مقاومت چگونه ابتکار عمل جنگ بزرگ با اشغالگران را به دست گرفت/ گزینههای بد و بدتر اسرائیل در «طوفان الاقصی»
جنبش مقامت اسلامی فلسطین بنا به مجموعهای از عوامل، در دور جدید درگیریها ابتکار عمل را در اختیار گرفته و عملیات انتقامجویانه ضد جنایتهای اسرائیل را بر اساس زمانبندی خود آغاز کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری الجزیره در مقالهای به بررسی عواملی پرداخت که باعث شد جنبش مقاومت اسلامی فلسطین تصمیم به در اختیار گرفتن ابتکار عمل برای تعیین زمان جنگ با رژیم صهیونیستی در پاسخ به جنایتهای این رژیم ضد مقدسات فلسطین بگیرد.
بر اساس این گزارش، حماس از مدتها پیش درک دقیق و درستی نسبت به ماهیت تحولات در جامعه سیاسی اسرائیل داشت و میدانست که علائق صهیونیستها به سمت راستگرایان افراطی در حرکت بوده و موسسات سیاسی و نظامی اسرائیل گرایشهای افراط گرایانه را در نزد خود تقویت کردهاند.
همزمان با این فضای دراماتیک، دولت آمریکا نیز به دنبال پیشبرد روند عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با عربستان سعودی برآمده و آن را تحولی ژئوپلیتیک برای دور زدن آرمان فلسطین میدانست و تصور میکرد به این ترتیب میتواند اسرائیل را وارد نظم سیاسی جدید منطقه کند.
در چنین شرایطی فلسطینیان گزینههای محدودی برای جلوگیری از حذف آرمان فلسطین و تغییر معادلات حاکم داشتند و تصمیم گرفتند تاثیرگذارترین گزینه خود را که تشدید مقاومت نظامی در نوار غزه است دنبال کنند تا به این ترتیب جلوی روند حذف آرمان فلسطین و نادیده گرفتن فلسطین میان چرخ دندههای سازش های منطقهای و بینالمللی را بگیرند.
در جریان فضای افراطی حاکم بر سرزمینهای اشغالی، راستگرایان افراطی تلمودی قدرت را در کابینه اسرائیل در اختیار گرفته و برنامه کاری کاملاً ایدئولوژیک مبتنی بر یهودیسازی در قدس و کنترل کامل این شهر و تخریب کامل مسجد الاقصی یا ایجاد تغییرات اساسی در وضعیت آن را در برنامه کاری خود قرار دادند. به این ترتیب رویکردهای افراطی در سرزمینهای اشغالی دیگر شعار گروههای سیاسی و تلمودی نبود، بلکه به برنامه کاری کابینه تبدیل شده بود که بودجهها و ابزارهای خاصی برای آن تعریف میشد.
در حال حاضر اسموتریچ از رهبران تلمودی وزیر امور مالی رژیم صهیونیستی و یواف گالانت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی است که اختیارات تقریباً نامحدودی در کرانه باختری دارد. اسموتریچ برنامه جامعی برای تحت کنترل درآوردن کرانه باختری و دو برابر کردن تعداد شهرک نشینان در آن و اخراج گسترده فلسطینیان را دنبال میکرد، علاوه بر اینکه دیدگاههای افراطی وی برای حذف فلسطین بارها در رسانههای اسرائیلی منتشر شده بود.
ایتمار بن گویر یکی دیگر از وزرای افراطی کابینه کنونی رژیم صهیونیستی است که پست کلیدی وزارت امنیت داخلی را در اختیار دارد. اختیارات او شامل کنترل کامل قدس و فلسطینیان داخل سرزمینهای اشغالی سال 1948 و اسرای فلسطینی است. او از این اختیارات برای اخراج گسترده فلسطینیان از شرق قدس اشغالی و همچنین اخراج کامل فلسطینیان از سرزمینهای اشغالی استفاده کرده و از عناصر افراطی در پست های کلیدی سرویسهای امنیتی و جاسوسی بهره برده است.
نتانیاهو که برای باقی ماندن بر حاکمیت و جلوگیری از محاکمه خود به ائتلاف با این گروهها تن داده، علاوه بر پروندههای فسادی که دارد، به شکاف سیاسی گسترده در سرزمینهای اشغالی دامن زده است. او در این شرایط مجبور است به تمامی مطالبات جریانهای افراطی تن بدهد تا بتواند کابینه خود را سرپا نگه دارد. در این شرایط حذف آرمان فلسطین به برنامه واقعی و عملیاتی کابینه مذکور تبدیل شده است.
گزینههای اسرائیل بعد از عملیات طوفان الأقصی
حمله ناگهانی گروههای مقاومت فلسطین در واکنش به جنایتها و رویکردهای افراطی کابینه رژیم صهیونیستی، این رژیم را در بحران واقعی قرار داد. اسرائیلیها برای تعامل با این بحران چند سناریو را برای خود طراحی کردهاند. آنها معتقدند که حملات گسترده هوایی و موشک باران توپخانهای میتواند خسارتهای جدی به زیرساختها و ساختمانهای مسکونی در نوار غزه وارد کند.
اسرائیل البته به خوبی میداند که این گزینه نمیتواند حماس را مجبور به عقب نشینی نماید، اما برای بهبود وجهه شکننده خود و تقویت اعتماد افکار عمومی به ارتش و سرویسهای امنیتی این روش را دنبال می کند.
گزینه دیگر آغاز عملیات زمینی جزئی یا فراگیر ضد نوار غزه است که این سناریو نیز با چالشهای عمدهای مواجه است. یکی از این چالشها تعداد بالای اسرای صهیونیستی است که حماس آنها را به نوار غزه منتقل کرده و بر اساس ارزیابیهای اولیه این تعداد بالغ بر صدها نفر است و با آغاز این حمله جان آنها در معرض خطر جدی قرار میگیرد.
چالش دوم این است که ارتش اسرائیل با این حمله مجبور است در مناطق متمرکز مسکونی مبارزه کند و افزایش قربانیان در نتیجه چنین عملیاتی میتواند پیامدهای سنگینی برای اسرائیل داشته باشد.
با این وجود بالا رفتن تلفات رژیم صهیونیستی به بیش از 700 کشته و 2500 نفر باعث شده اسرائیلیها انگیزه بیشتری برای ارتکاب جنایتهای جنگی ضد شهروندان فلسطینی از خود نشان دهند، اما موضوع دیگری که وجود دارد پیام حزبالله لبنان مبنی بر هدف قرار دادن مواضع نظامی اسرائیل درمزارع شبعا در صورت آغاز حمله زمینی است. سید هاشم صفی الدین رئیس شورای اجرایی حزب الله لبنان گفته که این حزب در درگیری اخیر بیطرف نخواهد بود. موضوعی که وحشت صهیونیستها را در این رابطه افزایش میدهد، اظهاراتی است که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا مطرح کرد و نسبت به سوء استفاده از شرایط کنونی اسرائیل توسط جریانهای دیگر هشدار داد. منظور آمریکا از این جریانها، حزب الله بود که آنتونی بلینکن وزیر جنگ بایدن نیز در اظهاراتی جداگانه آن را مور تاکید قرار داد.
تمامی این حوادث در شرایطی دنبال میشود که آمریکا تمایل زیادی به برقراری آرامش در منطقه دارد و تلاش میکند به این ترتیب تمرکز خود را بر جنگ روسیه معطوف کند و از سوی دیگر به رقابت شدید خود با چین و تلاش این کشور برای پیشتازی اقتصادی در دنیا بپردازد. تمامی این چالشها باعث شده بود رژیم صهیونیستی از مدتها پیش سیاست کنترل درگیریها ضد نوار غزه را در پیش بگیرد و استراتژی «درگیری بین جنگها» را در منطقه محاصره شده غزه دنبال کند که مبتنی بر حملات هوایی صِرف به این مناطق است.
تلآویو به خوبی میداند که عملیات زمینی ضد نوار غزه میتواند قمار بزرگی برای ارتش اسرائیل باشد که سست بودن خود در عملکرد اطلاعاتی و عملیاتی را به وضوح به دنیا ثابت کرده است. همچنین تجربه نشان داده که نتانیاهو همواره در تعامل با چنین شرایطی با احتیاط عمل میکند و تلاش خود را برای بازگرداندن اوضاع به روال سابق به کار میگیرد. در حال حاضر نیز این تلاشها ضمن هماهنگی با آمریکا، مصر و قطر برای تاثیرگذاری بر حماس و پذیرش آتش بس از سوی آنها دنبال میشود.
دستاوردهای حماس از جنگ اخیر
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین تاکنون موفق شده اوضاع را به کلی دگرگون ساخته و فلسطینیان را از مرحله حذف آرمان فلسطین عبور و توانمندی نظامی و سیاسی خود برای مقابله با چالشهای بزرگ را به رخ دیگران بکشد.
در اختیار داشتن این تعداد بالا از اسرای اسرائیلی باعث میشود جنبش حماس ابتکار عمل را در آزادسازی اسرای فلسطینی از زندانهای رژیم صهیونیستی را در دست بگیرد و این موضوع موقعیت و جایگاه حماس را به ویژه در سایه افول محبوبیت تشکیلات خودگردان و بنبست پروژههای سیاسی آن به صورت قابل ملاحظهای تقویت میکند.
پروژه عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی جایگاه ویژهای در تفکر حماس دارد و حماس اصرار به توقف این روند یا لااقل جلوگیری از پیامدهای آن ضد آرمان فلسطین دارد. به این ترتیب حماس موفق شد همه طرفها را مجبور به بازبینی در محاسبات خود کند و سیلی سختی را به اسرائیل وارد کرده و وجهه این رژیم را در تفکر تصمیمسازان بینالمللی و منطقهای به شدت تخریب کند. این جنگ گرچه در روزهای ابتدایی خود قرار دارد و پیش بینی پایان آن با سناریوهای متعددی همراه است، اما احتمالاً پیامدهای بسیار زیادی در داخل اسرائیل و همچنین منطقه و روند عادیسازی خواهد داشت.
انتهای پیام/