از فضای پر از تناقض تا ترانههای بازاری؛ نبض شعرهای عامهپسند در دست «اقتصاد» است؟
نغمه مستشار نظامی معتقد است در تنزل سطح کیفی شعر و ترانه در سالهای اخیر، در کنار موضوع اقتصاد باید به عوامل دیگری نیز توجه کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علاقه به ترانه و تصنیف جوان و پیر نمیشناسد. در یک سده گذشته ذهن ایرانیها با آثار متعددی در این حوزه گره خورده است؛ اشعاری که توانستهاند یا در بزنگاههای تاریخی و اجتماعی با مخاطب خود همراه شده و گوشهای از اشکها و لبخندهای آنها را به تصویر بکشند و یا توانستهاند آنچه را که در سویدای دل داشتهاند، خالصانه و با بهترین شیوه بیان کنند. در این میان نیز در هر دورهای ترانههایی بودهاند که فرسنگها با این دست از آثار فاصله داشته و با در نظر گرفتن مخاطبی عام، سطح زبان و محتوا را تنزل داده و لاجرم بر بقا در همان چند صباح رضایت دادند.
در سالهای گذشته نیز هرچند آثار فاخر متعددی در حوزه ترانه تولید و پخش شده، اما به نظر میرسد که نبض جریان ترانه در کشور در دست آثاری است که عموماً از آن با عنوان آثار بازاری یاد میشود و مخاطبان پر و پاقرصی در کنسرتها دارد. اینکه چه عواملی سبب شده تا ذائقه مخاطب ایرانی به ویژه در نسل جوان از ترانهها و تصنیفهایی که قاعدهمند و استخواندار تولید شده بودند، فاصله بگیرد و به این محتوا خو کند و علاقه نشان دهد، موضوعی است که میتوان آن را از وجوه مختلف از جمله جامعهشناسی، اقتصاد و ... بررسی کرد. گوش سپردن به محتوای دم دستی و لذت آنی بردن از آن، یکی از پدیدههای بروز سطحینگری فرهنگی در میان قشری از جامعه است؛ قشری که از هر چیز جدی فراری است و زندگی را در لحظههای ناپایدار جستوجو میکند.
نغمه مستشار نظامی، از جمله شاعرانی است که هم در حوزه شعر کلاسیک فعالیت میکند و هم ترانه. آثاری از او به ویژه در قالب ترکیببند پیش از این مورد تجلیل اهالی فرهنگ و رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. او امسال یکی از برگزیدگان بخش ترانه سیوهشتمین جشنواره موسیقی فجر بود. اثر او با عنوان «دور اما نزدیک» توانست نظر هیئت داوران را به خود جلب کند؛ اثری که شاعر در آن «عشق» را مخاطب خود قرار میدهد. عشق در نگاه شاعر این اثر، با بسیاری از آثاری که بُعد عاطفی آنها پررنگتر است و امروزه منتشر میشود، متفاوت است. به بهانه برگزیده شدن این اثر، خبرگزاری تسنیم گفتوگویی با خالق این ترانه داشته است که در ادامه میخوانید:
*تسنیم: خانم مستشار نظامی ترانه شما امسال در سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر رتبه برگزیده بهترین ترانه را دریافت کردید. کمی درباره ترانه «دور اما نزدیک» بیشتر توضیح دهید، در چه حال و هوایی سروده شده است؟
ترانه «دور اما نزدیک» در واقع یک مناجات است که آن را در زمان آغاز کرونا نوشته بودم. در آن زمان همه حس و حال مشترکی داشتیم و تنها ملجأ و پناه خودمان را خداوند میدیدیم، این ترانه روایتگر آن روزها از این منظر است.
گاهی انسان در سختیها فراموش می کند که به کجا پناه ببرد، اما بارها تجربه کردهایم که در چنین شرایطی این خداوند است که حواسش به همه ما هست و نیازهای ما را قبل از آنکه بر زبان بیاوریم، خود او برآورده میکند. خداوند نه تنها دست انسان، بلکه کل کائنات را میگیرد؛ حتی اگر ما حواسمان نباشد. مطمئناً همه ما بارها این حس را تجربه کردهایم که در اوج غصه و ناراحتی، زمانی که نمیدانیم چه کنیم، او دست ما را میگیرد و ما را به سمت خود می آورد. ترانه «دور اما نزدیک» روایتی است از این تجربیات.
*تسنیم: یکی از تفاوتهای ترانه «دور اما نزدیک» نوع نگاه شما به عنوان شاعر این ترانه به مسئله عشق است؛ موضوعی پرتکرار در ترانههای امروز که خیلی دم دستی به نظر میرسد. تفاوت کار شما با بسیاری از ترانههایی که این روزها با این مضمون منتشر میشود، در نوع نگاه شما به این موضوع است؛ گویی شاعر بر ساحت عشق حرمت قائل شده و آن را خیلی دم دستی نگاه نمیکند.
مفهوم عشق و محبت همیشه در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاه رفیع و آسمانی داشته است. امری که امروزه مبتلی به ترانههای امروز است و شما به آن اشاره کردید، حاصل کپیبرداری از کارهای غربی است. اگر نگاهی به کارهای اصیل سایر فرهنگها هم بیندازیم، میبینیم که در آنجا نیز عشق یک ساحت اصیل روحانی دارد.
در ترانههای امروز مضمون متداول احساسات زمینی است که البته نام عشق را نیز نمیتوان روی آن گذاشت. ساحت عشق همواره بالاتر از این نوع نگاه بوده است. بزرگان ادبیات ما نیز همواره از این منظر به مقوله عشق نگریسته و چنین جایگاهی را برای این موضوع در نظر گرفتهاند. ما به عنوان ترانهسرا وظیفه داریم که میراثدار این سرمایه باشیم.
بزرگان ادبیات غرب خود زبان به تجلیل شاعران ادب فارسی مانند سعدی، مولانا، حافظ و ... گشودهاند؛ ولی ترانه سرایان ما گاه در موضوعات سطحی از سایر فرهنگها که سنخیتی با دیدگاههای اصیل ایرانی-اسلامی ندارد، الگوبرداری میکنند. بنده در کنار حوزه شعر، در حوزه ترجمه انگلیسی نیز فعالیت دارم. بارها از شاعران و اهالی فرهنگ انگلیسیزبان شنیدهام که گفتهاند آنچه ادبیات فارسی را با ادبیات در دیگر زبانها متمایز میکند، نوع نگاه متفاوت شاعران به موضوعاتی چون عشق است، آنها برای این موضوع جایگاه رفیعی قائل هستند و این تفاوت نوع نگاه، فرهنگ و ادبیات ما را برای آنها جذاب کرده است.
*تسنیم: به نظر میرسد که ترانههای امروز هم همانند جریانی از شعر امروز که البته به لحاظ کمیت هم چشمگیر است، از ضعف در اندیشه رنج میبرد.
البته در سالهای اخیر شمار کارهای خوب افزایش یافته و سبب شده است تا آهنگسازان نیز به کار بر روی آثاری روی بیاورند که مفاهیم عمیقتری دارند. مثلاً یکی از نکات جالب، توجه بیشتر به غزل حتی در آثار به اصطلاح پاپ( موسیقی مردمی) است؛ موضوعی که ما آن را عمدتاً در حوزه تصنیف و آواز سنتی شاهد بودیم، اما امروزه خوانندهها در حوزه موسیقی مردمی (پاپ) نیز به غزل روی آوردهاند و این سبب عمقبخشی بیشتر به کارها میشود.
اگر دستاندرکاران حوزه موسیقی، چه شاعر، چه آهنگساز و چه خواننده، حواسشان به مفهوم و معنای شعر نباشد، سطح خوراک ذهنی مخاطب خود را پایین میآورند. در این میان، رسالت بیشتری برای شاعر میتوان در نظر گرفت؛ چرا که آنها خوراک اولیه را تأمین میکنند. ذهن ایرانیها همیشه با شعر و موسیقی همراه و آشنا بوده است. توقع مخاطب ایرانی، ارائه یک اثر فاخر است. اگر ذهن مخاطب امروز ما به کارهایی که سطح پایینتری دارند، عادت کرده است، باید بخشی از اشکال را در میان آثار ترانهسرایان جستوجو کنیم.
خوشبختانه در سالهای گذشته تولید محتوای فاخر در سازمانهای مربوطه مانند حوزه هنری، صدا و سیما و ... مد نظر بوده است. بخشی از ترانههایی که به لحاظ محتوایی ضعیف هستند در جریان تولیدات بازاری عرضه شدهاند.
*تسنیم: گذشته از سلیقه مخاطب، چقدر موضوع اقتصاد را در رواج یافتن این دست از ترانهها اثرگذار میبینید؟ به هر حال این دست از ترانهها توانستهاند فروش در کنسرتها را افزایش دهند.
فکر نمیکنم در این زمینه تنها موضوع اقتصاد مطرح باشد، باید در این موضوع به جنبههای دیگر نیز نگاه کرد و آنها را نیز در نظر داشت. همانطور که گفتم، رویه دستگاههای متولی در این حوزه، حمایت از آثار فاخر است؛ چنانکه در جشنواره اخیر نیز شاهد تجلیل از ارکستر سمفونیک اروند بودیم.
اگر حمایتها صرفاً فقط در حوزه آهنگسازی نباشد و به پدیدآورنده اثر و شاعر نیز نگاه ویژهای شود، در واقع یک نوع سرمایهگذاری برای خلق اثر فاخر در حوزه موسیقی خواهد بود. یک متن فاخر کمک قابل توجهی به تولید یک اثر فاخر خواهد کرد؛ معمولاً اکثر هزینهها صرف بخشهای دیگری میشود تا ترانه.
*تسنیم: این سؤال را از این جهت پرسیدم که ما در حوزه ترانه با یک نوع فضای پر تضاد مواجه هستیم. مثلاً شعری که خواننده آن را در کنسرت خود اجرا میکند با ملودی که بر روی اثر کار شده، هماهنگی ندارد. شعر در فضای غم و اندوه و جدایی است و آهنگ در فضای شاد و ریتیمک. با وجود این، استقبال خوبی هم از این دست از آثار میشود و کنسرتها هم فروش خوبی دارند.
بخشی از بروز چنین مشکلاتی به نبود ارتباط میان شاعر با آهنگساز رخ میدهد؛ این در حالی است که لازم است ارتباط بین سه ضلع یک اثر موسیقی اعم از شاعر، آهنگساز و خواننده یک ارتباط پیوسته باشد. گاهی اوقات شاعر پس از اینکه اثرش پس از چندماه به یک اثر موسیقیایی تبدیل شده، کار را میشنود و در جریان قرار میگیرد.
بارها در این سالها شاهد اجرای آهنگهایی بودهایم که به قول شما فضای پرتضادی داشتهاند، شعر مفهومی غمگین دارد، اما ملودی شاد است. اینکه چرا مخاطب از این دست از آثار استقبال میکند، باید در جای دیگری جستوجو کرد. نیاز است که از منظر جامعهشناسی ادبی به این رفتار نگاه کنیم.
در دوران کرونا ما شاهد یک وقفه دو ساله در اجرای کنسرتها بودیم. امیدوارم این وقفه کمک کرده باشد که دستاندرکاران و فعالان حوزه ترانه بیشتر به محتوا توجه نشان داده باشند و تولید آثار فاخرتری را در دستور کار خود قرار داده باشند.
*تسنیم: شما به عنوان شاعری که هم در حوزه شعر کلاسیک فعالیت دارید و هم در حوزه ترانه و با شاعران جوانتر نیز در ارتباط هستید، آسیب اصلی در ترانههای امروز را در چه امری میبینید؟
اگر محتوای فاخر به گوش مخاطب ما نرسد، مخاطب ما سطحینگر شده و از ادبیات فاخر دور خواهد شد. در عین حال مخاطب امروز ممکن است محتوای سخت و سنگین را نیز کنار بگذارد؛ بنابراین ما نیازمند یک نگاه بینابینی هستیم؛ به این صورت که محتوای مناسب با زبان عامتری همراه باشد. در واقع نیازمند یک نگاه سهل و ممتنع هستیم تا مخاطب امروز به شعر و زبان فارسی علاقهمند شود و در عین حال محتوای مناسبی دریافت کند.
یکی از اتفاقات خوبی که در جشنواره اخیر رخ داد، توجه به سرود بود. سرود از جمله قالبهایی است که در جذب مخاطب جوان مؤثر است؛ هم به لحاظ محتوایی تأثیرگذار است و هم حاصل یک کار جمعی و گروهی است. امیدوارم که این حرکت ادامهدار باشد.
انتهای پیام/