تاثیر توافق تهران و ریاض بر ۴ پرونده مهم منطقه از نگاه تحلیلگر راهبردی لبنان
یک تحلیلگر برجسته امور منطقه، توافق ایران و عربستان را از حیث اهمیت آن در سطوح مختلف مورد بررسی قرار داده و این توافق را مقدمهای برای صلح پایدار منطقهای و آغاز فروپاشی پروژههای آمریکایی-صهیونیستی دانست.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «امین محمد حطیط» تحلیلگر لبنانی و کارشناس امور راهبردی منطقه در یادداشت جدید خود در روزنامه البناء، توافق حاصل شده میان ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار داده و نوشت، در زمانی که رسانههای بینالمللی درحال انجام مانورهای تبلیغاتی علیه برنامه هستهای ایران بودند و درحالی که آمریکا همه نیروها و متحدان و ابزارهای خود را برای مقابله با ایران و پروژه هستهای آن در منطقه بسیج کرده بود، خبر «آشتی» تهران و ریاض در پکن، نه مانند صاعقه بلکه همانند زلزلهای بود که شبکه روابط بینالملل را به لرزه درآورد. این خبر حتی برای نزدیکان این 3 کشور نیز شوکهکننده بود.
توافق ایران و عربستان یک زلزله راهبردی بینالمللی بود
حطیط افزود، توافق ایران و عربستان یک زلزله راهبردی بینالمللی بود که تاثیرات آن به کل منطقه غرب آسیا و کل منطقه خاورمیانه خواهد رسید. بازتاب این توافق در کل شبکه روابط بینالملل منعکس خواهد شد و زمینهساز بسیاری از تحولات در منطقه و یا حتی جهان است. درحال حاضر خبر احیای روابط تهران و ریاض، بعد از اخبار مربوط به جنگ اوکراین، مهمترین خبر در سطح جهانی است.
شکست همه پروژههای آمریکا در منطقه
این تحلیلگر امور منطقه تاکید کرد که برای ارزیابی توافق ایران و عربستان، ابتدا از تاثیرات این آشتی بر دو کشور شروع میکنیم. ابتدا باید توجه کنیم ایران و عربستان هردو به عنوان کشورهای مهم و تاثیرگذار منطقه هریک به نوعی هدف پروژه آمریکا برای درگیری و آشوب در منطقه قرار داشتند؛ پروژهای که طبق توصیف آمریکاییها بر اساس رقابت بین دو «هلال» اسلامی یعنی شیعه و سنی بود. هدف ایالات متحده از این پروژه ایجاد تفرقه و آشوب میان کشورهای اسلامی منطقه بود.
بر اساس این یادداشت، اما توافقی که بین ایران و عربستان حاصل شد، به معنای شکست پروژه درگیری فرقهای در منطقه است. رئیس سابق سیا درباره این پروژه میگفت: «ما باید برای آنها اسلامی بسازیم که مناسب خودمان باشد و بین آنها تفرقه بیندازد تا با هم بجنگند و یکدیگر را از بین ببرند و در نهایت خودمان برویم و بر آنها مسلط شویم». بنابراین در اینجا میتوان اهمیت توافق ایران و عربستان را دریافت؛ توافقی که شامل اراده مشترک برای احیای توافق امنیتی بین دو کشور است و در خدمت امنیت خودِ آنها و نیز کل منطقه قرار میگیرد.
در ادامه این مقاله آمده است، ازسرگیری روابط تهران و ریاض همچنین پاسخی به پروژه مخرب و ویرانگر آمریکا در منطقه تحت عنوان «بهار عربی» است. اما پروژه بعدی آمریکا که بعد از توافق ایران و عربستان دچار آسیب جدی شد، پروژه توافقهای عادی سازی اعراب با رژیم اشغالگر صهیونیستی بود؛ پروژهای که با هدف تثبیت اسرائیل در هلال سنی منطقه و ایجاد یک ائتلاف بزرگ عربی-صهیونیستی علیه ایران و محور مقاومت پایهگذاری شده بود.
فروپاشی رویای ائتلاف عربی-صهیونیستی ضد ایران
امین حطیط ادامه داد، اما توافق ایران و عربستان نه تنها موجب شکست تلاشها برای ایجاد ائتلاف صهیونیستی-عربی ضد تهران و محور آن شد، بلکه شکست بزرگی برای پروژه عادیسازی با صهیونیستها در منطقه بود و اسرائیل مجددا به انزوای خود بازخواهد گشت. از سوی دیگر آمریکا که برای ایجاد «خاورمیانه جدید» به عنوان مستعمرهای برای خود و سیطره بر ثروتهای آن تلاش میکرد، ضربه سختی متحمل شد.
وی تصریح کرد، «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت ایالات متحده در جنگ جولای رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سال 2006 زمانی که پروژه «هرج و مرج خلاق» را در منطقه ترویج میکرد، این جنگ را درد زایمان تولد خاورمیانه جدید توصیف کرد؛ خاورمیانهای که درهای آن جز به مقداری که آمریکا اجازه دهد، به روی هیچکسی باز نخواهد شد. اما آشتی تهران و ریاض، برای این پروژه آمریکا نیز شکست بزرگی بود. به ویژه اینکه ورود چین به منطقه در سایه حفظ منافع و ثبات و امنیت و نیز توسعه آن، امری متناقض با تلاشها و سیاستهای آمریکاست؛ سیاستهایی که بر پایه گسترش فتنه و کشتار و ویرانی بنا شده است. بنابراین میتوان گفت شاهد آغاز مرحله جدیدی در منطقه خواهیم بود که در خلاف جهت پروژههای آمریکاست.
تاثیر توافق تهران و ریاض بر 4 پرونده مهم منطقه
در این یادداشت تاکید شده است، آشتی تهران و ریاض موجب افزایش ناامیدیها و شکست پروژههای آمریکایی در 30 سال گذشته میشود؛ زیرا موفقیت میانجیگری چین برای توافق ایران و عربستان به معنای پیشرفت نفوذ پکن در منطقه و عقبنشینی ایالات متحده است. در وهله بعدی به تاثیر توافق ایران و عربستان بر روابط منطقهای به ویژه در یمن و سوریه و لبنان و عراق میپردازیم. برای ارزیابی این موضوع باید تاکید کنیم که ایران هرگز اقدام به مداخله یا تصمیمگیری برای هیچ کشوری نمیکند بلکه همواره نقش حامی و کمککننده برای کشورهای دوست و برادر عربی داشته تا خودشان راهی برای مشکلاتشان پیدا کنند.
این تحلیلگر امور راهبردی منطقه گفت، انتظار میرود منطقه شاهد فعال شدن و گشایش سایر کشورهای عربی به روی ایران باشد و در اینجا 4 پرونده منطقه را مورد بررسی قرار میدهیم:
-یمن: عربستان سعودی در سال 2015 تحت دیکتهها و دستورات آمریکا، ائتلافی از کشورهای عربی را رهبری کرد تا یمن را به عنوان حیاط خلوت خود تحت سیطره دربیاورد اما این اهداف عربستان در سایه دلاوری و شجاعت یمنیهای میهندوست، به نتیجه نرسید. این به معنای شکست عربستان بود و بار سنگینی بر دوش این کشور گذاشت تا در نهایت خواستار آتش بس و یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ شد. بنابراین در مرحله فعلی و بعد از توافق تهران و ریاض میتوان گفت که عرصه مناسبی فراهم شده و سعودیها در پاسخ به خواستههای یمن انعطافپذیرتر عمل خواهند کرد.
به عبارت دیگر بعد از توافق عربستان و ایران، سعودیها کمتر نگرانند که برچسب بازنده در جنگ یمن به آنها خورده شود و احساس میکنند میتوانند بگویند که این جنگ را نیز به شکل توافقی به پایان رساندند. بر این اساس به زودی شاهد گفتگو بین انصارالله و هیئتی از عربستان خواهیم بود.
سوریه: عربستان یکی از بارزترین کشورهایی بود که در جنگ جهانی تروریسم علیه سوریه در سال 2011 شرکت کرد و در فاصله سالهای 2013 تا 2014 پروژهای به نام «استراتژی بندر بن سلطان برای سرنگونی سوریه» را رهبری میکرد. اما سوریه با حمایت محور مقاومت به رهبری ایران در برابر همه این تجاوزات ایستادگی کرد و توانست نظام خود را حفظ کند.
بازگشت سوریه به اتحادیه عرب یک امر ضروری است و بنابراین انتظار داریم توافق ایران و عربستان دروازهای برای احیای مناسبات ریاض و دمشق باشد. همچنین بعید نمیدانیم که عربستان به زودی سفارت خود را در سوریه بازگشایی و از سیاستهای خصمانه خود علیه این کشور عقبنشینی و از «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه برای شرکت در نشست سران عرب طی هفتههای آینده دعوت کند.
لبنان: عربستان سعودی از دهههای گذشته سیاست خصمانهای را در مقابل لبنان و به طور ویژه علیه حزبالله دنبال و پروژههای مخربی علیه آن اجرا میکرده است. در مرحله فعلی بسیاری انتظار دارند عربستان موضع نرمتری در قبال لبنان پیش گرفته و از وتو کردن گزینههای نامزدی ریاستجمهوری در لبنان که نزدیک به حزبالله هستند خودداری کند و روند تشکیل دولت لبنان را نیز تسهیل نماید. همچنین خود لبنانیها باید به اختلافات پایان داده و فرصت را برای توافق جهت انتخاب رئیس جمهور غنیمت بدانند.
-عراق: عراق از جمله کشورهای منطقه است که در اثر مداخلات خارجی در آن، هزینههای زیادی از جنبههای امنیتی و سیاسی پرداخته و عربستان نیز به شکل غیرمستقیم در عراق اعمال نفوذ میکرد. مردم عراق همواره از مداخلات سعودیها ناراضی بودند. در این میان ایران تلاش داشت به عراقیها برای محافظت از امنیت و ثباتشان کمک کند؛ به ویژه در جریان مبارزه با تروریسم. بنابراین دولت عراق طی چند سال گذشته سعی کرد زمینهای را برای انجام مذاکرات بین طرف سعودی و ایرانی فراهم سازد؛ چرا که میدانست مصالحه این دو طرف بر عرصه عراق تاثیر مثبت خواهد داشت.
امین حطیط در پایان مقاله خود تاکید کرد، توافق ایران و عربستان آثار مثبتی برای هردو طرف و نیز چین و کل منطقه خواهد داشت و زمینهای برای فروپاشی پروژههای آمریکایی-صهیونیستی در منطقه است و البته کشورها برای اجرای توافق مذکور باید با هوشیاری و احتیاط عمل کنند؛ زیرا آمریکا و اسرائیل از توطئههای خود برای برهم زدن صلح و ثبات منطقه دست برنخواهند داشت.
انتهای پیام/