«ماهچراغ» شبیه به ۹۰ شبیهای مهران مدیری و «مردم معمولی» نیست
آرش داودی کارگردان و تهیهکننده «ماهچراغ» میگوید سیتکام بسیار در تلویزیون لازم است اما این مجموعه را نه با ۹۰ شبیهای مهران مدیری و نه «مردم معمولی» رامبد جوان مقایسه نکنید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سریال استودیویی «ماهچراغ» ایام نوروز و ماه رمضان برای سومین بار روی آنتن رفت و به گفته تهیهکننده و کارگردانش ویژه اربعین فصل دیگری را تدارک دیدهاند.
آرش داودی تهیهکننده و کارگردان این مجموعه تلویزیونی یک بار برای دفاعمقدس با یک فضایِ خاص، یک بار برای اربعین و یک بار هم با فضای طنز سیتکام را به شبکه پنج سیما آورد. همان قالبی که به تعبیر خودش جایِ آن در تلویزیون خالی است؛ شبکه نمایشخانگی با «مردم معمولی» رامبد جوان در این قالب ضربه خورد و در شبکه نسیم هم به تازگی کارهایی به کارگردانی شهاب عباسی ساخته میشوند.
ماهچراغ قصه آدمها است، قصه جوانانی است که پر از امید و آرزو هستند. جوانانی که در پی یک فرصتاند تا دنیایی بهتر برای خود و اطرافیان بسازند، ماهچراغ داستان 6 جوان است که برای رسیدن به دنیایی بهتر دل به دل هم میدهند و مدیریت یک کافه را به دست میگیرند تا هر بار و با آمدن هر مهمان و مشتری زندگی بیاموزند.
در این مجموعه احمد نجفی، آزیتا ترکاشوند، سیاوش مفیدی، اشکان اشتیاق، حدیثه تهرانی، علی قریب، عباس صفا، آسو پاشاپور و ... ایفای نقش کردند.
با آرش داودی کارگردان و تهیهکننده این سریال استودیویی لحظاتی گفتوگو کردیم:
* بگذارید از اینجا شروع کنیم این سریال چقدر هزینه داشت؟ چون بسیاری نقد کردند چرا باید سریال، استودیویی ساخته شود. حتی بحث دستمزدها و هزینهها را پیش کشیدند.
کار استودیویی ما پروداکشنِ آنچنانی نداشت اما بازیگران خوبی داشت. از فصل اول گرفته تا فصل سوم که بازیگران متنوعی به این مجموعه آمدند. اما در مورد هزینه باید بگویم 50 درصد سریالهای معمول 26 قسمتی هم هزینه نداشت.
* چرا به سراغ این قالب رفتید؟
این قالب جاافتاده و در جهان خیلی به آن پرداخته میشود. اصلاً سیتکام و ساخت کارهای استودیویی را بسیاری از کشورها در دستور کار ویژهشان قرار میدهند.
اصلاً این کار نباید با 90 شبیهای همیشگی تلویزیون مقایسه شود
* خیلی این نوع آثار را با همان 90 شبیهای همیشگی تلویزیون که چند سالی است ساخته نمیشود؛ مقایسه میکنند؟
نه اصلاً نمیتوان این نوع آثار را با همان 90 شبیهای همیشگی که بیشتر مهران مدیری میساخت مقایسه کرد و حتی «مردم معمولی» که رامبد جوان برای شبکه نمایشخانگی ساخت. این کارها چند مؤلفه دارد که یکی از مؤلفههایش استودیوست و البته پلان خارجی هم دارد. ما هم در «ماهچراغ» پلان خارجی داشتیم اما همهچیز باید در خدمت استودیو باشد. یعنی در واقع به عنوان بحث مکمل از آن استفاده میشود. ژانر سیتکام در کشورمان متأسفانه چند سالی است مغفول شده است.
قبل از آن قالب 90 شبی خیلی در تلویزیون محور بود؛ کارهایی که دکورهای خانگی داشتند و خیلی طراحیهای پیچیده نداشتند اما در این قالب و خصوصاً کار «ماهچراغ» ما دکورها را میساختیم و اتفاقاً پیچیدگیهایی در طراحی وجود داشت. من اعتقاد دارم باید این فضا را بشکنیم که اعتقاد دارند هرچه پروداکشن سنگینتر باشد یعنی میتواند مخاطب بیشتری جذب کند. ما نمونههای خارجیای داریم که در فضای استودیویی، جزو پرمخاطبترین سریالهای دنیاست.
پافشاری میشد، «ماهچراغ» بیشتر از 30 دقیقه باشد!
* یعنی میتوانیم نام این نوع سریالها را لُباجت (سریالهای کوتاه 20 تا 30 قسمتی) بگذاریم.
اتفاقاً نامِ درستی است. در واقع به جای اینکه بیشتر برای ساخت سریال به سمت پروداکشن و هزینههای دکور و لوکیشن برویم یک اتفاق بزرگتر این است سرعت تولید را بالا ببریم. ما برای «ماهچراغ» اول اسفندماه کُد تولید گرفتیم آن هم با یک قسمت فیلمنامه؛ میدانید که 26 قسمت سریال، 6 ماه به پیشتولید نیاز دارد. من 25 اسفندماه اولین فیلمبرداریام بود و اولین قسمت آن را اول عید روی آنتن بردیم.
این سرعت و این اتفاق فقط مخصوص این ژانر کار است. یکی از نکات جالب در این نوع ژانرها اهمیت دادن به محتواست؛ چون همهچیز مبتنی بر دیالوگ پیش میرود. تایمبندیها برای این نوع سریالها 20 دقیقهای است اما ما در ایران اصرار داریم روی 40 دقیقه؛ شبکه پنج هم این پافشاری را کرد اما ما خواستیم این زمان را به 30 دقیقه برسانیم. چون اگر زمان را بیشتر میکردیم کار از ریتم و جذابیت میافتاد.
بازیگران نگران بودند که سرانجامِ «ماهچراغ» به کجا میرسد؟
* بسیاری از بازیگرانی که انتخاب کردید جزو بهترینها بودند؛ آنها هراس نداشتند این قالب کاری که انجام میدهند به کجا میرسد و حتی خود شما به عنوان تهیهکننده و کارگردان این واهمه را نداشتید در جذبِ مخاطب، شکست بخورید؟
بله دغدغه بازیگران بود و به نوعی نگران بودند؛ به همین خاطر در دو سه قسمت ابتدایی، محتاطانه پیش میرفتند تا بازتابها را ببینند. از من میپرسیدند قرار است با این سرعتِ کار به کجا برسیم. کار استودیویی نکرده بودند و خیلی با این نوع قالب آشنایی نداشتند اما هرچه جلوتر رفت اعتمادشان جلب شد. شاید بیش از بقیه، احمد نجفی این دغدغه را داشت چون هم سیتکام کار نکرده بود و هم در طنز خودش را محک نزده بود.
«ماهچراغ» را ادامه میدهیم
* «ماهچراغ» ادامه خواهد داشت؟
سه «ماهچراغ» را در ایام دفاعمقدس، اربعین و نوروز و رمضان روی آنتن بردیم و دوباره قرار است این تدارک و برنامهریزی را برای اربعین امسال داشته باشیم. حتماً پوسته اصلی بازیگرانمان حفظ خواهند شد و چون تنوع برای ما اهمیت دارد بازیگران جدیدی هم به پروژه اضافه خواهند شد.
* نقدهایی وارد شد چرا باید سریال استودیویی ساخته شود این نقدها دلسردتان نکرد؟
خیر. چون مردم دوست داشتند. خوشبختانه آقای اشناب مدیر شبکه پنج و آقای آذرسرا مدیر گروه هم ما را حمایت کردند. برای من تجربه خوبی بود از این جهت که برایم اهمیت دارد این ژانر جدید تجربه شود. من در دوران کرونا تجربه جدیدی را با برنامه «نوشدارو» در شبکه سلامت داشتم و خیلی برای ساختِ فصل اول «ماهچراغ» به من کمک کرد.
* با توجه به تجربهای که برای شما اتفاق افتاد آیا سیتکامسازی را ادامه میدهید و یا وارد سریالسازی بلند میشوید؟
قطعاً سیتکامسازی را دنبال میکنم تا این قالب بهتر در کشورمان جا بیفتد. هم هزینهاش برای تلویزیون مهم است و هم جذابیتش برای مردم. چون این نوع کارها مفهوم و محتوا را در کوتاهترین زمانِ ممکن به مخاطب انتقال میدهد و بازیگران بیشتری را هم مخاطب میتواند در دکورهای متعدد ببیند. فکر میکنم در واقع مردم با این نوع قالبها، خیلی راحت ارتباط بگیرند.
چرا میگویند ما «مردم معمولی» هستیم؟
* به این نکته اشاره کردید که کار شما ربطی به 90 شبیهای مهران مدیری و «مردم معمولی» رامبد جوان ندارد. منظورتان چه بود؟
چون واقعاً کار ما با آن فضا متفاوت بود و به آن سمت نرفتیم. دکورهای سریالهای 90 شبی خانه دکور بودند و هیچ پیچیدگی نداشتند. ما اینجا دکورهای پیچیده و متعددی را ساختیم. در فضای کارهای 90 شبی، ناگزیریم از قصه بگذریم، چون تایم محدودی برای رساندن به آنتن وجود دارد. تجربه «مردم معمولی» که سیتکام بود اما در شبکه نمایشخانگی به نوعی شکست خورد، این بود که یک وقتهایی با زور میخواهیم مردم را بخندانیم نباید این کار را بکنیم.
اگر خودت باشی و بازی نکنی ماجرا میتواند برای مردم جذاب باشد و لبخند به روی لبانِ مخاطب میآید. وقتی زور میزنی بخندانی، گارد میگیرند. ما سعی کردیم در «ماهچراغ» کسی تیپ نباشد؛ چون مردم در این موارد خیلی ارتباط نمیگیرند و شخصیتپردازی درست و رئال اتفاق نمیافتد.
باید تلویزیون به سمتِ تنوع در سریالسازی برود
* یکی از نقدهای جدّی که به تلویزیون میشود بیرمقشدن در سریالسازی است. پیشنهادتان برای سیاستگذاران عرصه سریالسازی چیست و باید چگونه در این عرصه مدیریت کنند و کار پیش برود؟
من فکر میکنم زمانی قافیه را باختیم که سعی نکردیم به سمت تنوع در نگارش فیلمنامه و ساخت سریال برویم. هر سالی مُد شد 20 سریال امنیتی بسازیم و همه شبکهها به سراغش رفتند و یا سریال روستایی، ورزشی و موضوعات دیگر. اما هیچوقت توجه نکردیم که باید کنداکتوری رنگارنگ و سریالهایی متنوع داشته باشیم. واقعاً وقتی از من میپرسند جایِ چه چیزهایی در تلویزیون خالی است میگویم سیتکام و حتی کارهای 90 شبی و در محتوا و نوعِ سریالسازی، حتماً تیپ کارهایی که رضا عطاران میساخت را نداریم. یا کارهای ماورایی مثلِ «او یک فرشته بود» که خلأشان به وضوح احساس میشود. این تنوعها میتواند مخاطب جذب کند.
انتهای پیام/