"ویزا" ابزار سرکوب فعالان حقوق بشر/ کشورهای غربی چگونه سازمان ملل را بازیچه قدرت خود کردهاند؟
سازمان ملل متحد یک کشور مستقل و دارای قوانین مخصوص به خود است، اما آمریکا به کسانی که درباره نقض حقوق بشر این کشور صحبت کنند برای شرکت در جلسات سازمان ملل ویزا صادر نمیکند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، احمد بینا؛ فعال حقوق بشر نتایج یک دهه حضور خود در اجلاسهای حقوقبشری و گفتوگو با گزارشگران ویژه کشوری و گزارشگران موضوعی را در قالب کتابی منتشر کرده و خلاصه آن را در قالب مقاله علمی در اختیار تسنیم قرار داده است که در چند شماره با عنوان "نیمه تاریک حقوق بشر بینالملل" منتشر خواهد شد، آنچه میخوانید بخش دوازدهم این مطلب است.
مقرهای سازمان ملل متحد و نیمه تاریک آن
مقرهای اصلی سازمانهای بینالمللی در کشورهای آمریکایی و اروپایی (هلند، وین، اتریش، ایتالیا، فرانسه، دانمارک و سوئیس) قرار دارند، شاید کمتر کسی بداند که سازمان ملل متحد، نظیر واتیکان، یک کشور مستقل بهشمار میرود و دارای قوانین و مقررات مستقل خود، جدا از قوانین و مقررات کشور میزبان، یعنی آمریکاست.
تعهدات دولت آمریکا در مقابل سازمان ملل هنگام امضای «معاهده مقر سازمان ملل» مورخ 26 ژوئن 1947 به وضوح مشخص شده است. ماده 4 معاهده مقر در بند 11 و تبصرههای 1 الی 5، آمریکا را متعهد به تسهیل رفتوآمد بدون مشکلات حقوقی نمایندگان کشورهای عضو میکند.
دولت آمریکا موظف به پذیرا بودن نمایندگیهای دولتها در سازمان ملل است و طبق آن، باید برای آنها مصونیت قائل شود. ماده 13 این معاهده تصریح میکند: «صدور روادید برای حضور هیئتهای نمایندگی دولتهای عضو، دیپلماتها و افراد وابسته، الزامی است و در این خصوص حداکثر سرعت باید لحاظ شود.»
استفاده ابزاری دولتهای میزبان
دولتهای میزبان در قبال استقرار سازمان ملل در خاک خویش از همان ابتدا بهخلاف ادعای رعایت حقوق و تعهدات، نهایت کوشش خود را در جهت پیشبرد منافع ملی خود و تأثیرگذاری بر نحوه شرکت نمایندگان رسمی کشورها به سازمان ملل بهکار بردهاند.
آمریکا: هنگامی که یکی از کشورها خلاف مواضع آمریکا در نشستها سخنرانی کند، بدون ارائه دلیل از ورود نماینده آن کشور به آمریکا جلوگیری میکنند و به نماینده آن کشور ویزای ورود به آمریکا نمیدهند (البته نماینده کشورها غیرمستقیم متوجه میشوند که بر اساس صحبتهایی که علیه آمریکا کردهاند، به آنها ویزا اعطا نشده است)، ازاینرو، با توجه به اینکه افرادی که در موضوع (حقوق بشر) فعالیت میکنند، نیاز به تردد به سازمان ملل دارند؛ پیرامون نقض حقوق بشر در آمریکا سکوت میکنند.
سوئیس: در مورد کشور سوئیس که بهعنوان کشور بیطرف و مستقل گفته شده است، اگرچه عضو اتحادیه اروپا هم نیست، ولی آن کشور هم در راستای منافع کشورهای غربی عمل میکند، بهعنوان نمونه در نشست اقلیتها؛ علیرغم صدور مجوز رسمی در سایت نشست، بخش کنسولی سفارت سوئیس با این بهانه که اعضای سمن قصد پناهنده شدن در کشور سوئیس را دارند، برای برخی از سمنها ویزا صادر نمیکند یا وقت مصاحبه را برای چند روز بعد از نشست معین میکند یا فقط با اعزام یک نفر از اعضای سمن موافقت میشود.
این سمنها شکایت متعددی به وزارت خارجه، مراکز بینالمللی و مراکز دیگر ارائه کردهاند؛ ولی متأسفانه تأثیرگذار نبوده است.
در حاشیه جلسه یوپیآر یکی از نمایندگان کشورها به نگارنده گفت: «خیلی خوب است که شما میتوانید علیه آمریکا و اسراییل به راحتی در جلسات شورای حقوق بشر صحبت کنید»، به او گفته شد؛ «شما همصحبت کنید»، آن نماینده کشور اعلام کرد؛ «من در سال 2 مرتبه باید برای جلسات کاری به آمریکا سفر کنم؛ اگر کوچکترین مطلبی را مطرح کنم بدون آنکه علتش را به من توضیح بدهند، برای من ویزا صادر نمیکنند.»
مفاهیم حقوقبشری و نیمه تاریک آن
منظور از مفاهیم، واژهها و حقوقی است که جامعه جهانی در خصوص آنها با اجماع به یک تعریف واحد رسیدهاند و مطالبات، نقضها و رعایت حقوق بشر بر اساس آن، تعریف میشود. تنظیم تعریف مفاهیم حقوقبشری بر اساس معیارها و استانداردهای کشورهای غربی موجب شده است با جایگزینی کلمات خاص، اهداف و تفکرات نادرست خود را در قالب قطعنامه به کشورها تعمیم دهند.
تلاش جهت تغییر در مفاهیم حقوقبشری
الف) کشورهای غربی تحت این توجیه که مفهوم و کارکرد، حاکمیت و همچنین مرزبندیهای جغرافیایی و سیاسی تعدیل شده است، مفهوم تابعیت را به شهروندی تغییر دادهاند و در تداوم این فرایند «شهروندی جهانی» تحقق یافته است تا آنها بتوانند در کشورهای موردنظر دخالت کنند و با حمایت از اتباع کشورها علاوه بر اجرای اهداف خود کشورها را تحتفشار قرار دهند، بهعنوان نمونه هرگاه یک نفر در یک کشور (بعضاً مستقل) توسط دادگاه احضار شود، دهها مسئول رسمی و غیررسمی کشورهای غربی اعتراض میکنند که «چرا این فرد را احضار کردهاید؟» و با صدور بیانیه از این فرد حمایت میکنند.
ب) «آجمو باراکا» مدافع حقوق بشر و نامزد معاون ریاستجمهوری سال 2016 حزب سبزهای ایالات متحده بود و در زمان حاضر سازماندهنده ملی اتحاد سیاه برای صلح است. وی در همایش آمریکا و جنایات قرن در سخنرانی ویدئوکنفرانسی بیان کرد: «مفهوم حقوق بشر رسالتش را از دست داده است، تغییراتی در مفهوم حقوق بشر رخ داده است و وقتی از حوزه حقوق بشر صحبت میکنیم، باید راجع به خوانش استعماری دنیا از این پدیده حرف بزنیم که به بعد از جنگ جهانی دوم برمیگردد. بعد از اینکه آمریکا با استفاده از قدرت برتر خود بعد از جنگ جهانی دوم، توانست مقر سازمان ملل را در کشور خود مستقر کند، با تکیه بر این موقعیت خاص خود نهتنها توانست اینگونه القا کند که پایگاه حقوق بشر است؛ بلکه توانست گزینههای حقوقبشری را تغییر دهد. داخل ایالات متحده جریانهایی بهنفع حقوق فلسطینیها شکل میگیرد، اما همین جریانها هم به اسم اقدامات خرابکارانه سرکوب میشوند. جنبش سرخپوستان آمریکا پدید میآید و افرادی مانند مالکوم ایکس ظهور میکنند تا پرچمدار حقوق بشر در آمریکا باشند، اما نهادهای قضایی آمریکا این تلاشها را محدود میکنند.»
ج) در عمل مفهوم حقوق بشر یک مفهوم بهخطرافتاده حتی داخل جامعه آمریکاست و بهعنوان یک حربه و ابزار حقوقی از آن استفاده میشود و بهنوعی توجیه اخلاقی برای آمریکا در عرصه داخلی و بینالمللی است. این اقدامات در عرصه سیاست خارجی همسو با پروژه آمریکایی ـ اروپایی است؛ بدین صورت که با تکیه بر مفاهیم حقوقبشری، منافع آمریکا و اروپا تأمین شود و این میتواند وضعیت خطرناکی را برای حقوق بشر رقم بزند.
تغییر سبک زندگی در غرب و مفهوم خانواده از ازدواج سفید شروع شد و به قانونی شدن ازدواج همجنسگراها در غرب رواج یافت. امروزه آمریکای مدعی حقوق بشر تلاش میکند با جایگزینی کلمه خانوادهها بهجای خانواده در قوانین بینالمللی ازدواج همجنسگرایان را بهرسمیت بشناسند و آن را به کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیز تعمیم دهد که البته تاکنون موفق نشده است.
بعد از چند دهه که عباراتی مانند «تمایل جنسی» و «هویت جنسی» بهندرت در ملاقاتهای رسمی بین دولتها در سازمان ملل بیان میشد، بحث و مذاکره در مورد حقوق افراد لزبین، گی، دوجنسگرا و تراجنسی (دگرباشان جنسی) در شورای حقوق بشر در ژنو آغاز شد.
مذاکرات شورا از منظر سیاسی توجهها را بر قوانین و اعمال تبعیضآمیز در سطح ملی متمرکز ساخت و بر التزام دولتها تحت قوانین بینالمللی حقوق بشر، برای ذکر این مسائل از طریق قانونگذاری و معیارهای دیگر تأکید کرد. در ژوئن 2011 شورای حقوق بشر سازمان ملل، قطعنامه 19/17 را تصویب کرد که اولین قطعنامه سازمان ملل در مورد مسئله حقوق بشر، گرایش و هویت جنسی است. قطعنامه با کمترین آرا تصویب شد، ولی بهطور چشمگیری حمایت اعضای شورا را در تمامی مناطق جغرافیایی جهان کسب کرد. تصویب این قطعنامه راه را برای اولین گزارش رسمی سازمان ملل در همین موضوع هموار ساخت و گزارشی توسط دفتر کمیسرعالی حقوق بشر آماده ارائه شد.
دبیرکل وقت سازمان ملل، بان کی مون نیز خشونت و تبعیض علیه دگرباشان جنسی را «یک تراژدی بیاندازه هولناک برای آنانی که تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند و لکهای بر وجدان جمعی ما» خواند. او همچنین تأکید کرد که این موضوع، تخطی از قوانین بینالمللی حقوق بشر است.
در پی این اقدام، نماینده آمریکا در برخی جلسات شورای حقوق بشر تلاش میکند که برخی مفاهیم حقوقبشری را تغییر دهد تا بتواند از این طریق بر این مفاهیم تأثیر بگذارد و اهداف خود را پیگیری کند.
انتهای پیام/+