۵ مسئله اساسی برای آموزش و پرورش
جناب آقای رئیس جمهور؛ اکنون آموزش و پرورش ۵ مسأله اساسی دارد که وزیر پیشنهادی باید برای آن برنامه داشته باشد و برای کاهش آسیبهای روانی اجتماعی در مدارس، برنامه اجرایی تعامل با دانشگاه خصوصاً روانشناسان و مشاوران در مدرسه ارائه شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ، محمد حاتمی؛ رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در یادداشتی به بررسی مشکلات وزارت آموزش و پرورش و عدم ثبات مدیریتی پرداخته است.
این یادداشت بدین شرح است:
وزارت آموزش و پرورش به لحاظ نیروی انسانی و فضاهای آموزشی و تربیتی بزرگترین وزارتخانه کشور از نظر جمعیت و وسعت جغرافیایی است بطوری که در دورافتادهترین مدارس روستاهای کشور هم پرچم آن برای اجرای مراسم صبحگاه بالا است و در بین دستگاههای دولتی به عنوان وزارت اول مسئولیت خطیر فرهنگسازی، پرورش استعداد، تولید فکر، تربیت نیرو و سرمایه انسانی، ارزش ، احیاء و اصلاح جامعه را برعهده دارد.
مدرسه خانه دوم فرزندان، چراغی است که از لحظه ورود کودک در ذهن او نورافشانی میکند و تا سن 18 سالگی اگر نورافکنی مطابق اصول علمی، فرهنگی و بومی ارائه شود، میتوان انتظار داشت 20 سال دیگر شهروندی سالم، انسانی ماهر و کارآمد تحویل جامعه میشود.
در این نوشتار کوتاه قصد ندارم، وضعیت موجود آموزش و پرورش و اقداماتی که در 40 سال گذشته در این وزارتخانه سرنوشتساز انجام شده است را واکاوی کنم اما انگیزه نگارش این دلنوشته خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش، سخنان و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در روز معلم و تصمیمگیری رئیس جمهور و مجلس درباره سرنوشت این وزارتخانه مهم است.
متاسفانه وزارت اول کشور در بعد از انقلاب، گویا اولویت اول دولتها نیست و در این سالیان اکثراً وزرایی انتخاب شدهاند که توانایی تحقق برنامههای اعلامی در روز رای اعتماد از مجلس و توانایی اجرای مأموریتهای محوله را نداشتهاند و بعد از چند صباحی یا عزل یا مجبور به استعفاء شدند.
به نظر میرسد در گذشته، نگاه دولت و مجلس به وزارت آموزش و پرورش یک نگاه حاشیهای و سیاسی بوده است و هنوز جایگاه و اهمیت این وزارتخانه خوب تبیین نشده است.
به جرأت میتوان گفت، بعد از جنگ تحمیلی هیچ اولویتی بالاتر از آموزش و پرورش در کشور وجود ندارد اما در تمام دولتها، آموزش و پرورش اولویت چندم بوده است.
به عنوان یک مطالبه مردمی به دولتی که با شعار مردمی بودن کار خود را آغاز کرده است، عرض میکنم، سرنوشت آموزش و پرورش سرنوشت آینده کشور است چرا در مشورت با نخبگان جامعه و کارشناسان تعلیم و تربیت تأمل نمیشود؟
جوانگرایی مدیران و وزرا امری پسندیده و قابل تحسین است، اما بهتر است در کنار صاحبان خِرد، تجربه و علم، پلههای ترقی را طی کنند. دولت تحولگرا و توسعه محور، تحولات و توسعه را از انسان و فکر آغاز میکند بنابراین باید نسبت به انتخاب وزیر آموزش و پرورش که سرنوشت دوران رشد 15 میلیون دانشآموز این مملکت به آن بسته است، دقت و حساسیت زیادی بهخرج دهند و اینجا دیگر جای آزمون و خطا نیست.
معلمان سیمای غرورانگیز و با نشاط هر ملتی هستند، وزیر باید جامعه هدف را نمایندگی کند. در غیر اینصورت افسردگی ملی، در آن جامعه حاکم میشود. مطالعه برنامه همه وزرای معرفی شده در ادوار مختلف با شعارهای آرمانی، صحیح و درست همچون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، محتوای کتابهای درسی، تغییر در ساختار آموزش و پرورش، ارتقاء منزلت معلمان، رتبهبندی، توسعه کلاسهای درس، نوسازی مدارس فرسوده، کاهش نابرابری جنسیتی، توجه ویژه به مبانی دینی و اسلامی، تأمین منابع مالی و نیروی انسانی، حل مشکلات و معوقات فرهنگیان، اصلاح قوانین و مقررات، عدالت محوری و ... به مجلس معرفی شدهاند.
به گفته صاحب نظران، در دهههای گذشته میانگین عمر دوره مسئولیت اکثر قریب به اتفاق وزرای آموزش و پرورش کمتر از 2 سال بوده و این موضوع به معنای این است که در کمیته انتصابات دولت یا از ابتدا انتخاب درستی صورت نمیگرفته است یا با بیاعتنایی، کارشکنی و مانع تراشی دستگاههای پشتیبان در مقابل وزیر، نگذاشتند به وظیفه اصلی خود که ارتقای تعلیم و تربیت است، بپردازد. لذا دربین همه وزارتخانهها، کوتاهترین عمر دوره وزارت، متاسفانه مربوط به وزیر آموزش و پرورش است و آموزش و پرورش کشور دیگر کشش این سکتههای مدیریتی پی در پی را ندارد.
حالا چرا پس از مدت کوتاهی وزیر استیضاح یا برکنار میشود. به زعم نگارنده این چند علت دارد؛ نخست: وزیر انتخابی در تراز وزارت بزرگ آموزش و پرورش نبوده است.
دوم: مطالبات نمایندگان مجلس از وزیر مبتنی بر نگاه ملی نبوده و معطوف به گرفتن امتیاز برای محل و حوزه انتخابیه خود بوده است.
سوم: برای دولت و مجلس آموزش و پرورش وزارت اول نبوده است و با توجه به تعداد شاغلین در آموزش و پرورش هنوز نگاه مصرفی و هزینهبر به این جایگاه وجود دارد نه نگاه سرمایهای و آموزش و پرورش جزو اولویتهای راهبردی کشور نیست.
چهارم: وزیر و مسئولان وزارت به دلیل مشکلات در حوزه انسانی و معیشت معلمان با ورود به ساختمان وزارت، تمام وقتشان درگیر مشکلات اجرایی و اداری است و فرصتی برای مدرسه و تحول در نظام تعلیم و تربیت وجود ندارد.
جناب آقای رئیس جمهور؛ اکنون این وظیفه تاریخی بر عهده شماست، بیایید سنت شکنی کرده و وزیری معرفی کنید که به غیر از حل مسائل و مشکلات فرهنگیان، وضعیت معلمان و نیروی انسانی بتواند تحول و نگاه نویی در بخش آموزشی و پرورشی کشور ایجاد و جامعه هدف را نمایندگی کند.
در کجای دنیا «آموزش» اینگونه چندپاره است؛ وزارت بهداشت، علوم، آموزش و پرورش، کار و رفاه اجتماعی و سایر ارگانها و نهادها، این موازی کاریها موجب صرف هزینههای زیاد و عدم تعامل و استفاده از ظرفیتها جهت بالندگی نظام آموزشی است.
درهای آموزش و پرورش به روی دانشگاه باید گشوده شود و از ظرفیت دانشگاه در مدرسه استفاده شود. اتفاقاً وزیر باید از دانشگاه انتخاب شود. ضرورت دارد، بین این دو وزارتخانه همگرایی و همافزایی به وجود آید، شاید وقت یکپارچه سازی نباشد. اما تعامل و همکاری و استفاده از ظرفیتها میتواند در دستور کار قرار گیرد، قدر مسلم در دراز مدت «آموزش» باید یکپارچه شود. ذینفوذان به جای مصلحت صنفی مصلحت ملی را در نظر بگیرند.
جناب آقای رئیس جمهور؛ اکنون آموزش و پرورش چند مسأله اساسی دارد:
اول: همانطور که مستحضرید؛ به علت شرایط کرونایی ایران و جهان، مدارس دو سال متوالی تعطیل شده بودند و آموزشها مجازی بوده است و این تعطیلی در رشد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی آنان اثرمنفی گذاشته و بعضاً در کودکان و نوجوانان گسست نسلی و هویتی ایجاد شده است. در این باره در موقع مقتضی صحبت خواهم کرد. اما وزیرجدید باید برنامه مدون علمی و کاربردی با توجه به شرایط دانشآموزان ارائه کند.
دوم: نگاه وزیر به مدرسه باید «مدرسه زندگی» باشد و با این شعار وارد وزارتخانه شود. برنامه درس ملی باید انعطاف بیشتر داشته باشد و دانش آموزان در هنگام تحصیل با استفاده از مهارتآموزی، ابزار هنر، ورزش، کار تیمی و زندگی جمعی را آموزش ببینند تا از آموزش صرف و حافظه محوری و کنکوری فاصله بگیرند.
سوم: برای آموزش معلمان و اولیاء در شرایط کنونی به عنوان تاثیرگذارترین مرجع نظام تعلیم و تربیت برنامه مدونی پیشنهاد شود.
چهارم: برای کاهش آسیبهای روانی اجتماعی در مدارس، برنامه اجرایی تعامل با دانشگاه خصوصاً روانشناسان و مشاوران در مدرسه ارائه شود تا سلامت روان دانشآموزان تأمین شود.
پنجم: برای بومیسازی و جذاب کردن مدرسه با استفاده از فنآوری نوین برنامه ارائه شود.
انتها پیام/