ابعاد و پیام‌های راهبردی حمله راکتی از جنوب لبنان به مواضع صهیونیست‌ها

در شرایطی که صهیونیست‌ها علی‌رغم لاف‌زنی‌های خود از تقابل با هریک از جناح‌های مقاومت منطقه فراری هستند، حمله راکتی اخیر از جنوب لبنان علیه مواضع رژیم اشغالگر و نوع واکنش این رژیم به آن، حامل چند پیام مهم و راهبردی بود.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، تحولات منطقه طی چند ماه گذشته در مسیری قرار گرفته که شاید سرعت این تغییرات و نوع آنها برای بسیاری قابل پیش‌بینی نبود؛ تحولاتی که می‌توان گفت تنها طرفِ متضررِ آن، رژیم صهیونیستی است.

شرایط متشنج صهیونیست‌ها در فلسطین و منطقه

برای بنیامین نتانیاهو و کابینه افراطی وی که با وعده گسترش پروژه عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی و توسعه قدرت اسرائیل در مقابل ایران و نیز ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای علیه تهران روی کار آمد، توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط، شوک بزرگی بود و صهیونیست‌ها آن را یک سیلی به صورت اسرائیل و در راس آن نتانیاهو و دوستانش توصیف کردند.

هم‌زمان با کاهش امید صهیونیست‌ها برای عادی سازی زودهنگام با عربستان در پی توافق این کشور با ایران، تشدید اقدامات متجاوزانه و رفتارهای فاشیستی وزرای کابینه نتانیاهو همچون ایتمار بن گویر و بزالل اسموتریچ علیه فلسطینیان، به ویژه وحشی‌گری‌های اخیر نظامیان و شهرک‌نشینان صهیونیست در مسجدالاقصی و حمله به روزه‌داران، موجب شده تا حتی کشورهای سازشکار عربی نیز نتوانند از این اقدامات اشغالگران دفاع کنند و دست کم برای کاهش فشار افکار عمومی ضد خود، این حملات را محکوم کرده  و درباره تداوم آن، به کابینه رژیم اشغالگر هشدار داده‌اند.

بر همین اساس سران سرویس‌های امنیتی اسرائیل و در رأس آنها فرماندهی ارتش به نتانیاهو هشدار دادند که طبق ارزیابی‌های آنها پروژه عادی‌سازی با کشورهای عربی روز به روز درحال فرسایش است و کابینه باید برای مقابله با این خطر اقدامی انجام دهد. همچنین مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی اخیرا با انتقاد از سیاست‌های افراطی کابینه این رژیم هشدار داد که این رفتارها اسرائیل را در مسیر انزوای منطقه‌ای قرار می‌دهد.

 

در میان وضعیت متشنج رژیم صهیونیستی در منطقه، اقدامات افراطی اعضای کابینه نتانیاهو در داخل فلسطین اشغالی نیز موجب وقوع یک بحران داخلی بی‌سابقه در میان اسرائیلی‌ها شده و بعد از اعتراضات گسترده‌ای که در پی طرح جنجالی این کابینه برای تغییر سیستم قضایی اسرائیل رخ داد، جامعه صهیونیستی عملا به دو دسته چپ و راست تقسیم شده که البته هر یک از این جناح‌ها نیز با اختلافات و شکاف‌های داخلی متعددی مواجه‌اند. بنابراین همانطور که کارشناسان صهیونیست اعتراف می‌کنند اکنون اسرائیل یک جامعه چندپاره بوده و بزرگترین تهدید برای موجودیت این رژیم، خودِ اسرائیلی‌ها هستند.

بسیج مقاومت برای دفاع از مسجدالاقصی

اما نقطه عطف خطرات رفتارهای فاشیستی صهیونیست‌ها برای این رژیم، تشدید تجاوزات و جنایات آنها علیه فلسطینیان به ویژه در مسجدالاقصی است. درحالی که موج عملیات‌های مقاومتی فلسطینیان در مناطق مختلف اراضی اشغالی از جمله قلب تل‌آویو به شکل قابل توجهی افزایش یافته، حملات موشکی چند روز گذشته علیه مواضع داخلی رژیم اشغالگر، نگرانی زیادی در میان محافل اسرائیلی به وجود آورده است.

هفته گذشته مقاومت فلسطین در غزه که پیشتر در نبرد «شمشیر قدس» در مه 2021 ثابت کرد آماده دفاع همه‌جانبه از قدس و مسجدالاقصی است، در پاسخ به وحشی‌گری اشغالگران علیه روزه‌داران و اعتکاف‌کنندگان فلسطینی، شهرک‌های صهیونیست‌نشین در اطراف نوار غزه را مورد هدف قرار داد. همانطور که گفته شد مقاومت غزه پیش از این استراتژی خود را در حمایت از مقدسات فلسطین تثبیت کرده بود و بنابراین حمله موشکی مذکور آن، جای تعجب نداشت.

اما چیزی که صهیونیست‌ها در محاسبات خود پیش‌بینی نکرده بودند، شلیک ده‌ها موشک از جنوب لبنان به سمت شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی بود؛ جایی که منابع عبری روز پنجشنبه گزارش دادند برای اولین بار از زمان جنگ جولای 2006 موشک‌هایی از جنوب لبنان، مواضع اسرائیلی را هدف قرار داده‌اند.

فرار صهیونیست‌ها از رویارویی با حزب‌الله

جدا از اینکه چه طرفی پشت حمله موشکی از جنوب لبنان به اراضی اشغالی بوده، اما نکته قابل توجه درباره این موضوع مربوط به واکنش اسرائیلی‌هاست. نتانیاهو که در جریان کمپین‌های انتخاباتی خود بارها مدعی شده بود می‌تواند به تنهایی و حتی بدون کمک آمریکا با هر تهدیدی از جمله ایران و حزب‌الله مقابله کند و گزینه نظامی با مقاومت لبنان را در پرونده ترسیم مرزهای دریایی روی میز دارد، در واکنش به حمله موشکی اخیر از جنوب لبنان، رفتاری کاملا متناقض از خود نشان داد.

بعد از نشست کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی که بعد از حمله مذکور برگزار شد، مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل از جمله نتانیاهو و «هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که نباید وارد عرصه درگیری با حزب‌الله شوند و بهتر است حزب‌الله از این معادله دور بماند.

بر همین اساس سران رژیم اشغالگر تصمیم گرفتند بگویند که طبق ارزیابی‌های سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی این رژیم، جنبش حماس پشت حمله موشکی از جنوب لبنان بوده و حزب‌الله نقشی در این حمله ندارد تا به این ترتیب توجیهی برای عدم تقابل با حزب‌الله ، در برابر افکار عمومی اسرائیلی‌ها داشته باشند.

علاوه بر آن پاسخ رژیم صهیونیستی به این حمله نیز جالب توجه بود؛ جایی که صهیونیست‌ها زمین‌های کشاورزی و مناطق خالی از سکنه را در جنوب لبنان هدف قرار دادند و شاید بهترین توصیف برای این واکنش، جمله‌ای باشد که «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسبق رژیم اشغالگر گفت: «پاسخ اسرائیل به حمله موشکی از جنوب لبنان بسیار مضحک و خنده‌دار بود و بازدارندگی اسرائیل را در برابر حسن نصرالله و حزب‌الله نابود کرد». علت امر آن است که اسرائیلی‌ها می‌دانند هرگونه آسیب به لبنانی‌ها، با پاسخ قاطع مقاومت همراه خواهد بود.

موضوع بحث‌برانگیز در محافل سیاسی و نظامی درباره واکنش صهیونیست‌ها به حمله موشکی از جنوب لبنان این است که نه تنها اسرائیلی‌ها بلکه هر طرفی که کمی با امور منطقه و معادلات درگیری در آن آشنایی داشته باشد به خوبی می‌داند که اساسا انجام چنین حمله‌ای بدون تایید یا دست کم چراغ سبز حزب‌الله انجام نمی‌شود و خودِ اسرائیلی‌ها نیز به این مسئله واقف‌اند. اما چرا سعی دارند این موضوع را انکار و تاکید کنند که تنها طرفِ دخیل در حمله مذکور حماس بوده است؟

شاید توصیفی که از شرایط متشنج داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی ارائه شد، بهترین پاسخ به این سوال باشد. واقعیتی که خود اسرائیلی‌ها به آن اعتراف می‌کنند آن است که در حال حاضر با توجه به بحران داخلی بزرگ اسرائیل و وضعیت شکننده آن در منطقه، این رژیم توان درگیر شدن در هیچ جنگی را ندارد؛ به ویژه اگر این جنگ در بیش از یک جبهه باشد.

هراس اشغالگران از سناریو جنگ چند جبهه‌ای با مقاومت

صهیونیست‌ها می‌دانند که اگر بخواهند حزب‌الله را مسئول حمله موشکی از جنوب لبنان معرفی کنند، مجبورند وارد تقابل با این حزب گردند  و از سوی دیگر با گروه‌های  فلسطینی نیز مقابله کنند. به عبارت دیگر در این صورت اسرائیل ناچار است هم‌زمان با دو جبهه بجنگد؛ در شرایطی که آمادگی رویارویی با یک جبهه را نیز ندارد.

ترس بزرگتر اسرائیلی‌ها که اکنون در مراکز امنیتی و مطالعاتی این رژیم مورد بررسی قرار گرفته، ورود به جنگ در چند جبهه است و آنها نگرانند که سایر جبهه‌های مقاومت از جمله یمن و سوریه و عراق نیز به این جنگ علیه اسرائیل بپیوندند. این همان سناریو «جنگ چندجبهه‌ای» است که صهیونیست‌ها آن را برابر با پایان موجودیت اسرائیل می‌دانند.

بر اساس ارزیابی‌های اسرائیل و برخی دیگر از مراکز تحقیقاتی بین‌المللی پیش‌بینی می‌شود که در جنگ چندجبهه‌ای علیه اسرائیل، روزانه بیش از 5 هزار موشک در انواع مختلف به سمت شهرک‌های اسرائیلی شلیک شود که بیش از نیمی از آنها نقطه زن هستند و به درستی به هدف اصابت می‌کنند. همچنین این موشک‌ها می‌توانند کل جغرافیای فلسطین اشغالی را پوشش دهند و ضربات جبران‌ناپذیری به تاسیسات حیاتی و حساس رژیم صهیونیستی همچون ایستگاه‌های انرژی، پایگاه‌های هوایی و نظامی، فرودگاه‌ها، بنادر و موسسات حکومتی و وزارتخانه‌ها و ... وارد کنند؛ به طوری که رژیم اشغالگر کاملا فلج شده و توان مقابله با پیامدهای این حملات را نداشته باشد.

علاوه بر آن شهرک‌های صهیونیست‌نشین در نزدیکی نوار غزه و مرز لبنان و جولان اشغالی نیز در معرض حملات موشکی پی در پی قرار می‌گیرند و صدها پهپاد انفجاری نیز به سمت آنها شلیک خواهد شد؛ پهپادهای بسیار پیشرفته‌ای که در اختیار محور مقاومت است. به گفته کارشناسان نظامی این حمله موشکی عظیم دست کم باید 5 روز طول بکشد تا موثر باشد و طی آن بیش از 25 هزار موشک از نوع سنگین و سایر موشک‌های کوتاه برد بر سر اسرائیلی‌ها آوار می‌شود. برخی گزارش‌ها و ارزیابی‌ها نشان می‌دهد میزان ضربات موشکی و نیز پهپادی به رژیم صهیونیستی در جنگ آینده به گونه ای خواهد بود که در هیچ یک از جنگ‌های منطقه وجود نداشته است.

ابعاد و پیام‌های راهبردی حمله موشکی از جنوب لبنان به مواضع اشغالگران

طبق ارزیابی‌های کارشناسان و ناظران امور منطقه حمله موشکی که هفته قبل از جنوب لبنان علیه مواضع صهیونیستی انجام شد چند پیام مهم و راهبردی داشت که می‌توان به شکل زیر مورد بررسی قرار داد:

-طرفی که پشت حمله موشکی به مواضع صهیونیستی قرار داشت، از آزادی عمل در جنوب لبنان برخوردار است و توانایی عملیاتی و لجستیکی لازم برای چنین حمله‌ای را دارد و هیچ اقدام حساب‌نشده‌ای انجام نمی‌دهد. حتی اگر خودِ حزب‌الله مستقیما حمله مذکور را ترتیب نداده باشد، چنین عملیاتی بدون چراغ سبز مقاومت لبنان انجام نمی‌گیرد. این موضوع اسرائیل را در برابر  چالشی واقعی قرار می‌دهد که سعی دارد از آن فرار کند.

-دورانی که رژیم صهیونیستی با خیال آسوده و بدون دریافت پاسخ جدی، به جنایات و تجاوزات خود علیه ملت‌های منطقه به ویژه مردم فلسطین ادامه می‌داد، به پایان رسیده و بهای وحشی‌گری‌های خود را از جایی خواهد پرداخت که تصور نمی‌کند.

-اعضای محور مقاومت در همه عرصه‌های داخلی و منطقه‌ای آماده حمایت از آرمان فلسطین هستند و این حمایت صرفا منحصر به ابعاد رسانه‌ای و لجستیکی نیست؛ بلکه در صورت نیاز با اقدام میدانی مستقیم وارد تقابل با اشغالگران می‌شوند و می‌توانند تبدیل به یک تهدید بزرگ برای موجودیت اسرائیل شوند.

-آرمان فلسطین و در راس آن مسجدالاقصی مسئله محوری و مرکزی مقاومت است و هرگونه تجاوز علیه آن و تلاش برای تجزیه زمانی و مکانی و تغییر هویت این مکان مقدس به معنای شعله‌ور شدن یک جنگ مذهبی گسترده است که بزرگترین بازنده آن رژیم اشغالگر خواهد بود.

-حمایت‌های آمریکا و کشورهای غربی یا توافق‌های عادی‌سازی اسرائیل با برخی کشورهای عربی به هیچ وجه نمی‌تواند مانع تصمیم مقاومت برای پاسخ به جنایات اشغالگران شود و محور مقاومت ثابت کرده که چه در سطح تسلیحاتی و چه اطلاعاتی توان کافی برای ایستادگی مقابل تجاوزات صهیونیست‌ها و دفاع از فلسطین را دارد.

-وحدت جبهه‌های مقاومت در برابر اشغالگری در سطح عملی خود تجسم یافته و دوره‌ای که رژیم صهیونیستی از اختلافات فرقه‌ای و حزبی میان اعراب و مسلمانان برای جدا کردن آنها در راستای منافع پروژه صهیونیستی استفاده می‌کرد، به پایان رسیده است. در حال حاضر اتاق عملیات محور مقاومت در آماده‌ترین وضعیت خود به سر می‌برد و هماهنگی بالایی میان اعضای آن وجود دارد.

-حزب الله به خوبی توانسته از قدرت بازدارندگی خود مقابل دشمن صهیونیستی طی دو دهه گذشته محافظت کند و اشغالگران با فرار از رویارویی با مقاومت لبنان از ترس عواقب آن، علنا به این بازدارندگی حزب‌الله اعتراف می‌کنند.

-تداوم تحرکات متجاوزانه و فاشیستی صهیونیست‌ها علیه فلسطینیان می‌تواند جرقه یک جنگ بزرگ چندجبهه‌ای علیه رژیم اشغالگر را روشن کند؛ جنگی که اسرائیلی‌ها به شدت از آن وحشت دارند و آن را برابر با پایان موجودیت خود می‌دانند.

 

در پایان نکته‌ای که کشورهای عربی به ویژه سازشکاران باید به آن توجه کنند این است که در شرایطی که خودِ صهیونیست‌ها به ناتوانی در مقابله با چالش‌های داخلی و خارجی اعتراف می‌کنند و علنا در صدد فرار از هر تقابلی با هریک از جناح‌های مقاومت هستند، دل بستن به حمایت نظامی و امنیتی اسرائیل در ازای عادی‌سازی با آن، توجیهی ندارد و یک اتحاد منسجم عربی-اسلامی می‌تواند هدف بزرگ امت اسلامی یعنی آزادسازی فلسطین و ریشه‌کن کردن اشغالگران در منطقه را زودتر از آنچه تصور می‌شود، محقق سازد.

گزارش: علی عباسی

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط