رسانههای غربی و مواجهه با ۲ سؤال مهم درباره "هوسا تی وی"
دستور کار اصلی جریانهای رسانهای غربی و متحدان آنها در کشورهای مختلف آفریقایی، از بین بردن هرگونه فرصت اندیشهورزی برای ملل آفریقایی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سالهاست که فعالیتهای رسانههای برون مرزی کشورمان با نهایت دقت از سوی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و متحدان بینالمللی آنها رصد میشود. البته که در این رابطه جدای از طرح انتقادات و عیبگیریهای مختلف از سوی این جریانها علیه فعالیتهای رسانههای برونمرزی کشورمان و به طور خاص خطاب کردن فعالیتهای آنها به مثابه آنچه ابزار پروپاگاندای نظام سیاسی کشورمان عنوان میشود.
دولتهای غربی نیز با همین زمینهسازیهای جریانهای رسانهای خود که از پوششِ گستردهای نیز برخوردارند، گاه و بیگاه موانع مختلفی را در مسیر فعالیتهای رسانههای برونمرزی کشورمان ایجاد کنند و در این رابطه نیز اقدامات غیرقانونی خود را با همان استدلالهایی توجیه میکنند که تریبونهای رسانهایشان به صورت مدام علیه رسانههای ایرانی مطرح میسازند.
در این راستا، شبکه هوسا تی وی که رسانه برون مرزی جمهوری اسلامی ایران است و جامعه هدفِ آن نیز کشورهای آفریقایی است، از این قاعده مستثنی نبوده و از زمان آغاز به کارِ این شبکه تا به امروز، شاهد سرازیر شدن سیلی از اقدامات تبلیغاتی و روانی از سوی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و متحدان بینالمللی آنها علیه این شبکه بودهایم.
در واقع، این رسانهها فقط به هوسا تی وی حمله میکنند و مدعیاند که هوسا تی وی یک رسانه مخرب و منفی است. با این حال، در این رابطه به طور خاص 2 سوال مهم و محوری مطرح میشود که این جریانها باید نسبت به آن به ویژه به افکار عمومی خود پاسخگو باشند.
اولاً، حجم گستردهای از تلاشها و اقدامات تبلیغاتی آنها علیه شبکه هوسا تی وی و فعالیتهای رسانهای این شبکه، متکی بر کدام بخش از اصول و هنجارهای موجود در مفهوم دموکراسی است؟ به بیان سادهتر، به چه دلیل کشورهای غربی و رسانههای آنها علیرغم اینکه سالهاست خود را مدعیان دموکراسی و آزادی بیان میدانند، به خود اجازه میدهند تا یک صدای رسانهای مخالف با خود را قطع کنند و یا به جای مخاطبان آفریقایی تصمیمی بگیرند و با گسیل کردن بخش زیادی از اقدامات مخرب و تبلیغاتی، آنها را وادار به عدم ارتباط گیری با شبکهای همچون هوسا تی وی کنند؟
سؤالهایی که به نظر میرسد پاسخ به آنها تا حد زیادی پرده از دورویی و استانداردهای دوگانه جهان غرب و متحدان بینالمللی آن در مواجهه با پدیده و مفهوم دموکراسی و آزادی بیان بردارد.
ثانیاً، به طور خاص چرا جریانهای رسانهای غربی خود را در موقعیتی میبینند که با سابقه سالها رویههای استعمارگرایانه دولتهایشان در کشورهای مختلف آفریقایی و برخورد با شهروندان آفریقایی در کشورهای خودشان به مثابه شهروندان درجه دو، اکنون میتوانند از موضعِ مدافع حقوق مردم آفریقا در برابر یک رسانه ایرانی وارد میدان شوند و از خود کنشگری نشان دهند؟
از سوی دیگر، این جریانهای رسانهای باید پاسخگوی این مسأله نیز باشند که اساساً سالها فعالیتهای قدرتهای غربی در کشورهای آفریقایی و به بند کشیدن این ملتها، چه دستاورد و مزایایی را برای ملل آفریقایی داشته که آنها اکنون از شنیده شدن صداهای جدید در این قاره جلوگیری میکنند و بدتر از همه اینکه این توجیه را مطرح میسازند که این صداهای تازه، برای قاره آفریقا مضرّند؟ خودِ این دسته از کنشگران چه چیزی به آفریقا جز فقر، استعمار و بدبختی دادهاند که اکنون خود را مدافع این قاره میدانند؟
دستور کار اصلی جریانهای رسانهای غربی و متحدان آنها در کشورهای مختلف آفریقایی، از بین بردن هرگونه فرصت اندیشهورزی برای ملل آفریقایی است. فرصتی که به طور خاص رسانههایی نظیر شبکه هوسا تی وی به خوبی آن را برای آفریقاییها فراهم میکنند و این مسأله میتواند در درازمدت حامل خسارتهای جبرانناپذیری برای قدرتهای غربی و جریانهای رسانهای متحد با آنها و البته جریانهای وابسته به غرب در کشورهای آفریقایی باشد و رشته منافع و اهرمهای قدرت آنها را پنبه کند.
البته که باید توجه داشت دستور کار اصلی جریانهای رسانهای غرب و متحدان آنها در کشورهای مختلف آفریقایی، از بین بردن هرگونه فرصت اندیشهورزی برای ملل آفریقایی است. فرصتی که به طور خاص رسانههایی نظیر شبکه هوسا تی وی به خوبی آن را برای آفریقاییها فراهم میکنند و این مسأله میتواند در دراز مدت حامل خسارتهای جبرانناپذیری برای قدرتهای غربی و جریانهای رسانهای متحد با آنها و البته جریانهای وابسته به غرب در کشورهای آفریقایی باشد و رشته منافع و اهرمهای قدرت آنها را پنبه کند.
مسائلی که به خوبی توضیح میدهند چرا شبکهای همچون هوسا تی وی از زمان آغاز به کار خود، با سیل گستردهای از تحرکات و اقدامات مختلف علیه خود به ویژه از سوی جریانهای رسانهای غربی مواجه شده و میشود.
انتهای پیام/