رویداد حریر با محور زن، خانواده و سبک زندگی در رسانه برگزار شد / علاسوند: نسل جوان ما بیشتر با سینمای غرب آشناست تا سینمای ایران + فیلم
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: آنچه در سینما و رسانه جهان پخش و مهم میشود به داخل کشور هم نفوذ پیدا میکند و اتفاقاً نسل جوان ما با سینمای غرب بیش از سینمای داخلی آشنا است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رویداد علمی فرهنگی حریر با هدف پرداختن به موضوع زن، خانواده و سبک زندگی از منظر رسانه، دقایقی پیش در فرهنگستان هنر برگزار شد.
انسیه خزعلی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده؛ محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و عاطفه خادمی، مشاور امور بانوان وزیر فرهنگ و تعدادی از فعالان رسانهای در این همایش سخنرانی خواهند کرد.
رویداد رسانهای حریر در چهار میز تخصصی «زن، رسانه و جنسیت» با مدیریت دکتر فریبا علاسوند، «تصویر خانواده ایرانی؛ از واقعیت تا مجاز» با مدیریت دکتر سهیلا صادقی فسائی، «اندام واره، خانواده، آرامش، خوشبختی» با مدیریت دکتر رضا پورحسین و «سینما؛ تصویر جامعه فردا» با مدیریت دکتر مجید شاه حسینی برگزار میشود.
نسل جوان با سینمای خارج بیشتر آشناست
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در میز زن، جنسیت و رسانه رویداد حریر اظهار داشت: من میخواهم موضوع زن، رسانه و جنسیت را در رسانههای خارجی موشکافی کنم. چون آنچه در سینما و رسانه جهان پخش و مهم میشود به داخل کشور هم نفوذ پیدا میکند و اتفاقاً نسل جوان ما با سینمای غرب بیش از سینمای داخلی آشنا است.
فریبا علاسوند در ادامه با اشاره به تسلط یک جریان حرفهای بر سانه در سینمای غرب افزود: بنابراین ارائه تحلیل از زن و جنسیت در رسانههای غربی و آنچه که سینمای غرب به دنبال آن است ضرورت دارد. رسانه با تحریک عواطف و احساسات تاثیرش از آنچه در حوزههای رسمی آموزش صورت میگیرد بیشتر است و در واقع صاحبان فرهنگ همان صاحبان رسانه هستند.
وی تاکید کرد: جریان پیش دستانه و آوانگارد تولیدات رسانه غربی ما را در حاشیه قرار داده است و شاید ما هیچ وقت نتوانیم در این حوزه هماورد با رسانه غرب باشیم چون ذات رسانه لحو و سرگرمی است و سرگرمی در نگاه ما در عین اینکه بسیار مهم است قیوداتی بر آن وارد است.
به گفته این عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده ما سرگرمیهای حلال داریم. بنابراین نه به لحاظ کیفی و نه به لحاظ کمی جریان دینی نمیتواند همانند جریان الحاد عمل کند. اما فهم جریان سلطه ضروری است.
علاسوند همچنین گفت: جریان فمینیست ضمن اینکه تلاشش بر این بود جریان فکری خود را از طریق سیاست دنبال کند و خیلی هم در این زمینه موفق بود و سیاستهای خودش را توسط سازمانهای بینالمللی و منطقهای در قالب اسناد و کنوانسیونها پیش برد بسیاری از مسائل تئوری خود را هم از طریق دانشگاهها کلید میزند اما هر حوزهای تاثیرات خودش را دارد و این تاثیرات در حوزه سیاست با کندیهای خودش مواجه است؛ اما اثر رسانه بر روی جامع به مراتب قویتر است و جریانهای فمینیستی از آن به خوبی استفاده کردند.
وی معتقد است بحث رمان و فیلم در زمینه اثرگذاری در جامعه بسیار مهم است، چون رمانها و فیلمهای فمینیستی زیادی تولید شده است که پشت آنها مجموعه پشتیبان نظری قویای وجود دارد که مضمون مورد نظر را به صورت فوق العاده میپروراند.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده تاکید کرد: آنچه در حوزه سینما در غرب اتفاق میافتد در راستای کلان سیاستهای حوزه جنسیت است که ما این را در کشور خودمان نداریم. رمانها و سریالهای بسیار تکنیکی و خوش ساختی که برخی فکر میکنند فقط به دنبال توسعه فساد هستند؛ اتفاقاً پروژههای فمینیستی و حوزه جنسیت را پیشرانی میکنند.
علاسوند در پایان افزود: در واقع محصول رسانهای به درستی متولد میشود و دیالکتیکی که بین عناصر مختلف ایجاد میشود، یک هم افزایی درستی ایجاد میکند. در حالی که در کشور ما فاصله و شکاف بین نظریه و محصول رسانهای پر نمیشود و باقی میماند و عمیقتر میشود.
تصویر درهمتنیده مردانگی و زنانگی در سینمای ایران
در همین حال عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه با اشاره به تصویر زن و مرد در سینمای ایران گفت: تصویر مردانگی و زنانگی در سینمای ایران در هم تنیده است. در واقع وقتی تصویری از زن ارائه میدهیم؛ گویی تصویری هم از مرد ارائه دادهایم. سینمای یک کل یک دست نیست.
محمدتقی کرمی در ادامه افزود: سینمایی داریم که مورد حمایت حاکمیت است، یک سینمای اندیشهای داریم و یک سینمای بدنه، اما سوال من این است که این سینما چگونه مردانگی را روایت میکند؟ بر اساس نظریه کانل مردانگی الگوی ثابت و ایستایی نیست ولی سینمای ما در حال روایت نوعی خاص از مردانگی است.
کرمی همچنین تاکید کرد: آن چیزی که در پس چشم انداز نظری این نگاه وجود دارد این است که از انتهای دهه 60 و ابتدای دهه 70 ما با تصویری از روایات مردانگی مسلط مواجه هستیم که یک مردانگی مضطرب و بلاتکلیف و خشن و فاقد عقلانیت است.
به گفته وی چراغ اول این داستان را آقای مهرجویی باهامون روشن میکند و در سگ کشی بیضایی و قرمز فریدون جیرانی، هر کدام از این فیلمها حرکتی داریم به سمت تخریب مردانگی و برساخت یک مردانگی آشفته و به تعبیر باتلر چیزی که تکلیفش با خودش مشخص نیست. که این مردانگی توسط یک زنانگی رام و آرام میشود و به انقیاد در میآید.
وی معتقد است اما از جایی به بعد یعنی از سال 1388 به بعد و تا این اواخر تصویری از مردانگی میبینیم که خیلی اگزجره exajere است چه در نسبت با زنان و چه در ارتباط خود مردان با هم تاجایی که در مغزهای کوچک زنگ زده مردان بیمنطق و خشنی را میبینیم که آنقدر خشونت میورزند که به نابودی خودشان منتهی میشود.
این عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه در ادامه گفت: اما چرا این اتفاق میافتد و پیامدهای این تخریب چیست؟ سینما این بار تخریب مردانگی را نه از منظر یک پروژه جنسیت، بلکه از منظر پروژه سیاسی دنبال میکند. یعنی تخریب مردانگی در دهه 70 با هدف جنسیتی اتفاق میافتد به نقد مردسالاری میپردازد.
کرمی تصریح کرد: اما از دهه 80 سینمای ایران پروژه تخریب مردانگی را به مثابه پروژه تخریب جمهوری اسلامی دنبال میکند، یعنی مردانگی استعاره از جمهوری اسلامی میشود. چرا مردانگی نماد جمهوری اسلامی میشود؟
وی در پاسخ به این سئوال تاکید کرد: چون مردانگی نماد اقتدار، سنت و محافظهکاری است. کارگزاران این پروژه سیاسی قرار است نظام حقوقی و نظام سلسله مراتب و اقتدار را به چالش بکشند.
کرمی با طرح این سئوال که پیامدهای این مسئله و این نوع بازنمایی چیست؟ گفت: وقتی شما کف خیابان مشکل پیدا میکنید باید ببینید کجا کاشتید که دارید برداشت میکنید. و در واقع ما داریم مردانگی و زنانگی آشفتهای به مردان و زنان و پسران و دختران این مرز و بوم القا میکنیم و ما از این مرد برساخت شده در سینما نباید انتظار داشته باشیم سکان خانواده را هدایت کند.
رونمایی از کتاب عکس با موضوع «سبک زندگی شاد خانواده ایرانی- اسلامی»
در ادامه این همایش حسین پور، رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران، با اشاره به ضرورت اندیشهورزی در فرهنگ فیلمسازی گفت: ما در سینما فقر اندیشهورزی داریم، فقر اندیشه نداریم. یعنی در تبدیل عنصر اندیشه ورزی به کار نمایشی دچار مشکل هستیم.
او تصریح کرد: مقام معظم رهبری تأکید میفرمایند که شما هر منویاتی دارید باید به زبان هنر بیان کنید و از سطح به عمق حرکت کنید. شما باید اندیشه را ترجمه کنید و به قالبهای فیلم مستند و پویانمایی ببرید.
حسین پور با بیان اینکه بحثهای پیچیده فکری در تلویزیون مخاطب یک صدم درصدی دارد، اظهار داشت: معدل سینمایی ما معدل سینمای اندیشه ورز نیست. نکته جالب اینکه تکلیف برنامهریز با کسی که میداند چه میکند معلوم است.
او ادامه داد: ما عمدتاً با کسانی مواجه هستیم که هیچ دریافتی از مبانی نظری کاری که میسازند ندارند و دستگاه فکریشان با تک گزارههای مختلف و بدون اندیشه تغذیه میشود. یعنی با استناد به یک گزاره و بدون اینکه بدانند بک گراند آن اندیشه چیست فیلم میسازند. این در حالی است که کار رسانه پرتاب مولکولهای شناختی است.
این کارشناس رسانهای خاطرنشان کرد: جالب اینکه 270 شبکههای فارسی زبان، یک حرف واحد را به هزار صورت بیان میکنند اما به ما که میرسند میگویند زیاد حرف نزنید اشباع میشود.
حسین پور با اشاره به اینکه واژه یادگیری و آموزش با هم متفاوت هستند، گفت: اهمیت سینما به این دلیل است که عرصهای برای یادگیری فراهم میکند. گاهی بعضی فکر میکنند اگر فلان فیلم را ببینند اتفاقی نمیافتد در حالی که پارادایم فکری آن فیلم روی دستگاه معرفتی ما تأثیر میگذارد.
او یادآوری کرد: بهترین شیوه یادگیری آن است که رفتاری را بازسازی کنیم و سینما این کار را انجام میدهد. اگر ما خانواده را درست تعریف کنیم و درست نمایش بدهیم، لحظه لحظه و رگه رگه مفاهیم آن در ذهن مخاطب بازسازی میشود. این قدرت رسانه است که میتواند این رگهها را از طریق فیلم در جامعه جاری کند.
انتهای پیام/