اهمیت حج در روایات اهل بیت (علیهم السلام)
فریضه عبادی حج یکی از مهمترین شعائر و مناسک آیین اسلام است و بخشی از روایات ائمه اطهار پیرامون انجام فریضه حج وآثار و برکات آن است که بزرگترین کنگره بین المللی اسلامی محسوب می شود.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، فریضه عبادی حج یکی از مهمترین شعائر و مناسک آیین اسلام است که انجام آن از بعد فردی و اجتماعی، آثار و برکات بسیاری برای حجاج بیتالله الحرام دارد. بخشی از روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) پیرامون انجام فریضه حج وآثار و برکات آن است که بزرگترین کنگره بین المللی اسلامی محسوب می شود. در روایات تعبیرهای قابل توجهی درباره اهمیت حج ارائه شده است که به چند نمونه اشاره میکنیم:
1. تأخیر حج: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّی یَمُوتَ بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً؛ کسی که حج را تأخیر اندازد [و در انجام آن امروز و فردا کند] تا بمیرد، خدا او را در روز قیامت یهودی یا مسیحی محشور میکند.»
این مطلب همان است که در آیه به آن اشاره شده و از تارک حج به «مَنْ کَفَرَ» تعبیر گردیده است.
2. خانه خدا: امیر مؤمنان علی علیه السلام در واپسین لحظات عمر خویش وصیتهای مهمی دارد و از جمله میفرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا؛ خدا را، خدا را درباره خانه پروردگارتان [کعبه در نظر بگیرید] تا هستید، آن را خالی مگذارید؛ زیرا اگر کعبه خلوت شود، مهلت داده نمیشوید.»
3. آزمایش بندگان: امام صادق علیه السلام فرمود: «وَ هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَهُمْ فِی إِتْیَانِهِ فَحَثَّهُمْ عَلَی تَعْظِیمِهِ وَ زِیَارَتِهِ وَ قَدْ جَعَلَهُ مَحَلَّ الْأَنْبِیَاءِ وَ قِبْلَةً لِلْمُصَلِّینَ لَهُ و هُوَ شُعْبَةٌ مِنْ رِضْوَانِهِ وَ طَرِیق ٌ یُوءَدِّی إِلَی غُفْرَانِهِ مَنْصُوبٌ عَلَی اسْتِوَاءِ الْکَمَالِ وَ مُجْتَمَعِ الْعَظَمَةِ؛ این خانه [خدا] است که در برابر آن خلقش را متعبد کرده است تا مردم را در پیروی کردنشان در [انجام حج و] آمدن به سوی کعبه مورد آزمایش قرار دهد. پس مردم را بر تعظیم و زیارت آن تشویق کرده؛ در حالی که آن را محل [عبادت] انبیا و قبله نمازگذاران قرار داده است. و کعبه شاخه ای از رضوان الهی و راهی به سوی بخشش خداوندی و نصب شده بر مرکز اعتدال کمال و مجمع عظمت [و بزرگی] است.»
4. حوائج دنیوی: امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرماید: «مَنْ تَرَکَ الْحَجَّ لِحَاجَةٍ مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا لَمْ یُقْضَ حَتَّی یَنْظُرَ إِلَی الْمُحَلِّقِینَ؛ کسی که حج را برای حاجتی از حاجتهای دنیوی ترک گوید، [حاجتش] برآورده نمیشود، مگر نگاهش به [حاجیان] سر تراشیده بیفتد.» کنایه از اینکه حج را انجام دهد و همراه حاجیان حلق کند تا حاجتش بر آورده شود.
5. رام شدن زورگویان: امام صادق علیه السلام فرمود: «مَا مِنْ بُقْعَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنَ الْمَسْعَی لِأَنَّهُ یُذِلُّ فِیهِ کُلَّ جَبَّارٍ؛ هیچ بقعهای از محل سعی نزد خدا محبوب تر نیست؛ چرا که هر جباری در آنجا رام میشود.»
6. پایداری دین: امام صادق علیه السلام میفرماید: «لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْکَعْبَةُ؛ تا زمانی که کعبه [و انجام حج[ بر پا باشد، دین نیز برای همیشه برپا خواهد بود.»
آثار و برکات معنوی حج
با توجه به نکات پیش گفته، در این بخش به اهم آثار و برکات معنوی حج در میپردازیم، و آثار و برکات مادی حج را در مقاله ای جداگانه بحث خواهیم کرد.
1. رشد آگاهی و معرفت: آشنا شدن با خانه خدا و تاریخ کهن و طولانی آن و آشنایی با محل نزول وحی و آثار به جای مانده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام و طبعا زنده شدن تاریخ اسلام و خاطرات تلخ و شیرین آن در جای جای مکه و مدینه، انسان را با مجموعه ای از اطلاعات وسیع آشنا می سازد و با دقت می توان گفت که یک دوره تاریخ اسلام عملاً مرور می شود؛ مخصوصا با توجه به این نکته که زائران از مکانهای مختلف مکه، از غار حرا گرفته تا عرفات و منی و مساجد مختلف، و در مدینه نیز از مساجد و نقاط مهم و فراوان دیدار و زیارت میکنند و با توضیحاتی که توسط روحانیان و یا مطالعه خود افراد انجام میگیرد، بر اطلاعات و آگاهی دینی آنان افزوده میشود.
در گذشته، علاوه بر این مسائل، با امامان معصوم علیهم السلام بیشتر آشنا میشدند و از علوم و معارف آنها استفاده میبردند. امروزه میتوان از طریق زیارت آنها و آشنا شدن با مقام و منزلت و مظلومیت آنان و استفاده از کلمات و سخنان گهربارشان، بر معرفت و معلومات خویش افزود.
از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود: «فَإِنْ قَالَ فَلِمَ أُمِرَ بِالْحَجِّ قِیلَ لِعِلَّةِ الْوِفَادَةِ إِلَی اللَّهِ ... مَعَ مَا فِیهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَ نَقْلِ أَخْبَارِ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام إِلَی کُلِّ صُقْعٍ وَ نَاحِیَةٍ؛ پس اگر بگوید: چرا به انجام حج دستور داده شده است؟ گفته می شود: [یکی] به این علت که به خدا برگشت کرده، بر او وارد شود... گذشته از این، حج باعث آگاهی [به احکام و معارف] و انتقال اخبار [و سخنان] ائمه علیهم السلام به تمام نقاط [زمین] و دوردستها می شود.» گذشته از آشنایی با احکام و معارف؛ آشنایی و گفتگو با افراد گوناگونی از مسلمانان کشورهای مختلف با فرهنگها و زبانهای متفاوت، خود باعث رشد آگاهی و معلومات انسان میشود.
و در یک کلام، سفر حج کوله بار سنگینی از آگاهی و معلومات و کسب معارف را می تواند به دنبال داشته باشد؛ البته اگر سرگرمیهای فراوان و خریدهای بیش از حد و مرز مانع نشود.
2. گناه زدایی: از مهم ترین آثار عمل عبادی حج، پاکیزگی از آلودگیها و گناهان است که این خود می تواند برکات بی شماری را در پی داشته باشد.
پیامبر گرامی اسلامی صلی الله علیه و آله فرمود: «اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْاِسْلَامَ یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ وَ اَنَّ الْهِجْرَةَ تَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهَا وَ اَنَّ الْحَجَّ یَهْدِمُ مَا کَانَ قَبْلَهُ؛ آیا نمی دانی که اسلام [با مسلمان شدن] آنچه را پیش از خود بوده است، محو میکند و هجرت، آنچه را قبل از آن بوده است، از میان می برد و حج [نیز گناهان و] آنچه پیش از خود بوده را می زداید [و از بین می برد]؟»
بنابراین، انسانی که از حج بر میگردد، همچون نوزادی است که تازه به دنیا آمده و گذشته او کاملاً پاک و پرونده های قبلی او مختوم اعلام میشود.
در روایت پیش گفته از امام صادق علیه السلام خواندیم که خداوند انجام حج را «طَریقٌ یُؤَدِّی اِلَی غَفْرَانِهِ» قرار داده است. امام علی علیه السلام نیز فرمود: «الْحَاجُّ وَ الْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ وَ یَحْبُوهُ بِالْمَغْفِرَةِ؛ حج کننده و عمره گذار [مهمان خداست و] بر خدا وارد می شود و خداوند مغفرت [و بخشش از گناهان] را به او هدیه می دهد [و این گونه از او پذیرایی می کند].»
حتی اگر در مسیر حج و یا در حال انجام آن از دنیا برود، مورد غفران الهی قرار میگیرد و در روز قیامت از عذاب و عقاب در امان خواهد بود. حضرت صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ مَاتَ فِی طَرِیقِ مَکَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِیاً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ کسی که در راه [زیارت خانه خدا در] مکه، در حال رفتن یا برگشتن از دنیا برود، از ناله بزرگ روز قیامت در امان خواهد بود.»
و اگر در حال احرام از دنیا رفته باشد، لبیک گویان در روز قیامت محشور می گردد: «مَنْ مَاتَ مُحْرِماً بَعَثَهُ اللَّهُ مُلَبِّیاً؛ کسی که در حال احرام از دنیا رود، خداوند لبیک گویان او را مبعوث میکند.»
آری، حجی که با کندن لباس مرسوم و پوشیدن لباس احرام و لبیک به این رمز که «خدایا! گناهان را از خود دور ساختم و با غسل در لحظه احرام، خود را از گناهان شستشو دادم.» شروع می شود و با اشکهای لحظه لبیک توحیدی ادامه می یابد و با حاجی نگاه به خانه خدا برترین آرزوی خویش را عفو گناهان خود بر میشمارد و با طواف دور خانه خدا اعلام میدارد که بعد از این فقط دور خدا و ارزشهای الهی خواهد چرخید، نه هوا و خواستههای شیطانی، تا اینکه به قربانی میرسد که در واقع قربانی کردن هوس است و آن گاه تراشیدن سر، به معنای اینکه فکر گناه را نیز از مغزم زائل کردم، بدین ترتیب، باید اولین اثرش گناه زدایی باشد.
3. بهشت رفتن: هر فردی که از گناهان پاک گشت، یقینا در آخرت رستگار خواهد بود و بهشت جاویدان جایگاه او میشود. حج هم اثر گناه زدایی دارد و هم پاداش گرانسنگی به نام بهشت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «الْحَجُّ الْمَبْرُورُ لَیْسَ لَهُ جَزَاءٌ إِلَّا الْجَنَّةُ؛ حج مقبول را پاداشی جز بهشت نیست.»
گذشته از این پاداش، هر درهمی که در مسیر حج صرف می شود، معادل هزار درهم پاداش دارد. علی علیه السلام فرمود: «نَفَقَةُ دِرْهَمٍ فِی الْحَجِّ تَعْدِلُ أَلْفَ دِرْهَمٍ؛ خرج کردن [و سرمایه گذاری] در [راه انجام] حج، هر درهمش برابر با هزار درهم است.»
4. افزایش ایمان: بین عمل و ایمان و اعتقاد رابطه تنگاتنگی وجود دارد. هر چه اعمال نیک و خیر بیشتر شود، بر قدرت ایمان افزوده می گردد و بر عکس، اعمال ناشایست و انجام گناه ایمان را ضعیف و سست می کند. حج مجموعه اعمال و عباداتی است که شدیدا بر تقویت و اصلاح و افزایش ایمان تأثیر گذار است. به همین جهت، امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «حِجُّوا وَ اَعْتَمِرُوا... یَصْلُحْ إِیمَانُکُمْ...؛ حج و عمره را به جا آوردید... تا ایمان شما اصلاح [و تقویت] شود... .»
5. آرامش روحی: حج مجموعه اعمالی است که انسان را با توحید و یگانگی خدا و یاد او و همین طور با موحدان تاریخ و بندگان صالح و ذاکر خدا، یعنی انبیاء و اولیاء علیهم السلام و... آشنا می سازد. اتصال به توحید و مبدأ هستی و یاد خدا، باعث آرامش روحی و روانی انسان می شود. به راستی اگر به دقت ملاحظه شود، با تمام هجوم جمعیت و تراکم آن، گرمی هوا و سنگینی اعمال در لحظه بستن احرام و لبیک گفتن، حین طواف و در حال سعی بین صفا و مروه، در عرفات و منی و در همه جا آنچه از چهره حاجیان مشهود است، آرامش روحی و روانی و نشاط و شادی درونی غیر قابل وصف است.
امام باقر علیه السلام در این زمینه فرمود: «الْحَجُّ تَسْکِینُ الْقُلُوبِ ؛ حج [باعث] آرامش دلهاست.»
6. رشد اخلاقی: اثر دیگر حج این است که بر اخلاق انسان و رشد آن تأثیر بسزایی دارد؛ از یک طرف، با ممنوعیت جدل و ناسزاگویی و... انسان را تمرین می دهد که برای همیشه از رذائل اخلاقی زبانی دوری جوید و از طرف دیگر، با ایجاد خشوع قلبی و تواضع درونی، تکبر و غرور و خود خواهی را که محور و عامل بسیاری از گناهان و رذائل اخلاقی است، از انسان دور می سازد.
به راستی اگر انسان لباس فاخر خود را کنار گذاشت و همرنگ جماعت و جمعیت حاجیان خداجو شد و در عرفات بر خاک نشست و خاک نشین گردید و در سعی بین صفا و مروه هروله کنان سنگینی ظاهر و با تبختر راه رفتن را گنار گذاشت و با حلق سَرْ از زلف و زیبایی خود که دستاورد موی سر است، گذشت و با ترک نگاه به آیینه از آرایش صورت غافل گشت و با همه مردم یک رنگ و اتصال به توحید و مبدأ هستی و یاد خدا، باعث آرامش روحی و روانی انسان میشود.
یک صدا شد، تکبر و غرور را نیز کنار خواهد گذاشت.
درباره خشوع قلبی، حضرت رضا علیه السلام فرمود: «إِنَّمَا أُمِرُوا بِالْإِحْرَامِ لِیَخْشَعُوا قَبْلَ دُخُولِهِمْ حَرَمَ اللَّهِ؛ همانا [مردم] به پوشیدن لباس احرام [در آغاز اعمال حج] امر شده اند تا قبل از ورود به حرم الهی خاشع شوند.»
و درباره تواضع آفرینی حج، حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام چنین فرمود: «وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْأَنَامِ ... وَ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلَامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ إِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ؛ خداوند حج بیت الحرام را که قبله مردم قرار داده، بر شما واجب کرد ... و آن را علامت تواضع مردم در مقابل عظمت خداوند و باور عزّت خداوند توسط مردم قرار داد.»
و درباره تکبر زدایی اعمال حج، حضرت صادق علیه السلام فرمود: «مَا مِنْ بُقْعَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنَ الْمَسْعَی لِأَنَّهُ یُذِلُّ فِیهِ کُلَّ جَبَّارٍ؛ هیچ بقعه ای محبوب تر از محل سعی [بین صفا و مروه] در نزد خدا نیست؛ چرا که در آنجا هر متکبر [مغروری] را خوار می کند.» و مخصوصا در هنگام هروله که در هر دور در بخشی از مسعی مستحب است، به خوبی هیبت و غرور متکبران و تبختر مغروران می شکند.
7. دوری از دنیا: از دیگر آثار اخلاقی و روانی حج، دنیا گریزی است؛ همان دنیایی که محبت آن عامل تمام خطاها و گناهان است. حجّ خانه خدا می تواند محبت به دنیا و زرق و برق آن را کمرنگ و یا زائل کند.
حضرت رضا علیه السلام در این باره می فرماید: «إِنَّمَا أُمِرُوا بِالْإِحْرَامِ لِیَخْشَعُوا قَبْلَ دُخُولِهِمْ حَرَمَ اللَّهِ وَ أَمْنَهُ وَ لِئَلَّا یَلْهُوا وَ یَشْتَغِلُوا بِشَیْءٍ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا وَ لَذَّاتِهَا وَ یَکُونُوا جَادِّینَ فِیمَا هُمْ فِیهِ قَاصِدِینَ نَحْوَهُ مُقْبِلِینَ عَلَیْهِ بِکُلِّیَّتِهِمْ؛ همانا [مردم[ دستور داده شده اند به [پوشیدن] احرام تا قبل از ورود به حرم امن الهی خاشع گردند و تا اینکه دور لهو نروند و مشغول اموری از دنیا و زینتها و لذات آن نشوند و در آنچه هستند [از اعمال حج] جدی [و با تلاش] و با توجه به سوی آن [اعمال] باشند و با تمام وجودشان رو کننده به حرم الهی باشند.
توجه تمام به خانه خدا هم اثر آنی دارد که باعث شور و حال عجیب و ریزش اشک از چشمان انسان می شود و انسان را برای ساعاتی از دنیا و لذتهای بی دوام آن جدا می سازد و هم اثر ماندگار دارد؛ چرا که این لحظه ها نمادی است برای توجه دائمی انسان به خداوند و فاصله گرفتن از دنیا و لذات آن در بیش از مقدار لازم و ضروری.
8. تقویت اعتقاد به امامت و ولایت: از بزرگ ترین آثار و برکات حج این است که اعتقاد به امامت و ولایت امامان معصوم علیهم السلام تقویت و ریشه های آن محکم می گردد. به این جهت، در زمان حضور امامان معصوم علیهم السلام یکی از شرائط تکمیل حج این بوده که مردم به ملاقات امام خویش بشتابند و ضمن تجدید بیعت از خرمن معارف الهی آنها توشه ها برگیرند.
امام باقر علیه السلام در حدیثی حکمت و فلسفه حج را چنین بیان فرمود: «إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ یَأْتُوا هَذِهِ الْأَحْجَارَ فَیَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ یَأْتُوننَا فَیُخْبِرُونَا بِوَلَایَتِهِمْ وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نصْرتَهُمْ؛ همانا به مردم دستور داده شد که نزد این سنگها (کعبه) بیایند و دور آن طواف کنند. آن گاه نزد ما آیند و ما را از ولایتشان خبر دهند و یاری خود را بر ما عرضه کنند.»
حدیث فوق یکی از مهم ترین آثار و برکات حج و شاخص ترین فلسفه آن را تقویت امامت می داند.
ممکن است به ذهن برسد که در دوران معاصر این اثر و حکمت منتفی است؛ چون امام زمان علیه السلام از انظار غائب است و دیدار و ملاقات و تجدید عهد با او امکان ندارد. در پاسخ باید گفت: اولاً، این گونه نیست که راه دیدار امام زمان علیه السلام در زمان غیبت کاملاً مسدود باشد و چنان که در بخش بعدی خواهیم گفت: ملاقات حضرت برای برخی افراد میسر است.
ثانیا، اگر دستمان از زیارت امام غائب کوتاه است، وظیفه داریم به زیارت قبور امامان بقیع بشتابیم و با کسب آگاهی از مقام و منزلت آنان و فراگیری سخنانشان ـ که در منابع حدیثی موجود است ـ و گریه و زاری به خاطر مظلومیت امامان بقیع، ره توشه های گرانسنگی برگیریم و با ارواح پاک آنها تجدید عهد کنیم و اظهار نماییم که تا آخرین لحظه حیات خویش، بر اعتقاد به امامت شما پای می فشاریم و اگر دوران ظهور امام غائب قسمت و نصیب ما گردد، تا آخرین لحظه توانمان از یاری و نصرت آن حضرت کوتاهی نمی کنیم.
با توجه به این نکته است که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: «أَتِمُّوا بِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَجَّکُمْ إِذَا خَرَجْتُمْ إِلَی بَیْتِ اللَّهِ فَإِنَّ تَرْکَهُ جَفَاءٌ وَ بِذَلِکَ أُمِرْتُمْ وَ أَتِمُّوا بِالْقُبُورِ الَّتِی أَلْزَمَکُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّهَا وَ زِیَارَتَهَا وَ اطْلُبُوا الرِّزْقَ عِنْدَهَا؛ هر گاه به [زیارت] خانه خدا می روید، با [زیارت مرقد] رسول خدا صلی الله علیه و آله حج خویش را کامل کنید! پس به راستی ترک زیارت مرقد رسول خدا صلی الله علیه و آله جفا است [در حق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ] و به این امر دستور داده شده اید و کامل کنید [حج خویش را [با [زیارت] قبور کسانی که خداوند حق آنها و زیارت آنان را بر شما لازم شمرده است و در نزد آن [از خداوند] طلب روزی کنید!»
یقینا منظور از زیارت قبوری که حق آنها بر مردم لازم شمرده شده است، امامان معصوم علیهم السلام مخصوصا ائمه بقیع می باشد؛ البته ممکن است از این روایت استفاده شود که زیارت قبور معصومان علیهم السلام شرط کمال حج است؛ چنان که در بین متدینان رسم است بعد از زیارت خانه خدا و مدینه منوره به زیارت امام هشتم، علی بن موسی علیه السلام در خراسان می شتابند و در صورت امکان و باز بودن راه، به زیارت قبور امامان در عراق، یعنی از بزرگ ترین آثار و برکات حج این است که اعتقاد به امامت و ولایت امامان معصوم علیهم السلام تقویت و ریشه های آن محکم می گردد.
نجف و کربلا و کاظمین و سامراء نیز می روند و این گونه حج خویش را تکمیل می کنند.
9. دیدار امام زمان علیه السلام : خود دیدار امام زمان علیه السلام در هر زمان، قطع نظر از تجدید عهد و تحکیم اعتقاد به امامت، از شرائط کمال حج و از آثار و برکات آن دانسته شده است؛ چنان که امام باقر علیه السلام فرمود: «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ؛ تمام کردن حج، ملاقات کردن امام [هر زمان] است.» و این دیدار در دوران غیبت به دو صورت میسر است:
1. به صورت ناشناس: چرا که امام زمان علیه السلام هر سال در مراسم حج شرکت می فرماید. امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «یَفْقِدُ النَّاسُ إِمَامَهُمْ فَیَشْهَدُ الْمَوْسِمَ فَیَرَاهُمْ وَ لَا یَرَوْنَهُ؛ [زمانی بیاید که] مردم امامشان را نبینند، پس امام آنها در موسم [حج] حضور می یابد و او مردم را می بیند، ولی مردم او را [به گونه ای که بشناسند] نبینند.»
انتهای پیام/