یادداشت| برائت از مشرکین برساخت نظام است یا حکم قرآنی؟
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به ادعای اخیر مهدی نصیری درباره مراسم برائت از مشرکین پاسخ داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام نجف لکزایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی طی یادداشتی در پاسخ به ادعای مهدی نصیری درباره مراسم برائت از مشرکین به شرح زیر نوشت:
در شبکههای اجتماعی بعضی از افراد مطالبی را درباره مراسم برائت از مشرکین و پیام سالانه مقام معظم رهبری نوشتهاند. یکی از محورهای این یادداشتها آن بود که در این مراسم، ما غیر از خودمان، همه را مشرک تلقی میکنیم و این مخالف رهیافت قرآن و اهل بیت(ع) است و آیات سوره توبه هم فقط به مشرکان عهدشکن و مشرکانی که با مسلمانها قصد جنگ دارند، اختصاص دارد. برای روشن شدن ماجرا پیشنهاد می شود، افراد علاقهمند به این بحث، سوره مبارکه ممتحنه را علاوه بر سوره مبارکه توبه مورد توجه قرار دهند.
محور سوره مبارکه ممتحنه -که از سوی مقام معظم رهبری هم تفسیر و منتشر شده- بحث دوست و دشمن است. این سوره تعریف میکند، چه کسانی دوست مسلمانان و چه کسانی دشمن آنها هستند. نکته مهم آن است که خطاب این سوره به عموم مومنان است نه به پیامبر و ائمه معصومین(ع). در این یادداشت ها این گونه تلقی شده بود که گویا بحث مواجهه با دشمنان، تنها وظیفه معصومان و نه غیرمعصوم است.در حالی که با نگاهی به آیات سوره ممتحنه از جمله آیه اول که مستقیما مؤمنان را برای مواجهه با دشمن مورد خطاب قرار داده است بطلان ادعای فوق آشکار میشود. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ»
در این جا خطاب آیات بسیار مهم است. خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» کسانی که ایمان آورده اند و تمام مومنان در طول تاریخ را شامل میشود. انحصاری به صدر اسلام و مخاطبان عصر نزول قرآن ندارد. هیچ مفسری در هیچ زمانی نگفته است، خطابات قرآن فقط مخصوص کسانی است که در زمان نزول قرآن حضور داشته اند. البته در اینجا با نگرش اخباریها کاری نداریم. نگرش اخباری مسلکها از سوی فقها و علمای بزرگ اصولی ما رد شده است. چون آنها مخاطب قرآن را فقط معصومین میدانستند و به این صورت اساسا قرآن را از صحنه زندگی حذف میکردند.
در ادامه آیه می فرماید، دشمنان مرا درحالی که دشمنان شما هستند، به عنوان اولیا، هم جبهه، هم پیوند، همسو و سرپرست قرار ندهید. یعنی مومنان را پرهیز میدهد از این که با دشمنان خدا که دشمنان اهل ایمان هم هستند، سر وسرّ یا ارتباطاتی داشته و بخواهند از درون جامعه اسلامی برای آنها اطلاعاتی ارسال کنند. یا درون جامعه اسلامی با قلم، اقدام و عمل هایشان کارهایی کنند که به نفع جبهه دشمنان اسلام تمام شود.
قرآن در آیه بعد استدلال میکند، چرا مومنان نباید چنین کنند؟ و می فرماید: «إِنْ یَثْقَفُوكُمْ یَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَیَبْسُطُوا إِلَیْكُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» اینها اگر به شما دسترسی پیدا کنند با شما دشمنی میکنند و اگر بتوانند با هر قدرتی که دارند، با هر رسانهایی که دارند، هر گونه بدی که از دستشان برآید، علیه شما انجام میدهند. آنها دوست دارند شما هم کافرشوید، چون با دین شما مشکل دارند میخواهند شما هم کافرشوید.
در آیه چهارم این سوره مشخصا بحث برائت مطرح میشود.
«قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ رَبَّنَا عَلَیْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَیْكَ أَنَبْنَا وَإِلَیْكَ الْمَصِیرُ»
جالب است که در این آیه نیز برائت جویی از دشمنان نه فقط به حضرت ابراهیم علیه السلام بلکه به پیروان آن حضرت نسبت داده شده است و آنها را اسوه و الگو معرفی مینماید گویی دیگر مؤمنان (غیر معصومین) به راه آنان نیز باید به سیره عملی آنها در برائت جوئی تمسک نمایند. چرا که «قد کانت لکم اسوه حسنه»در این آیه خطاب به مومنان است. یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید در حضرت ابراهیم وکسانی که با ابراهیم بودند یک الگوی نیکو و درخشانی برای شما وجود دارد. اما در کدام اقدام ابراهیم و پیروانش برای ما الگوی حسنهای وجود دارد؟ میفرماید آن بخشی که ابراهیم و پیروان ابراهیم و بستگان ایشان به قوم خود گفتند: «ما از شما برائت میجوئیم.» پس بحث برائت، بحث تبری از دشمنان خدا و تبری از مشرکان یک امر قرآنی و تکلیفی الهی چه برای معصوم و چه برای سایر مؤمنان غیر معصوم است.
در ادامه سوره مبارکه ممتحنه خدای متعال بحث را شفافتر کرده و دو دسته از کافران که امکان ارتباط با آنان وجود دارد را مشخص ساخته است. «لَا یَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»
دسته اول کفاری هستند که با اهل ایمان در دینشان جنگ نداشته و در حقیقت ضدیتی با اسلام نداشته و آنها را از سرزمینهایشان بیرون نکرده اند. خداوند به مومنان اجازه داده است با این دسته از کفار ارتباط براساس عدالت داشته باشند. آیه می فرماید: خدا شما را از اینکه با آنها روابطی براساس نیکی و عدالت و قسط داشته باشید نهی نمیکند.
یعنی با کسانی که این دو ویژگی را دارند، با کشورهایی که این دو ویژگی را دارند: اولا با شما در دینتان نمیجنگند، اقدامات فرهنگی علیه شما و دینتان نمیکنند، قرآن شما را نمیسوزانند، علیه پیغمبر شما اقدامی نمیکنند، مردم را مجبور نمیکنند از اسلام دست بردارند، ثانیا شما را از سرزمینتان اخراج نکرده باشند، سرزمینهای کشورهای اسلامی را اشغال نکرده باشند، می توانید ارتباط داشته باشید. چرا؟ دلیل هم میآورد: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» خدا عدالت ورزان و قسط برپا دارندگان را دوست می دارد.
این آدم یا کشوری که با شما دشمنی نمیکند ولو کافر باشد، اشکالی ندارد که شما براساس عدل و قسط با او رابطه داشته باشید. پس ارتباط با کشورهایی مثل روسیه، چین، نیکاراگوئه، کوبا و ونزوئلا و... که بعضی از افراد ایراد میگیرند، این کشورها هم جزو کشورهای کافر محسوب می شوند و شبهه می کنند چرا با آنها رابطه برقرار کردید و چرا علیه آنها شعار مرگ سر نمی دهید، بر مبنای این آیات، منعی ندارد چرا که اینها با مسلمانها جنگی ندارند و سرزمین اسلامی را اشغال نکردهاند.
اما ممنوعیت و دشمنی کجا تعریف میشود؟
در آیه نهم به این سئوال پاسخ داده میشود. میفرماید: سه گروه جزء دشمنان شما هستند، اجازه ندارید با اینها ارتباط برقرار کنید و باید از اینها برائت بجویید. در اینجا است که همان بحث تکیه به الگوی حضرت ابراهیم (ع) و پیروان ابراهیم روشن میشود. این دشمنان عبارتند از: 1) دشمنانی که با شما در دینتان سر جنگ داشته باشند. یعنی ارزشهای دینی شما را قبول نداشته و به دین، قرآن و پیامبر شما توهین روا می دارند. 2) بخشی از سرزمین شما را اشغال کرده و شما را از سرزمینتان بیرون رانده باشند. 3) کسانی که به این اشغالگران کمک رسانده و از آنها پشتیبانی کرده باشند.
پرسش این جاست که اگر حجاج در سرزمین وحی، نسبت به این دشمنان خدا ابراز برائت و اظهار برائت نکنند، آیا به این آیات عمل کردهاند؟ حاجی به حج میرود که بر اساس امر الهی آیات این سوره به ابراهیم و به پیروان ابراهیم در برائتجویی از این دشمنان اقتدا کند. ابراهیم شیطان را رجم کرد. این حاجی که میخواهد شیطان را رجم کند، نباید شیاطین زنده را هم رجم کند؟ نباید از رژیم غاصب صهیونیستی که سرزمین اسلامی را اشغال کرده، حدود 5 میلیون آواره فلسطینی روی دست مسلمان ها گذاشته و آنان را در کشورهای مختلف آواره کرده، برائت بجویند؟ آیا این مسلمانان حق و حقوقی ندارند؟
اگر سئوال شود چرا حجاج باید از رژیم غاصب صهیونیستی و نظام سلطه که این رژیم را پشتیبانی میکند، برائت بجویند و آیا این عمل مطابق با آیات قرآن است؟ در پاسخ باید گفت بلی چرا که خداوند در این آیه می فرماید : «إِنَّمَا یَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِیَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» جز این نیست که فقط خدا شما را اولاً از برقراری ارتباط، همسویی و پیوند دوستی با آن افراد و کشورهایی که نسبت به دینتان با شما درجنگ هستند، یعنی دین شما را قبول ندارند و میخواهند شما دست از دینتان بردارید، چه جنگ فیزیکی، چه جنگ رسانه ای، چه جنگ سخت و چه جنگ نرم، نهی میکند. ثانیاً، (أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِیَارِكُمْ) شما را از ارتباط با آن کشورها و گروه هایی که مسلمانان را از کشورهایشان اخراج کردند، نهی میکند که نمونه بارز آن رژیم غاصب صهیونیستی است. ثالثاً (وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ) از ارتباط با کسانی که به این اشغالگران کمک کرده اند تا سرزمین مسلمانان را اشغال کنند نهی کرده است.
اما اگر کشور مسلمانی و مسلمانانی با اینها ارتباط برقرار کردند، از نظر قرآن حکمشان چیست؟ میفرماید: وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ کسانی که با اینها همسو شوند، کسانی که با اینها ارتباط گرفته و هم جبهه شدند، آنان ستم کار و جزء ظالمان هستند. بنابراین پرسش مهم این است که مسلمانان چگونه میخواهند خودشان را از رژیم اشغالگر صهیونیستی جدا کنند؟ حداقلیترین کار آن است که شعاری داده یا اعلام موضعی بکنند. در حقیقت اعلام برائت نشانه بارز این تبری و جداسازی با آنها است.
اگر اعلام برائت، صورت نگیرد حج ابراهیمی معنا پیدا نمیکند. مگر عبادت خدا ملازم اجتناب از طواغیت نیست؟ مگر خدای متعال در قرآن کریم نفرمود ما برای هر امتی رسولی فرستادیم و پیام ما به مردم این بود که «اُعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت» ای مردم خدا را عبادت کنید، تابع دستورات خدا باشید، چون عبادت خدا ملازم با اطاعت خداست، اطاعت خدا ملازم با اطاعت از قرآن کریم، رسول خدا، ائمه معصومین، رهبران الهی و فقهای جامع الشرایط است. عبادت خدا ملازم با گوش فرا دادن به خطابات قرآن به مؤمنین است.
حتی اگر فقیه جامع الشرایط هم به ما نگوید، این دستور صریح خداست. یک حاجی باید رمی جمره کند، این موضوع فقط بحث تاریخی نیست بلکه باید طاغوت امروز را رمی کرد. باید از اشغالگر سرزمین اسلامی در امروز هم اظهار برائت کرد. باید از پشتیبانان این اشغالگر ابراز برائت کرد.
بنابرین پیام برائت، اظهار برائت از هر کافری که با مسلمانان دشمنی ندارد نیست. خدای متعال مجوز چنین ارتباطی را داده است. شبههسازان همان زمان که میگویند جمهوری اسلامی از همه به عنوان مشرک اعلام برائت میکند، همان جا میگویند با بعضی کشورهای کافر ارتباط دارد. این صدر و ذیل اشکال به هم نمیخواند. مبنای جمهوری اسلامی آیاتی است که خوانده شد.
مقام معظم رهبری هم در تفسیر سوره مبارکه ممتحنه و هم در سخنرانیهای مختلف رسماً این موضع را اعلام کردهاند. ایشان حتی در ارتباط با جریانات داخلی کشور اعلام داشتهاند، ما با کسانی که دگراندیش باشند، مشکلی نداریم. آن چیزی که برای جمهوری اسلامی مثل همه کشورها و عقلای عالم مسئله است، دشمنی با مردم و کشور است. کسی که دشمنی میکند نباید انتظار داشته باشد که حساب کشی و حسابرسی نشود. آن فرد باید طبق مقررات مجازات شود.
اگر کسی نظر دیگری دارد، محل تعقیب نیست. کسی که توهین میکند، فحاشی میکند، اهانت می کند، باید با او برخورد شود. چنانچه کسی به امنیت جامعه تعرض کند، با او بر خورد میشود.
به عنوان نکته پایانی باید گفت، در برائت از جریان سلطه نشانههای قرآنی زیاد است، شما ببینید چه کسی بود که برجام را زیرپا گذاشت، مگر همین امریکا نبود پیمانش را زیرپا گذاشته است و از این قبیل موارد. پس اصل این برائت متوجه سلطه گران، نظام سلطه و رژیم غاصب صهیونیستی است. شعارهای حاجیان درهمه این سالها روشن بوده و متوجه هر مشرک و کافری نیست. کافرانی که با مسلمانان دشمنی ندارند. شامل این برائت نمیشوند.
انتهای پیام/