر ممکن است ثمره دههها تلاشهای مشترک واشنگتن-تل آویو به منظور پی ریزی یک ساختار وابسته و مطیع همچون تشکیلات خودگردان فلسطین را از بین برده و زمینه مساعدی برای رشد و ارتقای جایگاه جریانهای همسو با رویکرد مبارزه و مقاومت فلسطین فراهم سازد.
حال و در شرایطی که ابومازن و تشکیلات خودگردان تصمیم گرفته است تا مسیری در تعارض با خواست و اراده جمعی فلسطینیان در پیش گیرند، ظهور عملیاتهای ضدصهیونیستی همانند آنچه که روز گذشته در منطقه «حواره» نابلس رقم خورد را باید به معنای هشدار جنبشها و گروههای نوظهور مقاومت فلسطینی در کرانه باختری دانست که همزمان با برگزاری این نشست ناکارآمدی عملی طرحهای خیانتبار صهیونیستی برای به بن بست کشاندن مقاومت فلسطین را بر همگان آشکار سازند.
انتهای پیام/