بیماری مزمن "برچسب زنی" در فرهنگ سیاسی ترکیه
برخی از شاگردان اربکان به تبعیت از استاد خود، اتهامات سنگینی به حزب عدالت و توسعه و رهبر آن زدند اما حزب مزبور نیز، روند اتهام زنی را به شکلی گسترده را ادامه داد و آن را نهادینه کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، فضای سیاسی کنونی ترکیه، یادآور نام این رمان مشهور است: «زنگ ها برای که به صدا درمی آیند؟»
به زعم مخالفین اردوغان، زنگ پایان دوران 21 ساله حزب عدالت و توسعه نواخته شده و حالا رجب طیب اردوغان و شریک او دولت باغچلی، باید کنار بروند و جای خود را به رهبرانی دیگر بدهند. اما همسو با رقابت و تبلیغ، بازار اتهام زنی هم داغ داغ است.
اتهام زنی در مورد سران احزاب و جاسوس و خائن قلمداد کردن آنان، به بخشی از مشی سیاسی اردوغان و حزب عدالت و توسعه تبدیل شده است. او در سخنرانی در جمع هواداران خود، نمی گوید که می خواهد چگونه ترکیه را از بحران خارج کند. به جای آن، مداوماً بر چنین شعاری پافشاری می کند: «به ما رای بدهید و نگذارید این کشور عزیز به دست اینها بیفتد!».
البته خود اردوغان نیز هیچگاه از اتهام سیاسی بی نصیب نمانده و زمانی که در سال 2002 میلادی از مرحوم اربکان جدا شد و حزب عدالت و توسعه را تاسیس کرد، با سنگین ترین اتهامات سیاسی تاریخ معاصر ترکیه روبرو شد.
پس از آن دوران نیز برخی از شاگردان اربکان به تبعیت از استاد خود، اتهامات سنگینی به حزب عدالت و توسعه و رهبر آن زدند اما حزب مزبور نیز، روند اتهام زنی را به شکلی گسترده را ادامه داد و آن را نهادینه کرد.
طاها آک یول از تحلیلگران برجسته ترکیه، درباره ریشه های اتهام زنی سیاسی و تبعات آن، مطلبی نوشته که مورد توجه محافل سیاسی و رسانه های ترکیه قرار گرفته است. آن هم در شرایطی که اردوغان برای گذار از بحران، دست به دامان فاتح اربکان شده است.
بیماری مزمن اتهام زنی در فرهنگ سیاسی ترکیه
در فرهنگ سیاسی ما بیماری های مزمن فراوانی وجود دارد. به عنوان مثال، عادت کرده ایم که خودمان را یگانه حقیقت بدانیم و مخالفانمان را مطلقاً نادرست و خائن بدانیم. البته فقط در این حد نیست که فکر کنیم فلانی خائن است. اول فکر می کنیم، بعد باور می کنیم و ایمان می آوریم و بعد، با او می جنگیم! بدون آن که سند و استدلال و مبنای باورپذیری در اختیار داشته باشیم. بدون آن که بتوانیم از اتهامی که وارد کرده ایم، به شکل صحیح دفاع کنیم.
می دانیم که این روزها حزب عدالت و توسعه سراغ حزب «دوباره رفاه» رفته و درخواست همپیمانی و همراهی ارائه داده است. سخنان مهمت ارس، عضو شورای سیاست گذاری این حزب در مورد طیب اردوغان، بسیار تند و مصداق اتهام سنگین و بی پایه بود.
مهمت ارس گفته است: «اردوغان، ردای رویکرد ملی تفکرات اربکان را درآورد و ردای کشیش خود را پوشید! او همان کسی است که در همراهی با آمریکا، با بمباران عراق موافقت کرد. در نتیجه من مخالف آنم که حزب ما با اردوغان ائتلاف کند. فراموش نکنیم که خواجه و استاد ما اربکان درباره او چه می گفت. او گفته بود: من نمی توانم شریک گناه حزب عدالت و توسعه باشم. در زمان جنگ عراق فرودگاه ها را باز کرد، بنادر را باز کرد. سربازان آمریکایی به زنان مسلمان عراقی تجاوز کردند و ما نباید با اردوغان همراه شویم».
صد البته اردوغان و هر فرد دیگری باید مورد انتقاد قرار بگیرد. اگر در جامعه ای انتقاد نباشد، ظلم مستولی می شود و ذهن ها فلج و بی حس می شوند. اما انتقاد باید یک بستر منطقی و باورپذیر داشته باشد. وقتی شما می گویید اردوغان «ردای کشیش را پوشید»، این بیانگر یک بیماری روانی و کینه عجیب و غریب است.
آیا فقط مهمت ارس است که از این حرف ها می زند؟ خیر. بسیارند. شوقی ییلماز، یکی از اعضای شارلاتان های آتشین آن گروه است. (شوقی یلماز یک اربکانی تند دوآتشه و دشمن اردوغان بود که حالا چند سالی است مدافع آتشین اردوغان شده و در روزنامه ینی آکیت درباره ضرورت بازگرداندن نظام خلافت و ضرورت احترام نهادن به اردوغان قلم می زند).
او با نشان دادن عکسی از مرحوم تورگوت اوزال در یک مراسم دکترای افتخاری، اوزال را کشیش خطاب کرد و مدعی شد که اوزال در یک کلیسا سوگند یاد کرده و مسیحی شده است! با شکایت خانواده، در 15 آوریل 1998، بیست و یکمین دادگاه بدوی مدنی یلماز را به اتهام توهین به میراث معنوی تورگوت اوزال محکوم کرد.
این شوقی یلماز، ادم عجیبی است که با طرح ادعاهای شگرف، مدعی شده بود که صاحبان واقعی بانک مرکزی ترکیه، گروه خائنی هستند که توسط حزب جمهوری خلق اداره می شوند و این گروه، عبدالحمید را از سلطنت خلع کردند و نمایندگان راکفلر آمریکایی در ترکیه هستند!
این ادعای بی اساس در حالی مطرح شد که بانک مرکزی ترکیه در سال 1931 میلادی تأسیس شد و تنها 15 درصد از سهام بانک مرکزی متعلق به دولت بود. بقیه متعلق به شرکت ها، بانک ها، شهروندان و بازنشستگان بود.
همچنین در بخش های کوچکی از حقوق کارمندان دولت به آنها سهام داده شد. من در کتابی که در مورد تاریخ اقتصاد سیاسی ترکیه نوشته ام، به تفصیل درباره این موضوع توضیح داده ام. در حالی که اطلاعات رشون درباره بانک مرکزی وجود دارد، چرا شوقی یلماز به خودش زحمت تحقیق نداد؟ چون الگوی اتهام زنی و متهم کردن دیگران به وابستگی به «قدرت های خارجی، سبطایی ها، یهودیان»، به عنوان یک شابلون قدیمی در ذهن او آماده بود! متاسفانه این رفتار در ترکیه جا افتاده و تبدیل به یک روند و سنت خطرناک شده است. ویژگی همه افکار توطئه گرایانه، چه مذهبی و چه سکولار، چسباندن برچسب «توطئه» به رویدادهای پیچیده خارج از ذهن ما بدون هیچ تحقیق و دانشی است.
بیایید فکر کنیم، اگر در همه مسائل کشور، فقط و فقط حق با ما باشد، چه اتفاقی برای کسانی می افتد که متفاوت فکر می کنند، به خصوص مخالفان ما؟ باید آنها را خائن، عامل دشمن و مزدور بنامیم؟ جالب است که یک قرن پیش هم همین بیماری سیاسی در ترکیه وجود داشته و صد سال پیش، حسین جاهد بیگ، روزنامه نگار مخالف نوشته است: «روح عمیق فرقهگرایی در کشور وجود دارد. زیرا نمیتوانیم تصور کنیم کسانی که متفاوت از ما استدلال میکنند، درست فکر کرده باشند. یک ذره تساهل در برابر اندیشه مخالف وجود ندارد».
او در ادامه گفته است: «ما همچنین صاحبان و مبتلایان همیشگی سوء ظن هستیم. ما قبول نداریم که ممکن است حتی با داشتن حسن نیت مرتکب اشتباه شویم. خیلی بد است که ذهن ما یک الگو و شابلون آماده داشته باشد و تصور کنیم که هر انسانی که مخالف ما صحبت کند، یک انسان یا بی شرف و بی اخلاق است، یا خائن است، یا مزدور دیگران است!»
به نظر شما در این صد سال، برای گذار از بیماری اتهام زنی سیاسی، چند سانتیمتر از جای خود تکان خورده ایم؟ هیچ.
در جنگ قدرت سیاسی، دشمن نشان داده که جنبش های سیاسی مخالف به منظور ایجاد حامیان وفادار، نه تنها کشور را دوقطبی می کند، بلکه مانع از تفکر تحلیلی و ارائه راه حل های منطقی می شود. در نتیجه این سیاست «فرقه ای» کشور ما ترکیه، چندین دهه به عقب برگشته است. آیا چنین چیزی وحشتناک نیست؟
سنت اتهام زنی و خائن نامیدن مخالفین در ترکیه، از دولتی به دولت دیگر به ارث می رسد! گروهی اردوغان را به عنوان کشیش و عامل اسرائیل و عامل آمریکا متهم کردند و مدت ها بر طبل اتهام توخالی کوبیدند. اما خود اردوغان، بعدها بدتر و افراطی تر از آنان وارد این بازی شد و اکنون مخالفان خود را متهم می کند به جاسوسی بیگانه و همدستی با تروریست ها و پیروزی از دستورالعمل های اربابان جهانی.
انتهای پیام/