«چل پله زیرزمین» شبیه به انیمیشنهای تلویزیونی نیست
نویسنده «چل پله زیرزمین» میگوید: اکثر کارهایی که در حال حاضر سفارش داده میشود، تعهد عجیبی به رئالیته و واقعیت دارد در صورتی که تخیل و فانتزی زمینه بهتری برای کار کودک و نوجوان است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سریال پویانمایی «چل پله زیرزمین» از اول فروردین 1402 روی آنتن شبکه کودک (کانال نهال) رفته است.جدیدترین سریال پویانمایی مرکز انیمیشن سوره در 26 قسمت تولید و آماده نمایش شده، که فصل نخست آن در 13 قسمت 12 دقیقهای در عید نوروز هر روز ساعت 16:30 پخش میشود.
نسیم خراشادیزاده نویسنده این سریال پویانمایی با اشاره به اینکه طرح این انیمیشن مربوط به 2 سال پیش است به خبرنگار تسنیم گفت: آن زمان طرح را به جایی ارایه ندادم چراکه میدانستم این سبک و شیوه یعنی کارهای ماجراجویانه و علمی در کار کودک و نوجوان و در ایران زیاد رایج نیست و متاسفانه اقبالی به آن نشده است.
وی ادامه داد: من فیلمنامه اثر را به صورت مختصر نوشته و برای خود نگه داشته بودم که اگر یک زمان، مدیری، کارگردانی و... قصد داشت کار نویی انجام دهد، طرح را ارائه دهم. تا اینکه علیرضا طاهری تهیهکننده و کارگردان «چل پله زیرزمین» سومین رویداد «رویازی» را به من پیشنهاد داد و گفت قصد دارد از استودیو قاف که در شهر قزوین فعالیت دارد، شرکت کند.
این فیلمنامهنویس یادآور شد: من سه طرح نوشته بودم اما به دلیل آنکه امکان ارایه یک طرح را داشتیم به این نتیجه رسیدیم که طرح این سریال پویانمایی را ارایه دهیم. در نتیجه میتوانم بگویم که تصمیم من به تنهایی نبود بلکه تصمیم مشترک بود که این طرح انتخاب شد و بستگی به این داشت که کارگردان یا اجراکننده هم مثل من دوست داشته باشد فضای جدیدی را تجربه کند که خوشبختانه علیرضا طاهری چنین فردی بود و در حقیقت نوآوری برایش اهمیت داشت.
خراشادیزاده با بیان اینکه نزدیک به 5 سال است که نگارش فیلمنامه انیمیشن «شکرستان» را برعهده دارد، مطرح کرد: هنگام کار روی همین پروژه بود که با علیرضا طاهری آشنا شدم و او پیشنهاد همکاری به من داد. او جزو معدود کارگردانانیست که قدر نویسنده را میداند، تعامل میکند، و مرز و حدود را به این معنا که به نویسنده آزادی عمل میدهد، به خوبی میشناسد.
وی افزود: همکاری با ایشان برای من جزو تجربههای خوب بوده است و کمتر این اتفاق رخ میدهد چراکه نویسنده وقتی اثرش را مینویسد به محض اینکه متن را تحویل میدهد، دستش از اجرا کوتاه میماند و از پروژه تولید کنار گذاشته میشود. در صورتی که علیرضا طاهری اینگونه عمل نکرد. مدام از من نظرخواهی و مشورت و در هر مرحلهای مانند طراحی کاراکترها، دکوپاژ، دوبله، موسیقی، تیتراژ و... با من صحبت میکرد. ناگفته نماند که روحیه خوب و سازنده و مشارکت و کارگروهی ایشان ستودنی است و چون به این مسایل باور دارند، نویسنده به راحتی میتواند با ایشان کار کند.
نویسنده «چل پله زیرزمین» تاکید کرد: البته نظرات ایشان هم در تکنیک و فن در متن بازتاب داشته است و تغییرات و بازنویسیهایی انجام شده است. در کل به دلیل اینکه هم من و هم علیرضا طاهری علاقه به کارگروهی داشتیم و این آگاهی از ابتدا وجود داشت، تجربه خوبی را پشت سر گذاشتیم و امیدوارم همکاریمان ادامهدار باشد.
خراشادیزاده در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه کودکان و نوجوانان قاعده هرم مخاطباند و متاسفانه مخاطب گمشده، مطرح کرد: نظر شخصی من این است که ما در وضعیتی هستیم که این گروه سنی را دست کم و به نوعی نادیده گرفتهایم. سلیقه نسل گذشته بسیار به مخاطب کودک و نوجوان تحمیل میشود در صورتی که مخاطب نسل به نسل تغییر میکند و نسل جدید ویژگیهای خودش را دارد. بنابراین به عقیده من کسی که برای کودک و نوجوان کار میکند باید بسیار حساس باشد، این گروه سنی را بشناسد و با آنها تعامل داشته باشد.
وی افزود: شادابی، انعطافپذیری از منظر فکری، پرسشگری، کنجکاوی و... جزو ویژگیهای نسل جدید است پس نمیتوان مستقیمگویی و آنها را نصیحت کرد و یا حالت والد داشت و به آنها به اصطلاح بکن و نکن کرد. من معتقدم متاسفانه در کارهای کودک و نوجوان ما خلاقیت رتبه دوم را دارد و حالت پندواندرز و تربیتی صرف دارد و سرگرمی، هیجانات و تازگی موضوعات نادیده گرفته میشود.
این فیلمنامهنویس توضیح داد: میتوانم بگویم برای این مخاطب اول باید تلاش کنیم روزهای کودکی خودمان را به یاد آوریم که دنیا برایمان چه قدر بزرگ و پُر از سوال بود و نیاز داشتیم کل جامعه ما را درک کند که در مرحله یادگیری زندگی کردن و تجربه هستیم و سپس نگاهشان را بفهمیم. همچنین با شادابی زیاد، بازیگوشی و خلاقیت باید با آنها همراه شویم چراکه در آستانه سفر زندگیشان هستند و هزاران کنجکاوی دارند.
خراشادیزاده ادامه داد: چیزی که من به عنوان آسیب در این حوزه پس از مدتها نوشتن متوجه آن شدم، این است که متاسفانه فضای کاری ما، سهلانگار، تنبل و تقلیدگر است. بسیاری مواقع رخ داده است که از منِ نویسنده خواستهاند، یک کار خارجی را الگوی خود قرار دهم و از آن تقلید کنم. این کار بسیار مرا ناراحت میکند چراکه در پایان اندیشه تولید نمیشود و تنها کاری را دوباره تکرار میشود.
وی تاکید کرد: ما اقتضای زمان را فراموش کردهایم؛ اینکه هر نسل اقتضاعات خاص خود را دارد و باید در کار کودک، آیندهنگر باشیم تا ماندگار و پایه فرهنگی پویا برای تولید و اندیشهزایی شود نه تکرار و تقلید. خوشبختانه برگزاری رویداد «رویازی» و حمایت امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سوره برای تولید «چل پله زیرزمین» باعث شد ما در این مسیر قدمی هر چند کوچک برداریم.
نویسنده «چل پله زیرزمین» با اشاره به اینکه این سریال پویانمایی شبیه الگوی ثابت تلویزیون در ساخت اثر نیست، اظهار کرد: اکثر کارهایی که در حال حاضر سفارش داده میشود، تعهد عجیبی به رئالیته و واقعیت دارد در صورتی که تخیل و فانتزی زمینه بهتری برای کار کودک و نوجوان است چراکه خود در حال تجربه کردن واقعیتهاست.
خراشادیزاده ادامه داد: مدیر، مسئول و کسی که تهیهکننده مجموعه انیمیشنی میشود که معمولا پُرهزینه و سخت است، باید این ریسک را بپذیرد که برای زمان خود کار کند و مقدمهای برای زمان بعدی هم فراهم کند. یعنی سنگبنای درست بگذارد که آن هم مستلزم ارزش دادن به تخیل، فانتزی، زیباییست. علاوه بر این سه مورد، شادابی و داستان جدید برای کودکان میتواند منجر به ساخت کارهای بهتر شود و کیفیت آثار به لحاظ محتوایی و تکنیک بالاتر برود. همانگونه که به نظر من در «چل پله زیرزمین» اتفاق افتاد. این حمایت و پشتیبانی لازم است و من تصور میکنم ما این شانس را داشتیم که از طریق «رویازی» به تولید برسیم و خیالمان راحت است که محتوای جدیدی ارایه دادهایم.
به گفته وی، این سریال اپیزودیک درباره آداب و مفاهیم زندگی صحبت میکند و محیط و فضای آن برای کودک پرسشگر و حتی بازیگوش فراهم شده است. پس امیدوارست که کار ادامه پیدا کند به شرط آنکه مخاطب «چل پله زیرزمین» را دوست داشته باشد.
این فیلمنامهنویس با اشاره به اینکه طراحی فضای «چل پله زیرزمین» به گونهای بود که مخاطب با ترکیبی از موجودات که در دنیای واقعی وجود ندارند، روبهرو میشود، عنوان کرد: ما در این سریال به صورت غیرمستقیم با بچهها درباره زیستشناسی و جانورشناسی در قالب داستان اطلاعات میدهیم و قطعا سوالاتی درباره سیر تکاملی موجودات، تنوع آنها در جهان، فعالیت دانشمندان در این زمینه، روحیه علمی، نظم تحقیقات و...برایشان به وجود میآید. تمام این موارد در ذهن من بود اما موضوع اصلی ما زندگیست. در حقیقت من از این مصالح استفاده کردم تا تخیل، علم و دانشاندوزی و تمایل به علم را در کودک زنده کنم.
خراشادیزاده ادامه داد: ما موجوداتی با ترکیب تخیلی و خصوصیات متفاوت در این سریال داریم. به عنوان مثال موجودی داریم که شبیه کانگروست اما گیاهیست که باور به ریشه دادن ندارد و باید خود انتخاب کند که گیاه است یا جانور. «چل پله زیرزمین» درباره تردیدها صحبت میکند اینکه چگونه یک کودک خود را بشناسد و باور کند چه ویژگیهایی دارد.
وی با اشاره به اینکه شخصیت اصلی قصه «کوشا»ست که به علم و دانش علاقه دارد و به همین دلیل دستیار «دکترتور» میشود که دانشمند سریال است، تصریح کرد: یک استاد و شاگردی جدیدی در این اثر پویانمایی به وجود آمده است، به این معنا که استاد به شاگرد درسهایی درباره زندگی کردن و زیست میدهد و شاگرد آن را اجرا میکند یعنی راهحلی برای مشکلات مییابد و سعی میکند به کمک دیگران این کار را انجام دهد.
به گفته این نویسنده، مفهومی که نیاز است به بچه ها یاد داد و ابتدا باید بزرگترها یاد بگیرند، کار گروهی کردن است، اینکه باید از ویژگیهای دیگران کمک گرفت، تفاوتها را درک و در کنار هم با وجود تفاوتها، مشکلات را حل کرد.
خراشادیزاده در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه تلاش میکند فضایی را خلق کند که کمتر تکرار شده باشد و بعد از 17 سال اینگونه نوشتن فرآیند خودش را دارد، اظهار کرد: ابتدا طرح را مینویسم سپس تنوع شخصیتها را انتخاب میکنم و بعد براساس این تنوع خصلت و خلقوخوی، موجود در انیمیشن را طراحی و سعی میکنم آنها را در نقاطی بگذارم که با مشکل مواجه شوند و پیرنگ داستانی دارد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: کار اپیزودیک بیشتر موضوع محورست. امیدوارم به نقطهای برسیم که کارهای بلندتر یعنی 100 و 200 قسمتی و دنبالهدار بسازیم. البته ابتدا باید با کارهای کوچکتر آزمون و خطا کنیم که امیدوارم خطایش کمتر باشد. همچنین فراموش نکنیم که نیروی جوان ایده نو دارد و باید از او کمک گرفته شود تا این روند تکراری و گاهی کهنه مَتَلگونه و پندواندرز صرفی که فضای کودک و نوجوان ما دارد، تغییر کند و آثار پویاتر و فعالتر شوند. اگر ما کار نو ارایه ندهیم، مخاطب کودک و نوجوان آثار خارجی را دنبال میکند و ما این فرصت را از دست میدهیم که با نسل جدید ارتباط برقرار کنیم.
انتهای پیام/