یادداشت| احیای روابط ایران و عربستان در مرحله طلایی
برخلاف رویههای طی شده در طول دهههای گذشته منطقه که عمدتاً متمرکز بر توسعه روابط با دول غربی بوده است، توسعه روابط با شرق و کشورهای پیرامونی غرب آسیا در اولویت دستگاه سیاست خارجی قرارگرفته است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، نوید کمالی، پژوهشگر سیاست خارجی و امنیت ملی در یادداشتی نوشت: سرانجام پس از گذشت قریب به هفت سال قطع روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض، برای نخستین بار وزیر امور خارجه عربستان سعودی در سفر به کشورمان و طی دیدار با مقامات عالیرتبه سیاسی کشور ضمن تأکید بر تمایل ملک سلمان ـ پادشاه این کشور ـ بر بهبود و ارتقاء روابط چندجانبه با تهران، شروع فصل جدیدی از روابط دو کشور را اعلام کرد. وی در این سفر و در جریان دیدار با مقامات عالیرتبه سیاسی کشورمان ضمن طلایی خواندن این مرحله از روابط دو کشور و تأکید بر افتتاح هر چه سریعتر سفارت ایران در ریاض، خواهان افزایش همکاریهای منطقهای دو کشور در زمینه اقتصادی، فرهنگی و امنیتی شد.
این سفر فارغ از ابعاد دوجانبه خود به دلیل آنچه شروع فصل تازهای از روابط و تحولات سیاسی در منطقه غرب آسیا خوانده میشود، بهطور ویژه موردتوجه ناظران بینالمللی قرار گرفت، خصوصاً به این دلیل که در جریان سفر اخیر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا به ریاض که باهدف تقویت روابط دو کشور صورت پذیرفت، این مقام آمریکایی با واکنش سرد مقامات سعودی روبرو شد! به همین دلیل نیز اغلب ناظران بینالمللی بر این باورند که مقایسه این دو سفر، نشان از اتخاذ راهبردی منطقهای و تجدیدنظر در رویکرد فرا منطقهای توسط بازیگران کلیدی غرب آسیا دارد که میتوان از آن بهعنوان اتخاذ فراگیر راهبرد نگاه به شرق از سوی قدرتهای غرب آسیا یادکرد.
بر اساس این راهبرد که مبدع آن را میتوان جمهوری اسلامی ایران دانست، برخلاف رویههای طی شده در طول دهههای گذشته منطقه که عمدتاً متمرکز بر توسعه روابط با دول غربی بوده است، توسعه روابط با شرق و کشورهای پیرامونی غرب آسیا در اولویت دستگاه سیاست خارجی قرارگرفته است. در این مسیر، همزمان روابط گسترده و گاه درهمتنیده با غرب به شکل مدیریتشدهای کاهش مییابد تا در پی آن امکان شکلدهی نگاهی جامع و فراگیر به حوزه تأمین منافع ملی و منطقهای در عرصه سیاست خارجی فراهم گردد.
همانگونه که اشاره شد عربستان سعودی پس از تجربه سالهای همراهی با غرب و خاصه ایالاتمتحده آمریکا و همچنین شوک ناشی از تحمل میلیاردها دلار خسارت شکلگرفته در پی ماجراجوییهای نیابتی در منطقه به خودآگاهی دستیافته و در جریان بازنگری سیاست خارجی خود با نگاه به افق پیش روی جامعه جهانی این واقعیت را پذیرفته است که در جهان آینده غرب با محوریت ایالاتمتحده آمریکا دیگر فاقد نقش کلیدی در راهبری تحولات جهانی خواهد بود؛ بنابراین درهم تنیدن آتیه پادشاهی سعودی به سیاستهای متزلزل منطقهای و فرا منطقهای واشینگتن قطعاً نمیتواند تأمینکننده و تضمینکننده منافع این کشور باشد.
با عنایت به آنچه بیان شد عربستان سعودی در جریان آنچه «پارادایم شیفت» عربستان خوانده میشود در پی ترمیم روابط خود با محور مقاومت و همچنین افزایش همکاریهای اقتصادی خود کشورهای آسیایی و پیمانهای منطقهای ازجمله سازمان همکاری شانگهای است.
همانگونه که مشخص است این پارادایم شیفت عمدتاً باهدف تأمین آتیه اقتصادی عربستان و حفظ موقعیت راهبردی این کشور در جهان عرب صورت گرفته است؛ چراکه حکمرانان ریاض بهواسطه ارتباط تنگاتنگشان با فضاهای اندیشکدهای جهان بهخوبی دریافتهاند که تداوم غفلتهای گذشته و عدم بهسازی و تنوعبخشی اقتصاد این کشور در راستای رهایی از اقتصاد رو به افول نفتی و همچنین بیتوجهی بهضرورت ایجاد فضای امن و باثبات منطقهای از طریق فاصله گرفتن از رویکردهای تنشزا میتواند زمینه افول این کشور در روابط منطقهای و جهانی را فراهم کند.
در سوی دیگر ماجرا، جمهوری اسلامی ایران نیز در چهارچوب سیاست خارجی اتخاذشده توسط دولت سیزدهم با سرعت درحالتوسعه روابط اقتصادی خود با قدرتهای منطقهای و شرقی است که ازجمله مهمترین دستاوردهای آن میتوان به بهبود روابط با همسایگان عربزبان حاشیه خلیجفارس اشاره کرد که نتیجه آن افزایش ثبات و امنیت منطقه و همچنین فراهم شدن زمینه توسعه روابط چندجانبه اقتصادی و سیاسی است. بایستی به این نکته نیز اشاره داشت که در پی افزایش روابط و تبادلات تجاری ایران با کشورهای شرقی، بازیگران اروپایی در سایه افزایش نگرانی در رابطه با از دسترس خارج شدن ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی کشورمان که سالها در انحصار بنگاههای غربی بود، به شکل ملموس تلاش و تقلای خود را برای حفظ و ارتقای روابط با تهران افزایش دادهاند که نمود آن را میتوان در سفرهای مکرر دیپلماتهای غربی به تهران مشاهده کرد.
پرواضح است که در جریان این تغییر و تحولات منطقهای، ایالاتمتحده آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی بهعنوان دو بازیگر ناخشنود و البته بغضآلود قابلتشخیصاند، ازاینرو دور از انتظار نیست که با توجه به برآورد اندیشکدههای غربی و صهیونیستی از ظرفیتهای شکلگرفته در پی ترمیم و تعمیق روابط ریاض و تهران، شاهد توطئهچینی و اقدامات تخریبگرانه آنها علیه فرایند بازسازی روابط دو کشور باشیم؛ فلذا افزایش هوشیاری نهادهای مسئول در رابطه با پیشگیری و خنثیسازی این دست توطئههای احتمالی ضروری است.
در پایان به متولیان دستگاه سیاست خارجی و نهادهای فرهنگی کشور نیز توصیه میشود که همزمان با پیشرفت روابط سیاسی تهران و ریاض با تأکید بر دیپلماسی عمومی و فرهنگی، ضمن عبور از رویکردها و رفتارهای زمینهساز سوءتفاهمات غیرضروری، زمینه تعمیق و پایداری روابط دو کشور را در دهههای پیش رو فراهم آورند تا درنهایت دو ملت ایران و عربستان در سایه بهبود روابط قادر به شکلدهی آِیندهای مطلوب و مشترک باشند، بدون شک به همین دلیل فیصل بن فرحان در دیدار خود با رئیسجمهور کشورمان ارتباطات و تعاملات اخیر دو کشور را مرحله طلایی شکلدهی همکاری دو کشور نامید!
انتهای پیام/