کلانتری: کانونهای مهدویت باید عمق علمی و معرفتی به فعالیتها دهند
رویکردهای پسامدرن در بهترین حالت، انسان را در میان «ئیسم هایی» رها میکند که نمی توانند داعیه حقیقت داشته باشند و این حقیقت گرایی را همچنان اندیشۀ مهدوی می تواند تأمین کند. کانون های مهدویت فراتر از برنامه های حسی باید به فعالیتها عمق معرفتی ببخشند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عبدالحسین کلانتری معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در اختتامیۀ گردهمایی کانون های مهدویت در دانشگاه فرهنگیان مشهد مقدس گفت: یک نوع نگاه و تحلیلی در کشور رخنه کرده که حوزه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی را حوزهای حاشیهای و تزئینی و فوق برنامه میداند. این مسئله در دوره هایی رشد و در دوره هایی تضعیف شده است، اما نمیتوان کتمان کرد که این روند ادامه دارد. این امر اولاً با نگاه و افقی که سند دانشگاه اسلامی برای ما ترسیم کرده تفاوت دارد و ثانیاً با نگاهی که رهبر معظم انقلاب به دانشگاه دارند، فاصله دارد. بر ماست که با این نگاه باید مقابله کنیم و آن نگاه جایگزین را که بر این باور است که زیست دانشجویی مملوّ از سویهها و ابعاد متنوع است و یکی از آن را بعد علمی تشکیل می دهد.
نباید حوزه های فرهنگی و اجتماعی را از زیست دانشجویی گرفت
وی افزود: اگر حوزه های فرهنگی و اجتماعی را از زیست دانشجویی بگیریم، اساساً از حالت طبیعی خود خارج میشود و لذا باید این بخش از زیست دانشجویی را تقویت کرد. این مسئلۀ کلی در حوزۀ دانشگاه فرهنگیان ضریب جدی تری دارد؛ یعنی فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و تشکلاتی در دانشگاه فرهنگیان از قضا بسیار اهمیت مییابد. به این جهت عزیزانی که فارغ التحصیل می شوند، مسئولیت مهمی را در کشور بر عهده می گیرند. دانش آموزانی که زیر دست شما تربیت مییابند و دانش آموزانی که باید با فعالیتهای گروهی و مبانی و مبادی آشنا شوند، دانش آموزانی که باید حوزه فرهنگی زندگی شان تقویت شود. طبیعتاً اگر این فعالیتها از دانشگاه فرهنگیان حذف شود، تأثیرات مخربی را در لایه های کل نظام اجتماعی کشور خواهد گذاشت. در این مدت تکاپوی جدی را از سوی مسئولان دانشگاه فرهنگیان شاهدیم، لذا این شعار که هر دانشجوی دانشگاه فرهنگیان باید عضو یک مجموعه دانشگاهی شود. باید زمینه ای را فراهم و مشوق هایی را تمهید کرد تا تمام دانشجویان فرهنگیان عضو مجموعۀ دانشجویی شوند تا فعالیت گروهی را یاد بگیرند، در راستای تحقق اهداف فرهنگی گام بر دارند و به تبع، وقتی در مقام معلمی قرار گرفتند و مشرف شدند، بتوانند از آن داشته های خود استفاده کنند تا تأثیرات مثبتی را در دانش آموزان بگذارند. اتفاقات خوبی در دانشگاها فرهنگیان افتاده و مطمئن هستم خود مسئولان به این شرایط راضی نیستند.
کلانتری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اندیشۀ مهدویت و کلان تر از آن، موعودگرایی، فلسفۀ تاریخی است که در تمام ادیان ابراهیمی و حتی در جوامع بشری به طور عام ریشه دوانده است و صورت هایی از این موعودگرایی را در تمامی تاریخ بشری شاهدیم؛ لذا اندیشۀ مهدویت، خواسته یا ناخواسته با فلسفه تاریخ پیوند خورده است. از این بعد نگریستن به مسئلۀ مهدویت در شرایط کنونی بسیار اهمیت دارد. در شرایطی که ما نسخه های جعلی و بدلی را از موعودگرایی می بینیم که تکثیر میشود، بعضاً تأثیرات مخربی را از خوانش مهدویت در متن جامعۀ اسلامی گذاشته است. در این زمینه کتابهایی نگاشته شده است و تأثیراتی را در ادبیات ما گذاشته است.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم گفت: آنچه که مهم است و شاید عمده ترین محل نزاعی که باید به آن توجه و در این مسئله تولید ادبیات کرد، این است که جهان تجدد و جهان مدرن مبتنی بر فلسفۀ تاریخی شکل گرفته است. فلسفۀ تاریخی که برخی می گویند وارونۀ فلسفه تاریخ ادیان ابراهیمی است. زمین بازی را نباید منحصر در خودمان بدانیم بلکه بدانیم گستره بازی مرتبط با فلسفۀ تاریخ و گسترۀ گفتمان موعودگرایی مسئله ای جهانی است.
وی ادامه داد: آنچه محل نزاع است، این است که جهان جدید در اوان شکل گیری خود، داعیه ای را مطرح کرد که اصحاب علوم انسانی آشنا هستند. این بحث این بود که انسان جرأت اندیشیدن داشته باشد و روی پای خود بایستد و متکی بر عقل خودبنیاد، جهانی سراسر شادی، برابر، مساوات و عدالت رقم بزند. تمدنی که مبتنی بر این عقل خودبنیاد سامان یافت و داعیه سعادت بشری را داشت و سعادت را به رفاه تقلیل داد. در این فلسفۀ تاریخی به تدریج شکاف هایی آشکار شد و روز به روز بیشتر و بیشتر شد. شاید مهلک ترین ضربه را علاوه بر اینکه در ساحت تفکری امثال نیچه و ... زدند، این نکته است که جنگ جهانی اول و دوم تمام آرمان های بزرگ تجدد را فرو ریخت. جهانی سراسر صلح و شادی و صلح و برابری تبدیل به جهانی پر از خشونت، کشت و کشتارهای عظیم و ... شد. اصل مسئله همین است که نسبت ما با فلسفۀ تاریخ تجددی چیست و اصل نزاع فلسفۀ تاریخ توحیدی که در مهدویت تجلی تام و تمام یافته با مسئله تجدد و تاریخ تجدد همین است.
وی افزود: این نکته را توجه دهم که کانونهای مهدویت در دانشگاه ها علاوه بر کارهای ترویجی در این سطح از بحثها وارد شوند. ثمرۀ بزرگی که این بحثها دارد این است که در حوزۀ علوم انسانی تحولات عظیمی می تواند همراه داشته باشد. یکی از محل هایی که می توان به اندیشه غربی در ساحت علوم انسانی حمله کرد و بی دفاعی آن را به تصویر کشید، همین ساحت است. بشر امروز هم که پیرو اندیشه موعود گرایی است، از همین منظر دنبال دستاویز و حبل المتینی است و این حبل المتین را اندیشۀ تجددی نمی تواند بدهد. رویکردهای پسامدرن در بهترین حالت، انسان را در میان «ئیسم هایی» رها میکند که به قول خودشان نمی توانند داعیه حقیقت را داشته باشند و این حقیقت گرایی را همچنان اندیشۀ مهدوی است که می تواند تأمین کند و این حقیقت را آن ناجی بزرگی که ناجی معرفتی بشری است، می تواند تأمین میکند. پس عمق بخشیدن به اندیشۀ مهدویت و فراتر رفتن از برخوردهای صرفاً احساسی اساس کار باشد.
انتهای پیام/