پیشنهاد وسوسهکننده کتابسازان برای کتابفروشیها
برخی کتابفروشان در روزهای اخیر در تماس با تسنیم از پیشنهاد وسوسهکننده برخی ناشران کتابساز برای عرضه کتابهایشان با ۸۰ درصد تخفیف خبر دادهاند.به نظر میرسد این ناشران در سایه خلاءهای قانونی برای ورود به بازار جدی نشر عزم خود را جزم کردهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نمایشگاه کتاب تهران با همه مزایای اقتصادی که برای صنعت نشر به همراه دارد، معایبی نیز در پی دارد، یکی از مهمترین معایب نمایشگاه کتاب تهران رکود در کتابفروشیها در چند ماه پس از نمایشگاه است، موضوعی که از سوی کتابفروشان بارها مطرح شده است. این روزها که کتابفروشان در رکود پس از نمایشگاه به سر میبرند، برخی از ناشران کتابساز و پخشیهای مرتبط با آنها در تماس با کتابفروشیها از ارائه کتابهایشان با تخفیف 80 درصدی سخن گفتهاند.
فهرست 400 تایی پرفروشهای بازار با تخفیف 80 درصد
این کتابفروشان در تماس با خبرنگار تسنیم ضمن اعلام این خبر خواستار برخورد جدی وزارت ارشاد با توزیع گسترده کتابهای پرفروش بازار که توسط ناشران کتابساز و با مجوزهای قانونی ارشاد کپی میشوند، شدهاند. این کتابفروشان میگویند، یکی از مراکز توزیع کتاب که توسط همین ناشران کتابساز تاسیس شده است و نامش در خبرگزاری تسنیم محفوظ است، در تماس با آنها طی روزهای اخیر اعلام کرده که فهرست بلند بالایی از کتابهای پرفروش بازار شامل 401 عنوان کتاب که همگی از آثار ترجمه به شمار میروند و نسخه اصلی آنها توسط ناشران دیگر منتشر شده است، را با تخفیف 80 درصد عرضه خواهند کرد.
در این فهرست آثاری چون ژرفای زن بودن، هزار خورشید تابان، خودت را به فنا نده دختر، غرور و تعصب، سهشنبه ها با موری، مراقب خودت باش دختر، کتابخانه نیمه شب، من پیش از تو، جزء از کل، بیشعوری، شدن\(میشل اوباما)، نبرد من، هرگز رهایم مکن، زنانی که با گرکها میدوند، جنگ و صلهح، شازده کوچولو، عشق سالهای وبا، دختری که رهایش کردی و... به چشم میخورد، عمده این کتابها توسط ناشری منتشر شدهاند که مسئولیت این مرکز پخش را نیز بر عهده دارد و مدیریت چندین نشر دیگر را نیز برعهده دارد.
کتابسازان چگونه عمل میکنند؟
پیش از این یاسر نورزوی خبرنگار در صفحه شخصی خود اسامی برخی از این ناشران کتابساز را مطرح کرده و نوشته بود: «چند سال است گروهی مشکوک، بازار کتاب ایران را به چرکترین شکل ممکن، قبضه کردهاند. اما ماجرا از کجا شروع شد؟ از ترفندی زیرکانه اما غیرانسانی که گروهی ناشر به کار بستند. در واقع چند نفری دور هم جمع شدند و مجوز نشر گرفتند. یعنی فرض کنید یک نفر 20 تا 30 مجوز نشر گرفته. چه میکند؟ به محض اینکه میبیند کتابی در بازار پرفروش شده، کتاب مربوطه را برمیدارد، برای اینکه هیچکس نتواند از او شکایت کند، جملهها را عوض میکند، اصطلاحات را تغییر میدهد و همان کتاب را با مجوز نشر خودش و به اسم مترجمی که اصلاً وجود خارجی ندارد، به بازار میفرستد.
رفقا، چیزی که دارم درباره آن مینویسم اینقدر مهم است که پایههای ترجمه در ایران را نابود میکند. چون دیگر هیچ مترجم برجسته و حتی تازهکار و خلاقی، انگیزه برای ترجمه نخواهد داشت. چراکه به محض پرفروش شدن کتابش، همین گروه، کتابش را کپیکاری قانونی(!) کرده و به اسم خودشان چاپ میکنند. در حال حاضر کتابفروشیهای مترو، دیجیکالا و فرودگاهها، بستر رشد قارچگونه این جلبکهای عرصه فرهنگ شده است»
اما نکته جالب در این میان این است که این ناشران با وجود اینکه حقالتالیف و حق الترجمه و سایر هزینههای پیش از چاپ را نمیپردازند، چگونه با کاغذ بندی یک میلیون و 500 هزار تومان و هزینههای چاپ، کتابی را با تخفیف 80 درصدی به فروش میرسانند؟
به نظر میرسد، ناشر که از فروش کتابهای خود مطمئن است و به انواع و اقسام شیوههای خلاق برای فروش نیز روی آورده است، کتابها را در شمارگان بالا منتشر میکند و با درج قیمت بالاتر با وجود صرف هزنیه برای کاغذ و خدمات چاپ، سود خوبی نیز به جیب میزند.
از سوی دیگر، کتابسازیها امروز چنان در بدنه نشر ریشه دوانده است که تشخیص نسخه اصل و یا بدل کتاب برای مخاطب به آسانی ممکن نیست؛ زیرا ظاهراً کتابسازیها با مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و توسط ناشر دارای پروانه نشر منتشر میشوند، در این میان ضعف قوانین و جدی نگرفتن چنین جرمهایی از یک سو و انفعال ناشران و نهادهای ذیربط در حوزه فرهنگ از سوی دیگر موجب شده است تا عرصه برای کتابسازان باز باشد و آنها یکّهتاز این میدان در وضعیت اقتصادی بغرنج صنعت نشر باشند.
امروز راسته کتابفروشان خیابان انقلاب را دو بازار میگردانند؛ یکی بازار کتابفروشان و شبکه توزیع رسمی کتاب در ایران و دیگری بازاری که اگرچه در سالهای گذشته پنهان و زیرزمینی فعالیت میکرد، اما حالا به مدد نبود نظارتها و ارائه و اهتمام برای برخورد آزادانه، خود را میهمان آسفالتهای داغ خیابان انقلاب کرده است. مشتریان پر و پاقرصی هم دارد و تنها به انقلاب و راسته کتابفروشانش اکتفا نکرده است در عمده ترمینالهای مسافربری، ایستگاههای مترو، راهآهن، فرودگاه و پاساژهای شهر عرض اندام میکند. پرفروشهای بازار را در کنار کمیابها، لغو مجوز شدهها، آن ور آبیها روانه خانه مشتریانش میکند، بیآنکه بسیاری از آنها بدانند کتابی که میخرند چگونه منتشر شده و چرا میتواند در این اوضاع نامناسب اقتصادی با تخفیفهای عجیب و غریب فروش رود.
حالا نیز به نظر میرسد، کتابسازان در پی ورود به کانال اصلی توزیع و آخرین حلقه زنجیره نشر یعنی کتابفروشیها هستند، ورود آنها به این حوزه یک زنگ خطر برای مسئولان نیز محسوب میشود، فروش قانونی این کتابها در مسیر اصلی و آخرین مرحله نشر که در مواجهه مستقیم با مخاطب است،هم موجب مشهور شدن برند آنها شده و هم بازار جدیدی را برایشان باز میکند.
از سوی دیگر با وجود اقتصاد ضعیف کتابفروشیها و بهرهمندی ناشران کتابساز از مجوز قانونی نشر که به دلیل خلاءهای قانونی سرعت رشدشان نیز قابل توجه است، نمیتوان انتظار داشت که همه کتابفروشیها در تهران و در سراسر کشور که در بهترین حالت از 25 تا 30 درصد تخفیف پشت جلد بهره میبرند، در برابر تخفیف 80 درصدی کتابهای پرفروش مقاومت کنند.
بنابراین این ضرورت وجود دارد، حالا که وزارت ارشاد نسبت به موضوع و اهمیت برخورد با کتابسازان واقف است و اقداماتی همچون ورود هیئت رسیدگی به تخلفات ناشران به پرونده ناشران کتابساز و استفاده از نرمافزار مشابهت یاب را در دستور کار خود قرار داده است، نسبت به تصویب قوانین بازدارنده در خصوص فعالیتهای این چنینی در حوزه نشر نیز اقدام کند.
انتهای پیام/