به دره نزدیک میشوید، دور بزنید
اگر از نسل بچههای دهه شصت بپرسید "از تبلیغات تلویزیونی دوران کودکی چه برندهایی را بهخاطر میآورید؟"...
اگر از نسل بچههای دهه شصت بپرسید "از تبلیغات تلویزیونی دوران کودکی چه برندهایی را بهخاطر میآورید؟"، احتمالاً کفش بلّا، دلپذیر، بستنی میهن با آن انیمیشن کودکانه و گفتگوی گاو و گوسالهاش، اشیمشی و ایران رادیاتور با پرسش از عمویادگار یا ارج را برای شما مثال بزنند، اما حتماً با گلرنگ خاطرات بیشتری دارند و احتمال اینکه این برند در صدر لیستشان باشد خیلی زیاد است. شعری کودکانه برای محصولی کودکانه که با هوشمندی، هر کودک را سفیر برند خود کرد. فارغ از حس نوستالژی، حالا آن بچهها بزرگ شدهاند و شاید خودشان صاحب فرزندی باشند و همچنان وقتی برای خرید به سوپرمارکت بروند، ناخودآگاه محصول محبوب سالهای کودکیشان را برای فرزندشان هم بردارند و آن شعر کودکانه را زیر لب زمزمه کنند.
برند گلرنگ (شرکت پاکشو) هم طی این سالها بزرگ شده و حالا تنوع محصولاتش بسیار زیاد شده است. این شرکت، با تولید 3500 محصول، تبدیل به یکی از غولهای اقتصادی ایران شده که با درک درستی از نیاز جامعه ایران توانسته شرکتهای مختلفی را در بخشهای متنوع شکل دهد. گروه صنعتی گلرنگ از بدو تاسیس و پیش از آن در ساختار پاکشو با نگاه به آینده و روندهای صنایع مختلف کسبوکارهای زیادی را شکل داد و در حوزههای مختلفی از جمله صنایع غذایی، آرایشی بهداشتی، لجستیک، توزیع، مالی، پلاستیک، سلولوزی، بستهبندی، شیمی، فناوری اطلاعات و… زنجیره تامین و ارزش خود را تکمیل کرد. اما تمام این موفقیتها و رشدها دلیل نشد که آن نگاه آیندهنگرانه فراموش شود.
این روزها که اخبار گوناگونی ازگروه صنعتی گلرنگمنتشر شده، حرف و حدیثهای زیادی هم پیرامون آن به گوش میرسد. حضور پررنگ گلرنگ در رسانههای استارتاپی و نوآوری از خیز این گروه صنعتی برای تصاحب سهم قابل توجهی از اقتصاد حوزه نوآوری خبر میدهد. تولد کسبوکارهای نوآور، ذیل این مجموعه نشان میدهد، این مجموعه علیرغم سهم چشمگیر بازار سنتی و موفقیت در عرصه تولید، توزیع و فروش در صنعت غذا و صنایع وابسته و صنعت بهداشتی و آرایشی، از آینده و روندهای بازار غافل نیست و اتفاقا برای آن برنامههای بلندپروازانهای دارد. اوفود یکی از تازهترین کسبوکارهای زیرمجموعه گروه صنعتی گلرنگ را میتوان یک بازیگر جدی در حوزه سفارش غذای آنلاین دانست که برای تصاحب سهم بازاری که تاکنون اسنپ یکهتاز آن بود، پا به میدان گذاشته است.
پازلی که در حال تکمیل است
با خروج سرآوا از الوپیک و تصاحب مالکیت صد درصدی این استارتاپ توسط گلرنگ، پازل نقشآفرینی این گروه صنعتی در بازار آنلاین کشور کاملتر شد. گلرنگ با این خرید پرسروصدا نشان داد که از بازار محصولات تندگردش غافل نیست و درکنار تجربههای گذشتهاش در حوزه توزیع و لجستیک احتمالا مسیری هموار برای تصاحب سهم قابل توجهی از این بازار را پیش روی خود میبیند. الوپیک حالا میتواند خونی در کسبوکارهای تازهراهاندازیشده گروه صنعتی گلرنگ باشد؛ چه برای اوفود و چه برای اوکالا و افق کوروش. وقتی دو حوزه کالا و لجستیک شکل بگیرند، تنها میماند حوزه پرداخت تا این پازل به تصویر کامل خود برسد. هر چند فعالیتهای مالی گروه صنعتی گلرنگ تا کنون در حوزه سبدگردانی و لیزینگ بوده اما کسبوکار جدید اوزونکارت که شیوه جدیدی از خدمات مالی را به مخاطب عرضه میکند تا حدی میتواند نقشآفرینی این تکه از پازل را بر عهده بگیرد. اوزونکارتکه در حال حاضر کار تجمیع اعتبار را از پلتفرمهای مختلف اعتباری انجام میدهد به گفته مدیر توسعه کسبوکارش خودش را یک کسبوکار فینتکی نمیداند و صرفاً این کسبوکار را تسهیلگر پرداخت معرفی میکند.
فتح سرزمینهای تازه
با تفکری که در ساختار گروه صنعتی گلرنگ بهواسطه بلندنظری زندهیادمحمدکریم فضلیبنا نهاده شد و پس از او هم توسط مهدی فضلی ادامه یافت، باید منتظر خلق کسبوکارهای آنلاین بیشتری توسط گروه صنعتی گلرنگ باشیم. این گروه صنعتی بهخوبی میتواند با تجربه گذشته و نگاهی که به آینده دارد خالق مدلهای جذاب و کاربرپسندی باشد که بازیگران پیشین در خمودی حاصل از انحصار، از آن غافل شدند. اقدامات گروه صنعتی گلرنگ در مجموع بسیار اهمیت دارد. چرا که این سیگنال مهم را به بدنه سنتی اقتصاد ایران میفرستد که اگر کماکان در برابر نوآوری مقاومت کنند، به ته دره شکست سقوط خواهند کرد. هیچ عجیب نیست که این گروه به پشتوانه توان اجرایی، منابع انسانی و مالی و نیمقرن تجربه در فضای کسبوکار ایران در حوزههای مغفول ماندهای ورود کند که تاکنون هیچ بازیگر مهمی نتوانسته آنطور که باید و شاید نقشآفرینی کند. حوزههایی مانند گردشگری، حمل و نقل هوایی، سلامت، تجارت اجتماعی، هنر و فرهنگ و دیگر حوزههای مستعد خلق ارزش.
نگاه کسبوکارهای سنتی بزرگ به تجربه گروه صنعتی گلرنگ شاید تلنگری به طرز فکر و استراتژیهای سازمانی آنها باشد و پیش از آنکه به ورطه رکود و سقوط بیفتند، ریسمان نوآوری و نگاه به آینده نجاتشان دهد. فرقی نمیکند که این کسبوکارهای سنتی در چه حوزهای مشغول به کارند؛ از صنایع مادر گرفته تا محصولات فرآوریشده. نگاه به آینده پایدار و باور به این آینده، ناخود آگاه تکانههای توسعه را به همراه خواهد داشت. گروه صنعتی گلرنگ با سرمایهگذاری در بخشهای مرتبط به هسته کسبوکارخود و سپس توسعه همه جانبه زنجیره تامین به خوبی نشان داده است که چگونه میشود از یک ترانه کودکانه، افقی را ترسیم کرد که تا سال 1410 خود را جز 500 شرکت برتر دنیا بداند. این هدفگذاری و پایبندی به آن، درکنار همراهی با روندها و کلانروندهای بازار چیزی دور از دسترس نیست و موفقیتهای این چنینی قطعا فضای کسبوکاری ایران را دگرگون خواهد کرد.
شکست انحصار بهنفع همه
ورود گروه صنعتی گلرنگ به بازارهای آنلاین و شکست انحصار در حوزههایی که تاکنون تنها با یکی دو بازیگر، محصول و خدمت ارائه میکردند، به نفع همه است. ابتدا به نفع مصرفکنندگان نهایی است که در کنار حق انتخاب بیشتر، از رقابت بین بازیگران هم سود میبرند و بعد به نفع کسبوکارها و بازیگران حاضر در بازار است که میبایست برای حفظ سهم بازار و رقابت با رقیب تازه، پاسخگوتر باشند و جذابیتهای بیشتری را برای وفاداری مشتریانشان ایجاد کنند و از خمودگی و رخوت انحصار بیرون بزنند و البته گسترش بیشتری هم پیدا کنند و نیازهای روی زمین مانده جامعه را پاسخ دهند. چرا که تجربه به کارگیری نوآوری در کشور، اثرگذاری و غیرقابل انکار بودن آن را اثبات کرده است.
پوستی که کنده شد، پوستی که انداخته شد
گذشته از ارزشهایی که گروه صنعتی گلرنگ در خلق کسبوکارهای جدید ایجاد کرده است، سیگنال مهم دیگری را هم برای سرمایهگذاران سنتی ارسال میکند که حتی با وضع فعلی محیط و شرایط کسبوکار در کشور، بازهم امنترین سرمایهگذاری، سرمایهگذاری روی آینده است و نباید از فرصت و روندهای نوآوری در کشور غافل بود. ارزشهای مادی و معنویِ ایجاد فرصتهای شغلی، در شرایط کنونی کشور ارزشی دو چندان دارد و حداقل التیامی بر زخمهای ناامیدی فضای کسبوکار به شمار میرود و شاید راهی که کسبوکارهای کوچک استارتاپی و نوآور هموار کردند برای نقش آفرینان بزرگ فرصت به حساب بیاید. چیزی که باید معکوس باشد اما به هر حال اینجا ایران، کشور دردهای متنوع است. مهمترین نقشآفرینی اکوسیستم استارتاپی و نوآور در هموار کردن این راه، در حوزه فرهنگ است. کسبوکارهای نوآور اکوسیستم اقتصاد ایران بودند که لازمه پیوست فرهنگی و اجتماعی را در کنار رشد و سودآوری درک کردند.
راهی که امروز برای گلرنگ و دیگر مجموعههای مشابه هموار شده است پر از خاکِ پوست و استخوانهای کسبوکارها و ایدهها و امیدها و آرزوهایی است که امروز دیگر از آنها اثری نیست ولی بدان معنی نیست که اثرگذار نبودهاند. این راه هموار حاصل سختجانی آنهایی است که هرگز توان و ظرفیت بازیگران بزرگ اقتصادی را نداشتهاند، اما ادامه دادند و با هر ناملایمتی عقب نکشیدند. این خط شکنی دِین بزرگی بر گردن بزرگانی میگذارد که از این به بعد پا در این مسیر میگذارند و این دین جز با خلق ارزش و فراهمسازی بستر کسبوکارهای نوآور ادا نخواهد شد.
شاید ورود گروه صنعتی گلرنگ به اکوسیستم اقتصاد نوآور کشور را باید مرحله جدیدی از فضای کسبوکاری ایران تلقی کنیم و بگوییم که پوستاندازی زیستبوم اقتصادی کشور در حال وقوع است و امیدوار باشیم تا دیگر مجموعههای توانمند بخش خصوصی هم با نگاه به رویکردهای مجموعه گلرنگ، نسبت به نوآوری و اقتصاد آنلاین کشور گشودگی به خرج دهند.
"این مطلب تبلیغاتی است"