حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلم
سال گذشته چنین روزهایی بود که خبر آمد نادر طالبزاده مجری، مستندساز و تهیهکننده صدا و سیما بر اثر نارسایی قلبی، جان خود را از دست داده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چنین روزهایی بود که از بیمارستان و بخش مراقبتهای ویژه خبر رسید نادر طالبزاده حال خوبی ندارد. آن سال چند بار به دلیل نارسایی قلبی به بیمارستان رفته بود، اما این بار بیماری نادر شدت بیشتری پیدا کرده بود.
دیماه 1400 در مراسم افتتاحیه جشنواره عمار بود که عنوان شد نادر طالبزاده به دلیل نارسایی قلبی به سیسییو منتقل شده و خوشبختانه شرایط جسمی او مدتی بعد بهتر و از بیمارستان مرخص شد، اما چند ماه بعد بار دیگر بیماری به سراغش آمد و پس از یک هفته بستری شدن در بیمارستان در سن 69 سالگی درگذشت.
طالبزاده فعالیتش در صداوسیما را از سال 1359 و با ساخت فیلمهای مستند آغاز کرد. او در سال 1384 سریال «بشارت منجی» را کارگردانی کرد که زنده یاد فتحعلی اویسی هم در نقش پونتیوس پیلاطس (فردی که بر خلاف میلش به تصلیب عیسی مسیح (ع) حکم کرد) مقابل دوربین او رفت.
دبیری جشنواره فیلم «عمار»، راهاندازی کنفرانس افق نو، عضویت در هیئت اندیشهورز شبکه افق، کارگردانی سریال «بشارت منجی»، ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با انقلاب اسلامی به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، چون خط او، خط انقلاب بود. خطی که سرمنشاء آن سخنان امام خمینی(ره) در مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس آغاز شد.
طالبزاده در خاطراتش با اشاره به همان سرمنشاء رسماً اعلام کرد: به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد و اگر قرار است فعالیتی داشته باشد در همین جبهه است. نادر طالبزاده همچنین بارها گفت: «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد».
بسیاری براین باورند که همین مشاهدات و برداشت نادر طالبزاده از آمریکا بود که بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد تا همه پی به واقعیت پنهان سرزمین فرصتها پیببرند.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که همین چند سال پیش به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش نامش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
پس از ورود نادر طالبزاده به صدا و سیما برنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترین فعالیتهای او در بستر تلویزیون عنوان کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکبار ستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد.
طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید، تا ثابت کند نه فقط هنرمندان ایرانی بلکه در سایر کشورها کم نیستند افرادی که واقعیت استبار را بی واسطه از پس پرده بیرون کشیده و در قاب تصاویر به نمایش درآوردهاند.
طالبزاده کارگردانی بود که میگفت: «همیشه دوست داشتم که بتوانم تجربیاتی را که در ایران و غرب کسب کردهام به فیلمسازان جوان منتقل کنم، جوانانی که نمیتوانستند در مسیر درست رسانهای قرار گیرند؛ که خوشبختانه جشنواره عمار توانست این کار را در سراسر ایران انجام دهد و وقتی فال و قرعه به نام من افتاد، من با اشتیاق پذیرفتم»
نادر طالبزاده در کنار بازیگر نقش مسیح- سریال بشارت منجی
سریالسازی و نگاهِ او به خلأهای دینی در تلویزیون
*نادر طالبزاده را شاید بسیاری به عنوان یک مستندساز و مجری برنامههای تلویزیونی بشناسند اما او پرداخت زیبایی از منظر قرآن و اسلام به زندگی حضرت عیسی مسیح داشت. "بشارت منجی" نام سریالی بود که نادر طالبزاده روانه آنتن تلویزیون کرد که مورد توجه بسیاری قرار گرفت. او در جریان یکی از گفتوگوهایش با خبرگزاری تسنیم، به این نکته اشاره کرد "بشارت منجی" تنها کاری بود که در سالنهای واتیکان مملوء از کشیش به نمایش درآمد و استقبال بینظیری از خود نشان دادند.
او بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
او با اشاره به کارهایی که ساخته شده بود ولی عمقِ میدانی نداشت؛ تاکید کرد: "وقتی امام رضا(ع) به عنوان یک سریال تلویزیونی به تصویر کشیده شد نتوانست تأثیرات بینالمللی را به همراه داشته باشد. چرا که فیلمساز ما باید بداند عمق میدانی یکی از وجوه فیلمنگاری دینی و مذهبی است. چون ما وظیفهداریم فلسفه، ایدئولوژی، روانشناسی و حکمتآموزی اسلام ناب را به جهانیان عرضه کنیم و بهترین ابزار انتقال مناسب، ساخت مستند و فیلم است."
نادر طالبزاده و شهید آوینی
طالبزاده و یک خداحافظی!
مرحوم طالبزاده مدتی از قبل از فوتش از فضایِ تحلیلی نسبت به خلأ فیلمها و کارهای نمایشی دینی به سمتِ گلایههای صریح رفت و گفت: بیاهمیتی صدا و سیما نسبت به "بشارت منجی" دلیل عدم فعالیتش در فیلمسازی است. من چندین سال است که در صداوسیما رفت و آمد میکنم و با مدیران زیادی برخورد دارم؛ در این سالها ندیدم سازمان صداوسیما کسانی را که توانایی ساخت فیلمهای مذهبی و تاریخی دارند را در یک اتاق جمع کنند و ایدههایشان را مرور کنند. این مسائل اصلی که نیاز به فکر و تمرکز دارد برای سازمان اهمیتی ندارد و اتفاق نمیافتد.
اظهارنظرِ طالبزاده درباره داود میرباقری/ چرا اول مختارنامه ساخته شد؟
یادم هست که زمانی داود میرباقری میخواست سلمان را کار کند به او گفتند مختار را کار کند. ای کاش همان موقع سلمان را میساخت که همه دنیا سلمان را میشناسند، اما همه دنیا مختار را نمیشناسند. مثلاً مختار را میتوان در عراق نشان داد، اما در لبنان نمیتوان این کار را کرد. همان موقع و این روزها که با مسئله خلق آثار دینی و ماندگار مواجه میشوم این پرسش را مطرح میکنم که چه کار میتوانیم انجام دهیم این آثار جهانی شوند؟ یا چگونه فیلمی درباره حضرت رسول بسازیم که جهانی بشود؟ واقعاً در این زمینه کمکاری شده است.
مبدعِ گفتوگوی زنده در تلویزیون
نادر طالبزاده قبلا در میزگردی در گفتوگو با تسنیم درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که مبدع گفتوگوی زنده در تلویزیون بوده است. طالبزاده در این زمینه گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صداوسیما پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند، اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
روحش شاد...
انتهای پیام/