سرمایههای نوین به مثابه خونی تازه در رگهای نمایش خانگی
شبکه نمایش خانگی در کشور به جایگاهی رسیده که دیگر میتواند فرآیند برگشت سرمایه را برای سرمایهگذاران تضمین کند و حالا دیگر منتظر سرمایهگذاریهای نوین در این عرصه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ عرصه شبکه نمایش خانگی با توسعه زیرساختهای اینترنتی در جهان فراگیری بیشتری پیدا کردهاست و به فراخور این توسعه در جهان، چند سالی هم هست که در ایران جایگاه ویژهای دارند. روند توسعه این صنعت در ابتدا و در زمانی که تنها دریچه توزیع محصولاتش لوحهای فشرده در سوپرمارکتها بود بسیار کند پیش میرفت و ریسک سرمایهگذاری بالایی هم داشت. خطرات کپی رایت یکی از اصلیترین تهدیدات این صنعت به حساب میآمد.
حال اما با قرار گرفتن مجاری توزیع محصولات در بستر اینترنت و کسب درآمد سکوها از این مجاری ریسک سرمایهگذاری در این صنعت هم به شدت کاهش پیدا کرد. به گونهای که با ورود چند هولدینگ به این عرصه و موفقیتهای کسب شده از جانب آنها سایر سرمایهگذاران هم ترغیب به حضور در این عرصه شدند، اما هنوز این عرصه نو پا نیاز به حمایت و سرمایهگذاری دارد و نباید آن را به حال خود رها کرد.
به تازگی تعدادی از سرمایهگذراران برخی از این سکوها نسبت به ریسک سرمایهگذاری در این عرصه گلایه داشتند و به دلیل اینکه دستشان به جایی بند نیست دچار مشکلات مختلفی میشوند که میتواند برای توسعه صنعت نمایش خانگی آسیبزا باشد.
پیشنهادی که میتوان برای حل چنین مشکلاتی ارائه داد و مانع از فرار سرمایه از این صنعت نوظهور شد، ورود نهادهای سرمایهگذاری معتمد و مطمئن خواهد بود. وقتی از سرمایهگذاری مطمئن و با ثبات نام برده میشود نام بانکها به عنوان گزینه اصلی به ذهن مخاطب میرسد. بانکها در کنار وظایف اقتصادی که دارند باید به عرصه فرهنگ و هنر هم ورود کرده و در حوزه فرهنگ هم برای خود وظایفی تعیین کنند. ورود بانکها به نمایش خانگی در کنار حمایتی که ایجاد میکند میتواند شفافیت مالی را هم به عملکرد سکوها در این عرصه بازگرداند.
خبر خوش اینکه چند بانک به تازگی به این عرصه ورود داشتهاند و توانستهاند عملکرد مالی در این عرصه را هم اندکی سر و سامان ببخشند. ورود بانکها به این بخش از سرمایهگذاری میتواند عرصه فرهنگ و هنر را هم امیدوار کند و به مثابه خون تازهای به این جریان باشد.
تا کنون بیشتر بانکها تمرکز سرمایهگذاری خود را بر عرصههای زیربنایی متمرکز میکردند و بهانه آنها برای عدم ورود به عرصههای فرهنگی ریسک بالای بازگشت سرمایه است. اگر هر نهادی به این موضوع ورود میکرد میتوانست اهداف استراتژیک خود را جهت ورود به عرصه فرهنگی مطرح کند، مثلا بهانه وزارت بهداشت برای برگزاری جشنواره فیلم یا تولید اثر سینمایی در سیاستگذاریهای کلان آن مشخص است یا حتی یک شرکت معدنی میتواند دلایل موجهی برای ورود به عرصه فرهنگی داشته باشد و مسائل مختلفی برای تولید یک فیلم خواهد داشت. اما بانکها غیر از حمایت توجیه دیگری برای ورود به سرمایه گذاری در پلتفورمها نخواهند داشت.
حتی اگر بیان شود که ممکن است برخی بانکها اهداف خاصی برای تولید محتوا در فضای نمایش خانگی دارند و به این بهانه میخواهند برخی از عملکردهای خود را توجیه کنند باید تذکر داد که محتواهای تولیدی در سکوها به شدت تحت رصد نهادهای مرتبط از جمله ساترا هستند و نمیتوانند محتوای خود را بدون مجوز روانه سایت پخش سکوها کنند و در صورتی که چنین شود عواقب زیادی برای سکوها به همراه خواهد داشت.
از طرفی دیگر برخی بانکها متهم به بنگاهداری شدند و یکی از راههای مفیدی که میتواند عنوان بنگاهداری نداشته باشد و به کیفیت تولیدات فرهنگی کشور هم کمک کند ورود آنها به عرصه نمایش خانگی است. سالهاست که بانکها علاقهای به سرمایهگذاری در عرصه فرهنگ و هنر به معنای کلان آن نداشتهاند و حالا با وجود ممنوعیت بنگاهداری برای آنها بهترین عرصه برای ورود همین VODها هستند. وقتی تولیدات فرهنگی کشور با حمایت مالی بتواند کیفیتی جهانی از خود به نمایش بگذارد نیاز مخاطبان هم برای سرگرمی به سمت همین تولیدات با کیفیت داخلی حرکت خواهد کرد.
صنعت سینمایی هالیوود هم با تزریق سرمایه بود که به اینجا رسیده و حالا تمام سینماهای جهان را تصرف کرده است، وقتی این حجم سرمایه برای تولیدات نمایش خانگی به سکوهای کشور تزریق شود رقابتپذیری در این عرصه هم زیاد شده و امکان صادرات فرهنگی در کشور فراهم خواهد شد.
البته که هر اقدام و تصمیمی برای توسعه ممکن است معایب و مشکلات خاص خود را هم داشته باشد اما با توجه به تمرکز نهادهای نظارتی و ساترا بر عملکرد سکوها میتوان امید داشت که فرآیند سرمایهگذاری و سودآوری در این عرصه شفافتر از عملکرد سایر عرصههایی باشد که بانکها تا کنون در آنها ورود داشتهاند.
امیرحسین مکاریانی
انتهای پیام/