جان دوباره در رگ‌های "تالاب شادگان" با توسعه گردشگری


با وجود تهدیداتی ازجمله عدم تخصیص حق‌آبه، ورود زباله‌های نفتی، نابودی صید و صیادی و...، توقع می‌رود که با تدوین سند توسعه راهبردی گردشگری و اقتصاد دریایی تالاب بین‌المللی شادگان، جان تازه‌ای به رگ‌های شادگان تزریق شود.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یکی از نکات مهمی که در سفر رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به استان خوزستان مطرح شد، تدوین سند توسعه راهبردی گردشگری و اقتصاد دریایی تالاب بین‌المللی شادگان بود.

تالاب بین‌المللی شادگان بزرگ‌ترین تالاب ایران است که ترکیبی از سه تالاب شادگان، خور موسی و خورالامیه است. مساحت این تالاب حدود 400 هزار هکتار است که با رودهای کارون و جراحی و همچنین جزر و مدهای خلیج فارس تغذیه می‌شود.

تالاب شادگان از طریق خورهای متعدد به خلیج‌فارس متصل می‌شود و با آب شیرین، لب‌شور و ‌شور، محیطی مناسب برای زیست انواع آبزیان، پرندگان، جوندگان و حیوانات اهلی و وحشی فراهم می آورد. این تالاب به دلیل هوای معتدل در فصل زمستان، محل زیست بیش از 110 گونه گیاهی، 174 گونه پرنده بومی و مهاجر شامل گیلانشاه و اردک مرمری، 36 گونه پستاندار، سه گونه دوزیست و 9 گونه خزنده است.

این تالاب از شمال به شادگان و هورالدورق، از جنوب به رودخانه بهمن‌شیر، از غرب به جاده دارخوین و آبادان و از شرق به آب‌های خور موسی می‌رسد. همچنین از جنوب درنهایت به خلیج فارس می‌ریزد.

معیشت حدود 100 هزار نفر به تالاب شادگان وابسته است که متأسفانه در سال‌های اخیر این تأمین معاش به واسطه موارد مختلفی تهدید شده و تالاب حال و روز خوبی ندارد؛ در ادامه به بررسی این موارد می‌پردازیم.

عدم تخصیص حق‌آبه و خشکی 40 درصد مساحت تالاب

در حال حاضر حدود 60 تا 65 درصد از مساحت تالاب بین‌المللی شادگان آب دارد اما برخی مناطق آبگیری شده نیز تنها مرطوب هستند و قسمت شمالی تالاب شادگان نیز خشک است.

آورده تالاب شادگان از رودخانه جراحی است که عنوان می‌شود این رودخانه به دلیل پایین بودن تراز آب، آب ندارد. آبی که در بالادست برای تالاب رهاسازی می‌شود باید مدیریت شود و به تالاب برسد اما مشکل این است که مدیریت بالادستی اصلاً وجود ندارد و آبی که توسط وزارت نیرو برای تالاب رهاسازی می‌شود در مسیر برداشت می‌شود و آب به تالاب نمی‌رسد.

آلودگی تالاب به واسطه ورود پسماند و پساب

تالاب شادگان از زباله‌ها و پسماندها نیز رنج می‌برد. جوامع ساکن در حاشیه‌ تالاب، زباله‌ها و فاضلاب خود را روانه شادگان می‌کنند و روز به روز بر آلودگی آن می‌افزایند. در این میان، تخلیه پساب‌‌های آلوده‌ متعلق به مزارع نیشکر و تخلیه زباله‌‌های شهری از مهم‌ترین عوامل آلودگی تالاب به شمار می‌روند.

ورود زباله‌های نفتی

شهرداری آبادان در آبان ماه 1383، فاجعه‌ای فراموش نشدنی را برای شادگان رقم زد و طی عملیات احداث بلوار در منطقه‌ای از آبادان حدود 35 هزار مترمکعب از زباله‌های نفتی منطقه گیسی از زیر خاک خارج و در تالاب شادگان ریخته شد.

اثرات این اقدام هیچگاه از تن این تالاب پاک نشد و همچنان از آن به عنوان یک فاجعه زیست محیطی یاد می شود. عبور لوله‌‌های نفتی و محاصره تالاب توسط واحدهای پتروشیمی نیز باعث ورود زباله‌های نفتی به تالاب شده و به مشکلات آن دامن زد.

نابودی صید و صیادی

ورود گونه مهاجم تیلاپیا باعث نابودی گونه‌های بومی تالاب شده و صیادی منطقه را نابود کرده است. این مورد باعث مهاجرت صیادانی شده که به واسطه تالاب تأمین معاش می‌کردند.

تهدید حیات وحش تالاب به واسطه شکار

با وجود اینکه تالاب شادگان یک پناهگاه حیات وحش محسوب می‌شود مکان زمستان‌گذرانی شمار قابل توجهی از گونه‌های حمایت شده و در خطر انقراض جهانی است، فاقد امنیت جهت زمستان‌گذرانی پرندگان مهاجر است و انبوه شکارچیان و صیادان به شکل مستمر در تمامی نقاط تالاب حضور دارند و بدون کوچکترین نگرانی به صید و شکار وسیع پرندگان مهاجر و بومی مشغولند.

متأسفانه ناامنی در شادگان تا حدی گسترده و مشهود است که نمی‌توان در هیچ نقطه از این تالاب مشابه سایر تالاب‌ها محدوده‌های تجمع پرندگان مهاجر را مشاهده کرد.

با وجود تمام این تهدیدات این امیدواری وجود دارد که با دستور رئیس جمهور برای توسعه گردشگری در تالاب، مشکلات مربوط به تأمین معاش مردم برطرف شده و تالاب شادگان جان تازه‌ای بگیرد. وسعت زیاد، طبیعی بودن، تنوع زیستگاهی و ایفای نقش حیاتی در تأمین معاش ساکنین از جمله دلایلی هستند که اهمیت این تالاب را دوچندان می‌کنند و در زندگی مردم منطقه تأثیر می‌گذارد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط