حقیقت‌هایی از دستمزدهای عجیب دوبلورها/ هشداری که «شیپورچی» درباره دوبله‌های زیرزمینی می‌دهد! + فیلم

تورج نصر دوبلور پیشکسوت و شناخته شده سینما و تلویزیون از سختی‌های دوبله و دستمزدهای عجیب و ناراحت‌کننده‌اش می‌گوید و البته به کودکان و خانواده‌های ایرانی توصیه می‌کند که شنونده و بیننده دوبله‌های زیرزمینی نباشند.

خبرگزاری تسنیم - مجتبی برزگر: یکی از نکاتی که فارغ از مشکلات اقتصادی دوبلورها را رنج می‌دهد تداوم قوت و اقتدار دوبله در تلویزیون است. چرا که صداهای ماندگاری تا الان در کنار دوبله بودند، این در حالی است که برخی از این صداها برای همیشه خاموش شدند و یکسری هم سالخورده‌ که حالا در فصل جذب و نقل و انتقالات اما به ظنّ برخی از دوبلورها روند، روند صحیح و فرآیند اصولی نیست. به این دلیل که جای برخی از استعدادها در تولیدات و پروژه‌های جدید خالی می‌ماند و برخی هم پایشان به واحد دوبلاژ سیما باز نمی‌شود.

تورج نصر یا همان شیپورچی کارتون پسرشجاع با اشاره به مشکل یاد شده اعتقاد دارد یکی از خلأهای مهم دوبله امروز عدم توجه به استفاده از فیلم‌های خوب برای دوبله است. او می‌گوید: نه تنها تولیدات سینمایی با کیفیت قابل توجه کمتر دیده می‌شود، بلکه جای کارتن‌ها و انیمیشن‌های استاندارد کودکان نیز خالی است. درحالی که باید به این نقاط اهمیت بدهیم و متأسفانه سال‌های سال است که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. از طرفی دیگر نیاز به صداهای جدید و خاصی داریم که از میان ما رفته‌اند و جایشان در تیپ‌سازی‌های آثار دوبله احساس می‌شود. البته انتظار داریم انتخاب شوند به صورت فرآیند اصولی و درست نه سفارشی!

 

اما فارغ از این مشکلات و نگرانی‌های پیشکسوتان صنعت دوبله در دنیای هنر کشورمان اگر کمی با دقت بیشتر به دوبله توجه کنیم می‌بینیم بسیاری از مخاطبان با چهره و البته صدای تورج نصر آشنا هستند. وقتی در «معمای شاه» نقش مخدومی را بازی می‌کند و در «نارگیل» فضای کودکانه‌ای را از خودش به نمایش درمی‌آورد. این روزها هم بیشتر نام او را به عنوان بازیگر سریال «سلمان فارسی» می‌شنویم.

خودش خیلی اطلاعاتی نمی‌دهد، اما حضورش را با چند نقش و گریمِ متفاوت تأیید می‌کند. او دومین دوبلوری است که در این سریال تلویزیونی حضور دارد. چرا که مرحوم چنگیز جلیلوند هم به عنوان آخرین اثر در کارنامه‌ بازیگری‌اش، نقش اسقف را در این مجموعه تلویزیونی از خود به یادگار گذاشته است.

با این دوبلور پیشکسوت لحظاتی به گفت‌وگو نشستیم و به نکات قابل تأملی اشاره کرد که مشروح آن در ادامه آمده است:

همیشه دغدغه‌ام این است استعدادها را جذب کنیم اما نه سفارشی!

* دوبله را خیلی دوست دارید مخصوصاً کار کودک؛ از اینجا گفت‌وگو را آغاز کنیم چون شنیده‌ها حکایت از آن دارد که مردم شما را با کارتون‌های معروفی مثلِ «پسر شجاع» می‌شناسند .

عاشق کار دوبله هستم. تا جایی که می‌توانم این کار را ادامه می‌دهم. اما دغدغه‌هایی هم دارم که استعدادها را جذب کنیم اما نه سفارشی؛ تربیت و پرورش در این زمینه درست پیش برود و کاری کنیم آن دوران طلایی دوبله و ماندگاری صداها در این دوره هم تکرار شود.

همان‌طور که اشاره کردید کار کودک را خیلی دوست دارم. وقتی کار کودک انجام می‌دهم انگار دوباره متولد شده‌ام. هیچ‌وقت نمی‌خواهم این زمان کودکی از من دور شود.

در مورد مردم هم باید بگویم مردم مرا در کوچه و خیابان می‌بینند می‌گویند آقا! ما با صدای شما بزرگ شده‌ایم و اکثراً کارتون‌هایی که صحبت کرده‌ام یادشان هست.حتی یکی دو جمله هم در خیابان برایم می‌گویند؛ شیپورچی پسر شجاع، جیمبو و.... این‌ها صدا‌سازی است.

عاشق کار کودک هستم

* استاد نصر! چقدر دوبله کودک با دوبله‌های دیگر متفاوت است؛ درباره این تفاوت بگویید که شما را به دوبله کودک می‌شناسند.

من واقعاً عاشق کار کودک هستم؛ یعنی واقعاً زمانی که می‌روم در یک انیمیشن مربوط به کودک یا فیلم سینمایی کار می‌کنم خودِ زندگی است. خیلی لذت می‌برم آن روز برای من بسیار زیباست. از اینکه خوشحال هستم بچه‌ها را شاد می‌کنم یا می‌خندانم سرحالشان می‌آورم اصلاً دنیای زیبایی است.

* این روحیه در مواجهه و رفتار با خانواده‌تان تأثیر دارد؟

تعریف نباشد همین کاراکتری را که در کار دوبله دارم در منزل و میان خانواده‌ام هم همین طور هستم؛ با هم می‌خندیم و به طورکل خوشبختانه اهل دعوا نیستیم.

در کوچه و خیابان از من می‌خواهند شیپورچی شوم!

* یادم می‌آید پیشکسوتی در دوبله ناراحت می‌شد از اینکه در خیابان می‌گفتند که جای فلانی می‌توانی صحبت کنی! اما من بارها از شما شنیدم که اگر در خیابان به شما بگویند شیپورچی یا برخی کاراکترهای دیگر خیلی متواضعانه برای مردم انجام می‌دهد؛ یک مقدار از این مواجهه‌ها با مردم در کوچه و خیابان بگویید؛ مردم واقعاً شما را به نامِ شیپورچی می‌شناسند یا شما را به کاراکترهای دیگر هم به یاد می‌آورند؟

مرا به عنوان یک گوینده انیمیشن و کسی که مدام کار کودک انجام می‌دهد می‌شناسند. خوشبختانه مخاطب زیاد دارم و مردم با من برخورد می‌کنند خوشم می‌آید. اتفاقاً در کوچه و خیابان از من بخواهند دریغ نمی‌کنم. زمانی خانم و آقایی آمدند و از من خواستند برای کودک‌شان مثل شیپورچی صحبت کنم؛ با کمال میل بارها این کار را کرده‌ام. از اینکه حس می‌کنم من زنده هستم و دیده می‌شوم؛ این حسّ و حال خوشحالم می‌کند.

* کدام یک از این کارهایی که دوبله کردید را بیشتر دوست داشتید؟

من در میان همه کارهایی که دوبله کردم انیمیشن را بیشتر دوست داشتم. کارتون‌های انیمیشن باکسبانی و وودی ودی بیکر معروف‌ترین آن است؛ در واقع کارهای والت دیزنی را دوبله کرده‌ام اما در کنار همه این‌ها شیپورچی برای من دنیای دیگری است.

ماجرای بداهه‌گویی تورج نصر در دوبله

* در ماجرای دوبله شیپورچی کدام اتفاق و ماجرا و یا دیالوگ را بیشتر دوست داشتید؟

من بیشتر دیالوگ‌ها را بداهه می‌گفتم. جالب است یک‌بار آقای افشار گفتند تورج! حداقل از دیالوگ‌هایی که من گفتم چند کلمه و جمله بگو؛ اما یک صحنه داشتیم جنگل آتش می‌گرفت همه حیوانات در جنگل می‌دویدند این‌طرف و آن‌طرف من می‌آمدم وسط یک حالتی داشت که دست‌هایش بالا می‌آمد و اعتراض می‌کرد. من بداهه گفتم می‌خواهم زنده بمانم و این دیالوگ خیلی جا افتاد.

الان کیفیت فیلم‌ها تعریفی ندارد

* از این بحث بگذریم؛ علت اینکه کارتون‌های قدیمی مورد استقبال قرار می‌گیرد، چیست؟

در آن زمان کارتون‌های خوبی از شرکت والت دیزنی خریداری می‌شد. این شرکت بهترین پویانمایی‌های دنیا را ساخته و ماندگار شده است و افرادی هم که به جای شخصیت‌های کارتون صحبت می‌کردند دیگر کسی به جای آن شخصیت‌ها صحبت نکرده است.

اکنون کیفیت فیلم‌ها تعریفی ندارد. کارتون‌هایی که خریداری می‌شود خوب نیست و زیبایی پویانمایی‌هایی را که شرکت والت دیزنی می‌ساخت، ندارد. پویانمایی ایران هم ضعف‌هایی دارد.

این بیراهه‌ها راهی به جز رسیدن به ناکجاآباد نخواهد بود

* می‌خواستم درباره آموزش گویندگی بفرمایید و جوانانی که بسیار به دوبله علاقه‌مندند و بارها از خودتان راهکار خواستند .

در حال حاضر جوان‌هایی که می‌آیند زیاد علاقه ندارند، زیاد شوق و ذوق نشان نمی‌دهند، اکثراً شنیده‌اند که کار کردن در سینما و دوبله خوب است. اما چون متوجه می‌شوند که این کارها درآمدی ندارد، انگیزه‌ای ندارند.

من خودم روزهای پنجشنبه و جمعه کلاس‌های گویندگی دارم و زیر و بم این حرفه، اجرای نمایش‌های طنز رادیویی و فن بیان را برای علاقه‌مندان برگزار می‌کنیم. اما باز هم تکرار می‌کنم جوانان باید در این عرصه خوب پرورش پیدا کنند. چون همه بزرگان این عرصه همین راه را رفته‌اند و بیراهه‌هایی که بعضاً انتخاب می‌شود راهی به جز رسیدن به ناکجاآباد در این عرصه نیست.

واقعاً همکاران ما در دوبله‌های زیرزمینی حواس‌شان به کودکان نیست

* متأسفانه در دوبله‌های زیرزمینی برخلاف دوبله‌های کودک که در تلویزیون انجام می‌شود واژه‌های عجیب و غریبی در آنها استفاده می‌شود و در واقع سلامت درستی ندارد.

ما در جریان کارتون‌ها و انیمیشن‌هایی که دوبله می‌کنیم از کلمات رکیک و واژه‌هایی مثل «خفه‌شو» اصلاً استفاده نمی‌کنیم چون بدآموزی دارد و کودک این اثر را ببیند در هر سنی باشد تأثیرات منفی و خطرناکی می‌گذارد. کودک باید در این سن و سال چیزهای خوبی را فرابگیرد.

متأسفانه من کارهایی را دیدم که برخی از همکاران ما که دوبله‌های زیرزمینی انجام می‌دهند اصلاً این رعایت را ندارند. کلماتی استفاده می‌کنند که من خجالت می‌کشم به خودم می‌گویم کدام خانواده حاضر می‌شود که کودکش را بگذارد این کارتون و انیمیشن را ببیند.

لهجه‌ها و گویش‌ها خوب‌اند به شرط اینکه در ادا مسخره نشوند!

*برخی از مخاطبان با تماشای این انیمیشن و شنیدن صدای هومن حاجی‌عبداللهی، خاطرات «پایتخت» برایشان مرور می‌شود. یا هدایت هاشمی که با لهجه مشهدی دوبله می‌کند چقدر استفاده از صداپیشه‌ها در آثار انیمیشن و پویانمایی می‌تواند به دیده شدن آن اثر کمک کند.

به هر حال این لهجه‌ها و گویش‌ها خودشان مولد یک فرهنگ‌اند، به شرط آنکه تمسخرآمیز ادا نشود. این شناساندن لهجه‌ها و گویش‌ها مخصوصاً برای نسل جوان اتفاقات خوبی را رقم می‌زند.

لهجه‌ها و گویش‌های شیرینی داریم باید واقعاً به جا و درست از آنها استفاده کنیم که در ذهن کودکان و نوجوانان بماند که مخاطبان را علاقه‌مند به خرده‌فرهنگ‌های جذابِ ایرانی می‌کند.

تمام گوینده‌های زیرزمینی ادای بچه‌های ما را درمی‌آورند

* یادم می‌آید زمانی به حضور دوبلورهای سفارشی اشاره می‌کردید همان آدم‌های سفارشی که وارد دوبله می‌شوند. اینجا می‌خواهم توصیه‌ای داشته باشید برای انیمیشن‌سازان و تهیه‌کنندگانی که در این عرصه کار می‌کنند باید این چیدمان و ترکیب دوبلورها چطور باشد و اصطلاحاً همان شیپورچی که به عنوان مصداق مطرح کردید در ذهن مخاطبان به عنوان اثر ماندگاری ثبت شده است. اساساً چطور باید یک اثری ماندگار خلق شود؟

واقعاً دوبله انیمیشن کار بسیار سخت و پیچیده‌ای است. گوینده‌ای که می‌آید جای این کاراکترها حرف می‌زند خیلی باید در وهله اول عشق و علاقه به این کار داشته باشد. از طرفی دیگر انتخاب مدیر دوبلاژ و ترکیب دوبلورها بسیار مهم است که در میانِ انیمیشن‌هایی که تاکنون کار کرده‌ام انتخاب‌ها بی‌نظیر بوده و یکی از دلایل ماندگاری آثار همین نکته است.

شیرینی انیمیشن زمانی دیده می‌شود که گوینده‌های آن خوب صحبت کرده باشند و صدایِ شیرین و جذابی به گوش مخاطب برسد. این‌طور می‌شود که اثری به مرحله ماندگاری می‌رسد. دوبلورهایی که ماندگار شدند چون تیپ را درست انتخاب کردند. چون تیپ‌سازی با مسخره‌بازی خیلی فرق می‌کند و عمدتاً می‌آیند ادا درمی‌آورند.

در واقع تمام گوینده‌های زیرزمینی ادای بچه‌های ما را در می‌آورند یا تقلید می‌کنند این فایده ندارد و اصلاً در دوبله تقلید خیلی کار بد و نابجایی است.

این اشتباه است عروسک‌گردانی به جای عروسک خودش صحبت کند

* نکته بعدی به مرز بین صداپیشگی و دوبلوری برمی‌گردد؛ برخی که عروسک‌گردانی می‌کنند کار صداپیشگی هم می‌کنند. نظرتان در این باره چیست؟

این اشتباه بزرگی است که یک عروسک‌گردان جای عروسک خودش حرف بزند. من یک برنامه‌ای داشتم به نام «خانه عروسک‌ها» که مرحوم جمشید عظیمی‌نژاد ساخته بودند و خیلی بیننده داشت. چون عروسک‌هایی در این برنامه بودند که بچه‌های دوبله به جای عروسک‌ها صحبت می‌کردند و به این دلیل برنامه خیلی مخاطب پیدا کرد و موفق شد.

نتوانستند جایِ مرتضی احمدی را در «شکرستان» بگیرند

* یک مقداری درباره روند دوبله انیمیشن‌ها و کارتون‌ها صحبت کنیم. تفاوت‌هایی که میان دوبله انیمیشن‌های خارجی و ایرانی وجود دارد، در چیست؟

به طورکل انیمیشن در ایران آنچنان پیشرفت نکرده است. البته در سال‌های اخیر وضعیت بهتری را شاهدیم اما واقعاً انیمیشن‌های خارجی قابل بحث نیست. البته انیمیشن‌های ایرانی خوبی هم موفق بوده مثلِ «شکرستان» که هم پیام دارد و هم زیبا ساخته شده و هم از دوبلورهای خوبی برخوردار است. خداوند آقای عبادی و دوبلورهای پیشکسوت و خوشنام دیگری را بیامرزد که در انیمیشن صداهای ماندگاری از خودشان به جای گذاشتند.

همچنین مرحوم مرتضی احمدی که بعدها صداهای دیگری آمدند که راوی قصه باشند و به تعبیری جایِ او را بگیرند واقعاً نتوانستند اتفاق متمایزی را رقم بزنند. حتی همت مومیوند که نهایتاً انتخاب شد راوی قصه باشد به نظرمن نباید انتخاب می‌شد. چون او به جای چند شخصیت اصلی قصه صحبت می‌کرد و واقعاً مرتضی احمدی هم از صدای تهرانی و اصیل برخوردار بود که واقعاً نداشته، نداریم و نظیر ایشان نخواهیم داشت.

اما درباره روند دوبله و تفاوت میان دوبله انیمیشن‌های ایرانی و خارجی که سؤال کردید باید بگویم، تفاوت این دو زیاد است؛ کیفیت ساختاری و نمایشی انیمشین‌های خارجی، دوبلور را تحت تأثیر قرار می‌دهد که بهتر دوبله کند.

نمی‌گویم دوبلورها برای انیمیشن‌های ایرانی مایه نمی‌گذارند. اما به واقع انیمیشن‌های خارجی ما را به عنوان دوبلور، جذب می‌کند. حتی صداهای خوب کاراکترهای خارجی داستان هم آن‌قدر خوب‌اند که برای تیپ‌سازی به ما کمک می‌کند. به همین خاطر فاصله زیادی بین دوبله انیمیشن‌های ایرانی و خارجی وجود دارد.

ماجرای غم‌انگیز دستمزدهای دوبلورها

* بگذارید در این جای گفت‌وگویمان سؤالی درباره وضعیت دوبله داشته باشم. ناراحتی که عمدتاً پیشکسوتان این حوزه دارند وضعیت ناراحت‌کننده دستمزدها و توجهی که به حوزه دوبله نمی‌شود. ضمن اشاره به این مشکلات بفرمایید چطور باید در مسیر روند رو به رشد دوبله قدم برداریم که طلایه‌داران جدیدی در دوبله معرفی کنیم؟

اولاً دستمزدها در دوبله خیلی کم و ناچیز است. واقعاً با تلاش‌ها و زحمت‌هایی که چند دهه عمرمان را برای رشد دوبله این سرزمین صرف کردیم کاسبی و بقالی داشتیم بیشتر پولدار می‌شدیم. وقتی هنرمند فراموش‌نشدنی همچون آقای والی‌زاده با این کارنامه کاری در عرصه دوبله از ساعت 9 صبح تا 7 شب به جای کاراکتر اصلی یک فیلم یا سریال صحبت می‌کند فکر می‌کنید چقدر دستمزد می‌گیرد؟ باورنکردنی است 500 هزار تومان! واقعاً شرم‌آور است برای چنین آدمی که عمرش را برای دوبله گذاشته است چنین دستمزدی اختصاص می‌دهند.

دستمزد دوبلوری بردپیت بالاتر از بازیگری‌اش است

* در مقابل یک بازیگری که مثلاً چند سکانس بازی می‌کند و فلان دستمزد خاص را می‌گیرد ...

جالب است بدانید در ایران به این صورت است. در حالی‌که در خارج از کشور، هنرپیشه‌های خارجی وقتی به جای کاراکترهای انیمیشن‌ها صحبت می‌کنند به گفته خودشان دستمزدشان از دستمزدهای بازیگری‌شان بیشتر است. شاید مصداق بارز آن آقای بردپیت باشد که به جای فلان کاراکتر در انیمیشن صحبت می‌کند و  خودش می‌گوید دستمزدش از بازیگری‌اش بیشتر بوده است. اما در ایران برخلاف این روند است؛ یعنی الان تعدادی از نسل قدیم دوبله مانده‌‌ایم فقط عشق به کار بوده و درآمدی نداریم.

* حتی شما که در حوزه دوبله سلبریتی محسوب می‌شوید دستمزد آنچنانی در دوبله ندارید؟

واقعاً نداریم اصلاً. من خودم جزو کسانی هستم که نزدیک به 50 سال از رئال گرفته تا انیمیشن و گونه‌های دیگر نمایشی دوبله کرده‌ام و به تعبیر دوستان، آچار فرانسه دوبله‌ام؛ اما درآمدمان از کارهای متفرقه است.

* اگر انیمیشن و کارتون را کنار بگذاریم در بخش رئال، کدام کاراکتر یا فیلم و سریالی که دوبله کردید را بیشتر دوست دارید؟

شاید بیش از 5 هزار فیلم تاکنون دوبله کرده‌ام. معمولاً من در فیلم‌های رئال خصوصاً شخصیت‌های کمدی هندی را بیشتر دوست داشتم و اصلاً به قولی آنجا مغازه دارم. یعنی هرچه فیلم هندی است مغازه‌ای به نامِ من در آنجا وجود دارد.

چند اتفاق برای بازگشت به دوران طلایی دوبله

* از این بحث‌ها بگذریم چه زمانی می‌توانیم به آن دوران طلایی دوبله بازگردیم؟

در حال حاضر امکان ندارد. نیازمند فیلم‌های خوبی هستیم که وارد شود؛ فیلم‌هایی که واقعاً ارزش دوقبله شدن خوب را دارد. پرورش گویندگانی که نیستند جایشان را پُر کنند. کسانی که می‌آیند بیشتر تقلید می‌کنند. ما برای بازگشت به دوران طلایی دوبله حتماً به ترجمه خوب، انتخاب مدیر دوبلاژ خوب، پول خوب و زمان خوب نیازمندیم.

آن موقع که فیلم‌ها خوب دوبله می‌شد ارزانی هم بود؛ برای فیلمی دستمزد 150 تومانی می‌گرفتیم یک ماه کامل می‌توانستیم با این پول زندگی کنیم و الان این شرایط را نداریم.

* آن زمان فیلم‌‌ها از کدام کشورهای برای دوبله کردن به دست شما می‌رسید یا به تعبیری وارد می‌شد؟

اول آمریکا و کشورهای دیگری همچون فرانسه، آلمان و خصوصاً ایتالیا که خیلی فیلم از این کشور چه کمدی و چه جدّی وارد می‌شد. مثلاً فیلم‌های وودی آلن و هنرپیشه های خوب می‌آمد و دوبله می‌شد و مردم سینما را رها نمی‌کردند و ساعت‌ها در صف می‌ایستادند تا یک فیلم را تماشا کنند.

دستمزدهایی که میلیونی هم نیستند!

* آقای نصر! تا به حال دستمزد میلیاردی گرفتید؟

شما حالتان خوب است. جوک است! بگویید میلیونی! واقعاً دستمزدهای ما خیلی کم و ناچیز است.

* حتی در دوران بازیگری هم چنین دستمزدهایی را نگرفتید؟

اگر بگوییم در کل کارها بیراه نگفته‌ام. در بازیگری هم کم است بگذریم از چند ستاره که فلان قیمت‌های نجومی را می‌گیرند بقیه پولی نمی‌گیرند و اصلاً ما به هیچ صورت تأمین نیستم. من بعد از 50 سال که بازنشسته شدم 6 میلیون و هفتصد هزار تومان دریافت می‌کنم. حتی یک کارگری در سازمان صداوسیما هم کار می‌کند بالاتر از 10 میلیون دستمزد می‌گیرد.واقعاً این دستمزدهای ما شوخی است.

تجربه کار با داود میرباقری و بازی دو نقش در سریال «سلمان فارسی»

*بگذارید گفت‌وگو را با بازی شما در سریال «سلمان فارسی» داود میرباقری به پایان برسانیم. کم و بیش تصاویری از حضور شما در فضای‌مجازی پخش شده که نشان می‌دهد با علیرضا شجاع‌نوری که نقش اصلی این سریال را بازی می‌کند همبازی هستید. تا جایی که می‌دانیم دو نقش در این سریال دارید قدری درباره حضورتان در این سریال و کار با داود میرباقری برای ما بگویید.

این نکته را فقط می‌گویم که برای من بعد از سال‌ها کار و سابقه، افتخاری بود که در خدمت ایشان بودم و کار کردم. بی‌نهایت انسان درست، فهمیده، با شخصیت و کاربلدی هستند. واقعاً یک ماه و نیم در خدمت‌شان بودیم لذت بردم. از انتخاب هنرپیشه‌هایی که انتخاب کردند واقعاً درس‌آموز بود که همه درست و به جا اتفاق افتاده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط