آداب رفتن به سفر حج در سیره عملی امام رضا(ع)
از نگاه امام رضا علیه السلام حج فرصتی است که همگی از آن بهره مند شده و از فیوضات و برکات مادی و معنوی آن استفاده میکنند.
به گزارش تسنیم درمنابع تاریخی آمده است که امام رضا علیه السلام مکرر به زیارت خانه خدا و انجام مناسک حج و عمره میرفتند.
حضرت رضا علاقه فراوانی به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله داشتند، بالای قبر پیامبر صلی الله علیه و آله میرفتند و خودشان را به قبر شریف میچسبانیدند، در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله 6 یا هشت رکعت نماز میخواندند؛ در رکوع یا سجده سبحان الله سه بار یا بیشتر میگفتند، زمانی که نمازشان تمام میشد به سجده میرفتند؛ آن قدر سجده را طولانی میکردند که عرق ایشان روی ریگهای مسجد میریخت؛ صورت مبارکشان را روی زمین یا خاک مسجد میگذاشتند، دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق میورزیدند و برای عبادت خداوند انواع رنجها را تحمل میکردند.
از نگاه امام رضا علیه السلام حج فرصتی را برای بهره مندی همه، از منافع آن ایجاد میکند چرا که حج عبادتی جمعی است و خداوند هم به منافعِ گروهی آن شهادت داده است.
در این زمینه «محمد بن سنان» میگوید: «از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) طى نامه اى مسائلى را پرسیدم که امام آن را پاسخ دادند.
از جمله درباره حج چنین نوشتند: انما امروا بالحج لعل الوفاد الی الله عزوجل و طلب الزیاد و الخروج من کل ما اقترف العبد تائبا مما مضی مستانفا لما یستقبل مع ما فیه من اخراج الاموال و…. ؛ فلسفه حج ورود در میهمانى خداى بزرگ و طلب رحمت افزونتر و خروج از معاصى و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحیح براى آینده است.
در سفر حج، اموال خرج مى شود، بدنها به رنج مىافتد و لذات و شهوات نفسانى مهار مى گردند و بدینسان حج گزاران با این عبادت به خداى بزرگ تقرب مى جویند و سر تسلیم و خضوع و ذلت و انکسار در برابر او فرود مى آورند. در سرما و گرما و در حال آرامش و امنیت و یا بیم و هراس، راه مى پویند و قرب حق را مى جویند.
افزون بر این در این عبادت جمعى، همه مردم سود میبرند و با رغبت و رهبت به سوى خداى سبحان روى مىآورند. از آثار دیگر آن، رهایى از قساوت قلب و خساست نفس و نسیان ذکر خدا و نومیدى از خیر و دل بستن به رحمت او و تجدید حقوق و دور نگهداشتن نفس از فساد است.
همه کسانی که در شرق یا غرب یا در دریا و خشکى اند چه حج گزاران و چه غیر آنها از تاجر و پیله ور، فروشنده و خریدار و کاسب و مستمند بهرهمند مىگردند و در تأمین حوائج ساکنان اطراف و نواحى دیگر سرزمین ها که مى توانند در موسم گرد آیند مىکوشند. این است که خداوند مى فرماید: «لیشهدوا منافع لهم.»
یکی از یاران امام رضا علیه السلام به نام امیه بن على نقل میکند: در سالى که امام رضا(ع) حج به جاى آورد و سپس به خراسان رفت، من در مکه همراه امام (ع) بودم و امام جواد (ع) نیز همراهش بود.
امام (ع) با خانه کعبه وداع کرد. وقتى طوافش تمام شد، به طرف مقام [ابراهیم] رفت و در آنجا نماز گزارد. امام جواد (ع) که خردسال بود، بر دوش موفق (غلام حضرت) طواف داده میشد. امام جواد (ع) به طرف حجر [اسماعیل] رفت، در آنجا نشست و این امر مدتى طول کشید.
موفق به او گفت: جانم به فدایت باد، برخیز. او فرمود: برنمیخیزم تا وقتى که خدا بخواهد و در چهرهاش غم نمایان شد.
موفق خدمت امام رضا (ع) آمد و گفت: جانم به فدایت باد، امام جواد (ع) در حجر نشسته، برنمیخیزد. امام رضا (ع) به طرف امام جواد (ع) آمد و فرمود: برخیز، اى حبیب من. امام جواد (ع) فرمود: چگونه برخیزم، درحالى که شما با کعبه چنان وداع میکنید که گویا هرگز به سویش بازنمیگردید! [براى بار سوم] امام رضا (ع) فرمود: برخیز، اى حبیب من. امام جواد (ع) برخاست.
ابى محمد وشاء از امام رضا (ع) نقل کرد که حضرت فرمود: هنگامى که خواستم از مدینه به سوى خراسان حرکت کنم، اهل و عیال خود را جمع کردم و از آنها خواستم که با صداى بلند بر من بگریند.
سپس دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم کردم و گفتم: من هرگز به سوى شما بر نمیگردم. سپس دست امام جواد (ع) را گرفتم، وارد مسجد پیامبر (ص) شدم، دست او را بر قبر گذاشتم و از رسول خدا (ص) نگهدارىاش را طلب کردم.
امام جواد (ع) [راز کارم را] دریافت و گفت: پدر و مادرم به فدایت، به سوى دشمن مىروى؟
حضرت همه وکلاء و خدام خود را سفارش کرد که به سخنان امام جواد (ع) گوش فرا دهند، از او اطاعت کنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وى بگروند. و آنها را آگاه کردم که او امام بعد از من و جانشین من است…
انتهای پیام/