در مرحله شکوفایی تاریخ نگاری انقلاب هستیم/برخی از آثار منتشره به اسم رمان و مستند تنها گزارشنویسی است
جواد کاموربخشایش پژوهشگر حوزه دفاع مقدس و داور جایزه ادبی شهید اندرزگو میگوید با وجود اینکه در دوران شکوفایی تاریخنگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستیم، بخش قابل توجهی از آثار منتشره تنها گزارشنویسی ساده است نه رمان و مستندنگاری.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دهه 90 دوران شکوفایی خاطرهنویسی، تاریخ شفاهی و مستندنگاری در ادبیات به شمار میرود، شکوفایی که با موضوع دفاع مقدس و جنگ گره خورد. نگاهی به آمار انتشار کتابهای این حوزه چه در حوزه داستان و رمان و چه در حوزه مستند و تاریخ شفاهی مهر تاییدی بر این ادعاست، نویسندگان بسیاری با این کتابها به جامعه ادبی شناسانده شدند و مخاطبانی که تا پیش از این توجه چندانی به ادبیات دفاع مقدس نداشتند، به ویژه نسل سوم جنگ با این ادبیات انس گرفتند. اما مستندنگاری در دهه 90 با فراز و فرودهایی نیز همراه شد.امروز در حالیکه 3 سالی از پایان دهه 90 میگذرد، با انبوهی از آثار خلق شده در این حوزه روبرو هستیم که بسیاری از آنها در نوع خود از آسیبهای این حوزه نیز به شمار میروند. اضافه شدن بخش مستندنگاری و خاطرهنویسی به جوایز ادبی و ورود نهادهای مختلف به این حوزه موجب شد که استانداردهای لازم دیده نشده یا کمرنگ دیده شوند.در نتیجه به باور کارشناسان ما با حجم عظیمی از کتابهای این حوزه مواجه هستیم که یا گزارشهای داستانی هستند یا در استناد با تداخلهای زمانی و مکانی روبرو هستند.
از سوی دیگر برخی تقابل مستندنگاری با رمان و نزدیک شدن مستند نگاری به رمان و داستان را از دیگر آسیبهای این حوزه برمیشمارند، به طور مشخص نویسندگانی مانند هدایتالله بهبودی نزدیک شدن مستندنگاری به رمان را خلط فرم و نادرست میخواند.
جواد کامور بخشایش داور بخش مستندنگاری جایزه ادبی شهید اندرزگو که چندی پیش برگزار شد، در این زمینه معتقد است که ما جایگاه نقد و پژوهش را در مستندنگاری ضعیف ترسیم کردهایم، در نتیجه با آثاری سطحی و نویسندگانی بدون قلم توانمند هم روبرو شدهایم. به باور بخشایش جهان رمان با مستندنگاری متفاوت است متن گفتوگوی تسنیم با بخشایش به شرح ذیل است:
آقای بخشایش برای شروع اجازه دهید، به تقابلی که طرفداران مستندنگاری با طرفداران رمان دارند، اشاره کنیم، برخی مستندنگاری در حوزه ادبیات دفاعه مقدس را لازم و برتر میدانند و برخی رمان را، از نظر شما این ضرورت و نیاز امروز ادبیات دفاع مقدس ما کدام است؟
مستندنگاری یکی از حوزههای جدی ادبیات است، شاید نگاه برخی این باشد که رمان برتر از مستندنگاری است، اما هر کدام از این شاخهها در جایگاه خود جدی هستند و نقش و وظیفه خاص خود را در انتقال معنا و مفهوم به مخاطب ارائه میکنند، بسیاری از خوانندگان مستندنگاری را با توجه به اینکه به استناد، سند و واقعیت متکی است، برتر از رمان میدانند، اما جهان رمان متفاوت است، ممکن است پایه و اساس آن با مستند همراه باشد، اما با تخیل نیز آمیخته است و پیام و جهان خاصی را منتقل میکند، اما مستندنگاری نیز امروز در ادبیات ما جایگاه ویژه و خاصی پیدا کرده است، با توجه به نگاه مقام معظم رهبری به این حوزه و تشویق نویسندگان و فعالان این امر بسیار جدی است، شاخه اول روایتنگاری، تاریخنگاری انقلاب اسلامی است، شاخه دوم روایتنگاری تاریخ دفاع مقدس است، علاقهمندی نویسندههای حوزه مستندنگاری به گونهای شده که ما هر روز با جهان و دنیای تازهای به واسطه کتابهای تازه روبرو میشویم.
این بسیار خوشایند است که انقلاب اسلامی ما توسط راویان از همه زوایا بازنگری و دیده میشود، روشنگری اتفاق میافتد، تمام ابعاد و زوایای این اتفاق مهم توسط نویسندهها دیده میشود و به صورت تک موضوعی مورد توجه قرار میگیرند، به نظر من این امر خوشایند است.
ما تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را با این مستندات میتوانیم حفظ کنیم، این مستندنگاری گاهی سعی میکند، خود را به سمت رمان نزدیک کند، از عناصر رمان و داستان به جز تخیل استفاده کند و خود را پابهپای رمان و داستان جلو ببرد، از همین روست که مخاطب با مطالعه بسیاری از روایتهای مستندی که نوشته میشوند، احساس میکند، رمان میخواند و متن همان ویژگیهای رمان را دارد، بنابراین میتوان گفت، در بسیاری موارد مستندنگاری ما پابه پای رمان حرکت میکند و از عناصر رمان استفاده میکند، البته عنصر تخیل قرار نیست در کار استناد جای بگیرد.
در مرحله شکوفایی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستیم
مستندنگاری همپای رمان و داستان تلاش میکند، اتفاقات رخ داده در جنگ و انقلاب اسلامی را با ادبیات دنیا به دنیا منتقل کند، با زبان جهانی منتهی این شاخه، شاخهای خاص است، با توجه به حدود و ثغوری که باید در حوزه مستندنگاری رعایت شود و به استناد شاخصهها و مولفهها تعریفهایی دارد که باید نویسندگان به این تعاریف پایبند باشند، اما نکته من این است ما در مرحله شکوفایی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستیم.
حسن بزرگ این اتفاق این است که بسیاری از نقش آفرینان این اتفاق بزرگ حی و حاضرند و ما با بسیاری از شخصیتها روبرو هستیم که نقشآفرین حادثه بودند و این به نظر من نقطه عطف است و کم رخ میدهد، در تاریخ ملتها هم خیلی رمانها اگر موفق بودند، در همان دوره نوشته شدند، اساسا بعد از گذشت زمان از شاهدان عینی دیگر نمیتوان کسی را پیدا کرد.
بنابراین این نقطه عطفی در تاریخنگاری انقلاب اسلامی است که ما هنوز میتوانیم شاهدانی را پیدا کنیم تا روایت کنند.در جلسه رونمایی راوی در کنار نویسنده حاضر میشود و میتوان با او گفتوگوی دوبارهای کرد.
آیا در مسیر مستندنگاری ما به جایگاهی که باید رسیدهایم؟
به نظر من هم باید زوایا و ابعاد تازهتری از این رویداد مورد توجه نویسندگان قرار بگیرد، نویسنده به عنوان هنرمند این ابعاد و زوایای پنهان را با چشمان تیزبین روایت میکند و میتواند این روایت را ورز دهد و مولفهها در قالب کتاب مفید برای خواننده امروز و فردا ارائه دهد، همه اینها آثاری هستند در حوزه مستندنگاری که به ما هویت میدهند، ما باید پاسخگوی سوالات متعدد افرادی باشیم که صد سال آینده میخواهند به کشور ما اضافه شوند، آن ها باید میراثدار این آثار باشند که برای ما هویتساز بوده است. ما این هویت را حفظ کردیم و آنها هم خواهند دید که چه اتفاقاتی افتاده و چه رشادتها رخ داده است.
نزدیک شدن مستندنگاری به رمان از سوی برخی از کارشناسان این حوزه یک آسیب به شمار میرود، بسیاری بر این باورند که مستندنگاری باید تا جای ممکن فاصله خود را با رمان حفظ کند، نظر شما در این زمینه چیست؟
خیلیها معتقدند مستندنگاری میتواند خمیرمایه اثری جهانی به اسم «رمان» باشد، من مخالف این نگاه و نظر نیستم، اما عرضم این است که خود گونه مستندنگاری این قابلیت و توانمندی را دارد که تمامی عناصر و داستان را در خود جای دهد، به جز تخیل. و به عنوان ژانر و گونه در جهان ثابت شده است و برای جهان میتواند در کنار رمان و... حائز اهمیت باشد.
بخش زیادی از آثار منتشره در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی گزارش نویسی است نه رمان و مستندنگاری
در سالهای اخیر با ایجاد موجی از توجه به مستندنویسی و زندگینامهنویسی به ویژه در حوزه مقاومت و مدافعان حرم ما با آثار بسیاری مواجه هستیم که به باور منتقدان بسیاری از آنها سطحی و کپیشده از یکدیگر هستند، برخی از این کتابها که شمارشان نیز کم نیست، به عنوان آسیب این حوزه نام بردهاند، نظر شما چیست؟
روایت یک تعریفی دارد و یک چارچوب، مولفه و شاخص. همان گونه که رمان این تعریف را دارد، ما در عرصه تاریخ نگاری انقلاب و دفاع مقدس به رمان تاریخی نیاز داریم، از سوی دیگر باید مستندنگاری نیز داشته باشیم، اما بخش زیادی از آثاری که در این زمینه منتشر میشوند، حالت گزارشنویسی دارند نه روایت نه مستند و نه داستان.
این آثار صرفاً گزارشهایی هستند که خوانندهای را جذب نمیکند، بنمایه ادبیات ادبیات مستند و حتی رمان و داستان پژوهش و تحقیق است، اگر این پژوهش و تحقیق به صورت جدی انجام شود، قطعاً محتوای تولیدی محصولی اثرگذار خواهد بود، البته در کنار این پژوهش ما نیازمند قلم، زبان و لحن فاخر نیز برای اینکه کتاب مورد توجه قرار بگیرد، هستیم.
نویسندهای که به سراغ حوزه مستندنگاری، رمان یا داستان کوتاه میآید، باید قلم توانمندی داشته باشد، شاید من پژوهشگر خوبی باشم اما قلم خوبی در نوشتن نداشته باشم، اما در کتابهای حاضر میبینیم که به این نکات توجهی نشده است، این چارچوبها و مرزها قدری با هم تداخل پیدا کرده است و آثاری را شاهد هستیم که ورزیدگی لازم را ندارند و چرخه لازم را طی نکردهاند، آثاری سطحی و بیتاثیر، آثاری گزارشی.
به نظر من سازمان، نهادها و متولیان این بخش باید جدیتر از این برای تحقیق، پژوهش و... زمان بگذارند و هزینه کنند، نویسندههای خوب را دعوت کنند، نویسندههای خوب تربیت کنند، تا شاهد شکوفایی بهتر این آثار باشیم.
به نظر میرسد ما در زمینه مستندنگاری هنوز به استانداردها توجه کافی نداریم و آموزش نویسندگان به ویژه نویسندگان نوقلم در این زمینه ضروری است؟
در حوزه آموزش نیز ما از دو مقوله غافل هستیم، یا نسبت به آن کم توجه، ما جایگاهی که برای آموزش و نقد در ادبیات قائل هستیم جایگاه سطح پایینی است، در حالیکه در دنیا نقد یک شرایطی را ایجاد میکند که ادبیات آن کشور را شکوفا میکند، نقد یک بستر و ظرفیت برای شکوفایی ادبیات یک ملت است، اما در حوزه نقد ما ضعیف عمل میکنیم. نکته بعدی آموزش است ما آموزش را هم جدی نگرفتهایم، بسیاری از نویسندهها حس میکنند با 100 صفحه نوشتن نویسنده شدهاند، در حالیکه نویسندگی کار آسانی نیست، باید از علوم متعدد بهره گرفت، تخصص لازم را کسب کرد، ممارست و تمرین نیاز است تا نویسنده بتواند متنی بنویسد که قوام لازم را داشته باشد.
انتهای پیام/