اتحاد در قاره سیاه؛ بررسی فرصتهای همکاری ایران و روسیه در آفریقا
ترکیب تهران – مسکو امتحان خود را در سوریه پس داده و کارنامه بیبدیلی در مقایسه با سایر بازیگران بینالمللی در همکاری دو جانبه در کشور ثالث بر جای گذاشته است که میتوان از این تجربه در نقاط دیگر دنیا نیز استفاده کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، ایران و آفریقا داستانی پر فراز و نشیب را در روابط میان خود تا به امروز طی کردهاند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی روابط بین این قاره و کشور بیشتر مبتنی بر باز تولید دیدگاه غرب و اجرای بخشی از پروژه ایالات متحده از درآمدهای نفتی جهت رقابت با شوروی بود.
در سالهای ابتدایی انقلاب اما، سیاست گسترش روابط با کشورهای آفریقایی دنبال شد و شاید یکی از قلههای آن روابط حسنه میان تهران – ژوهانسبورگ است که تا به امروز هم حفظ شده است.
در سالهای بعد و با روی کار آمدن دولتهایی که به فکر گسترش روابط با اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی بودند، آفریقا به حاشیه رانده شد و عملاً فعالیت مؤثری برای گسترش روابط صورت نگرفت.
در دولت نهم و دهم تلاشهایی برای سرمایهگذاری و گسترش روابط با برخی از کشورهای آفریقایی مانند سنگال و جیبوتی انجام شد که به دلیل نبود مطالعات کافی و حملههای سیاسی طرفداران سیاستهای غربی در ایران بینتیجه ماند.
سرانجام دهه 90 را شاید بتوان سیاهترین دوره در روابط دانست. در دورهای که رقیبان منطقهای ما (امارات، عربستان و ترکیه) در حال رقابتی تنگاتنگ در گسترش روابط خود با کشورهای قاره بودند، تجارت کشور با آفریقا شیب نزولی به خود گرفت. در باقی زمینههای همکاری نیز وضعیت گاهی به زیر صفر رسید.
حال اما دولت سیزدهم در راستای دو سیاست کلان خود در زمینه امور بینالملل یعنی تقویت سیاست همسایگی و نگاه به شرق قصد دارد روابط خود با آفریقا را در زمینههای سیاسی، اقتصادی و شاید هم امنیتی گسترش دهد.
در این بین شاید بین همه بازیگران فعال در منطقه احساس خصومت و رقابت شدید نسبت به طرف ایرانی وجود نداشته باشد و جمهوری اسلامی شاید بتواند اقدام به یک همکاری راهبردی دیگر نظیر اقدامی که در سوریه انجام داد، کند.
بدون شک این ابتکار علاوه بر تحکیم روابط دوجانبه با کشورهای همکار، بر تسریع فرایند گسترش روابط نیز تأثیر خواهد گذاشت.
باتوجه به روابط دوجانبه ایران – روسیه، عقبماندگی ایران در توسعه روابط با قاره آفریقا و نفوذ (نه همهجانبه) روسیه در برخی از کشورهای آفریقایی و همچنین سابقه درخشان همکاری دو کشور در سوریه، به نظر میرسد یکی از کشورهایی که ایران میتواند با آن به همکاری بپردازد کشور روسیه باشد. در این یادداشت سعی شده تا به برخی از ابعاد این همکاری احتمالی اشاره شود.
مزیت و چرایی همکاری: در ابتدا باید به این مسئله توجه داشت که هر دو کشور ایران و روسیه دارای مزیتی ذاتی نسبت به برخی دیگر از بازیگران هستند و آن هم نبود سابقه استعماری در آفریقا است.
طی دو قرن گذشته، آفریقا صحنه استعمار کشورهای اروپایی بوده و مردم منطقه تا به امروز دیدگاه منفی خود نسبت به کشورهای غربی را حفظ کردهاند. دولتهای آفریقا نیز ترجیح میدهند از همکاری با استعمارگران گذشته دوری کنند.
البته این ویژگی در کشورهایی مانند عربستان، امارات و ترکیه نیز وجود دارد. در توضیح این مسئله باید عرض کرد که بله این کشورها نیز فاقد سابقه استعماریاند و به این سبب نیز توفیقاتی بهخصوص در شاخ آفریقا (اریتره، جیبوتی، سودان، اتیوپی و سومالی) به دست آوردهاند؛ اما عضویت ترکیه در ناتو و شراکت همهجانبه عربستان و امارات با آمریکا باعث شده است تا هیچ یک از این کشورها حتی بهصورت موقت نیز نه به سمت همکاری با روسیه و ایران بروند و نه از آن استقبال کنند.
همکاری برای جلب حمایت بینالمللی: پس از استقلال کشورهای آفریقایی از استعمار و عضویت این کشورها در سازمان ملل و کسب حق رأی، یکی از رویکردهایی که کشورها در همکاری خود با کشورهای آفریقا در نظر میگرفتند، جلب رأی آفریقاییها به نفع خود در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل بوده است.
سابقه همکاریهای روسیه (و شوروی) با برخی از کشورهای آفریقایی باعث شده تا آنها رأی موافق و ممتنع برخی از نمایندگان این قاره را داشته باشند. دو قطعنامه ES-11/1 با موضوع "تجاوز به اوکراین" در 2 مارس 2022 و ES-11/3 با موضوع " تعلیق عضویت روسیه در شورای حقوق بشر" در 7 آوریل 2022 را میتوان بهعنوان بهروزترین سنجه برای ارزیابی رویکرد سیاسی کشورهای آفریقایی در مقابل روسیه دانست.
نتایج حاصل از این رأیگیریها امتناع 6-8 کشور آفریقایی را از پیوستن به کمپین ضد روسی غرب نشان میدهد. البته احتمالاً برخی از این کشورها بر اساس اعمالنفوذ پکن هدایت میشوند و سعی میکنند خط سیاست خارجی چین را دنبال کنند (زیمبابوه، جمهوری کنگو، اریتره). اما با این حال، در برخی موارد، روابط گسترده سیاسی - اقتصادی - نظامی روسیه در کشورهای طرفدار روسیه (سودان، جمهوری آفریقای مرکزی، مالی) نیز تأثیر داشته است. کشور ما نیز به طور پیوسته از ابتدای انقلاب و بهخصوص در سالهای اخیر دچار اتهامزنیهایی از طرف غرب بوده که گسترش همکاریها با کشورهای نامبرده از طریق همکاری سهجانبه با روسها میتواند به ما نیز در کسب حمایتهای بینالمللی این کشورها با هزینه کمتر کمک کند.
همکاریهای امنیتی و نظامی: شاید بتوان یکی از مهمترین معضلات کشورهای آفریقایی مسئله امنیت و فعالیت گروههای افراطی و تروریستی است. دولتهای آفریقایی توانایی مقابله با مهاجمین را ندارند؛ از طرفی دیگر ارتشها و نیروهای نظامی آنان نیز فاقد آموزشها و تجهیزات لازم است. در مقابل، ایران یکی از قدرتهای پدافندی و پهپادی جهانی است و عملکرد برخی پهپادهای ایرانی نیز جای هیچ شک و شبههای را باقی نمیگذارد و روسیه همچنین ارتشی قوی در اختیار دارد که سابقه حضور در آفریقا نیز در کارنامه آن موجود است.
علاوه بر این، ترکیب تهران – مسکو امتحان خودش را در سوریه پس داده و کارنامه بیبدیلی در مقایسه با سایر بازیگران بینالمللی دارد.
در حال حاضر دو کشور قراردادها و توافقات متعدد نظامی و امنیتی با یکدیگر دارند و این همکاریها میتواند به قاره سیاه نیز کشیده شود. نکته دیگری که لازم است در انتها ذکر شود آن است که از آنجاکه هر دو کشور در حال ارتقای نیروی دریایی خود هستند همکاری در آفریقا که بدون شک بخشی از آن مستلزم بهکارگیری نیروی دریایی است، میتواند یک همافزایی و حتی شاید یک برنامه توسعه مشترک را در زمینه گسترش توانمندی نظامی دریایی را باعث شود.
امنیت غذایی و بهداشت: روسیه بزرگترین تولیدکننده غلات در جهان است و بیشتر این غلات نیز به آفریقا ارسال میشود. اگر در این زنجیره خللی ایجاد شود، ما باید شاهد یک فاجعه جهانی باشیم؛ چیزی که خیلی هم از آن دور نیستیم. حدود 500 روز پیش و با شروع بحران اوکراین، محدودیتهایی برای کشتیهای روسی و اوکراینی حامل غلات ایجاد شده بود که با میانجیگری ترکیه طی قراردادی یکساله موقتاً حل شد. اما اوضاع خیلی خوب پیش نرفت؛ ازیکطرف اروپاییها برای قاچاق اسلحه به اوکراین از پوشش کشتیهای غلات استفاده کردند و از طرف دیگر آنکارا به تعهدات خود مبنی بر عدم تحویلدادن برخی از فرماندهان گروههای افراطی نئونازی به اوکراین تا پایان جنگ پایبند نماند که همه اینها به معنی عدم تمدید احتمالی این قرارداد است. در اینجا یک همکاری سهجانبه بین آفریقا، ایران و روسیه میتواند چاره کار باشد.
زیرا از طرفی، روسیه روابط خود با کشورهای آفریقایی که محتاج غلات روسیه هستند را حفظ میکند و از طرفی دیگر ایران نیز میتواند حمایتهای مادی و معنوی برخی از کشورهای آفریقا را برای طرح کریدور شمال – جنوب کسب کند. همچنین بار دیگر خودش را به عنوان شریکی مطمئن و قابلاتکا به جامعه ملل معرفی کند و به کشورهای آفریقا و روسیه این پیام را بدهد که ایران همکار قابل اتکا تری نسبت به ترکیه است.
با وجود تولید غلات بالا، روسیه یکی از واردکنندگان عظیم صنایع غذایی تبدیلی است. در حال حاضر اکثر این بازار در دست رقبا و بهخصوص ترکها قرار دارد. اما اینجا نیز جای امیدواری هست.
رقابتهای سیاسی – نظامی روسیه و ترکیه و بهخصوص عضویت این کشور در ناتو باعث شده تا روسیه بهصورت فعال علاقهمند به کاهش سهم این کشور و شرکای اروپایی آن از بازار روسیه باشد.
از طرف دیگر روسها بعد از شروع جنگ اوکراین تمایل خود را به همکاریهای دوجانبه با شرکتهای ایرانی ابراز کردهاند. این شرایط را اگر با وضعیت صادراتی کشورهای آفریقایی در نظر گرفت (اکثر محصولات کشاورزی این قاره بهصورت خام صادر میشود)، میتوان متوجه شد که در اینجا دو کشور میتوانند اقدام به سرمایهگذاری مشترک کنند.
در زمینه بهداشت هم دو کشور در هنگام همهگیری ویروس کرونا همکاریهای دوجانبه خود را شروع کردند. باتوجه به این که دو کشور از سطح پزشکی قابلقبولی برخوردار هستند و تجربیات ارزشمندی نیز در زمینه ساخت واکسن و همین طور تجهیزات پزشکی و بیمارستانی دارند، همکاری در زمینه بهداشت با در نظر گرفتن نیاز مبرم آفریقا میتواند در برنامه همکاری مشترک قرار گیرد.
همکاریهای پولی و بانکی: مسئله تحریمها و انسداد سیستم سوئیفت برخی یا همه بانکهای دو کشور از سوی ایالات متحده باعث شده تا سیاست دلار زدایی و طراحی سیستم پیامرسان بانکی جدید توسط طرفین اتخاذ شود.
در حال حاضر مراحل پایانی اتصال سامانه بانکی میر روسیه و شتاب ایران در حال طیشدن است و در آینده نزدیک محقق خواهد شد. این مهم نشان از عزم جدی در زمینه بیاثر کردن تحریمهای بانکی با همکاری دوجانبه است.
هر دو کشور برای گسترش روابط اقتصادی خود در آفریقا بدون شک نیازمند انجام مبادلات کلان پولی خواهند بود که در سایه تحریمها و با در نظر گرفتن ضعف دولتهای آفریقا همکاری دوجانبه در این زمینه نیز میتواند راهگشا باشد.
طیف متنوعی از گزینهها میتواند به کار گرفته شود؛ برای مثال ایجاد بانک مشترک، طراحی سامانهای خاص یا شرکتی واسطه به سهامداری چند کشور و... که احتمالاً توسط بانکهای مرکزی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
نویسنده: سید فؤاد علوی
انتهای پیام/