پیام ولایتی به کنگره شیخ صفیالدین اردبیلی| وحدت سرزمینی و انسجام ملی ریشه دار ایران، مرهون زحمات صفویان است
علیاکبر ولایتی در پیامی به کنگره شیخ صفیالدین اردبیلی نوشت: وحدت سرزمینی و انسجام ملی ریشه دار ایران، مرهون زحمات صفویان است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، همایش بزرگداشت شیخ صفی الدین اردبیلی با حضور جمعی از اندیشمندان و شخصیتها، امروز چهارشنبه 18 مرداد ماه در مجموعه جهانی شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل برگزار خواهد شد.
در این همایش پیام علیاکبر ولایتی دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی توسط حجت الاسلام والمسلمین عاملی نماینده محترم ولی فقیه در استان اردبیل قرائت خواهد شد.
متن پیام آقای ولایتی در این همایش بصورت مختصر به شرح زیر است.
برای دسترسی به متن کامل این پیام به اینجا مراجعه کنید.
سرزمین ایران ازدیرباز زمینه و موقعیت مناسبی برای رشد کمّی و پرورش فکری و روحی شیعیان در سه گروه عمدۀ زیدیه و اسماعیلیه و اثناعشریه (دوازده امامیها) فراهم کرده است.
از آن میان، تشیع اثناعشری به سبب سازمان یافتگی فکری و کلامی و علمی و فقهی و در کُل، فرهنگی، غنی ترین محصولات فکری را تولید کرده است. تشیع اثناعشری که به یُمنِ قُدوم مبارک حضرت امام رضا (ع) در سرزمین ایران دارای سازمانی کاملاً نظام یافته بود، در ایران، بهویژه در بخشهای مرکزی، با همۀ ساختارهایش مقبول اهل اندیشه قرار گرفت و با عرفان عمیق ایرانی حمایت شد و به علت شرایط تاریخی و اجتماعی ایران رشد و بالندگی مناسبی یافت و به پایگاهی دفاعی برای مردم بیدفاع ایران در برابر خلفای جائر عباسی و دستنشاندگانش، ظلم مغولان و دیگر اربابان ظلم و جور تبدیل شد.
این جایگاه قدرتمند فرامذهبی گاه در بُعد سیاسی ـ نظامی و گاه در عرفان و اشراق و عشق به توحید نُمود یافت. شیعیان متعهد و مؤمن این دیدگاههای غنی را از طریق آسیای مرکزی به چین و از مناطق مرزی شرق ایران فرهنگی؛ یعنی پامیر و سند، به هند و مناطق آسیای جنوب شرق و از سوی آذربایجان و اران به آنسوی جبال قفقاز و از مسیر آسیای صغیر تا بالکان و سواحل شرقی آدریاتیک انتقال دادند.
در همۀ این سرزمینها، اندیشههای دینی ظلمستیزانه شیعی در بستر «زبان شاعرانه و عرفانی فارسی» که به سبب ویژگیهای ذاتی زبانشناختی و رشد در محیط فرهنگیِ زایا، زبانی پویا شده بود که مناسب برای نگارش کتابهای علمی و عقیدتی و ذوقی بود و عرصهای فراخ برای ظهور خلاقیتهای ادبی و هنری مستقل و غیرحکومتی فراهم آورده بود گسترش یافت و محاورات علمی و فقهی در زمزمههای عشق و محبت به اهل بیت معصوم پیامبر (ص) تحقق پیدا کرد.
در عهد سه پادشاه اول صفویه، شاه اسماعیل (907-930ق) و شاه طهماسب (930-983ق) و شاه عباس (996-1038ق) یعنی حدود 131 سال دوران بسیار ارزشمند و مقتدر، ایرانیان در هیچ جنگ بزرگی شکست نخوردند به غیر از چالدران و نبرد با پرتغالیها در بندر گمبرون و جزیرۀ هرمز که بعداً هر دوی آنها جبران شدند.
علّت جنگهای عثمانی و ایران، توسعهطلبی عثمانیها و قدرتطلبی آنان بود والّا حکومت گورکانیان هندوستان سنّی بودند و محمّد بابر اولین پادشاه هند با کمک شاه اسماعیل صفوی پادشاه هند شد و همایون اولین پادشاه گورکانی هند بعد از حمله شیرشاه سوری شکست خورد و به دربار شاه طهماسب صفوی پناهنده گردید و پس از مدتی شاه طهماسب وی را با 12 هزار نیروی ایرانی به هندوستان بازگردانید و حکومت گورکانیان را به آنها بازگرداند.
از طرفی پادشاه عثمانی علیرغم اینکه ممالیک مصر سنّیمذهب بودند به آنان حمله کرد فلذا مطالبی که راجع به جنگ شیعه و سنی میگویند، درست نیست.
نیای خاندان صفویه، بزرگ مردی در تاریخ ایران و تشیع به نام شیخ صفیالدین ابوالفتح اسحاق اردبیلی نوه فیروز شاه و از سادات موسوی بود. نسب صفی الدین با 19 واسطه به حضرت امام موسی کاظم (ع)، امام هفتم شیعیان امامیه میرسد؛ وی موثرترین روحانی در تاریخ تشیع در شکل دادن به هویت ملی و مذهبی ایرانیان بود و بسیار تلاش کرد تا ایران را احیاء کند و در این راه سعی بسیار کرد و تلاشی انصافاً خستگیناپذیر و تحسینبرانگیز داشت.
در این سلسله بود که، نخستینبار در تاریخ، حکم پادشاهی یک پادشاه یعنی شاه طهماسب از سوی عالم بزرگ شیعه علی بن عبدل العال کَرَکی معروف به محقق ثانی صادر و تنفیذ شد که این اولین نُمود حاکمیت ولایت فقیه بود.
پس از درگذشت شیخ صفیالدین اردبیلی، پسرش شیخ صدرالدین تا زمان مرگ بر جای پدر بود. هر دو تن مراد و هادی عرفای منطقۀ وسیعی از اران و آذربایجان و گیلان و کردستان و ارزروم بودند.
پس از او، پسرش، شیخ ابراهیم دنبالهرو راه پدر شد. او که نخستین مرشد طریقت صفویه نام گرفته بسیاری از تهیدستان روستاها و عشیرههای شیعی مذهب را به خود جلب کرد. همین گروه، پس از درگذشت مرشد والامقام خود، بدون ترس و محابا گرد فرزندش، شیخ جُنید، درآمدند و با برملاکردن دیدگاههای سیاسی شیعی خود بر بسیج نیروهای مردمی خود سرعت بخشیدند. شیخ حیدر در ادامۀ روند حرکتهای دینی و سیاسی اجدادشْ سازمان نظامی متشکل و جانبازی مبتنی بر عقیده با نام قزلباشان پدید آورد.
ایران در آستانه تشکیل سلسه صفویه از 15 کشور تشکیل شده بود که هیچ نسبتی با هم نداشتند و با هم در حال نزاع بودند و برای مشروعیت خویش از خلفای به ظاهر مسلمان ولی در باطن جاهلی برگه مشروعیت میگرفتند. در نتیجه عملاً هویت ملّی معنی نداشت اما حدود نُه قرن پس از ورود اسلام، در زمان صفویه، ایران باز ایران شد.
** وحدت سرزمینی و انسجام ملی ریشه دار ایران، مرهون زحمات صفویان
صفویان با هوشمندی همه اقوام ساکن ایران آن روز را در کمال واقع بینی و صرف نظر از قدمتِ توطّن و سلسله نَسَبِ نژادی، بهدرستی «ایرانی» خواندند. این همان چیزی است که امروز هم ما باید در پیش نظر داشته باشیم و همۀ اقوام ساکن در ایران را بحق و به درستی، ایرانی بنامیم.
کمتر کشوری در جهان، این وحدت سرزمینی و انسجام ملی ریشه داری را برخوردار است. در کنار وحدت سرزمینی، صفویان برای وحدت دینی و یکپارچگی مذهبی سعی بلیغ کردند. زیارت عتبات و روضهخوانی و احیای مراسم تعزیهداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را از یک طرف و زندهکردن یاد پهلوانان ایرانی و شاهنامهخوانی را از سوی دیگر ترویج کردند. هنر ایرانی اسلامی را در حوزههای نگارگری و خط و معماری به کمال رسانیدند. عاشورا و نوروز، در کنار یکدیگر، عزای ملی و جشن ملی شناخته شدند.
این کیمیاگری عهد صفوی برای بازسازی ایران یکپارچه و احیای هویت ایرانی در این بازتعریفِ بسیار سازنده و ماندگار را نمیتوان صرفاً نتیجۀ تلاش حکومت صفوی دانست، بلکه نقش علمای شیعه و اعتقاد راسخ مردم به ائمه اطهار (ع) در این بازسازی تاریخی و همراه کردن مردم با سیاست و راهبرد صفوی تعیین کننده و حیاتی بود.
توانمندی صفویه در ارتقای صنعت و کشاورزی و قدرت نظامی در دنیا کم نظیر بود به عنوان مثال در زمان شاه عباس با استفاده از اساتید چینی، ایران به کار چینیسازی پیشرفته پرداخت و به عنوان دومین کشور سازنده چینی بعد از چین مطرح شد. پیش از آن، سفالها و کاشیهای عهد سلجوقیان و ایلخانان در منتهای هنر و دقت ساخته میشدهاند، اما این صفویان بودند که آن را به کمال نهایی خود رساندند.
سفالگران و چینیسازان دوران صفوی به تقلید کورکورانه از الگوها و سبکهای نیاکان خویش نپرداختند، بلکه انواع جدیدی از ظروف سفالین و چینی را ابداع کردند که ممتازترینِ آنها ظروفی بودند که بهویژه رنگ زیبایی دارند و طرحهای بسیار ظریف و ساده آنها داخل زمینهای به رنگ شیری قرار دارد.
اصیلترین نقوش تزیینی اسلیمی از نوع ترنجهای ستارهمانند با دقت و ظرافتی قابل توجه در آنها کشیده شدهاند. ملایمت رنگمایهها، سادگی رنگ و طرح و لعاب ساده این دسته ظروف شکوه فراوانی به آنها میدهد.
نمونه دیگر اینکه تعدادی از اساتید ساعت ساز از سوئیس وارد ایران شدند و ایران از ساعت سازان مطرح دنیا شد؛ شاه عباس آغازگر تحول عمده در نساجی ایران عهد صفوی بود که با دیدگاههای خاصش درباره صادرات صنایع دستی ایران موجب ترقی صنعت نساجی ایران شد.
** روایت کروسینسکی از دوراندیشی اقتصادی شاه عباس کبیر
کروسینسکی در گزارشی به نام «در باب پوشاک و البسه سلطنتی ایران» نوشته است: «دوراندیشی شاه عباس کبیر به تأسیس کارگاههای متعدد و چندکاره در خود پایتخت، اصفهان، و نیز در نواحی شِروان، قراباغ، گیلان، کاشان، مشهد و استرآباد انجامید که در آنها منسوجات و عمامۀ ابریشمی برای استفاده خاندان سلطنت و همچنین عموم به طریقی باشکوه و شگفتآور و تحتنظارت دقیق ناظران بافته میشود؛ در عین حال قالی و دیگر انواع مصنوعات بافتنی برای دربار سلطنتی بافته میشود. برای حفظ ویژگی خاص هنری بافتههای هر منطقه شاه عباس دستور داد که هر کارگاه باید با روش خودش ببافد».
اوج معماری ایران در زمان شاه عباس بود که نمونه برجسته آن ساختن شهری جدید در کنار شهر قدیمی اصفهان بود و این شهر اختصاصات و ویژگی هایی دارد که تا آن زمان در جهان بی نظیر بود.
عمارت چهل ستون از عجایب تاریخ معماری است با دیوارهای بلند که توسط درختان چنار بسیار قطور مهار شده است و ظرافت و هنرمندی اصفهانی در این بنا این است که 20 ستون در انعکاس آب 40 ستون نمایش داده می شود.
گواه ما بر صحت این مدعا قضاوت یک جهان گرد ایتالیایی که در زمان شاه عباس دوم به اصفهان سفر کرده و جمله تاریخی گفت: «همشهریان ما در اروپا میدان ناوانا در رم زیباترین میدان دنیا می دانند ولی اگر من از من بپرسند می گویم نقش جهان است. »
** تثبیت و تقویت هویت اصیل و ریشهدار آذری از سوی صفویان
کار مهم دیگر که صفویان انجام دادند تثبیت و تقویت هویت اصیل و ریشهدار آذری به عنوان بخش مهمی از هویت جامع ایرانی بود و ما در دو مقاله به نام «من هم یک آذری هستم» اثبات کردیم ایرانیان از زمان حضرت زردشت گرایش توحیدی داشتند و خود زردشت نیز به نظر اغلب مورخان معتبر قدیم از مردمان آذربایجان و یا متوطّن در این محل بوده است.
ایشان به نقل احادیث معتبر از حضرت رسول اکرم (ص) در پاسخ به مشرکین حجاز که سوال کرده بودند چرا از ما مثل مجوس جزیه نمیگیرید حضرت رسول(ص) طی نامهای پاسخ دادند که مجوس اهل کتاب است، پیغمبری داشتند که آنها را به توحید دعوت می کرد او را کشتند و کتابش را سوزاند. دلیلی دیگر اینکه حضرت امام جعفر صادق (ع) راجع به اعتبار دین زردشتی سوال کردند و آن حضرت عیناً به پاسخ مکتوب پیامبر اکرم(ص) به مشرکین اشاره فرمودند و تایید فرمودند که زردتشتیان اهل کتاب اند؛ بنابراین آذربایجان نقش اساسی در ترویج دین توحیدی ابراهیمی داشت.
صفویان با بهرهگیری از ابزارهای تعلیمی و تبلیغی مردمی، تشیع را در میان مردم ایران تثبیت و تعمیق کردند. این ابزارها عبارت بودند از درس و کتابت؛ ساختن مساجد جدید و چشمگیر و باعظمت برای ترغیب مردم به حضور در این پایگاه های مهم مذهبی ـ سیاسی؛ برگزاری اجتماعات گوناگون روضهخوانی، تعزیهخوانی، مولودیها در حرم امامزادهها، تکیهها و دیگر زیارتگاهها به مناسبتهای مختلف مذهبی.
در این میان، کمال الدین حسین بن علی بیهقی سبزواری، معروف به ملا حسین کاشفی یا واعظ کاشفی (-910 ق)، با درایت ویژه خود و به مثابه شخصیتی مذهبی، خطیب، قاصّ، ادیب و مفسر در شهر هرات و در روزگار تیموری و درست در آستانه تشکیل سلسله صفویه در زمان سلطان حسین بایقرا به پردازش ماجرای کربلا پرداخت و کتاب مهم «روضه الشهدا فی مقاتل اهل البیت و فتوتنامۀ سلطانی» را پدید آورد.
گویی اینکه زمینه کار رسمیشدن تشیع پیش از صفویه توسط این نوع ادیبان طرحریزی شده است. این امر نشان از دو قرینه برای اثبات آمادگی مردم برای پذیرش رسمیت مذهب تشیع دارد: اول سوگواری شهدای کربلا و دیگری فتوت و جوانمردی که هر دو از پایههای نظری سلسله صفویه بودند. بلافاصله پس از روی کارآمدن صفویه، این آثار جای خود را در میان مردم باز کرد و بهویژه روضهخوانانی پیدا شدند که با بهرهگیری از تجربه جمعی در قصه خوانی و دفترخوانی و شاهنامه خوانی و غیره برای مردم عوامی که از سواد بی بهره بودند میخواندند.
بدینترتیب، با تدابیر بسیار موثر و عمیق سلسلۀ صفویه یک انسجام ملی و مذهبی در میان ایرانیان با پیشتازی یک قوم قدیمی و مؤثر در شکلگیری هویت ایرانی یعنی آذریها بهوجود آمد که پیش از آن، بیسابقه بود و عملاً موجب یکپارچگی دائمی ایران شد. این امر عملاً موقعیت آذریها را در درجه اعتباری که استحقاق آن را داشتند تثبیت کرد. آذریها در آن زمان دو وظیفه را برعهده داشتند: اول تثبیت موقعیت تشیع اثناعشری به عنوان مذهب رسمی و دیگری، برعهده گرفتن رکن مهم فتوت توسط آذریها.
** سه رکن در عملکرد شیخ صفیالدین اردبیلی نسبت به مردم و علما
همه اینها از برکات تدابیر بسیار ارزشمند و عمق نگاه شیخ صفیالدین اردبیلی (ره) در دوران پیش از تشکیل پادشاهی صفوی بود که بهدست جانشینان وی بهخوبی و درستی پیگیری شد و به ثمر رسید. عملکرد شیخ صفیالدین سه رکن داشت: تثبیت جایگاه دروس فقهی در حوزههای علمیۀ شیعه توسط علما، حمایت مردمی از علما، تثبیت نقش فتیان به عنوان واسطۀ میان مردم و روحانیت.
ایران بزرگ و پرافتخارِ امروزِ ما که مملکتی متبرک به ارادت به اهل بیت (علیهمالسلام) و مفتخر به انتظار حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداء) است و به یکپارچگی و وحدت کلمه خود میبالد مدیون اندیشهها و همت والای شیخ صفیالدین اردبیلی و جانشینانش است که یادشان در تاریخ پرافتخار ایران همواره زنده خواهد ماند.
انتهای پیام/